❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅السَّلامُ عَلَیْكَ یا بابَ اللَّهِ و َدَیّانَ دینِهِ...
🌱سلام بر تو ای دروازه ارتباط با خدا که جز از درگاه تو به ساحت او راهی نیست!
🌱و سلام بر تو ای حکمفرمای دین، که نیکان و بدان را سزا خواهی داد...
📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
زهرِ جانکاهی تو را انداخت از تاب و توان
چهره ات شد زرد و زار و بی تکلّم شد زبان
گر گفتی! از نفس هایت حرارت می وزید
سینه ات میسوخت، حالِ احتضارت شد عیان
کینهٔ دیرینه دارند از حسن ها(ع) زهرها
مجتبی با عسکری فرقی ندارد آنچنان
یاد داغ مادر افتادی و تا بغضت شکست
رفتی از حال و زمین خوردی به پهلو ناگهان
لحظه های آخرت خود را رساند و بوسه زد
هر دو دستانِ تو را با اشک های بی امان
دستهای سرد تو در دست هایش لمس شد
جان سپردی! شد محمدمهدی ات صاحبزمان(عج)
شد امام المنتقم صاحب-عزایِ داغ تو
شد عزادار تو صحنِ سامرا تا جمکران
جان سپردی خوب شد در خانه...دور از آفتاب
خوب شد که پیکرت لازم ندارد سایه بان
پیکرت تشییع شد آقا نماندی بی کفن
با غضب غارت نکرد انگشترت را ساربان
راستی نامت حسن(ع) بود و خدا را شکر که
سمت تابوتَت کسی تیری نزد از دشمنان
حُرمتت شد حفظ، داری لااقل سنگ مزار
هم حرم داری و هم خادم کنارِ زائران
عاقبت می میرم از داغ بقیع بی حرم
از غم ِ آن مادری که شد مزارش بی نشان!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_عسکری #مرثیه_امام_حسن_عسکری
سوزاند چنان زهر جفا بال و پرش را
انگار نمیديد دگر دور و برش را
جانش ز عطش سوخت چنان جد غريبش
طوری كه بهم ريخت تمام جگرش را
شش سال ،نگهداشت علیرغم اسيری
ميراثِ به جا ماندهی نسلِ پدرش را
پنداشته بودند اگر حبس كنندش
از شاخه بريدند دگر برگ و برش را
با اينكه به زندان شده مسموم، ولی باز
تاريخ نوشت آنچه كه آمد به سرش را
تا شيعه به بيراههی ترديد نيفتد
بگذاشت درين معركه، تنها پسرش را
🔸شاعر:
#نفیسه_سادات_موسوی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_عسکری #مرثیه_امام_حسن_عسکری
با تو چه کرده زهر، پدر دست و پا نزن
با این گلوی خشک، کسی را صدا نزن
مانند محتضر سرت افتاده، وای من
رعشه به جان پیکرت افتاده، وای من
نگذار تا که کعبه شود از تو بی نصیب
این گونه پر نکش نرو از خانه، ای غریب
پایان به شعله ی دل بی تاب می دهم
با دست های خویش به تو آب می دهم
مسموم زهرِ غربت این پادگان شدی
سِنی نداشتی که شبیه خزان شدی
داری چه سخت میکشی از سینه ات، نفس
خسته شدی سه سال ازین بند و این قفس
راحت شدی ازین همه سرباز و پادگان
راحت شدی ز نعره ی هر روز پاسبان
راحت شدی ازین همه حکام مستبد
راحت شدی ازین همه نیرنگ معتمد
وقت وداع آخرمان گریه می کنی
داری به یاد مادرمان گریه می کنی
یاد علی و غربت دستان بسته ای؟!
یاد وداع مادر پهلو شکسته ای؟!
در یاد محسنی که غریبانه پر کشید
در پشت درب خانه ی صدیقه شد شهید
تربت به دست داری و در حال احتضار
رو می کنی به کرب و بلا با دو چشم تار
یاد حسین و تشنگی اش بین قتلگاه
با چشم خیس می کشی از سینه آه، آه
در آخرین نظر، شده ای خیره بر کفن
نام حسین، شد به لبت آخرین سخن
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_مناجات
روزگارتو بغیر از درد غربت نیست که
روزگار من بغیر از آه حسرت نیست که
از تو گفتن کار اشک چشم باشد بهتر است
گریه وقتی هست دیگرجای صحبت نیست که
راه را بستند دیگر زائرت کمتر شده
شأن تو آقای من این صحن خلوت نیست که.
