eitaa logo
شمس (ساقی)
498 دنبال‌کننده
190 عکس
8 ویدیو
2 فایل
کسی که غرق خدا شد جزای اوست بهشت نه آن که دل به عبـادت، به شوق حـور دهد شمس (ساقی) کانال‌ آموزش عروض و قافیه و... 🆔 @arozghafie 🆔 @shams400
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 استاد محمدعلی بهمنی درگذشت 🔹عباس سجادی سخنگوی ستاد پیگیری وضعیت حال استاد محمدعلی بهمنی دقایقی قبل خبر درگذشت این شاعر بزرگ را تأیید کرد. 🔹زمان آیین تشییع این شاعر بزرگ معاصر در تهران و تدفین او در بندرعباس به اطلاع عموم خواهد رسید. @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
دیگر نمی‌گیری چرا از من نشان ای دوست؟! شاید که افتادم ز چشمت ناگهان ای دوست! گم می‌شوم آخر شبی ، از پیش چشمانت... تا کس نگیرد بعد ازین از من نشان ای دوست مانند گنجشکی رها ، از دام این دنیا ـ پر می‌زنم آخر به سوی آسمان ای دوست مثل ستاره می‌روم سوسو زنان در شب پنهان شوم تا در میان کهکشان ای دوست یا می‌روم در کوه و صحرا و بیابان ها یا می‌روم در دشت های بیکران ای دوست یا می‌روم در جنگل انبوهِ تنهایی ـ تا گم شوم از چشم های دشمنان ای دوست یا می‌شوم چون قطره‌ی باران دشتستان یا می‌شوم مانند یک رنگین کمان ای دوست یا می‌کنم چون جغد در ویرانه‌ای مسکن یا می‌روم از این مکان تا لامکان ای دوست یا می‌شوم کُشته به تیر خشم صیادی دور از همه چون مرغکی بی آشیان ای دوست یا می‌زنم آتش به جانم تا شوم آزاد... چون دودهای شعله‌ی آتشفشان ای دوست یا می‌کنم دٍق عاقبت از غصه و اندوه یا می‌کشم سر ساغری از شوکران ای دوست دنیا ندارد ارزش ماندن که عمری را با غم کنم سر در میان کاروان ای دوست خالی کنم از زیر بار این جهان ، شانه... زیرا شدم بر شانه ها بار گران ای دوست طی شد تمام عمر، در ناکامی و حسرت شاید که گردم بعدٍ رفتن کامران ای دوست مرده پرستان را نباشد چشم آسایش بر لشکر امیدوار زندگان، ای دوست شد شایگان چون قافیه هرگز مکن عیبم چون واقفم در شعرِ تر بر شایگان ای دوست (ساقی) در این دنیا اگرچه بی سرانجامیم آنکو که رفت از این جهان شد جاودان ای دوست از من مشو دلگیر اگر که حرف دل گفتم «من دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوست» ۱ سید محمدرضا شمس (ساقی) 1399/05/05 http://eitaa.com/shamssaghi ۱ـ استاد بهمنی
«در رثای استاد محمدعلی بهمنی» لیــلای غــزل! رفتی و دل‌ها شد خون برخیـز و ببین غمت به قلب مجنــون هـرچنــد که رفتــی از جهــان فــانـی امــا نــرود مِهــــر تــو از دل بیـــرون. سید محمدرضا شمس (ساقی) 1403/06/09 @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(‌اَلسَّلامُ عَلَیكَ یٰا عَلیّ بْنِ موسَی الرّضاء) آنکه در خاک خراسان پادشاهی می‌کند‌ طلعتش شام سیه را در تباهی می‌کند‌ ‌ ‌هرچه میخواهی بخواه از او که با اِذن خدا ‌درد خلقی را مُداوا ، با نگاهی می‌کند‌. سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای‌که خواهی در سخن گویا شوی شاعری ، شوریده و شیدا شوی باید آموزی : (فنون وزن) را که بوَد بسیار ، در آن نکته ها (وزن) اگر چه ابتدای شاعری‌ست گوش کن اکنون که گویم (وزن) چیست؟ شش (مُصوّت) هست (کوتاه و بلند) گر بدانی چیست ، گردی سربلند ( اَ ) ـ ( اِ ) ـ ( اُ ) با هم همه کوتاه هست ( آ ) و (ایـ) و (او) ، بلند و دلکش است سه (هجا) داریم (کوتاه) و (بلند) وآن دگر باشد (کشیده) چون کمند چون (کشیده) ، قابل (تقطیع) نیست! بگذر از آن تا (هجا) دانی که چیست؟ هر صدایی که رسد بر گوش ما هست در (تقطیع) ، عنوان هجا چون (هجاها) را (نمادی) نیز هست این (ــ) بلند و این یکی (U) کوتاه است (من) بلند و (ما) بلند و (او) بلند (بِه) وُ (کِه) کوتاه ، در یادت ببند تا بدانی (وزن) این اشعار چیست؟ (رکن) آن ، در زیر شعر مولوی‌ست "هرکسی از ظنّ خود شد یار من" فاعلاتن ، فاعلاتن ، فاعلن هست وزن (مثنوی) این (رکن) ‌ها که بوَد (معیار سنجش) ، نزد ما نام (اوزان عروضی) ، (بحر) هست که از آن‌ها هرچه‌ات گویم کم است نام (بحر) مثنوی ، باشد (رَمَل) که بوَد شیرین‌تر از قند و عسل هست ارکانش (مُسدّس) در (شمار) (رکن آخر) هست ، (محذوف و قصار) هست (ده بحر) دگر بشنو چه هست؟ که به راحت ، می‌توان آری به دست (مُجتَث) است و (مُنسَرح) وآنگه (خفیف) هم (بسیط) و هم (سریع) است ای ظریف هم (تقارب) ، هم (مضارع) ، هم (هَزَج) هم (رَجَز) هم (مُقتضب) شد رج به رج (رکن اوزان) نیز باشد در (شمار) مختلف؛ آن را به گوش جان سپار هم (مُسَدّس) هم (مُثَمّن) نیز هست که (زحافاتش) ، ملال انگیز هست 🔲 بعد از این‌‌ها ، (اختیار شاعری) ‌است گر چه گاهی (اضطرار شاعری‌) است (آخر مصرع) ، چه (کوتاه) و (بلند) یا (کشیده) ، آن (هجا) گردد (بلند) (قافیه) ، تکرار اگر شد ناگزیر بگذر از تقصیر عذرم ای خبیر خوانش اشعار را باید درست اینک آموزید ، از بیت نخست گاه باید خواند با (تخفیف) نیز آنچه می‌باشد (مشدّد) ای عزیز گاه هم (طبق ضرورت) ، در بیان خو‌انده میگردد (مشدّد) ، واژگان گاه حرف ساکن (ت) مثلِ (چیست) می‌شود (ساقط) که گویی هیچ نیست همچنین (دو) (ساکن) از بعدِ (بلند) گاه (یک) (ساقط) شود بی‌چون و چند می‌توان بینی درین مصرع عیان (کارد) را که گشته ساقط (دال) آن یا ‌شود (ادغام) ، بعضی واژگان در تلفظ می‌شود (در آن) ، (دران) یا که (خواهر) ، وقت (تقطیع) کلام طِبق خوانش هست (خاهر) والسلام اولین رکن (فعلاتن) ، توان ، (فاعلاتن) گردد ای آرام جان! طِبق (ضرباهنگ) خاص شعر ها می‌شود (تقطیع) هر گونه (هجا) حرف (نون ساکنه) ، بعد از (بلند) خارج از (تقطیع) هست ای هوشمند مثل (جان) و (این) و (آن) و هرچه هست جمله از (تقطیع) شعری ، (ساقط) است هست (تسکین)، قاعده که می‌توان (دو هجا) که هست (کوته) همزمان (دو هجا) را (یک هجا) اِعمال کرد تا که (دو کوتاه) ، گردد (یک بلند) (قلب) ، یعنی : (جا به جایی هجا) که بوَد مخصوص بعضی (رکن ‌ها) که شود : (مُفتعلن) ، (مفاعلن) یا شود : (مفاعلن) ، (مفتعَلن) بعد از آن ، (اِشباع) باشد در زبان که به شدّت می‌شود (کوته) ، بیان مثل حرف (به) ، که بی‌شک در هجا هست (کوته) ، دان (بلند)ش مثل (با) وآن دگر (ابدال) ، نوعی دیگر است در خصوص ِ (سه هجای) آخر است که (فَعَلُن) ، می‌شود (فع لُن) ، عزیز بیش ازین با خود مکن جنگ و ستیز زآنکه هرچه بوده لازم ، گفته‌ام گوهر (بحر عروضی) ، سفته‌ام تا همین‌جا را اگر خوانی به جِدّ می‌شوی در شعرگویی ، مستعد وزن را (ساقی) به نظم ساده گفت غنچه‌ی (وزن عروضی) را ، شکفت گر که هستی طالب شعر وزین باش ازین خرمن به همت، خوشه‌‌چین سید محمدرضا شمس (ساقی) ✅ کانال آموزش عروض، قافیه و... https://eitaa.com/arozghafie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آسمان امشب چراغانی ز ماه و اختر است چونکه میلاد رسول است و امام جعفر است مقترن گردیده دو میلاد با مَجد و شکوه کز شرافت شیعیان را تاج عزت بر سر است سید محمدرضا شمس (ساقی) 1365/8/28 @shamssaghi