فقه ۶ ش۹.mp3
6.08M
باسمه تعالی
تتمه مساله چهارم
ج. بررسی لزوم رعایت مصلحت در اعمال خیار اجنبی
۱. عدم شرط
دلیل: اطلاق ادله تحکیم و جعل خیار
۲. شرط
دلیل: اولا تبادر از اطلاق ادله تحکیم فرض مصلحت است.
ثانیا فرد اجنبی امین است و امین باید اصلح را مراعات کند.
نقد: اجنبی امین نیست.
اشکال
خیار اجنبی مخالف شرع است زیرا فسخ عقد با وی نه اقاله است و نه داخل در خیار اصیل و نه داخل در خیار بالعرض
جواب
خیار شرط از مصادیق خیار بالاصل است که ادله شرط شامل ان است.
کفایه ۳ ش ۹.mp3
6.09M
باسمه تعالی
۲. هنگام شک در مقام بیان بودن
اصل این است که در مقام بیان است
و این یک اصل عقلایی است
مشهور هم این اصل را پذیرفته
گرچه برخی اشتباه تصور نموده که در نگاه انان سریان جزو معنای اطلاق است
لکن حقیقت امر این است چون در موارد شک اصل در مقام بیان بودن رو پذیرفته وبه اطلاق تمسک نموده زمینه چنین برداشت غلطی شده است.
۳. انصراف
۴. جهات عدیده مطلق
ممکن است یک مطلق از جهتی در مقام بیان باشد و از جهت دیگری مجمل باشد.
مثلا فکلوا مما امسکن
بخورید از انچه سگ شکاری گرفته است
از جهت اینکه نیاز به ذبح ندارد اطلاق دارد و کشته سگ میته نیست لکن از جهت اینکه نیازمند تطهیر می باشد یا نه سکوت دارد و مجمل است و ادله دیگر می گوید سگ نجس است پس باید تطهیر شود.
الحمدلله رب العالمین
فقه ۶ ش ۱۰.mp3
7.69M
باسمه تعالی
مساله پنجم
شرط اطاعت امر در اعمال خیار
الف. طلب مشاوره از اجنبی
۱. اجنبی امر به اجازه: لزوم بیع زیرا اولا مراد از مشاوره صرف امر کردن نبوده بلکه اطاعت ملاک است. ثانیا اشتراط مشاوره گرفتن بر اعمال خیار برای متعاقدین دلالت ندارد.
۲. امر اجنبی به فسخ و رضایت مشروط علیه به اجازه
شارط رضایت به فسخ ندارد؛ اجنبی سلطه بر شارط و مشروط علیه ندارد.
شارط رضایت به فسخ دارد؛ اگر بتوان عقد را فسن نمود معال این خیار این است که برای شارط هم خیار است.
ب. اطاعت مشروط علیه از امر ابتدایی اجنبی
همان احکام الف جریان دارد.
کفایه ۳ ش ۱۰.mp3
7.34M
انصراف و انواع آن
بدوی... انسان
ظهوری... ما لایوکل لحمه
تیقنی... فقیر به فقیر هاشمی
اشتراکی... طلبه
نقلی... دانشجو
ان قلت
انصراف نیازمند تجوز در مطلق است
قلت
خیر نیازمند تجوز نمی باشد
باسمه تعالی
۳. انصراف و انواع آن
۱. انصراف بدوی
ذهن در ابتدای شنیدن لفظ مطلق منصرف به فرد خاصی می شود لکن بعد از تامل از انصراف صرف نظر می کند.
ابتدا که واژه انسان را می شنود یک فرد ایرانی یا سفید پوست تصویر می کند یا از واژه روزه روزه ماه مبارک یا از نماز نماز واجب ... لکن بعد تامل متوجه می شود که انسان و روزه ونماز اطلاق دارد شامل فرد غیر ایرانی و روزه نذری و نماز مستحبی هم می شود.
٢. انصراف ظهوری
بخاطر زیادی استعمال یک لفظ مطلق در معنای خاصی موجب ایجاد ظهور برای لفظ مطلق در معنای خاص است.
