eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
23.3هزار دنبال‌کننده
32.6هزار عکس
17.8هزار ویدیو
223 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
°❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 ((فقط تو را می خواهم)) ❤️دل توی دلم نبود. دلم می خواست برم حرم و این رو با آقا تقسیم کنم. شاد بودم و شرمنده، شرمنده از ناتوانی و شکست دیشبم و غرق شادی! دیگه هیچ چیز و هیچ کس نمی تونست من رو متقاعد کنه که این راه درست نیست. هیچ و ای، هر چقدر قوی تر از عقل ناقص و اندک خودم. 💙هر چند دلم می خواست بدونم اون جوان کی بود، اما فقط خدایی برام مهم بود که اون جوان رو فرستاد. اشک شادی، بی اختیار از چشمم پایین می اومد. دل توی دلم نبود و منتظر که مادرم بیدار بشه اجازه بگیرم و اطلاع بدم که می خوام برم حرم. 💛چند بار می خواستم برم صداش کنم، اما نتونستم. به حدی شیرینی وجود خدا برام شیرین بود که دلم نمی خواست سر سوزنی از چیزی که داشتم کم بشه. بیدار کردن مادرم به خاطر دل خودم گناه نبود، اما از معرفت و احسان به دور بود. ساعت حدود ۸ شده بود. با فاصله، ایستاده بودم و بهش نگاه می کردم. 💜مادرم خیلی دیر خوابیده بود، ولی دیگه دلم طاقت نمی آورد. – خدایا، اگر صلاح می دونی؟ میشه خودت صداش کنی؟جمله ام تموم نشده مادرم چرخی زد و از خواب بیدار شد. چشمم که به چشمش افتاد، سریع برگشتم توی اتاق. ❤️نمی تونستم اشکم رو کنترل کنم، دیگه چی از این واقعی تر؟ دیگه خدا چطور باید جوابم رو می داد؟ برای اولین بار، حسی فراتر از محبت وجودم رو پر کرده بود. من، عاشق شده بودم. 💚– خدایا، هرگز ازت دست نمی کشم. هر اتفاقی که بیوفته، هر بلایی سرم بیاد، تو فقط رهام نکن. جز خودت، دیگه هیچی ازت نمی خوام. هیچی ✍ادامه دارد...... °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝نسل سوختــه ((دنیای من)) 💚دنیای من فرق کرده بود. از هیچ چیز و هیچ کس نمی ترسیدم، اما کوچک ترین گمان، به اینکه ممکنه این کارم خدا رو برنجونه یا به گردنم بشه، من رو از خود بی خود می کرد. و می بخشیدم، راحت تر از هر چیزی. 💙هر بار که پدرم لهم می کرد یا سعید همه وجودم رو به آتش می کشید، چند دقیقه بعد آرام می شدم و بدون اینکه ذره ای پشیمان باشن. ـ خدایا ! بندگانت رو به خودت بخشیدم. تو، هم من رو ببخش. ❤️و وجودم رو فرا می گرفت. تازه می فهمیدم معنای اون سخن عزیز رو :– به بندگانم بگو، اگر یک قدم به سمت من بردارید، من ده قدم به سمت شما میام. 💛و من این قدم ها و نزدیک تر شدن ها رو به چشم می دیدم. ، و به بنده ای که کوچک تر از بیکران بخشش خدا بود. حالا که دیگه حق سر کار رفتن هم نداشتم. تمام وقتم رو گذاشتم روی مطالعه حرف هایی که از آقا محمدمهدی شنیده بودم. 💜و اینکه دلم می خواست خدا را با همه وجود و همون طور که دیده بودم به همه نشون بدم. دلم می خواست همه مثل من، این عشق و محبت رو درک کنن و این همه زیبایی رو ببینن. 💚کمد من پر شده بود از در جستجوی سوال های مختلفی که ذهنم رو مشغول کرده بود. چرا خدا از زندگی ها حذف شده؟ چه عواملی فاصله انداخته؟ چرا؟ چرا؟ ❤️من می خوندم و فکر می کردم، و خدا هم راه رو برام باز می کرد. درست و غلط رو بهم نشون می داد. پدری که به همه چیز من گیر می داد، حالا دیگه فقط در برابر کتاب خریدن هام غر می زد. 💙و دایی محمد، هر بار که می اومد دست پر بود. هر بار یا چند جلد کتاب می آورد یا پولش رو بهم می داد یا همراهم می اومد تا من کتاب بخرم. بی جایی و سرگردانی کتاب هام رو هم که از این کارتون به اون کارتون دید، دستم رو گرفت و برد… پدرم که از در اومد تو، با دیدن اون دو تا کتابخونه، زبونش بند اومد. 💛دایی با خنده خاصی بهش نگاه کرد. ـ حمید آقا، خیلی پذیرایی تون شیک شد ها اول، می خواستیم ببریم شون توی اتاق، سعید نگذاشت. . ✍ادامه دارد...... @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°
هدایت شده از خانواده بهشتی
🔴 💠 یكی از پیش‌شرط‌های گله‌گذاری در مذاكره با همسر، رعایت و است. برای اینكه این مسئله را به اثبات برسانید، طرف مقابل را كنید. اگر می‌خواهید او را به خوبی درك كنید، باید خودتان را جای او بگذارید. با این كار بهتر می‌توانید به مشكلاتش پی ببرید. @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
🔴 💠 یكی از پیش‌شرط‌های گله‌گذاری در مذاكره با همسر، رعایت و است. برای اینكه این مسئله را به اثبات برسانید، طرف مقابل را كنید. اگر می‌خواهید او را به خوبی درك كنید، باید خودتان را جای او بگذارید. با این كار بهتر می‌توانید به مشكلاتش پی ببرید.
