#حضرت_زهرا_مدح
می نهم سر به درگهی که دراو
آسمان فرش آستان باشد
می برم التجا به درگاهی
که مطاع پیمبران باشد
قرة العین مصطفی زهرا
که شفیع جهانیان باشد
در حمایت به خلق عرصهٔ حشر
مهربان تر ز مادران باشد
سایبان حریم منزلتش
آسمانی بر آسمان باشد
از چراغ وجود او دایم
روشن این تیره خاکدان باشد
در شفاعت به امت پدرش
بسکه دلسوز و مهربان باشد
سبزهٔ تربت مبارک او
سر به سر بوی مادران باشد
گرد نعلین زایر حرمش
نور چشم جهانیان باشد
فرق در عرش و کرسی قدرش
از زمین تا به آسمان باشد
پیکرم را ضعیف همچو کمان
پوستی گر بر استخوان باشد
تیر طعنم به جانب خصمش
تا بود جان به تن روان باشد
پدر نامدار توست آن کو
سبب خلقت جهان باشد
صاحب خانهٔ تو بعد رسول
بهترین جهانیان باشد
گرد راه دو نور دیدهٔ تو
قرة العین انس و جان باشد
دیگری در علو رتبهٔ جاه
چون تو حاشا که در جهان باشد
بر در مطبخ تو از انجم
آسمان ریزه چین خوان باشد
چون صدف در گلوی بدخواهت
قطرهٔ آب استخوان باشد
#جویای_تبریزی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
فيضبيخاتمهيخالقِ سَرمد زهراست
آنکهباشدکرمشبیشتر از حَدزهراست
ای که محتاج توسّل به رسولاللهی
بهترینواسطه در نزد مُحمّد زهراست
آنکه نسبتبهجهانی شدنِمعرفتش
پدرش داشته تاكيدِ مُؤَکّد زهراست
نور سبزی که پذیرفت بیاید به زمین
تاکه ما را ز سـیاهی بِرَهانَد زهراست
آنكهبيواسطهي وحي از اسرار جهان
ميتوانست خبر داشته باشد زهراست
آنکهدر محضر ذاتِاحدیّت ز اَلَست
چونعلیو پدرشداشتهمَسند زهراست
بهخدا؛فاطمهیک جلوهی بیتکرار است
فاطمه مهبط وحیاستو خداگفُتار است
سیزده نور خدا شاهد این عرض مَناند
چه کسی علّت پیدایش این انوار است
گِرد او چرخ زدند آل علی دایرهوار
تا بفهمیم که او مرکز این پرگار است
دلِ بیفاطمه با ریگ ته جو همسنگ
دل بافاطمه امّا شجری پُر بار است
فضّهاش دختر شاهاست ولی میداند
دور اگر لحظهای ازاو بشود بیچارهست
در خور همسری فاطمه در هردوجهان
حضرت حیدر کرّار بلا فرار است
هرچه داريم همه از کرم فاطمه است
نعمت حُبّ علی از نِعَم فاطمه است
اینهمه گوهرِ بیرونزده از سطح زمین
بیگمان از برکات قدم فاطمه است
سخنی گفت که رنگ از رخ کُفّار پرید
خُطبهیمسجد؛تیغِ دودَمِ فاطمه است
مادرم خاصترین صحن جهان را دارد
در دل شاه ولایت حرم فاطمه است
آبرومند ترین بانوی ایرانیهاست
شهربانو که عروس عجم فاطمه است
گرچهما غرقِگناهیمولی باکی نیست
عَفو اگر روز جزا با قلم فاطمه است
غیر از او هیچ کسی مادر بابا نشده
همدل و همسر و همرُتبهی مولا نشده
شعر دربارهی او کم ننوشتند امّا
مدح او قدر دوتاصفحه هم انشا نشده
رفتهبسیار به نزد پدر امّا یکبار
ننوشتند به پایش پدرش پا نشده
غیرِ انسیهیحورا که بهشتش هم بود
دستبوسِ احدی؛ سَیّدِ بَطحا نشده
وصف بانوی پیمبر بُوَد این یکمصراع
جُز خدیجه احدی مادر زهرا نشده
واضحاست اینکه بجز دُختر پیغمبرِ ما
هیچکس دُختر او زینب کبری نشده
در ره کعبهی مقصود بگو یازهرا
در دل آتش نمرود بگو یازهرا
