🔸#معرفی_بهاره | کتاب #خط_مرزی اثر #سیدحسین_موسوی_نیا
(تحریریۀ سایت شهرستان ادب)
🔹«بسیاری فکر میکنند داستان کوتاه قالبی سهل و ساده است، هم در خواندن و هم در نوشتن. کاملاً به عکس، گونهای دشوار است در نوشتن و حتی خواندن. البته منظور داستان کوتاهی است که مخاطب را با خود همراه کند و چیزی به او بیفزاید و یا او را با اکنون و گذشتهاش پیوند بدهد. "خط مرزی" اثری است که در دو ساحت در حال حرکت است. اول آن که سعی میکند مخاطب را با خود همراه کند و دوم اینکه مفهومی را به او ارائه کند.
حال بیایید در مورد یکی از داستانها با هم حرف بزنیم. فکر کنید فرمانده عملیاتی هستید و قرار است به منطقهای حمله کنید. شما حمله کردهاید و هرچه به سرتان آمده، روایتی دارد که میشود بیان کرد و یا نکرد. حال نویسندهای سالها بعد میخواهد این داستان را برای شما نقل کند. نویسنده از طرف کسی سخن میگوید که کشورش مورد تجاوز قرار گرفته است. شما چگونه روایت میکنید که تنفرتان از کشور مهاجم، در نوشتهتان موج نزند؟...»
💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11861
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
23.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #شعر_و_تماشا
🔸شعرخوانی #علی_داودی
از کتاب #مرور_پنجره_ها سرودهٔ #سیدوحید_سمنانی
🔹نگاه کن به ستاره، غروب، دریا، من
به شروهخوانی امواج و آسمان با من
نگاه کن که چگونه دوبیتی اشکم
غزلغزل نفسم را نوشته بر دامن
تو از قبیلۀ ابری، شکوفه میبخشی
رواج میدهم اما تب عطش را من
همیشه قاب تماشا کشید افکارم
که بهت آینه را دید و حرف زد با من
کسی نگاه مرا در سکوت خانه نخواند
کسی ندید دلم را، ندید... حتی «من»
و بغض سد صدا شد، بیا مسافر نور!
از این سکوت - از این پل - عبور کن تا من
دو بال سبز خودم را به شانهات دادم
تو از تمام قفسها پریدی اما من...
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
🔸هیچ
(نوسرودهای از #میلاد_عرفانپور)
🔹هیچ دیدهای آیا هیچ را؟ من آن هیچم
در حساب دل: صفرم، از قرار جان: هیچم
دوستان دلبندم، تا بهعرش بردندم
راستی مگر چندم؟
من که همچنان، هیچم
نردبانی از فردا، نردبانی از رؤیا
نردبانی از حاشا، چند نردبان، هیچم
من، عزیز جانت؟ نه! از مسافرانت؟ نه!
آه... نیستم حتی گرد کاروان... هیچم
متن گنگ اوهامم، خواب بیسرانجامم
خوبی از نگاه توست، خوبتر بخوان، هیچم
چند ناگهان، اشکم
چند ناگهان، حسرت
چند ناگهان، دردم، چند ناگهان، هیچم
ضرب در چه خواهم شد؟
جمع با که؟ بیهودهست
من که از تو جاماندم
تا ابد همان هیچم
💠 آثار «میلاد عرفانپور» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
🔸#معرفی_بهاره | کتاب #آوازهای_روسی اثر #احمد_مدقق
(تحریریۀ سایت شهرستان ادب)
🔹«ما به واسطه ادبیات افغانستان که توسط این نویسندگان نوشته و به ما عرضه میشود با تاریخ و حوداث مربوط به این کشور آشنا میشویم. کشور افغانستان در تاریخ چند ساله خود بعد از جدایی از ایران، تحولات عجیبی را سپری کرده است. تحولاتی که این کشور از سر گذرانیده شامل جنگهای طولانی داخلی و هجوم بیگانگان بوده است. این جنگهای متعدد که بر این کشور و مردم صبورش تحمیل شده، دستمایه بسیاری از داستانها و رمانها قرار گرفته است.
نویسندگان افغان بسیاری هستند که برای مهاجرت به ایران آمده و به واسطه یکی بودن زبان به نوشتن داستان روی آوردهاند. یکی از این نویسندگان احمد مدقق است که با "آوازهای روسی" بخشی از تاریخ و فرهنگ کشور افغانستان را در رمانش آورد...»
💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11864
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
15.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #شعر_و_تماشا
🔸شعرخوانی #محمدحسن_بیات_لو
از کتاب #بهارخواب سرودهٔ #محمدحسین_نجفی
🔹ممنون دم از سپیده دم از صبحدم زدی
ممنونم از دمیدن خورشید دم زدی
ممنون دم از امید به آیندهای بعید
آن روز رو سپید که میخواستم زدی
ممنون که مشقهای شب روزگار را
ای صبح در نگاه تو جاری! قلم زدی
در کسوت بهار به پاییزم آمدی
مفهوم فصلها را ممنون به هم زدی
ممنونم از تو، از تو که این خاطرات را
در متن بدترین لحظاتم رقم زدی
از پیش من چه زود، چنان رود رد شدی
ممنون که چند ثانیه با من قدم زدی
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
🔸صدای رمضان
(شعری از #علیرضا_قزوه در پرونده #رمضانیه)
🔹آمدم تا که ببوسم کف پای رمضان
دلم از سینه برون زد به هوای رمضان
شاد و خندان برو از خانۀ من ای شعبان
کآمد از کوچه و از باغ، صدای رمضان
ماه مردم رجب و ماه پیمبر، شعبان
آمده سر بنهد پیش خدای رمضان
ملکالعرش مرا زیر پر خود گیرد
من اگر لب بگشایم به ثنای رمضان
هر چه روز و مه و سال است بود یک شب قدر
هیچ ماهی نگذارند به جای رمضان
از چه رو سر ننهادی به در حضرت عشق؟
هان چرا دل نسپردی به خدای رمضان؟
جامۀ عرش به تن کرد و ردای ملکوت
هر که بر قامت دل کرد قبای رمضان
او چه کرده ست بجز لطف به جان من و تو
ما چه کردیم بجز هیچ برای رمضان؟
رمضان رمز رسیدن به دل و دلدار است
دل به دلدار مده جز به بهای رمضان
نفس خود را بشکن، موسم خیبرشکنیست
چون علی(ع) نیست کسی قلعهگشای رمضان
اگر از توبه نریزم به سر دل آبی
با چه رو سر بگذارم به سرای رمضان
آخرت آمد و ما اول کاریم هنوز
توشهای جمع نکردیم برای رمضان
جان من فدیۀ الغوث شب قدرش باد
عمر من گو برود، باد بقای رمضان
ما غلامیم غلامیم غلام شب قدر
ما گداییم گداییم گدای رمضان
هر چه خواندیم و نخواندیم قضا گشت نماز
میروم روزه کنم نو به قضای رمضان
گر نبخشید گناهان من مسکین را
روز محشر بنویسید به پای رمضان
رمضان ماه خدا، ماه بشر، ماه علی(ع)ست
که خدا خورده قسم خود به ولای رمضان
یک جهان نور و سرور است و حضور است و عبور
میروم دل بسپارم به دعای رمضان
💠 آثار استاد قزوه را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
🔸#معرفی_بهاره | کتاب #قطاری_از_کلمات اثر #احمد_اکبرپور
(تحریریۀ سایت شهرستان ادب)
🔹«نوشتن برای نوجوانان کار دشوار و پیچیدهای است. هرچقدر هم که اصرار داشته باشیم این نسل را میشناسیم و از آنها اطلاعات کافی داریم، اما این نسل جدید که با گوشی و تبلت و سایر وسایل جدید روبرو است به راحتی قابل درک و شناخت نیست. حال وضعیت نویسندگان نوجوان را خود بخوان از این مجمل. به واقع کار دشواری دارند.
احمد اکبرپور از نویسندگان مهم حوزه کودک و نوجوان است که سالها برای نوجوانان رمان و داستان کوتاه مینویسد. به عنوان نویسندهای در این حوزه همواره تلاش کرده است، آثاری با کیفیت به نوجوانان عرضه کند، "قطاری از کلمات" یکی از تلاشهای این نویسنده خوشذوق است. قطاری از کلمات شامل دو داستان بلند و شش داستان کوتاه است. که هر کدام فضا و حال و هوای خود را دارد...»
💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11867
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
15.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #شعر_و_تماشا
🔸شعرخوانی #علی_نورالدینی
از کتاب #پری_روز سرودهٔ #حسنا_محمدزاده
🔹برآورید سر از خاک دانههای عزیز
نشان دهید خدا را نشانههای عزیز
خزان وزیده و تاراج کرده مزرعه را
قسم به جیب تهیتان خزانههای عزیز
چقدر قحطی مردانگیست در کوچه
جنین مرده نزایید خانههای عزیز
امان دهید به گنجشک های مستأجر
در این گرانی بی رحم، لانه های عزیز
به این زمانۀ ژولیده و شب پرپشت
دوباره نظم ببخشید شانههای عزیز
به یاری من و چشمان سرکشم بروید
برای هقهق امشب، بهانههای عزیز
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
34.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 معرفی رمان «ایرانشهر» اثر «محمدحسن شهسواری»
🔸#ایرانشهر نوشتۀ #محمدحسن_شهسواری، یک رمان چندجلدی است که به روایت شهر خرمشهر از روزهای نخست جنگ تا سقوط میپردازد. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، خرمشهر صحنه نبرد خیابانی میان مدافعین خرمشهر و نیروهای متجاوز بعثی شد و پس از مدتی در ۴ آبان ۵۹ این شهر به دست نیروهای متجاوز اشغال شد. سرانجام در خرداد ۶۱ طی یک سلسله عملیات این شهر آزاد شد و سرنوشت جنگ تغییر کرد. شهسواری با مطالعات فراوان و استفاده از زبانی داستانی به بیان اتفاقات آن برهه از تاریخ ایران پرداخته است.
