eitaa logo
شمس (ساقی)
493 دنبال‌کننده
183 عکس
8 ویدیو
2 فایل
کسی که غرق خدا شد جزای اوست بهشت نه آن که دل به عبـادت، به شوق حـور دهد شمس (ساقی) کانال‌ آموزش عروض و قافیه و... 🆔 @arozghafie 🆔 @shams400
مشاهده در ایتا
دانلود
‌آب قــم با شـوری‌اش از آب زمــزم بهتــر است این عنــایت ، از کـــرامــات خـــدای داور است ‌چون حریم حضرت معصومه درخاک قم‌ است شد نگین شهر و ، قـم هم حلقه‌ی انگشتر است سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"قم آشیانه‌ی آل محمد (ص) است." ‌‌ ‌‌‌جز عشق و معرفت نبوَد در سرای قم از ابتدا ببین! همه تا انتهای قم‌ ‌ ‌‌خونم سرشته است درین خاک بی مثال زیرا عجین شده‌ست به خشت بنای قم ‌‌ ‌‌قم «عش آل احمدِ» مرسل بوَد به حق خوشبخت آن کسی که بوَد آشنای قم ‌‌ ‌‌از بارگاه حضرت معصومه (س) تا ابد غبطه خورد بهشت برین، بر صفای قم سه درب جنت است به قم وا ؛ کز افتخار پیچیده در جهان ز تقدس ، صدای قم ‌‌‌ ‌‌‌هر شهر و روستا که بَرَد دل درین وطن پیوسته گشته‌اند همه ، در قفای قم هرگز غریب نیست در این شهر ، تا ابد هر کس نفس کشیده دمی در فضای قم نایی که ضد قم به نوا آید از حسد بی شک بوَد سفیهْ و بوَد بینوای قم ‌‌آن کس که دم زند به کنایت بر این دیار در دام نخوت است و نَداند بهای قم آنان که با خلوص به قم پا نهاده‌اند هستند تا همیشه به مدح و ثنای قم قم مرکز تشیع و علم و فقاهت است باشد در اهتزاز همیشه لوای قم نام آوران زبده‌ی شعر و سخنوری هستند از دیار مقرنس بنای قم ‌‌قم خانه‌ی من است و منم خانه‌زاد او مرغ دلم هماره پَرد در هوای قم ‌ ‌(ساقی) به وصف قم اگر این چامه را سرود چون بوده است و هست فقط مبتلای قم ‌‌‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
وقتی که انتقـــاد ، نـدارد اثـــر به گــوش بیهوده در زمـانه به اصــلاح کس مکـوش دیــوار کـــج نهــــاد ، بــه بـــالا نمـی‌رسـد شمـعی بُـوَد که با نفسی می‌شود خمـوش سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
‌ ‌دم زند گر مدعی با عقل زایل بیشتر می‌زند بر ادعایش، مُهر باطل بیشتر‌ ‌ ‌آنکه می‌لافد که حلّال مسائل گشته است بی‌گمان مانده‌‌ست در حلّ مسائل بیشتر‌ ‌ ‌طبل توخالی اگرچه پرصدا باشد ولی تشت رسوایی ز بام افتد ز جاهل بیشتر‌ ‌ ‌هر دلیلی را بوَد مدلول، اما بی ‌گمان اهل منطق مانده در بند دلایل بیشتر‌ ‌ ‌درک خوب و بد ندارد آنکه باشد کوردل پای نابینا رَود هر لحظه در گِل بیشتر‌ ‌ ‌آنکه حرمت بشکند در جمع اهل مَعرفت حرمت خود را شکسته صد مقابل بیشتر‌ ‌ ‌خاکساری حاصل دانایی و دانشوری‌ست تاک ، از افتادگی گردیده کامل بیشتر‌ ‌ ‌گرچه با جعل مدارک می‌توان از بند جَست می‌شود در بند، هرکو گشته جاعل بیشتر‌ ‌ ‌آنکه آتش می‌کند بر پا به گرد خویشتن از شرار سوزش خود مانده غافل بیشتر‌ ‌ «آتش خشم ابتدا سوزد خدای خشم را چوب کبریت ابتدا سوزد به محفل بیشتر» ۱ ‌ ‌گرچه می‌گویند از بخت جهان کجمدار نعمت دنیا بوَد بر کام کاهل بیشتر ـ‌ ‌ ‌پایداری خوش بوَد در پیچ و تاب زندگی نخل همت می‌دهد پیوسته حاصل بیشتر‌ ‌ ‌نیست در اندیشه‌ی باطل، نشان از اعتقاد خودپسندی می‌کند اندیشه زایل بیشتر‌ ‌ ‌(ساقیا) هر کو توکّل کرد بر امر قضا می‌شود در بندگی، البته عامل بیشتر‌ ‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) 1392 eitaa.com/shamssaghi ۱ـ شمس قمی
