فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱
🗓 امروز شنبه↯
☀️ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
🌙 ۹ذی القعده ۱۴۴۵
🌲 ۱۸می ۲۰۲۴
📿 ذکر روز :
یا رب العالمین
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
10.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸شنبه دستش پراست از
اتفاقهاي خوب در راه مانده
يادت باشد امروز فردايست
كه ديروز نگرانش بودی🌸🍃
پس لبخند بزن ☺️
كه رنگين كمان🌈
آغاز اين 🌸🍃
هفته از خنده توست 🥰
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#پندانـــــــهـــ ✍💌
🔅 تو یک بذر کاشتهشده هستی
🔻رنج نباید تو را غمگین کند. این همانجاییست که اکثر مردم اشتباه میکنند.
🔸رنج قرار است تو را بیدار کند. چون انسان زمانی بیدار میشود که زخمی شود. قرار است تو را آگاه کند به اینکه چیزی درون تو نیاز به تغییر دارد.
🔻رنجت را تحمل نکن، درکش کن. این فرصتیست که طبیعت به تو داده تا بیدار شوی.
🔸اگر حس میکنی در مکان تاریکی مدفون شدی و فقط درد میکشی، بدون که تو یک بذر کاشتهشده هستی و اینجا نقطه دگرگونی، رشد، قویشدن و سبزشدن توست.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
✨﷽✨
#پندانه
✅اندازه نگه دار که اندازه نکوست
✍همسایه نیازمندی داشتیم که روزی از مادرم کاسهای نخود خواست.
مادرم به او از منزل نخود داد، چون پدرم اختیار بخشش از منزل را به مادرم داده بود.
۱۰ روز گذشت، باز آن زن برای نخود به خانۀ ما آمد و مادرم کاسهای نخود به او داد.
گفتم:
مادر! این همسایۀ ما خیلی اهل اسراف است؛ یک کاسه نخود را ما دو ماه میخوریم ولی آنها ۱٠ روزه اسراف و تمام میکنند.
مادرم گفت:
پسرم! اشتباه فکر نکن، ما هر روز برنج میخوریم و آنان مثل ما برنج ندارند و هر روز آش میخورند.
ما از روی میلمان غذای بابمیل خود میپزیم ولی آنان از روی آنچه در خانه دارند، غذا درست میکنند؛ پس برنامۀ غذایی ما از روی میل ماست و برنامۀ غذایی آنان از روی آنچه در خانه دارند.
درنتیجه ما اسراف میکنیم، نه آنان!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
✍️ صدای درونی بچهها
🔹بچه که بودم وقتی کار اشتباهی میکردم مادرم میگفت:
اشکال نداره. حالا چیکار کنیم تا درست بشه؟
🔸اما مادر دوستم بهش میگفت:
خاک بر سرت. یه کار درست نمیتونی انجام بدی!
🔹امروز هر دو بزرگسال و بالغ شدیم.
🔸وقتی اتفاق بدی میفته اولین فکری که به ذهنم میاد اینه:
خب حالا چیکار کنم؟
🔹سعی میکنم با کمترین تنش مشکل رو حل کنم.
🔸اما دوستم در مواجهشدن با اتفاقات بد عصبانی میشه و میگه:
خاک بر سر من که نمیتونم یه کار درست انجام بدم. چرا من اینقدر بدبختم!
💢حرفهای امروز ما و احساسی که به بچههامون میدیم تبدیل به صدای درونی اونها میشه.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_اکبر
#وابستگی_مادر
#پارت_صد_هفت
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم
چند روز گذشت و مهربان آخرین تلاششو هم کرد و یه روز غروب اومد خونه ام و گفت:اکبر..بیا بریم مشاوره شاید زندگیمون به نتیجه برسه…اما من بجای اینکه درست و حسابی باهاش حرف بزنم اینقدر عصبانی شدم که کتکش زدم و گفتم:تو چقدر احمقی دختر..من نمیخوامت،بفهم….الان با این اصرارت تازه متوجه میشم که خانواده ام حق دارند و درست میگند که چشمت پول منو دیده و چون بهم ارثیه رسیده ولم نمیکنی..من نمیخوامت…صدامو بالاتر بردم و داد زدم :یاایهالناس من این خانم رو نمیخواهم..من گوه خوردم و غلط کردم با تو عقد کردم..مهربان همچنان سعی میکرد اروم حرف بزنه تا منو راضی کنه.با مظلومیت تمام گفت:اکبر…من چه گناهی کردم؟؟بخدا دوست دخترت نیستم ،من همسر رسمی و قانونی توام…گفتم:خواهش میکنم برو و طلاق گرفتن رو سختش نکن.الان جدا بشیم خیلی بهتره تا بعدها یه بجه رو هم گرفتار خودمون کنیم.برو..مهربان با نفرت و بغض شدیدی گفت:پس درد تو فقط جداییه..باشه.من جدا میشم..ولی چند وقت طول میکشه،،بعدا بهت خبر میدم چون باید فکر کنم که چطور به خانواده بگم….
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
تاثیر افکار روی زندگی
🔹فقط ۱۰ ثانیه تصور کنید که دارید آلوچه میخورید، ببینید دهنتون چقدر بزاق ترشح میکنه.
🔸وقتی ۱٠ ثانیه فکرکردن به آلوچه اینقدر در بدن ما واکنش ایجاد میکنه، اونوقت ۱۰ دقیقه تمرکز روی اتفاقات و مسائل منفی و ساعتها استرس و عصبانیت چه تاثیر ویرانگری روی جسم و روح ما میذاره.