🔹قسمتی از کتاب:
زنها چهطور در مورد چیزهایی که به دلشان مربوط میشود، این قدر بالغانه عمل میکنند. جمشید گاه گمان میکرد نکند اسلام به درستی به زنها اجازۀ قضاوت نمیدهد، یا مثلا اجازۀ فرمانده شدن، خلیفه شدن، شاه شدن. چون اگر زنی از عمق جان چیزی را بخواهد، هیچ قانونی، هیچ قاعدهای نمیتواند او را محدود کند. برای همین است که زنها عشاق واقعیاند که میتوانند بزنند زیر همهچیز تا به عشقشان برسند.
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی ادب بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
#معرفی_کتاب
☑️ @ShahrestanAdab
🔸#معرفی_بهاره | کتاب #عاشقی_به_سبک_ونگوگ اثر #محمدرضا_شرفی_خبوشان
(تحریریۀ سایت شهرستان ادب)
🔹«بسیاری از روایتهایی که به انقلاب می پردازند، در گیرودار مسائل مختلفی هستند، یا به شدت شعاری هستند و یا از سادگی و پیش پا افتادگی رنج میبرند. در این روایتها ما چیزی به اسم هنر داستاننویسی را نمیبینیم. در واقع آن چیز که باید روایتی را داستانی کند در این آثار مغفول است. هنر و تکنیکی در روایتها به چشم نمیخورد و بیش از حد ساده هستند. (سادگیای که با پیش پا افتادگی همراه شده است) گاه نویسندگان جوان این حوزه چنان مفتون ایده اصلی خود میشوند که فراموش میکنند برای بیان هر مسئلهای نیاز به تکنیک و لوازم بیان است.
رمان "عاشقی به سبک ونگوگ" دقیقا نقطه مقابل تمام مسائل یاد شده است؛ روایتی پیچیده با دقتی بسیار زیاد. نویسنده با موشکافی یک جراح داستانش را روایت میکند...»
💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11842
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
14.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #شعر_و_تماشا
🔸شعرخوانی #مهدی_یحیایی
از کتاب #غزل_هزاره_دیگر سرودهٔ #محمدسعید_میرزایی
🔹انار شو که تمام لب تو را بمکم
به بغضم اینهمه سوزن مزن که میترکم
شب است و عطر خوش نان تازة تن تو
بگو چه کار کنم با دل پر از کپکم؟
دهانم آب میافتد، چقدر میافتد
دهانم آب برایت، انار با نمکم!
انار سوختهام من دل مرا بچلان
نمک بریز و بنوش از دل ترک ترکم
شبی که بغض کنی، صبح میچکد گل گل
صدای گریهٔ تو از لبان نیلبکم
مخواه دختر چوپان! که باد حمله کند
به دشتهای پر از گلههای شاپرکم
تو میشوی ملکه-گوشوارهات گیلاس
بساز با نخ گیسوت، تاج و قاصدکم
شبیه تکهٔ ابری غریبهام تو بگو
به چشمهات که باران کنند نمنمکم
ببین به دست من -این تا به فرق در مرداب-
بدل شده است به فریاد آخرین کمکم
تو چون عروسک خاموش قصهها شدهای
و من غریبهٔ شهر هزار آدمکم
شبیه غربت یک لاکپشت در برکه
همیشه دور و بر چشمهات میپلکم
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
24.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کهن_خوانی
🔸شعرخوانی #علی_محمد_مودب
#بوستان_سعدی | باب اول در عدل و تدبیر و رای
🔹«به پیکار دشمن دلیران فرست
هژبران به ناورد شیران فرست
به رای جهاندیدگان کار کن
که صید آزمودهست گرگ کهن
مترس از جوانان شمشیر زن
حذر کن ز پیران بسیار فن
جوانان پیل افکن شیرگیر
ندانند دستان روباه پیر
خردمند باشد جهاندیده مرد
که بسیار گرم آزمودهست و سرد
جوانان شایستهٔ بخت ور
ز گفتار پیران نپیچند سر
گرت مملکت باید آراسته
مده کار معظم به نوخاسته
سپه را مکن پیشرو جز کسی
که در جنگها بوده باشد بسی
به خردان مفرمای کار درشت
که سندان نشاید شکستن به مشت
رعیت نوازی و سر لشکری
نه کاری است بازیچه و سرسری
نخواهی که ضایع شود روزگار
به ناکاردیده مفرمای کار
نتابد سگ صید روی از پلنگ
ز روبه رمد شیر نادیده جنگ
چو پرورده باشد پسر در شکار
نترسد چو پیش آیدش کارزار
به کشتی و نخجیر و آماج و گوی
دلاور شود مرد پرخاشجوی
به گرمابه پرورده و عیش و ناز
برنجد چو بیند در جنگ باز...»
💠 ادامۀ این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11843
#سعدی
☑️ @ShahrestanAdab