👌 روزی با می‌کرد، ی و غلامش نیز در آن کشتی بودند. بسیار بی‌تابی و زاری می‌کرد و از می‌ترسید. مسافران خیلی سعی کردند او را کنند اما و راه به جایی نمی‌برد. ناچار از لقمان کمک خواستند و لقمان گفت که غلام را با طنابی ببندند و به دریا بیندازند! آنان این کار را کردند و غلام مدتی دست‌وپا زد و آب دریا خورد تا این‌که او را بالا کشیدند. آنگاه او روی عرشه کشتی نشست، عرشه را بوسید و آرام گرفت این بسیاری از انسان‌ها است... بسیاری قدر هیچ‌کدام از هایشان را نمی‌دانند و فقط می‌کنند... و تنها وقتی با ی روبرو می‌شوند یادشان می‌افتد چقدر بودند...
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
ادامه درس 👆 ♥️♦️♥️♦️♥️ ♦️♥️♦️♥️ ♥️♦️♥️ ♦️♥️ ♥️ #تفسیر_سوره_نور #لطفا_توجه_بفرمایید 👇👇👇 ♦️برای جمع آ
ادامه درس 👆 💐🌼💐🌼💐 🌼💐🌼💐 💐🌼💐 🌼💐 💐 👇👇👇 💐برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس 💐درس اخلاقی آیه۲۲ "اسلام و محبت‏ 💐اینجا نکته‌ای است. اشخاصی که با منطق اسلام آشنا و به آن وارد نیستند، که‏ اسلام منطق محبت را در جای خود در حد اعلی‏ به کار برده است 💐 مسیحیها منتشر کرده‌اند که دین مسیح محبت است، دین نیکی کردن و گذشت است، چرا؟ می‌گویند چون حضرت مسیح گفته است: 👇 اگر کسی به یک طرف صورتت سیلی زد آن طرف دیگر را جلو بیاور، بگو به این طرف هم بزن، 💐 اما دین دین خشونت است، دین سخت‏گیری است، دین است، دینی است که به هیچ وجه گذشت و محبت در آن وجود ندارد. 💐مسیحیها روی این قضیه خیلی تبلیغ کرده‌اند و مرتب تبلیغ می‌کنند . 💐نکته مهم :👇 این اشتباهی است بسیار بزرگ اسلام، هم دین شمشیر است و هم دین محبت هم دین خشونت است و هم دین نرمی خشونت را در جای خود تجویز می‌کند و نرمی را در جای خود، و و اهمیت اسلام به همین است 💐اگر اسلام اینچنین نمی بود ، یعنی اگر نمی‌گفت «زور را با زور جواب بدهید 💐منطق را با منطق جواب بدهید 💐در مورد محبت، محبت کنید و حتی در جایی در مورد بدی هم محبت کنید» آن وقت قبولش نداشتیم. اسلام هرگز نمی‌گوید👇 اگر یک به یک طرف صورتت سیلی زد، آن طرف دیگر را بیاور. 💐 می‌گوید: 👇 فَمَنِ اعْتَدی‏ عَلَیکمْ فَاعْتَدوا عَلَیهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی‏ عَلَیکم ( سوره بقره/۱۹۴) ْ‏آن که به شما می‌کند، به همان اندازه حق دارید تجاوز او را جواب دهید. اگر چنین نگفته بود، در آن نقص بود👌 💐دین مسیح به همین دلیل یک دین غیرعملی از آب درآمد 💐ادامه نکته اخلاقی آیه ۲۲👇 💐در آیه ۳۳ ،۳۴ سور ه فصلت می فر ماید:👇 وَ لا تَسْتَوِی الحَسَنَةُ وَ لَاالسَّیئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِی احْسَنُ فَاذَا الَّذی بَینَک وَ بَینَهُ عَداوَةٌ کأَنَّهُ وَلِی حَمیمٌ‏ (فصّلت/ 33 و 34.) 💐"پیغمبر- که تو دعوت مردم به راه خداست - بدان که و بدی یک وزن ندارند ، حتی بدیها هم‏وزن نیستند و نیکیها نیز هم‏وزن نیستند 💐 تو بدیها را با بهترین نیکیها دفع کن : ادْفَعْ بِالَّتی هِی احْسَنُ‏ دیگران بدی می‌کنند، تو نیکی کن 💐 بعد خصلت روانی را ذکر می‌کند، می‌گوید : آنگاه که دشمن بدی می‌کند و تو در مقابل بدی او نیکی می‌کنی، می‌بینی خاصیت کردن در مورد بدی خاصیت ، 💐یعنی قلب ماهیت می‌کند: فَاذَا الَّذی بَینَک وَ بَینَهُ عَداوَةٌ کأَنَّهُ وَلِی حَمیمٌ‏ یک وقت می‌بینی همان که دشمن سرسخت تو بود، ماهیت شد و به یک دوست مهربان تبدیل شد 💐پس چه کسی می‌گوید اسلام به دستور نمی‌دهد؟! چه کسی می‌گوید اسلام دین محبت نیست؟! 