مالایوکل لحمه شامل حیوانات و انسان می شود لکن ظهور در حیوانات بدون انسان دارد. این انصراف ظهوری حجت است لذا نماز با ناخن انسان صحیح است در حالیکه روایت می گوید با ناخن مالایوکل لحمه باطل است.
٣. انصراف متیقنی
یک واژه مطلق بخاطر قدر متیقن در مقام تخاطب به یک معنی خاص منصرف است که درس دیروز گذشت.
۴. انصراف اشتراکی
لفظ مطلق در دو معنی مطلق و یک فرد خاص مشترک است و لذا در معنای مطلق خویش حجت نیست.
این اشتراک بخاطر کثرت استعمال است. مانند صلاه که شامل دعا و عمل عبادی می شود و در موارد شک در معنی مطلق خویش حجت نیست.
۵. انصراف نقلی
بخاطر کثرت استعمال معنای مطلق ان مهجور شده است و ذهن فقط نعنای خاص را می فهمد
مانند طلبه که شامل هر طالب علم می شود از جمله دانشحویان
لکن امروزه ذهن فقط طلابی که در حوزه علمیه هستند را از این واژه می فهمد.
اشکال
الف. با توجه به اینکه انصراف ظهوری و اشتراکی ونقلی متوقف بر کثرت استعمال در معنای مقید است و قبل از رسیدن به اشتراک ونقل باید استعمال مطلق در معنای مقید مجازی باشد.
از سوی دیگر در نگاه مصنف مطلق تقیید خورده در ماهیت مهمله استعمال شده است و مجازی لازم نمی اید.
پس چگونه چنین ظهور هایی شکل گرفته است؟
جواب
اولا که استعمال مطلق می تواند در فرد خاص مجازی باشد که در نعم ص 211 مطرح شد.
ثانیا لازم نیست برای رسیدن به اشتراک ونقل حتما استعمالات اولیه مجاز باشد بلکه می تواند با تعدد دال در معنی خاص موارد زیادی استعمال شود و بعدموجب اشتراک ونقل گردد.
فقه ۶ ش ۱۱.mp3
6.55M
#جلسه_یازدهم
باسمه تعالی
مساله ششم
بررسی بیع الخیار
بایع: اگر تا فلان مدت ثمن را برگرداندم حق فسخ دارم و یا...
دلیل بر صحت
۱. عمومات متقدمه در نفوذ شرط
۲. روایات خاص مساله
(تجمیع ظنون)
موثقه اسحاق
روایت معاویه بن میسره
روایت سعید بن یسار
روایت ابی جارود
اهم مطالب روایات
۱. مشروعیت اصل خیار
۲. صحت طولانی بودن مدت
۳. نمای ملک در ایام برای مشتری
۴. تلف ملک از جیب مشتری
۵. مرسوم بودن این شرط در زمان تشریع
الحمدلله رب العالمین
کفایه ۳ ش ۱۱.mp3
7.86M
#جلسه_یازدهم
باسمه تعالی
مطلق و مقید در اثبات ونفی مختلف اند و یا موافق هستند.
الف . اعتق رقبه
لاتعتق رقبه مخالفا
ب . اعتق رقبه
اعتق رقبه مومنه
در دو جمله اول تقیید رقبه به غیر مخالف مسلم است لکن تقیید در دو جمله دوم محل بحث است. و در چند مرحله بحث می شود.
مرحله اول
مشهور قایل است که در دو جمله موافق هم تقیید میزنیم و نتیجه تقیید این است که عتق رقبه مخالف صحیح نیست حتما باید مومن باشد.
دلیل بر تقیید
جمع تا جایی که امکان دارد بر طرح اولی است و با این جمع هر دو روایت اخذ شده است.
اشکال به دلیل
اگر امر مقید یعنی عتق رقبه مومنه بر استحباب حمل شود باز هم روایتی طرح نشده است یک روایت می گوید اصل وجوب عتق و روایت دیگر می گوید استحباب عتق.