کاش می‌شد غنچه‌های کینه را پرپر کنیم باغ دل را مملو از نسرین و ز سیسنبر کنیم کاش می‌شد همدلی را در عمل تصویر کرد از چه دل را از شرار کینه چون مجمر کنیم؟ بخل و خودبینی ندارد حاصلی در باغ دهر با محبّت می‌توان این باغ را پُر بَر کنیم از درشتی و خشونت می‌توان پرهیز کرد تا مبادا بر دلِ آزرده‌ای آذر کنیم؟ تا به کِی زخم زبان، وِرد زبان ما بُوَد؟ از چه باید بی‌جهت بر قلب هم خنجر کنیم تا به کِی دم می‌زنیم از اختلاف عَمرو و زید نقطه‌‌ای ناخواندہ اُنموذج۱ چه را از بر کنیم؟ تاک را افتادگی، از میوہ‌ی افزون بُوَد کاش می‌شد خوشه‌ای سرلوحه‌ی دفتر کنیم خاکساری پیشه کن! گر سر بسایی بر فلک عاقبت روزی درین خاکِ سیَه بستر کنیم بشکن آن باد غروری را که بر بادت دهد با تواضع می‌توان گوش فلک را کر کنیم گر مسلمانیم و غافل از مرام مسلمین... کسبِ آگاهی خوش است از شرع پیغمبر کنیم رادمردی و صداقت خصلت نیکان بُوَد خیز تا درکِ حضور از مکتب حیدر کنیم لحظه ‌های زندگانی‌مان به یغما می‌رود این دو روز ماندہ را اندیشه‌‌ای دیگر کنیم گاهگاهی با نگاہ مِهر و احسان و خلوص پاک، گَرد غم توان از چهرہ‌ای مضطر کنیم با رفاقت می‌توان تا قلّه‌ی اقبال رفت زابتدا گر اجتناب از خصم بد اختر کنیم تا مباد آسیب بیند آهوی دل‌های‌مان گرگِ نفس خویش را باید ز میدان در کنیم تا نفَس در سینه جولان می‌دهد این روزها با نگاہِ دل، حضور عشق را باور کنیم می‌رسد روزی اجل، ما را کند از هم جدا آن‌زمان با خاطرات تلخ و شیرین سر کنیم مُردہ‌خواهی را رها کن زندگان را پاس دار از پسِ رفتن چه حاصل، گریه‌‌ها را سر کنیم؟ اندک اندک باز شعرم رنگِ غم بر خود گرفت باید این طبع غم‌افزا را کمی بهتر کنیم یادمان باشد اگر مِهر علی در قلب ماست بوسه بر دست پدر... تقدیر از مادر کنیم چون مُحبّ اهل‌بیتیم و به دوریم از ریا شکر ها در هر نفَس، از خالق اکبر کنیم دستگیری کن ز هر دستِ ز پا افتادہ‌ای تا ببینی روز محشر، محشری دیگر کنیم ای‌خوش آن‌روزی که در صحرای محشر جملگی از خُمِ (ساقیِ) کوثر، باده در ساغر کنیم. سید محمدرضا شمس (ساقی) 1393 eitaa.com/shamssaghi ۱ـ از معروفترین کتب نحویه (دروس حوزوی)
(میلاد حضرت عبدالعظیم مبارک) ای آنکه «ری» ز نام تو گردیده ناموَر زیبنده است مدح و ثنایت ز هر نظر هستی کریم و حضرت عبدالعظیم، تو چون جدّ خود ، بیانگر خُلق عظیم، تو ای در مَقام و عِلم چو اختر به آسمان ای پُر فروغ ـ شمع شبستان شیعیان! وقتی زیارت حَرمت همچو کربلاست یعنی که بارگاه تو گنجینه‌ی شِفاست با مَعرفت کسی که ببوسد تراب تو دردش دوا شود به یقین در رکاب تو خاکِ ری از وجود تو گردیده کیمیا مِس را غبار درگه تو ، می‌کند طلا دل بسته بود چونکه به ری اِبن سعدِ دون در حسرتش ز برج طمع، گشت سرنگون هرگز نخورد گندمی از خاکِ پاکِ ری هرچند بود در طمع و سینه‌چاکِ ری اما تو شاهِ ری شدی و ، ری شد استوار چون مَرقد تو گشت درین خاک، پایدار درکِ چهار امام چو کردی به لطفِ حق اََعمال و عِلم تو، به یقین گشت منطبَق فرمود چون امام، به اصحاب، در غیاب: دارند اگر سؤال از ایشان ، دهی جواب یعنی که احترام تو شایسته و سزاست این گفته‌ی امامِ دهُم سبط مصطفاست با احترام ، سر بنهم بر تراب تو... چون واجب‌است بوسه بخاک جناب تو یا سیدالکریم ، که بحر کرامتی! یا سیدالعظیم ، که نور هدایتی! بر (ساقیِ) شکسته‌دل از لطف کن نظر ای آن که «ری»، ز نام تو گردیده ناموَر سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
✅ "مجموعه غزل عاشورایی" (( دو مصــراع بــریــده )) سروده‌ی : علیرضا اطلاقی در مدح و منقبت قمر بنی هاشم حضرت عباس علیه‌السلام با مقدمه‌ی : دکتر محمدرضا سنگری ا─━⊰═•❃❀❃•═⊱━─ا دفتری که پیش روست مجموعه‌ای از سروده‌های آیینی‌است که تراويده‌ی ذهن و زبان و ضمیر شاعر عزيز "عليرضا اطلاقی" است. این دفتر متشکل از 72 سروده‌ی نغز و شیرین است که چند ویژگی ممتاز و متمایز به آنها تشخص بخشیده است: ✅ نخست زبان شعری چالاک، امروزین و صیقل یافته است که ترجمان آشنایی شاعر به ظرایف و لطايف شعر است و زیستن در اکنون و درک زبان زمان؛ نخستین سروده‌ی این دفتر حجت بر این مدعاست. ✅ ویژگی دوم تسلط و چیرگی و گستره‌ی مطالعاتی شاعر است که با مفاهیم قرآنی و مضامین روایی انس و الفت و آشنایی و شناخت دقیق و عمیق دارد و سومین ویژگی شناخت شاعرانه بسامدها، موتیف‌ها و محورها و تکیه‌گاه‌ها در شعر کلاسیک فارسی به ویژه ادبیات عرفانی است. آیدی جناب استاد علیرضا اطلاقی : @alireza47etlaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌یکدلی، دور ز گفتار و بیان من و توست زآنکه بسیار تفاوت به میان من و توست گاه از مِهر و گه از قهر، رها بر دل‌مان تیرهایی ز تناقض به کمان من و توست حرف دل چون دُرِ نابی‌‌است در آغوش صدف کفِ دریاست که بر روی زبان من و توست همزبانی نبرَد ره، به نهانخانه‌ی دل همدلی‌ مخزن اسرار نهان من و توست مهروَرزی کن و اندیشه‌ی بیهوده مکن! تا ببینی که چه‌ها در شریان من و توست کی؟ شود گوش بخیل آگه از اندیشه‌ی ما «تا اشارات نظر ، نامه‌رسان من و توست» ۱ پاک کن گرد کدورت ز دل و جلوه نمای که جز این هرچه نمایی به زیان من و توست عمر چون باد گذر می‌کند و ما غافل که پیام آورِ ایّام خزان من و توست آید آن روز، که یادآور ایّام شباب ـ روی دیوار فقط عکس جوان من و توست گرد پیری که ز طوفان جوانی برخاست بنگر امروز که بر چهره از آنِ من و توست تا به کی؟ خیره‌ در آیینه‌ی نخوت بشویم دل بی‌‌کینه‌ی عالم، نگران من و توست گنج قارون نشود سدّ رهِ مرگ ای دوست! وقت رفتن بخدا ، بارِ گران من و توست چون غباری که ازین خاک، بپا خاسته‌ایم باز هم در دل این خاک مکان من و توست می‌توان یک دلِ عاشق، به همه هدیه کنیم این دل ماست که یک عمر نشان من و توست (ساقیا)! تا نشوی مَحرم اسرار کسان بی اثر نغمه و گفتار و بیان من و توست ‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) 1393 eitaa.com/shamssaghi ۱ـ استاد ابتهاج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا