eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته👌 فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تابه‌چشمشون‌بیاییم خریدنےبشیم اصل مطالب، سنجاق شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر در عکسها☝ 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 می‌گفت: من این‌ست که بروم از حرم دفاع کنم تو هم این است که کنی تا من توی این مسیر، کم نیاورم.... 📚 راوی: همسر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 خیلی بود. تکیه کلامش این بود: و لا غیر ☝️🏻 📚 راوی: دایی همسر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 توی سوریه هم روضه و اشک و خنده و شوخی را با هم داشت. یک شب بعد از روضه، بچه ها هنوز توی حال معنوی بودند جواد امد و گفت: تا الان روضه خواندید الان وقت جوک و جَفنگ است....😅 اینقدر سر به سر مهدی سلحشور (مداح) گذاشت که آخر سر سلحشور گفت اینجا یا جای منه یا جای تو! جواد هم گفت من که اینجا هستم تو باید بری.😁 📚 راوی: دایی همسر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 به سوریه که رسیدیم، همان جا توی فرودگاه آقا جواد اشاره کرد برویم کنار سالن؛ گفت: پشت سرتان بچه های بودند، نمیخواستم با بغل کردن فاطمه، دلشان بشکند... 🥀 📚 راوی: همسر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 خدا را شکر میکردم برای داشتنش 💍 📚 راوی: همسر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 رفتن جواد برای من هم سخت بود هم شیرین. سخت بود چون یکی از عزیزترین اطرافیانم بود و شیرین، چون اینطور رفتن حقش بود... این همه سال دوید جنگید حقش نبود خیلی آرام و معمولی توی رختخواب بمیرد... 📚 راوی: برادر همسر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 این اخری ها میگفت: ممد دیگر بعد از این همه سال، شهادت حقم نیست؟ 📚 راوی: برادر همسر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 میگفت: ممد! این آخر عمر به دلم نیست بنشینم پشت میز... دلم میخواهد در مسیر ارباب باشم. 🥀 ✍🏻 پرپر زدن برای شهادت در حرف هایش موج میزند .... 📚 راوی: برادر همسر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 گفت برای اربعین اسمم را بنویس ... جالب اینکه اسمش توی قرعه کشی درآمد او هم نوبتش را داده بود به یکی از دوستانش که تا به حال کربلا نرفته بود. 📚 راوی: برادر همسر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 بعضی ها میپرسند: چطور میتوانی اینقدر آرام باشی؟ +خب من می‌بینمش ؛ من حضور را حس می کنم... جواد بچه ام بود اما الان من که پدرش هستم از او الگو میگیرم. ✍🏻 نکته عکس رو گرفتین؟؟ پدر داغ جوان دست بر کمر.... 📚 راوی: پدر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 یکی از اخلاق های مخصوص جواد، و بگوبخندش بود با همه زود دوست میشد کلا شلوغی را دوست داشت هر جا بود، بقیه را جمع میکرد دور خودش ... شاید هم او جمعشان نمی‌کرد خودشان دوست داشتند دورش جمع شوند 📚 راوی: پدر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 شب و روز تلاش میکرد تا تشییع باشکوهی برای برگزار شود... 📚 راوی: پدر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 خدمت به خانواده شهدا را دوست داشت. می‌گفت: من خادم شهدا هستم. من خادم خانواده های شهدا هستم... 📚 راوی: پدر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 وقتی میخواست به سوریه برود یکی از جانبازها گفت: آقا کجا میخوای بری؟ بمون همین جا گفت: میخوام برم یه جایی که مثه شما بشم؛ حالا شما که رفتی یه خط بهت افتاد و برگشتی الان میخوری و میخوابی... منم میخوام برم مثه شما بشم... 📚 راوی: پدر بااندکی تغییر یاران آخرالزمانی 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 برادر خانمم گفت بشین تا با هم برویم... گفتم چه خبر است؟ گفت: یکی از هم‌رزمان جواد زخمی شده، برویم بهش سر بزنیم. توی ماشین، گفت چیزی برای پنهان کردن نیست؛ جواد زخمی شده ولی خیلی جدی نیست، تیر خورده توی رانش. وقتی جواد و سجاد از سوریه برگشتند هیچ کدام در مورد مجروحیتشان چیزی نگفتند، حتی جواد جای تیرخوردنش را نشانم نداد. من هم گفتم بگذار راحت باشد... 