جواب از اشکال
تقیید مطلق به مقید مستلزم تصرف در معنی نیست زیرا مطلق در طبیعت مهمله استعمال شده و مقید می گوید طبیعت به شرط ایمان باشد در حالیکه حمل فعل اعتق بر استحباب تصرف در معنی است پس راه مشهور اولی از حمل بر استحباب است.
مناقشه جواب
اولا تقیید زدن یک تصرف در معنی است زیرا بنا بر اصل عقلایی می گوییم مطلق در مقام بیان بوده و با تقیید از این اصل دست بر میداریم و می گوییم مطلق حجت نیست پس تصرف در معنی صورت می گیرد.
ثانیا حمل امر بر مقید مستلزم تصرف و مجاز نیست زیرا این استحباب غیر از استحباب اصطلاحی است. بلکه به معنای فرد افضل از افراد وجوب عتق است.
الحمدلله رب العالمین
فقه ۶ ش ۱۲.mp3
6.4M
#جلسه_دوازدهم
باسمه تعالی
بررسی امور هشتگانه بیع الخیار
گفتار اول
صور قابل فرض در برگرداندن ثمن
۱. رد ثمن قید اصل خیار است.
تا قبل از رد ثمن، برای بایع خیار وجود ندارد و خیار منفصل از عقد خواهد بود.
۲. رد ثمن قید تاثیر فسخ بایع است.
خیار از هنگام عقد وجود دارد ولکن زمانی فسخت بایع موثر می شود که ثمن را بپردازد.
۳. رد ثمن فسخ فعلی عقد است.
نفس برگرداندن ثمن موجب فسخ عقد شده و بر خلاف دو صورت قبل، نیازمند فسخ قولی بعد رد ثمن نیست.
۴. رد ثن انفساخ عقد است.
فرق فسخ و انفساخ در این است که فسخ (صورت سوم) نیازمند اراده فسخ است در حالیکه در انفساخ صرف رد ثمن به مشتری عقد به هم می خورد هر چند که اراده فسخ نباشد.
۵. رد ثمن شرط اقاله است.
جلسه بعدی می آید.
الحمدلله رب العالمین
کفایه ۳ ش ۱۲.mp3
6.68M
#جلسه_دوازدهم
باسمه تعالی
نقد وبررسی مناقشه
و دفاع از تقیید زدن
در مواردی که در مقام بیان بودن بوسیله اصل عقلایی احراز میشود حمل مطلق بر مهمل و عدم در مقام بیان بودن زیاد موونه ندارد.
علاوه بر این حمل وجوب بر استحباب موونه زیاد میخاهد زیرا دلالت صیغه امر بر وجوب تعیینی اقوی است از ظهور مطلق در سریان که براساس مقدمات حکمت میباشد.
اشکال به تقیید زدن
مطابق انچه گذشت وتقدیم تقیید بر استحباب در متنافیین باید در اوامر استحبابی هم تقیید زنید وحال انکه فقها قایل نمیشوند مثلا می گوید زیارت امام حسین ع مستحب است و روایت دیگر می گوید در اربعین مستحب است که نتیجه تقیید عدم استحباب زیارت در غیر اربعین است. وحال انکه روش مشهور مطلق استحباب است تنها در اربعین ثواب بیشتر دارد.
جواب از اشکال فوق
باب استحبابات با باب وجوب متفاوت است زیرا همه افراد محبوب است وتنها تفاوت در مراتب محبوبیت است. علاوه بر این در باب استحباب تسامح ادله سنن را داریم که حمل بر تاکد استحباب مقید از باب تسامح است.
بنابر آنچه گذشت در مواردی که بین مطلق ومقید تنافی باشد به غیر ار موارد استحبابی باید مطلق را بر مقید حمل نمود.
مصادیق متنافیین سه تا است
در ایجاب وسلب متفاوت باشند.
هر دو ایجابی باشند.
هر دو سلبی باشند.
عمده فهم تنافی بین دو دلیل است
که این تنافی از وحدت سبب یا قرینه حالیه و یا مقالیه قابل فهم است.
الحمدلله رب العالمین