کاش اسمم بود جزو کارگرهای حرم
کاش میمردم برای تو لیاقت نیست که
دیر هم اینجا بیایم زود راهم میدهی
برسر خوان کریمان حرف نوبت نیست که
هم نجف هم کاظمین و کربلا رفتم ولی
تا نرفتم سامرا اینها زیارت نیست که
سامرا حتی اگر ویرانه باشد جنت است
زرق و برق ظاهری معیار جنت نیست که
با دلم هرجای صحن تو بخواهم میروم
در مسیر عاشقی بُعد مسافت نیست که
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
ملائک، آنچنان سرشار، از نورِ خداوندند
که بر دورِ ضریحِ تو، دخیلِ عشق میبندند
کمی از شهدِ شیرینت، بنوشان خاکِ عالَم را،
زبان بگشا! که در دنیا، همه لب تشنهی پندند
زمین میسوخت از این غم، زمان دق کرد از ماتم
تو را یک عده بدطینت، به بندِ ظلم افکندند
یقین دارم کسانی که، نفهمیدند شأنت را،
به شمر و خولی و اخنس، به ابنِ سعد، مانندند
عجب دنیای تاریکی؛ جهانِ غرقِ تشکیکی
شکوهِ عشق را کشتند، از این کار، خرسندند
تنِ خاکیِ این عالَمِ، سراسر غرقِ ظلمت شد
که پیوندِ خدا را با، اهالیِ زمین کندند
از آن روزی که تو رفتی، به چشمِ خویشتن دیدم
اقاقی های این بستان، دگر اصلاً نمی خندند
تو را با زهرِ کین کشتند... و حالا آفتاب و مَه
ز تابیدن به این خاکِ سراسر ظلم، شرمندند
#عادل_حسین_قربان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مداحی آنلاین - شال عزا رو دوش صاحب الزمونه - مهدی اکبری.mp3
6M
🔳 #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
🌴شال عزا رو دوش صاحب الزمونه
🌴امشب خود آقا داره روضه میخونه
🎤 #مهدی_اکبری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
▪️غم نهانیِ دل ها ، عیان شده یاران
🍂و باغ شیعه دوباره خزان شده یاران
▪️گرفته رنگ عزا شهر سامرا امشب
🍂شب یتیمی صاحب زمان شده یاران
#آجرکاللهیاصاحبالزمان 🥀
#شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)🥀
#بر_شیعیان_جهان_تسلیت_باد🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب دیروز :اگر قضیّهی این دختر جوان هم نبود، یک بهانهی دیگری درست میکردند.
امروز:
کارشناس بیبیسی در اظهاراتی صریح و بیپرده در پخش زنده این شبکه گفت: حجاب بهانه است و اصل نظام نشانه است!
کارشناس بیبیسی: "اگر مرگ مهسا امینی هم اتفاق نمیافتاد اغتشاشگران بهانه ای دیگری برای اغتشاش پیدا میکردند!"
پس گوشمان فقط به دهان رهبری باشد
#سلام_امام_زمانم
چہشَوَدگَرتوبیائےوبَریغَمزِدِلِما
ڪهبههَرخَستہدَوائےوبههَربَستہڪِليدے
مهدی جان(عج)🌱
#صبحتبخیرپدرجانم🌥🪷
اللهم عجل لولیک الفرج🤍
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ✋🏻
▪️پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
▪️پسری اشک فشان است به حال پدرش
▪️پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
▪️پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
▪️ #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
و نشستن گرد یتیمی بر چهره امام زمان(عج) تسلیت باد🥀
#امام_حسن_عسکری #مرثیه_امام_حسن_عسکری
سوزاند چنان زهر جفا بال و پرش را
انگار نمیديد دگر دور و برش را
جانش ز عطش سوخت چنان جد غريبش
طوری كه بهم ريخت تمام جگرش را
شش سال ،نگهداشت علیرغم اسيری
ميراثِ به جا ماندهی نسلِ پدرش را
پنداشته بودند اگر حبس كنندش
از شاخه بريدند دگر برگ و برش را
با اينكه به زندان شده مسموم، ولی باز
تاريخ نوشت آنچه كه آمد به سرش را
تا شيعه به بيراههی ترديد نيفتد
بگذاشت درين معركه، تنها پسرش را
🔸شاعر:
#نفیسه_سادات_موسوی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_عسکری #مرثیه_امام_حسن_عسکری
از ابتدای گدا بودنم گدای توام
غلامزاده ام و نوکر سرای توام
ز کودکی فقط از کوچه تو رد شده ام
غریبگی نکن اینقدر! آشنای توام
مرا بزرگ نکن!کوچکت شدم کافیست
طلا برای چه وقتی که خاک پای توام؟!
به آفتاب قیامت چکار دارم من؟!
هزارشکر که در سایه ی عبای توام
دخیلمو به ضریح جدید بسته شدم.