💐 اسلام دین محبت است ولی آنجا که محبت کارگر نیست دیگر نمی‌کند، آنجاست که خشونت به کار می‌برد، شمشیر به کار می‌برد . 💐شما در تاریخ زندگی اکرم صلی الله علیه و آله، در تاریخ زندگی علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام (امام حسن، امام حسین، امام زین‏ العابدین، امام محمد باقر و سایر ائمه علیهم السلام) 💐داستانهای زیادی درباره «ادْفَعْ بِالَّتی هِی احْسَنُ فَاذَا الَّذی بَینَک وَ بَینَهُ عَداوَةٌ کأَنَّهُ وَلِی حَمیمٌ‏» می‌بینید. 💐 اگر در مقابل نیکی کنید فوراً خاصیتش را می‌بینید بدی را نیکی کردن خاصیتش این است که دشمن را تبدیل به دوست می‌کند 💐تعبیراتی درباره «پاسخ بدی را به نیکی دادن» 💐در دعای «مکارم الاخلاق» تعبیرات عجیبی هست: 👇 خدایا به من توفیق بده آن کسی که به من می‌دهد من به او خوب بگویم، 💐آن کسی که قطع صله رحم می‌کند من در مقابلْ صله رحم کنم، آن کسی که پشت"...... ( این درس ادامه دارد 👆) ➖➖➖➖➖ ↪️@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
🔴 💠 یكی از پیش‌شرط‌های گله‌گذاری در مذاكره با همسر، رعایت و است. برای اینكه این مسئله را به اثبات برسانید، طرف مقابل را كنید. اگر می‌خواهید او را به خوبی درك كنید، باید خودتان را جای او بگذارید. با این كار بهتر می‌توانید به مشكلاتش پی ببرید. @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👌 روزی با می‌کرد، ی و غلامش نیز در آن کشتی بودند. بسیار بی‌تابی و زاری می‌کرد و از می‌ترسید. مسافران خیلی سعی کردند او را کنند اما و راه به جایی نمی‌برد. ناچار از لقمان کمک خواستند و لقمان گفت که غلام را با طنابی ببندند و به دریا بیندازند! آنان این کار را کردند و غلام مدتی دست‌وپا زد و آب دریا خورد تا این‌که او را بالا کشیدند. آنگاه او روی عرشه کشتی نشست، عرشه را بوسید و آرام گرفت این بسیاری از انسان‌ها است... بسیاری قدر هیچ‌کدام از هایشان را نمی‌دانند و فقط می‌کنند... و تنها وقتی با ی روبرو می‌شوند یادشان می‌افتد چقدر بودند... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👌 روزی با می‌کرد، ی و غلامش نیز در آن کشتی بودند. بسیار بی‌تابی و زاری می‌کرد و از می‌ترسید. مسافران خیلی سعی کردند او را کنند اما و راه به جایی نمی‌برد. ناچار از لقمان کمک خواستند و لقمان گفت که غلام را با طنابی ببندند و به دریا بیندازند! آنان این کار را کردند و غلام مدتی دست‌وپا زد و آب دریا خورد تا این‌که او را بالا کشیدند. آنگاه او روی عرشه کشتی نشست، عرشه را بوسید و آرام گرفت این بسیاری از انسان‌ها است... بسیاری قدر هیچ‌کدام از هایشان را نمی‌دانند و فقط می‌کنند... و تنها وقتی با ی روبرو می‌شوند یادشان می‌افتد چقدر بودند... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh