سالهای آخر، خصوصا سال ۱۳۷۳ که سرباز بودم خاطرم هست #شبهای_قدر با آقا سعید میرفتیم مسجد موسیبن جعفر(ع) تو محله غیاثی... ⬇️⬇️
@shalamchekojaboodi
سالهای آخر، خصوصا سال ۱۳۷۳ که سرباز بودم خاطرم هست #شبهای_قدر با آقا سعید میرفتیم مسجد موسیبن جعفر(ع) تو محله غیاثی
خدا رحمت کنه حاج آقا سید مهدی طباطبائی، امام جماعت اون مسجد رو که استاد اخلاق بود و زمانی هم نمایندگی مجلس را برعهده داشت.
یکی از اعمالی که ایشون بجا میآورد خواندن صد رکعت نماز قضا بود. حالا با کیفیتی که در فرصت اندک شبهای احیاء اقتضاء میکرد و اون صدای اذکار پی در پی نمازگزاران که داستان صدای زنبورهای عسل را در ذهن تداعی میکرد.
چون مسیر طولانی از محل را باید طی میکردیم تا برسیم به مسجد، معمولا دیر میرسیدیم و جای خالی هم نبود.
من و سعید جدای از هم برای خودمون جا پیدا میکردیم و تقریبا همدیگرو نمیدیدیم، تا آخر مجلس که هم و پیدا میکردیم و سوار بر موتور به سمت خونه برمیگشتیم.
نمیدونم سعید چه نجوا و راز و نیازی با خدای خودش داشت، ولی هر چه بود بهترینها را از خدا درخواست کرد و قطعا در همان شبهای قدر برایش #رزق_شهادت رقم خورد و تثبیت شد.
در شب احیاء، "احیاءٌ عند ربهم یرزقون" شد و براتِ تقدیرش را از خدای مهربون گرفت. و چه تقدیری بالاتر از این
با مهر و تائید مولا و صاحبمان حضرت حجت(عج)؛ دلی بگم شاید بخشی از متن اون تقدیرنامه این طوری بوده:
بسم رب الشّهداء و الصّدیقین
برادر بسیجی و پاسدار سعید شاهدی؛
سلام قولاً مِن رَبّ رَحیِم
به پاس تلاشها و زحمات خالصانه و بیشائبه شما در طول سالیان خدمت در دفاع مقدس و پس از آن، تقدیرتان در این سال شهادت در پایان ماه مبارک رجب و زیارت جدم سیدالشّهداء در روز ولادت آن حضرت میباشد....
.... امید است دوستان و رفقای جامانده را هم در این مسیر نورانی دستگیر و یاریگر باشید...
😭😭😭
راوی؛ آقای محمود #برزه
#خاطرات_سعید
______
✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی)
@shalamchekojaboodi