•💛•
Bad days build better days
روزهـای سخت
برات روزهای بهتر رو می سازن
@shakh_nabat_1400
🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
•💚☘•
خداوندا بفریاد دلم رس
تو یار بیکسان مو مانده بیکس
همه گویند طاهر کس نداره
خدا یار مو چه حاجت کس
#بابا_طاهر
#شعر
@shakh_nabat_1400
🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصول برنامه ریزی - اصل 7
یک برنامه مناسب و دقیق باید با رعایت اصولیف همراه باشد تا هم اجرایی باشد و هم دانشآموز را به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود برساند.
- تعادل مطالعاتی:
یکی از دلایل موفقیت دانشآموزان در سالهای گذشته، داشتن تعادل در برنامه مطالعاتی است.
برخی از دانشآموزان ساعت مطالعه هر درس خود را تابعی از تکلیف معلم یا علاقه به درس در نظر میگیرند که کاملاً غلط است. تنها معیار برای زمان مطالعه دروس، باید موفقیت در آزمون باشد.
ساعت مطالعه در هر درس در هفته باید ابتدا بر اساس ضرایب و اهمیت دروس باشد، همچنین در برنامه باید قسمتی را به رفع نقاط ضعف اختصاص دهید تا بتوانید نتیجه دلخواه خود را در آزمون کسب کنید.
#برنامه_ریزی
#بولت_ژورنال
#درس
@shakh_nabat_1400
🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
°•💛🌕•°
افسردگی ؛عجیب ترین مد دنیای ما!
حتما شما هم افرادی را دیده اید که دائم
در عکس های پروفایلشان ، پست هایشان ،
پیامکهایشان و حتی در حرف زدنشان القا
می کنند که افسرده اند واصلا این را نوعی
کلاس گذاشتن میدانند.
لایک خور افسردگی بالاست و باعث میشود دیگران به این افراد توجه کنند و به قول معروف
دیده شوند.
افسردگی اولین گام برای وابسته شدن است .
افسردگی سوغات گناه و دوری از باور هایی است
که امید بخش اند و دوری از فکری است که مانع
اشتباه است .
کافی است با اتفاقات ناخوشایند زندگی مان کنار
نیاییم ؛آن وقت است که افسردگی به سراغمان
می آید ؛
پس اگر
شکست عشقیداشتیم ، شکست مالی داشتیم
یا هر چیز دیگری باید فراموش کنیم و از آن
اتفاق عبور کنیم ؛
نه اینکه آن را آیینه دق کنیم و همیشه سر دست
بگیریم ومدام به عنوان یک اتفاق وحشتناک ببینیمش!
برای افسرده نبودن فقط کافی است به توجه دیگران ، توجه نکنیم و به باورهای امید بخش دل ببندیم ♡
#دخترانه_طور
@shakh_nabat_1400
🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
#رمان_پناه
🌸
#قسمت_پانزدهم
امروز کیان رسما دعوتم کرده به کافه ی پشت دانشگاه برای آشنایی با دوستانش .
از بچه های کلاس خودمان خیلی خوشم نمی آید ، دوست دارم بیشتر با کیان مچ بشوم .پسر مهربان و خوش مشربی است و توی همین چند روز تقریبا مطمئن شده ام که قابل اعتماد است !
کلاس ادبیات را غیبت می خورم و راهی آدرسی که کیان داده می شوم .قبل از رفتن توی کافه آینه ی کوچکم را از کیف در می آورم و نگاهی به صورتم می کنم .موهایم را با دست مرتب می کنم ، رژم را تجدید و لبخندم را امتحان می کنم ... همه چیز مرتب است .
هرچند فضای کافی شاپ دلگیر است اما از این که بوی قهوه به مشامم بخورد و با کسانی که هم سن و سال و هم عقیده ام هستند گپ بزنم لذت می برم ...
لازم به گشتن نیست ! دقیقا جایی وسط سالن نیمه تاریک دو میز را بهم چسبانده اند و شش هفت تا دختر و پسر با تیپ های نسبتا خاص دورش جمع شده اند و صدای بگو و بخندشان گوش فلک را کر کرده ...
