eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
95 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔹باران لطف🔹 از لحظۀ پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست شيرينیِ اين لحظه‌ها در هر وصالی نيست مهمان درگاهت شدم با اين‌كه می‌دانم اين خانه جای هر گدای لاابالی نيست مانند شمعی می‌درخشی بين زائرها دور ضريحت هرگز از پروانه خالی نيست باران لطف و رحمتت يک‌ريز می‌بارد در هيچ فصلی اين حوالی خشک‌سالی نيست حاجت روا از قم به تهران باز می‌گردم؟ بعد از زيارت ديگر اين جمله سؤالی نیست خواهش فراوان است در این دل، ولی بانو جز دوری و دلتنگیِ مشهد، ملالی نيست 📝 سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خشکاند آبِ ساوه‌ی از مکه دور را درهم شکست هیبت بت‌های کور را خاموش کرد آتش ده قرن زنده را لرزاند کاخ پادشه پرقصور را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 بیش از هزار سال به دنبال او، بشر می‌خواند خط به خط صفحات زبور را با چلچراغ سبز نبوت قیام کرد روشن نمود یک تنه راه عبور را آمد رسوم جهل جهان را کنار زد بر هم زد او سیاهه‌ی "زنده‌به‌گور" را با حُسنِ خُلق بود مسلمان‌شان نمود بدکیش و گبر و مست و عنود و شرور را او رحمتی برای جهان بود و بی‌دریغ لبریز عشق کرد تمام صدور را روحی دگر دمید به معنای واژه‌ها در هم تنید شعر و شعار و شعور را هم سر زدن به اهل نفس را رواج داد هم رفتنِ زیارت اهل قبور را سیراب کرد با دم عیسایی‌اش ز دور صدها اویسِ عاشقِ حسِ حضور را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 "سلمان" که خواند حضرتش او را ز اهل بیت بر سینه‌ی عجم زده مُهر غرور را "او" وعده داده بود به دنیا که تاکنون چشم انتظار مانده زمانه، ظهور را شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سوزاند چنان زهر جفا بال و پرش را انگار نمی‌ديد دگر دور و برش را جانش ز عطش سوخت چنان جد غريبش طوری كه بهم ريخت تمام جگرش را شش سال ،نگهداشت علیرغم اسيری ميراثِ به جا مانده‌ی نسلِ پدرش را پنداشته بودند اگر حبس كنندش از شاخه بريدند دگر برگ و برش را با اينكه به زندان شده مسموم، ولی باز تاريخ نوشت آنچه كه آمد به سرش را تا شيعه به بيراهه‌ی ترديد نيفتد بگذاشت درين معركه، تنها پسرش را 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سوزاند چنان زهر جفا بال و پرش را انگار نمی‌ديد دگر دور و برش را جانش ز عطش سوخت چنان جد غريبش طوری كه بهم ريخت تمام جگرش را شش سال ،نگهداشت علیرغم اسيری ميراثِ به جا مانده‌ی نسلِ پدرش را پنداشته بودند اگر حبس كنندش از شاخه بريدند دگر برگ و برش را با اينكه به زندان شده مسموم، ولی باز تاريخ نوشت آنچه كه آمد به سرش را تا شيعه به بيراهه‌ی ترديد نيفتد بگذاشت درين معركه، تنها پسرش را 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از لحظه‌ی پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست شيرينیِ اين لحظه‌ها در هر وصالی نيست مهمان درگاهت شدم با اين‌كه می‌دانم اين خانه جای هر گدای لاابالی نيست مانند شمعی می‌درخشی بين زائرها دور ضريحت هرگز از پروانه خالی نيست باران لطف و رحمتت يک‌ريز می‌بارد در هيچ فصلی اين حوالی خشک‌سالی نيست حاجت‌روا از قم به تهران باز می‌گردم؟ بعد از زيارت ديگر اين جمله سؤالی نیست خواهش فراوان است در این دل، ولی بانو جز دوری و دلتنگیِ مشهد، ملالی نيست ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا بر حریم امن حرم پا گذاشتم انگار سر به دامن دریا گذاشتم موج عطوفت تو رسید و مرا گرفت اندوه را به عشق تو، تنها گذاشتم بغضی که شوق داشت کنار تو بشکند آنجا به حال خوب خودش واگذاشتم پایینِ نامه‌ای که سپردم به خادمان یک جا برای "باشد" و "امضا" گذاشتم... یک کُنج دِنج، زیر قدم‌های زائران دل را گره زدم به تو و جا گذاشتم.... ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد دستم مقابل کس و ناکس دراز نیست تا روی پای نوکر‌ی‌ام ایستاده‌ام مداح و روضه‌خوان و سخنران و چای‌ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری‌ست در لباسِ نوکری، موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم من زنده‌ام به نوکری خانه‌ی شما! پس نوکری به کار نگیری به جای من! سرمایه‌ی من نوکریِ حضرت سلطان هر ثانیه‌اَش ناب‌ترین گنجِ زمان‌ست بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند بهترین آوازه‌ها در خادمیِ کوی توست شهرتِ خالی زشوقِ نوکری، شهرت نشد آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه‌اش تحت لوای حَسَنین تا غلامت شدیم فهمیدیم نوکری، احترام هم دارد آبروداری ما بی آبروها پای اوست تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست من مفتخر به نوکری حضرت توأم تو سفره‌دار هستی و من دعوت توأم حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته‌ایم با نوکری تو همه عزت گرفته‌ایم عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین با نوکریِ آل علی زنده‌ام فقط عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست غلام خانه‌ی زهرا حسابمان کردند برای نوکری‌اش انتخابمان کردند در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم از نوکری توست به هرجا که رسیدیم یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست مادرم با نمک روضه بزرگم کرده من به این نوکری از کودکی‌ام منصوبم عمری به عشق نوکریِ تو دویده‌ام حالا که اوفتاده‌ام از پا نمی‌خری؟ ذره‌ای هم که آبرو داریم همه از نوکری او داریم نوکری فاطمه محشر به دادم می‌رسد از غلام مادرش آقا تشکر می‌کند دلخوشی‌ام چیست به جز نوکری؟ حیدری‌ام حیدری‌ام حیدری از همان روز ولادت شده‌ام پابستت قِدمت نوکری‌ام از سَنَواتم پیداست مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا نوکریِ خانه‌ی زهرا به دردم می‌خورد خدمت‌گزار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکریِ تو شاهانه بگذرد هر آنکه نوکری نوکر تو را کرده‌ست به قول مُرشد ما، بسته‌ست بارش را با نوکری‌ات سینه‌زن شوکت گرفته هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته دم تو گرم و کرم‌خانه‌ی شما آباد که بین خانه‌ی تو گرم نوکری هستم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از لحظه‌ی پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست شيرينیِ اين لحظه‌ها در هر وصالی نيست مهمان درگاهت شدم با اين‌كه می‌دانم اين خانه جای هر گدای لاابالی نيست مانند شمعی می‌درخشی بين زائرها دور ضريحت هرگز از پروانه خالی نيست باران لطف و رحمتت يک‌ريز می‌بارد در هيچ فصلی اين حوالی خشک‌سالی نيست حاجت‌روا از قم به تهران باز می‌گردم؟ بعد از زيارت ديگر اين جمله سؤالی نیست خواهش فراوان است در این دل، ولی بانو جز دوری و دلتنگیِ مشهد، ملالی نيست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از لحظه‌ی پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست شيرينیِ اين لحظه‌ها در هر وصالی نيست مهمان درگاهت شدم با اين‌كه می‌دانم اين خانه جای هر گدای لاابالی نيست مانند شمعی می‌درخشی بين زائرها دور ضريحت هرگز از پروانه خالی نيست باران لطف و رحمتت يک‌ريز می‌بارد در هيچ فصلی اين حوالی خشک‌سالی نيست حاجت‌روا از قم به تهران باز می‌گردم؟ بعد از زيارت ديگر اين جمله سؤالی نیست خواهش فراوان است در این دل، ولی بانو جز دوری و دلتنگیِ مشهد، ملالی نيست 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بي اعتنا به اينكه برايت دلم گرفت خنديدي و دوباره به جايت دلم گرفت از اينكه دست من به تو هرگز نميرسد از بخت بد -كه كرده جدايت- دلم گرفت از فكر لحظه اي كه بمن طعنه ميزدي از لحن نيش دار "شُما"يت،دلم گرفت ميخوااااستم براي كسي درد دل كنم اما به جاي عرض شكايت، دلم گرفت گفتي "خدا مرا ببرد رو به راهِ راست" بي اختيار بعد دعايت دلم گرفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا بر حریم امن حرم پا گذاشتم انگار سر به دامن دریا گذاشتم موج عطوفت تو رسید و مرا گرفت اندوه را به عشق تو، تنها گذاشتم بغضی که شوق داشت کنار تو بشکند آنجا به حال خوب خودش واگذاشتم پایینِ نامه‌ای که سپردم به خادمان یک جا برای "باشد" و "امضا" گذاشتم... یک کُنج دِنج، زیر قدم‌های زائران دل را گره زدم به تو و جا گذاشتم.... ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تویی که هم‌زبان و همسر نجم امین بودی چه در سختی، چه آسایش، برایش هم‌نشین بودی که رو کردی به دین وقتی تمام شهر کافر بود نخستین بانوی اسلام در آن سرزمین بودی تو را هم طاهره خواندند و هم شهبانوی بطحاء ولی در وصفت این کافی‌ست: کوثرآفرین بودی اگر نامیده عام‌الحزن پیغمبر وفاتت را تو بیش از آنچه می‌دانیم با احمد عجین بودی برایت جبرئیل از جنت اعلی کفن آورد یقیناً لایق این هدیه از عرش برین بودی گواهی می‌دهد قرآن، شهادت می‌دهد تاریخ: نه تنها مادر زهرا، که ام‌المؤمنین بودی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7