📚 راوی: پدر بااندکی تغییر یاران آخرالزمانی 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 ازش پرسیدم: برای چی همین جا نمی مانی؟ چرا میری سوریه؟ گفت: بابا! مگه وظیفه ما دفاع از اسلام نیست؟ به من بگو اسلام مرز داره؟ اسلام که حد و مرز نداره. اگه حد و مرز داشت یا حد و مرزش همین جا بود، خب ما هم همین جا می ایستادیم ولی الان هر جا رهبر تشخیص بدهند که باید حضور داشته باشیم ما هم تبعیت می کنیم. 📚 راوی: پدر بااندکی تغییر یاران آخرالزمانی 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 تازه بعد از شهادتش بود که ما خیلی از کارهایش را فهمیدیم. از این طرف و آن طرف می آمدند و می گفتند که چقدر برایشان کار کرده و به آنها رسیدگی کرده... البته کمک کردنش فقط مربوط به آن روزها نبود، بعد از شهادتش هم خیلی ها آمدند و گفتند از جواد کمک خواسته اند و کمکشان کرده است... 📚 راوی: پدر بااندکی تغییر اختصاصی کانال یاران آخرالزمانی 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 اصلا این سال های آخر، آرامش و معنویت خوبی پیدا کرده بود. 📚 راوی: برادر همسر بااندکی تغییر اختصاصی کانال یاران آخرالزمانی 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 گفتم: آقاجواد! حس میکنم این بار که بروی دیگر نمی‌بینمت.😔 منتظر بودم مثل قبل بگوید من کجا و شهادت کجا؟! بگوید بادمجان بم آفت ندارد!! بگوید من شهیدبشو نیستم!! اما... این بار فقط از "صبر" می‌گفت 🥀 اینکه باید صبر داشته باشی ... می‌گفت: تنها چیزی که ریا ندارد صبر است؛ پس صبر داشته باش! 💔 📚 راوی: همسر بااندکی تغییر اختصاصی کانال شهیدشو 💞 @shahiidsho💞
💔 سلام همسنگری ها برای سهولت در پیدا کردن اسم شهید مورد نظرتون، اسم شهید را با هشتک جستجو کنید و بین کلمات، آندرلاین قرار بدین به این صورت👈 تعدادی از کلمات و هشتک هایی که شاید لازمتون بشه👇👇 ❤️‍🔥 ❤️ ⁉️ ❤️ 💕 🕊 🔥 📚 🎙 🍎 🥀 🥰 🥺 ❤️‍🩹 📚 🕋 📿 🥀 📚 💥 😯 📻 🤗 ... بدون هشتک جستجو کنید👇👇 حرف آخر... وصیتنامه حرف آخر سالروز شهادت سالروز ولادت این لیست بروزرسانی میشود👌
💔 برای عروسی نگذاشتیم کسی موسیقی بگذارد، مولودی داشتیم. موقع خداحافظی برخی اطرافیان نق می‌زدند که مراسم ختم صلوات بود به جای عروسی. 😏 ولی مهم نبود❌ مهم برایمان قلب امام زمانمان بود که شاید ان شب از ما راضی باشد❣ راوی همسر قسمتی‌ازکتاب‌ با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞
💔 توی روضه حضرت زهرا علیه السلام خیلی بی تاب می شد برای حضرت مادر در جور دیگری عزاداری می کرد. از همان شب اول محرم حال و هوایش تغییر میکرد اما شب تاسوعا و عاشورا احوال خیلی بد میشد. بعد از شام عاشورا یکهو حالش خوب میشد حتی خنده هایش هم زیاد تر از بقیه وقت ها بود می گفت: "نمی دانم چرا خدا با ما اینجوری می کند"... راوی همسر قسمتی‌ازکتاب‌ با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞
💔 برای رفتنش به سپاه قدس تمام تلاشم را کردم که نتواند برود! می گفتم به او بگویید: بس است این همه دویدن و به این در و آن در زدن... 📚 راوی: برادر همسر بااندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞
💔 در اغتشاشات سال ۸۸ وقتی که کار داشت دست اراذل و اوباش می افتاد، مرخصی نگرفت و به نطنز نرفت. میگفت: "من بلدم با اینها چطوری دربیفتم. من اگر باشم، بقیه بچه ها هم دلگرم میشوند." غسل شهادت میکرد، میگفت: "اینجا هم میدان جنگ است، شاید خدا قسمت کند و اینجا شهید شدیم." پیراهن مشکی محرّمش را می‌بوسید و می‌پوشید و می‌گفت: "منتظرم نباش! معلوم نیست برگردم..." از چیزی یا کسی نمی‌ترسید، وقتی پای نظام در میان بود اصلا کوتاه نمی‌آمد... راوی: همسر قسمتی‌ازکتاب‌ با اندکی تغییر فدایی عمه جان 💞 @shahiidsho💞
💔 حرف آخر... دفعۀ آخری که می‌خواست برود سوریه، نزدیک انتخابات بود ؛ گفت: مانده ام اینجا تا آگاهتان کنم چه کسی را انتخاب کنید؛ نمی گویم چه کسی را انتخاب کنید؛ ولی چشم هایتان را باز کنید که چه کار می کنید... ✍🏻یقین دارم بعد از شهادتش هم حواسش به ما هست کاش دعا کند اصلح رای بیاورد 📚 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"