همین که چشم کیان به من می افتد که چند میز آن طرف ایستاده ام بلند می شود و می گوید :
+به به ببین کی اینجاست، پناه جان خوش اومدی
دخترها با کنجکاوی بررسی ام می کنند .نزدیک می شوم و سلام می کنم ... بعضی ها به احترامم بلند می شوند ولی چند نفری هم همانطور که خیلی راحت لم داده اند حال و احوال می کنند . یکی از پسرها دستش را دراز می کند و با صدایی که بی شباهت به دوبلورها نیست می گوید :
+به جمع دیوونه ها خوش اومدی پناه جون
فکر اینجایش را نکرده بودم !همه در سکوت به ما خیره شده اند ، می دانم ممکن است انگ امل بودن و این چیزها را بخورم ولی هرکار می کنم مغزم فرمانی برای دست دادن صادر نمی کند !
پسر جوان که انگار طوفان به سرش حمله کرده که تمام موهایش به طرز عجیبی کج شده اند ، ابرو بالا می اندازد و رو به کیان می گوید :
+تف تو روت کیان ، یکی طلبت
خجالت می کشم از خودم ... کیان صندلی از میز کناری می آورد و دعوتم می کند به نشستن ، بوی سیگار به سرفه می اندازتم .
_نریمان جون تو زیادی هولی تقصیره منه ؟!
دختری که کنار نریمان نشسته فنجانش را توی دست می چرخاند و با صدای تو دماغی اش می گوید :
_چه پاستوریزه ای پانی جون ! حالا بیخیال ... از خودت بگو تا بیشتر دوس شیم
لحنش زیادی لوس است ! جواب می دهم :
_من پناهم عزیزم نه پانی
+اووه چه حساس ! حالا چه فرقی می کنه ؟ پانی که شیک تره ... نه رویا ؟
و به بغل دستی اش نگاه می کند . رویا که تا کمر خم شده و با موبایلش مشغلوش است ، با شنیدن اسم خودش سرش را بی حواس بالا می آورد و می گوید :
_چی شد چی شد؟
تپل و بامزه است ، مقنعه ی مشکی که پوشیده را پشت گوش هایش تا زده و عجیب چشمک می زنند گوشواره های حلقه ای که به زور بند گوشش شده و هر کدام اندازه ی فنجان های روی میز قطر دارد .کیان می گوید :
+هیچی بابا تو بازیتو کن یه وقت جانمونی ! بذار خودم بچه ها رو واست معرفی کنم . ایشون که رویاست ، دانشجوی آی تی و همکلاسی هنگامه . هنگامه هم از خوبای فک و فامیل نریمان ایناست ... این خانوم ساکت که همیشه ی خدا بی اعصابم هست آذر ه ، از دوستای میلاد خان که رفیق فابریک خودمه ! اینم که نریمانه منم که کیانم... ایشونم پناهه دانشجوی ترم یک و بچه ی مشهد ، عه راستی ما یکیمون چرا کم شد؟
آذر که برعکس رویا فوق العاده لاغر و استخوانی است ، نیشخندی می زند و می گوید :
_ساعت خواب !اگه پارسا منظورته، اون موقع که شما مشغول اس ام اس بازی بودی تشریف برد !
+بهتر ، خب پناه درسته ما ازین تعداد خیلی بیشتریم ولی خودمونی ترین جمعمون همینه که می بینی
لبخندی می زنم و می گویم :
_خیلی هم عالی ، خوشبختم بچه ها و خوشحالم که منو تو جمعتون راه دادین.
و بعد از بیست و چند سال حس پیروزی می کنم ، انگار برای رسیدن به چنین دورهمی ای زندگی و خانواده ام را دور زده ام و اتفاقا تا اطلاع ثانوی قصد ورود به هیچ دور برگردانی را هم ندارم !
و فکر می کنم که من تازه دارم به خواسته هایم نزدیک می شوم ...
ادامه دارد ...
#الهام_تیموری
#رمان
@shakh_nabat_1400
🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
السلامُ عَلی من تَهـیج قلبُهـا للحسینِ المَظلوم
سلام بر بانویی که دلش
از جای کنده شده برای حسین 🖤
#حضرت_زینب
#وفات_حضرت_زیننب
🖤「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا از این خانواده زنی رو نبردن اسارت
الهی میمردم نمیدیم اونقد جسارت
#وفات_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
🖤「شاخ ݩݕاٺツ」
•💚🌱•
have only 3 rules to achieve my dreams:
Either it can, or it should be, or I try so hard to make it !!
من برای رسیدن به رویاهام فقط 3 قانون دارم :
یا میشه، یا باید بشه، یا انقدر تلاش میکنم تا بشه!!
@shakh_nabat_1400
🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
خوشا آنان که الله یارشان بی
بحمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنان که دایم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بی
#بابا_طاهر
#شعر
@shakh_nabat_1400
🌸「شاخ ݩݕاٺツ」