برای هیچکسی نیستم برای توام
پرم شکسته پر دیگری تفضل کن
هوایی سحر گنبد طلای توام
به کربلا و مدینه به کاظمین قسم
گدای دربه در شهر سامرای توام
چقدر خوب که پای شماست نوکریم
خوشم که سفره نشین امام عسکریم
به آب خشکی لبهای تو شرر زده است
تمام حرف دلت را دو چشم تر زده است
شبیه فاطمه دستار بر سرت بستی
چه زهر بود که آتش به فرق سر زده است؟!
تمام صورت و دشداشه تو خاکی شد
زمانه بر رخت از کربلا اثر زده است
تمام حجره برایت گریز سوختن است
غمی به روی دلت سقف و فرش و در زده است
کسی به پیش نگاهت زن تو را که نزد؟!
درِ سرای تورا کِی چهل نفر زده است؟
نه چشمهای نوامیس تو به مردم خورد
نه هیچکس به نوامیس تو نظر زده است
نه تازیانه بدست کسی ست در کوچه
نه دختران تورا موقع گذر زده است
نه هیچکس به گلوی تو خنجری انداخت
نه هیچکس به سر دخترت سپر زده است
اگرچه شهر غریبی ولی کفن داری
نرفته ای ته گودال پیرهن داری
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
ستون خيمه ى اشراق ناگهان لرزيد
به سوگ حضرت خورشيد، كهكشان لرزيد
شكست آه غريبى سكوت صحرا را
زمينِ سامره با بانگ آسمان لرزيد
طنين اشك ملك بود هر طرف جارى
چنين كه عرش خدا نيز آن چنان لرزيد
گلوى سرخ گل از تشنگى ترك برداشت
در التهابِ عطشناك، باغبان لرزيد
غبار كهنه ماتم به رنگ كرب و بلا
نشست در دل سرداب و بى كران لرزيد
در آن فضاى نفس گير بغض زهرآلود
چقدر ناله ى مولاى بى نشان لرزيد
امامِ آينه را تا گرفت در آغوش
شبيه ابر بهارى در آن ميان لرزيد
به نامِ نامىِ موعود، عسكرى برخاست
دعا براى فرج خواند و بى امان لرزيد
قسم به سوره والعصر، صبح آدينه_
به استغاثه ياصاحبَ الزّمان لرزيد
شاعر: #محمدمهدى_عبداللهى
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_عسکری #مرثیه_امام_حسن_عسکری
بیا و سر بـه روی سینـهام بگذار، مهدیجان
شـرر زد بـر درونـم زهـر آتشبـار، مهــدیجان
بیـا تــا سیــر بینــم وقـت رفتن، ماه رویت را
که میباشد مرا این آخرین دیـدار، مهدیجان
در ایـام جوانــی سیــــر گردیـــدم ز جـان خـود
زبس بر من رسیـد از دشمنان آزار، مهدیجان
ازآن ترسم که بعد از من، تو درتنهایی و غربت
به موج غم گذاری چهـره بر دیـوار، مهدیجان
تـو در ایـام طفلــی بیپـدر گشتــی، عزیـزِ دل
مرا شـد در جوانــی پـاره قلب زار، مهـدیجان
از آن میسوزم ای نور دوچشم خود،که میبینم
تو بهــر گریـه کردن هـم نـداری یـار، مهدیجان
غـم تــو بیشتــر باشـــد ز غمهــای پــدر، آری
اگر چه دیـدهام مـن محنت بسیار، مهدیجان
تـو بایــد قرنهــا در پـــردۀ غیبت کنــی گریــه
بود هـر روز روزت مثـل شــامِ تــار، مهدیجان
تو باید قرنها چون جد مظلـومت علـی باشی
به حلقت استخوان باشد،به چشمت خار، مهدیجان
بگیر از مرحمت، فردای محشر، دست«میثم» را
کـه بـر جـرم و گناه خـود کنـد اقـرار، مهدی جان
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_عسکری #مرثیه_امام_حسن_عسکری
خستهام از راه، میپرسم خدایا پس کجاست؟
شهر... آن شهری که میگویند: «سُرَّمَن رَءا»ست
تابلوهای کنار جاده میگویند نیست
چند فرسخ بیشتر از راه ما، تا راه راست...