🔹مثال آلوچه یادت بمونه، تا افکار منفی اومد تو سرت، بدون که اگه تا ۲۰ ثانیه ادامهشون بدی دیگه داری تیشه به ریشه زندگیات میزنی.
💢همیشه به خوبیها فکر کنیم و نذاریم افکار منفی و ناامیدکننده بیاد توی ذهنمون.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
حکایت ارزن عثمانی، خروس ایرانی”
شاید ضربالمثل “ارزن عثمانی، خروس ایرانی” رو شنیده باشید. در جریان نبرد نادر شاه با عثمانیها روزی فرستاده دولت عثمانی با دو گونی ارزن نزد نادرشاه شرفیاب میشود و آنها را در مقابل نادرشاه بر روی زمین میگذارد و میگوید : لشکر ما این تعداد است، بنابراین از جنگ با ما صرفنظر کنید.
نادرشاه دستور میدهد دو خروس بیاورند. دو خروس را در برابر دو گونی ارزن قرار میدهند و خروسها شروع به خوردن ارزنها میکنند. در این هنگام نادرشاه رو به فرستاده عثمانی میکند و میگوید: برو به سلطانت بگو که دو خروس همه لشگریان ما را خوردند !
این ضربالمثل زمانی به کار میرود که کسی از کریخوانی رقیب باک نداشته باشد و آن را با کری قویتری پاسخ بدهد.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_اکبر
#وابستگی_مادر
#پارت_صد_هشت
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم
مهربان رفت و منو تنها گذشت..شاید اشتباه میکردم ولی باور کنید که عشق نهال منو کور کرده بود،،از بچگی دوستش داشتم و دلم میخواست کنارم باشه..تنها کسی که دوران کودکی با من بازی میکرد نهال بود…گاهی بهنهال پیام میدادم اما جواب نمیداد چون گفته بود تا متاهلی به من پیام نده..یه روز نزدیک ظهر رفتم مغازه و دیدم بابای مهربان اونجا منتظر منه…تا دیدمش سلام کردم.بابا مهربان گفت:به به!!داماد خوشتیپ من..چه عطر گرون قیمتی ،…بوش هوش رو از سر میبره….فهمیدم داره تمسخر میکنه برای همین سرمو انداختم پایین…گفت:با دخترم قراره جایی بری؟جوابشو ندادم…ادامه داد:آهان….یادم نبود.تو دیگه دخترمو نمیخواهی چون تاریخ مصرفش تموم شده…..خیلی دلم میخواهد بزنم و لهت کنم اما دیدم تو ارزش کتک خوردن رو هم نداری ،،تو واقعا نیاز به ترحم داری….تویی که با پول پدرت و حمایت مادرت فقط زندگی میکنی…لام تا کام حرف نزدم ،،،حوصله نداشتم دهن به دهنش بشم و آبروم توی محله بره….
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
✳️ به آن کس که از همه بیشتر او را دوست میداری بد نکن!
✍ غالب بدبختیهای انسان همانهاست که خودش به دست خودش با نیت خیرخواهی برای خود به وجود آورده است، از روی جهالت و نادانی به خیال اینکه به خودش خیری برساند شری رسانده است. لهذا گفتهاند:
دشمن به دشمن آن نپسندد که بیخرد
با نفس خود کند به مراد و هوای خویش
مردی به یکی از صحابه پیغمبر نامه نوشت و از او اندرزی خواست. مرد صحابی در جواب نوشت: «به آن کس که از همه بیشتر او را دوست میداری بد نکن.» آن مرد معنی این جمله را نفهمید و توضیح خواست که این چه اندرزی است! مگر ممکن است که من کسی را زیاد دوست بدارم و آنگاه به او بدی بکنم؟! مرد صحابی در جواب نوشت: «بلی ممکن است. مقصود من از آن کس که او را از همه بیشتر دوست میداری فقط خودت هستی که از روی جهالت و نادانی به خیال خوبی به خودت بدی میکنی. همهی گناهانی که مرتکب میشوی به خیال خودت حظّ و بهرهای به خودت میرسانی و حال آنکه همینها همه در حقیقت جز دشمنی و رفتار خصمانه با خود چیزی نیست.»
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
11.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باید بلد شد ؛
گذشتن از بعضی آدم ها را
گذشتن از تمامِ
وابستگی هایِ عذاب آور و
دلبستگی هایِ اشتباهی را ...
باید بی رحم بود ،
چشم رویِ همه چیز بست و عبور کرد
تک تکِ خاطراتِ خوبِ گذشته را
به بادِ سرکشِ فراموشی سپرد و رفت
گاهی ، چاره ای بهتر از رفتن نیست
ماندن به پایِ بعضی آدم ها
پیر و فرسوده ات می کند ..
خواهشمند هستیم سریع تر پیام را برای دوستانتان؛کانال ها؛گروه ها بفرستید تا دوستانتان با خبرشوند
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
11.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتظاراتتان را با شکرگذاری تعویض کنید...
کل زندگی تان در آن لحظه تغییر می کند...
این گونه است که به رنج پایان میدهید...
شما به رنج بردن با هر کدام از این ۳ روش پایان میدهید...
با قدر دانی _ با شکر گذاری _ با عشق
هنگامی که در حال رنج بردن هستید؛چیزی را برای شکر گذاری پیدا کنید...
خانواده ؛ دوستانتان...
قلبی که در سینه تان می تپد که شما آن را با تلاش به دست نیاوردید
قلبتان به شما بخشیده شده است....
برای بدست آوردن آن لازم نبود کاری را انجام دهید....
خداوند انقدر شما را دوست داشت که هدیه زندگی را به شما بخشید و این موهبت تا زمانی که قلبتان می می تپد..
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد