هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
✅ این شعر، در زمان شروع حملهی بیرحمانهی امریکای جهانخوار به سرزمین و مردم بیگناه افغانستان سروده شده است که گویی زبانحال امروز است. به گمان من، هر کشور و ملتی که آغازگر جنگ و کشتار همنوع باشد ظالم، و محکوم به جنایت است.
#ماجرای_جنگ
آوخ رسد به گوش نهیب صلای جنگ
وز گوشه و کنار ، بر آید نوای جنگ
آوای جنگ میشنوم همچو بلبلی
کز شاهباز میشنود مَرغَوای جنگ
آهنگ جغد شومِ نفاق و مخاصمت
گوش فلک، خراش دهد از برای جنگ
بانگ سروش مرگ بوَد نغمههای آن
صوت فنا و ذلت و خواری ندای جنگ
ابلیس غرب وسوسهی جنگ میکند
تا عالمی ز کینه کند مبتلای جنگ
اهریمنان خائن و خونخوار غرب دون
از جهل و خودسری شده خود رهنمای جنگ
از آستین غرب برون گشته دست ظلم
تا آستان شرق ، کشیدهاست پای جنگ
از بهر قتل عام بشر ، عزم کرده جزم
خصمانه سوی معرکهی مرگزای جنگ
خواهد به خون خلق کند موی خود خضاب
آن پیر ِ دیر ِ رزمگهِ پُر بلای جنگ
بر آسمان ، زبانه کشد آتش نفاق
سوزد جهان ز گرمی خود شعلههای جنگ
صحرای امن و راحت و آرامش بشر
نا امن گشته از خطرِ اژدهای جنگ
هر چاشت یک گروه جوانان به کام مرگ
افتند تا که باز شود ، اشتهای جنگ
مام جهان ، غمین و عزادار گشته است
از مرگ صلح، در صفِ دهشتفزای جنگ
افسوس! کآن کبوتر صلح و صفا و مهر
جانش ز تیر کینه همی شد فدای جنگ
دیگر صفا و مهر و وفا در جهان مجوی
در گیرودار معرکهی پر جفای جنگ
آتش فتد به جان رجالی که سالها
در سر بپرورانده ز نخوت ، هوای جنگ
معمار جنگ ، دست جفایش بریده باد
کز خشت خون نموده مُقرنس بنای جنگ
آوخ...! ز خبث طینت گرگان بدمنش
اِمریکِ جنگجوی، شده مقتدای جنگ
با این رژیم شوم شود غرق و غوطهور
کشتی غرب ، در یم بی انتهای جنگ
بی شبهه انعکاس جنایات غربیان...
گردد نصیب عامل جنگ از قفای جنگ
یارب! رسان ز غیب یکی پیشوای صلح
تا ریشه کن کند ، شجر پیشوای جنگ
باری فنا کنندهی جانهای بیگناه
در چنگ انتقام کند جان، فنای جنگ
گر مبتلای جنگ و جدل کرده عالمی
روزی شود ز خبط و خطا مبتلای جنگ
(شمس قمی) دعای تو صبح و مسا بود
صلح و مسالمت بنشیند به جای جنگ.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1380
https://eitaa.com/shamseqomi