رو به رویم ناگهان درهای بازِ خانهات
بر لبم نام کریمی، چون امامِ مجتباست
احتمال ریزش یکریز باران قطعی است
در دلم اندوه عصر جمعههای کربلاست
آسمان یک کاشی از محراب تو، دریا فقط
گوشهٔ سجادهات در نیمهشبهای دعاست
از کراماتت چه باید گفت وقتی با تو است
آنچه یک حرفش فقط با آصف بن برخیاست
از کبوترهای شهرم نامهای آوردهام
حالشان خوب است اما روحشان اینجا رهاست
راستی! حال کبوترهای بامت خوب شد؟
در صدای من طنین انفجار گریههاست
سکّهها جاریست از چشمانم اما باز هم
دستهایم رو به سویت کاسههای سامراست
🔸شاعر:
#اعظم_سعادتمند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_عسکری #مرثیه_امام_حسن_عسکری
نه تنها دوست، دشمن فکر حفظ احترامش بود
کسی که آیهی تطهیر بخشی از مقامش بود
تمام سهمش از این خاک شد یکگوشه از زندان
همان مردی که هرگوشه از این عالم به نامش بود
کمال سود را حتی برای دشمن خود داشت
که زندانبان او یکعمر دربند مرامش بود
اگرچه قدر او را مردم دنیا ندانستند
ولی در عرش تسبیح ملائک ذکر نامش بود
تمام روزها را روزه و شبها عبادت داشت
اگرچه غصه قوت غالب هر صبحوشامش بود
چرا باید إبا میکرد از عمّال عباسی؟
کسی که جمع حیوانات وحشی نیز رامش بود
دلش میخواست تا روز ابد میماند با آنها
که دنیا بیشتر در نزد محرومان بهکامش بود
به شوق دیدن او سوخته جانودل کعبه
که تا روز ابد مشتاق دیدار امامش بود
حسن فرقی ندارد مجتبی یا عسکری باشد
که تنها ماندن و بییاوری ارث مدامش بود
عطش بالا گرفت و زهر آخر کار خود را کرد
دم آخر به یاد داغ جدّ تشنهکامش بود
به زهر کینه، اما با امید از دار دنیا رفت
چرا که آن امام منتقم قائممقامش بود
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علی المهدی💐
ای همه خیرهای عالم:)💐
آقا مبارک است ردای امامتت💐
🌼 #ســـلام_امـام_زمـــانـــــم
🌼ای تجلی آبی ترین آسمان امید
💫دلـــــها به یاد #تو می تپد
🌼و روشــــنی نگاه #منتظران
💫 به افق #خورشید ظهـور توست
🌼بیا و گـرد #گامهایت را
💫توتیای چشــمانمان قرار ده
🌼#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یابقیهالله_عج💚
🌿 در ظلمٺ شب قرص قمر مےآید
❣️از جاده ی روشنی #سحر مےآید
🌿 #مادر بہ خدا منتقمٺ یڪ جمعہ
❣️ با #سیصد_و_سیزده نفر مےآید
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج❣️
#آغاز_ولایت_امام_زمان(عج)🌿
#مبارڪباد❣️🌿❣️
#آغاز_امامت_حضرت_صاحب
هرچند در برابرت از ذره کمتریم
از دلخوشان آن نگه ذره پروریم
ای مهربان ترین پدر ! ای آبروی ما
مارا ببخش...ناخلف و آبرو بریم...
مارا ببخش...گرچه که دور از تو سالهاست
سنگین دلیم گاهی و گاهی سبک سریم
مایی که بی تو شیخ و فقیهایم و مدعی
خود هاج و واج ماندهی معروف و منکریم
معصوم مردمیم! ولی در خفای خویش
درگیر توبههای مدام و مکرریم
مارا سر نگاه به صوم و صلاه نیست
دلبستگان جلوهی محراب و منبریم
ایمانمان قویست! به قدری که آخرت
اصلا بعید نیست بفهمیم کافریم!
کاهیم و در توهم خود کوهی استوار
سنگیم و در تصور خود در و گوهریم
اما بگو اگر تو نباشی که بشنوی
از دست خود شکایت خود را کجا بریم
باید به جز تو با که بگوییم الغیاث؟
مایی که سخت بی کس و بی یار و یاوریم
"آقا" اگر تویی که همه بنده ایم ما
"رهبر" اگر تویی که فدایی رهبریم
یکبار اگر که رد شدهایم از برابرت
لطفی کن و دومرتبه مگذار بگذریم
🔸شاعر:
#علیرضا_نور_علیپور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#آغاز_امامت_حضرت_صاحب
چقدر غم به دل روزگار می آید
شراره بر جگر سوگوار می آید
به لطف قسمت و تقدیر، خون دل هر شب
به میهمانی این لاله زار می آید
چه گریه ها که نکرده است مردم چشمم
صدای ناله ازین جویبار می آید
دلم خوشست که بعد از سیاهی اسفند
به باغ ماتم ما هم، بهار می آید
نگاه کن به غباری که در دل جاده است
سواری از پس این انتظار می آید
🔸شاعر:
#سمیه_مومنی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7