تاکه روحالقُدُس آید به هواداری شعر
هاتفی آمد و فرمود بگو یازهرا
تا به دستت برسد سیب بهشتی چون من
خیز و با احمدِ محمود بگو یازهرا
هرکجا حرف حسین است بگو یاحیدر
هرکجا حرف حسن بود بگو یازهرا
هرکجا که گره کور به کارت افتاد
عوض هر کاری زود بگو یازهرا
وقت آتش زدن آندونفر بودی اگر
محضرِ مهدی موعود بگو یازهرا
#محمد_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_ولادت
#حضرت_زهرا_مدح
نورِ تو تا رسید به بامِ دیارِ عرش
خورشید را نِشاند به روی مدار عرش
در "فاطمه" جمال خدا دیده می شود
آئینه ی نبی شده آئینهدار عرش
ذکرِ تو شغلِ دائمیِ جبرئیل هاست
تسبیح نامِ "فاطمه جان" است،کار عرش
نه حضرت رسول..،نه حیدر..،برای تو
"لولاک" را نوشته خداوندگارِ عرش
با ربَّنای تو دو ستون آفریده تا
از این طریق حفظ شود ساختار عرش
جانم به میوه ای که بُود بابِ میل تو
آن میوه ای که نام گرفته :"اَنارِ عرش"
گفتند:انبیای خدا هم پیاده اند...
آن دَم که روز حشر تویی تک سوار عرش
ما را به سقفِ "قصرِ بهشتی" نیاز نیست
کافی است چادر تو شود سایهسار عرش
بعد از هجومِ کوچه خدا حُکم کرده است
دیگر به دامنت ننشیند غبار عرش
در گوشه ی بهشت،تنورِ تو روشن است
مشغول طبخ نان شده ای ،"خانهدارِ" عرش
شُکر خدا به دستِ تو ظرف غذای ماست
شُکر خدا که نان تو در سفره های ماست
خندیدی و خدا همه را شادکام کرد
غم را برای اهل غمِ تو حرام کرد
با تو گشود بابِ توسل به خویش را
در حقِّ خلق،لطف خودش را تمام کرد
قبل از تو سهم دخترکان سنگ قبر بود
نور تو این معامله را بی دوام کرد
زنده به گور کرد وجودِ تو ``جهل`` را
دیگر عرب به شأن زنان احترام کرد
فهمیده ایم حدِّ مقام اَت قیامتی است...
وقتی رسول پیش قدومت قیام کرد
با ``بَضعَهُ النَّبیِ`` خودش ختم مرسلین
در بابِ جایگاهِ تو ختم کلام کرد
هم مادر رسولی و هم دختر رسول...
باید که سجده را به کدامین مقام کرد؟!
روح الامین به لفظِ ``علیکِ`` تو دلخوش است
هرگاه رو به خانه ی امن ات سلام کرد
وللهِ یک شبه همه ی آن یهود را
این چادر تو بود،مسلمانمرام کرد
از قصه ات حکایتِ ایمان درست شد
با گردوخاک چادرت انسان درست شد
روح تو خلق شد،قَلَمی "هَلْ أَتَا" نوشت
دستت بلند شد،مَلَکی رَبَّنا نوشت
"پرده نشین آل نبی"..،لوحِ کردِگار
قُربِ تو را برابر قُربِ خدا نوشت
تنها سه آیه سهم تو از قِصّه ی خداست
امّا چِقَدر شرح بر این ماجرا نوشت
معراج ،ابتدای رسیدن به فیضِ توست
این را رَسول ، سَردرِ غارِ حرا نوشت
عیسی اگر که کور شفا داده..،با یَقین
بالای نسخه ذکر شریفِ تو را نوشت
ذُرّیه ی تو را که خدا "پادشاه" خواند
ذرّیه ی مرا همه از دَم "گدا" نوشت
حالِ تو را مدیحِ "علی" خوب می کند...
باید به خاطر دلت از "مرتضی" نوشت
ذکر تو شیعیان تو را پایبند کرد
ما را علی علیِ تو از جا بلند کرد
دروازه ی بهشت غلامِ دَرِ علی است
افلاک تشنه ی نمِ چشمِ ترِ علی است
رازِ نهان خلقت این خاک "مرتضی" است
سِرِّ تمام کُون و مکان در برِ علی است
دستی بلندتر ز یدالله دیده ای؟!
بالاتر از تمامی سرها سرِ علی است
در صدر شاهکارِ رشادت هنوز هم
فَتحُ الفتوحِ معرکه ی خیبرِ علی است
امّا پناه حیدر کرّار "فاطمه" است
بانوی آب و آینه ها،سنگر علی است
با بودنش به جوشنِ جنگی نیاز نیست
جوشن کبیرِ او زره پیکر علی است
عمری برای عُمر کمش گریه می کنیم...
هِجده بهار، نُه نَفَسَش ،همسر علی است
این یاس را چگونه عدو زیر پا فِشُرد!
این لاله ی کبود ، گُلِ پرپر علی است
در گُر گرفت..،میخ کج از شرم سرخ شد...
پِی بُرده بود بال و پر دلبرِ علی است
او باغ لاله کاشت..،بگو وای مادرم
او بار شیشه داشت..،بگو وای مادرم
#بردیا_محمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
تو بالاتر از درکِ اِندیشههایی
تو پیش از همه با خُدا آشنایی
تو آغازی از جنس بی انتهایی
کهنورِ تو در لحظهی خودنمای
نشانداده بر خلق اهل کجایی!
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
تو ممدوحهی سورهی هلاَتایی
تو محبوبهی خاتم الانبیایی
تو حوریّهی سَیّد الاوصیایی
تو جانان شاه نجف مرتضایی
تو هم اُمّ و هم بنتِ خیرُالوَرایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
تو را در حقیقت خُدا میشناسد
تورا حضرت مُصطفی میشناسد
به وَجهِ اَتَم مُرتضی میشناسد
کهصدّیق ؛ صدّیقه را میشناسد
تو در چشم حیدر؛ نُمودِ خُدایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
تو مشکات نورِ خداوندگاری
تو بالای عرش خدا خانه داری
شنیدم که تو خواهر ذوالفقاری
تو اوج شکوهی تو اوج وقاری
تو در ارض فرمانروای سمایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
کسی که بُوَد وحیِ مُنزَل کلامش
کسی که خدا میفرستد سلامش
همان که علی میکند حترامش
و در قاب قوسین باشد مُقامش
برای تو خواندهست خودرا فدایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
علیخَلقشد تا برایتو باشد
که آیینهدار خُدای تو باشد
که آقای دار الولای تو باشد
رضایعلیدر رضای تو باشد
تواز هرکسی او بگوید رضایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
کسی نیست همرُتبهی والدینَت
کرامت گدای حسن نور عینت
شجاعت دخیل وجودِ حسینت
حیا خاکبوسِ تو و زینبینَت
تو تاج سر جمع اهلُ الکِسایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
وجود تو از بس اثردار باشد
ز نسل تو احمد پسردار باشد
علی از مقامت خبردار باشد
بهلُطف تو طُوبی ثمردار باشد
تو سر منشاء سِدرةُ المُنتهایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
فدای تو و خاندان کریمت
شده شامل خَلق لُطفِ عَمیمت
مُعطّر بُود هشت خُلد از شَمیمت
بهشتاستدرسایهسارِ حریمت
از این خانه بهتر ندیدیم جایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
بُوَد سورهی فجر مُهر گواهی
خدا بر تو میبَخشد آنچه بخواهی
اگر تو شفاعت کنی؛ هر گُناهی
--شود عفو در دادگاه الهی
همینکه کنی قصدِ قدرتنمایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
کریمه؛رشیده؛شهیده؛شریفه
حمیده؛علیمه؛صفیّه؛عفیفه
بهعشقتودشمنشدمباسقیفه
بسوزد در آتش تن آن خلیفه
که حقّ تورا خورده با حیایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
به آیات پُر نُورِ سَبعُ المَثانی
یقین دارم ای بانوی آسمانی
بهاینگُفتهکه؛هرنمازیبخوانی
در آن گرمِ لعن فلان و فلانی
برای تَبرّی تو معیار مایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
#محمد_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
فيضبيخاتمهيخالقِ سَرمد زهراست
آنکهباشدکرمشبیشتر از حَدزهراست
ای که محتاج توسّل به رسولاللهی
بهترینواسطه در نزد مُحمّد زهراست
آنکه نسبتبهجهانی شدنِمعرفتش
پدرش داشته تاكيدِ مُؤَکّد زهراست
نور سبزی که پذیرفت بیاید به زمین
تاکه ما را ز سـیاهی بِرَهانَد زهراست
آنكهبيواسطهي وحي از اسرار جهان
ميتوانست خبر داشته باشد زهراست
آنکهدر محضر ذاتِاحدیّت ز اَلَست
چونعلیو پدرشداشتهمَسند زهراست
..........
بهخدا؛فاطمهیک جلوهی بیتکرار است
فاطمه مهبط وحیاستو خداگفُتار است
سیزده نور خدا شاهد این عرض مَناند
چه کسی علّت پیدایش این انوار است
گِرد او چرخ زدند آل علی دایرهوار
تا بفهمیم که او مرکز این پرگار است
دلِ بیفاطمه با ریگ ته جو همسنگ
دل بافاطمه امّا شجری پُر بار است
فضّهاش دختر شاهاست ولی میداند
دور اگر لحظهای ازاو بشود بیچارهست
در خور همسری فاطمه در هردوجهان
حضرت حیدر کرّار بلا فرار است
..........
هرچه داريم همه از کرم فاطمه است
نعمت حُبّ علی از نِعَم فاطمه است
اینهمه گوهرِ بیرونزده از سطح زمین
بیگمان از برکات قدم فاطمه است
سخنی گفت که رنگ از رخ کُفّار پرید
خُطبهیمسجد؛تیغِ دودَمِ فاطمه است
مادرم خاصترین صحن جهان را دارد
در دل شاه ولایت حرم فاطمه است
آبرومند ترین بانوی ایرانیهاست
شهربانو که عروس عجم فاطمه است
گرچهما غرقِگناهیمولی باکی نیست
عَفو اگر روز جزا با قلم فاطمه است
..........
غیر از او هیچ کسی مادر بابا نشده
همدل و همسر و همرُتبهی مولا نشده
شعر دربارهی او کم ننوشتند امّا
مدح او قدر دوتاصفحه هم انشا نشده
رفتهبسیار به نزد پدر امّا یکبار
ننوشتند به پایش پدرش پا نشده
غیرِ انسیهیحورا که بهشتش هم بود
دستبوسِ احدی؛ سَیّدِ بَطحا نشده
وصف بانوی پیمبر بُوَد این یکمصراع
جُز خدیجه احدی مادر زهرا نشده
واضحاست اینکه بجز دُختر پیغمبرِ ما
هیچکس دُختر او زینب کبری نشده
........
در ره کعبهی مقصود بگو یازهرا
در دل آتش نمرود بگو یازهرا
تاکه روحالقُدُس آید به هواداری شعر
هاتفی آمد و فرمود بگو یازهرا
تا به دستت برسد سیب بهشتی چون من
خیز و با احمدِ محمود بگو یازهرا
هرکجا حرف حسین است بگو یاحیدر
هرکجا حرف حسن بود بگو یازهرا
هرکجا که گره کور به کارت افتاد
عوض هر کاری زود بگو یازهرا
وقت آتش زدن آندونفر بودی اگر
محضرِ مهدی موعود بگو یازهرا
#محمد_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#سلام_امام_زمانم♥️
صبحی نو سر زد و زندگی
به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد
و این نهایت امیدواری است
که در هوای یادتان، نفس می کشیم
و در عطر نرگس بارانِ نامتان،
دم می زنیم ...
شکر خدا که در پناه شماییم
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نان داده عالم را تنور برکت تو
ما را سر سفره نشانده زحمت تو
گرم شگفتی شد خدا هنگام خلقت
تحسین خود میکرد وقت خلقت تو
وقتی که جارو میکشی بر خانه ،جبریل
گرد تیمم میبرد از ساحت تو
آیات قرآن خشت خشت خانهی توست
حوضیست کوثر در حیاط خلوت تو
میلرزد از اخمت ستون عرش و عالم
میایستد بر پا زمان صحبت تو
خورشید مبنای زمان شد چون که هر روز
پیدا و پنهان میشود با ساعت تو
اولاد از مادر اثر میگیرد آری
شد مجتبی میراثدار غربت تو
جانم فدایش دختری پرورده ای که
هم زینت بابا شود هم زینت تو
در لحظه های کربلا بودی وگرنه
حر را که برگرداند غیر از دعوت تو
اشک تو و خون حسین ت ریخت بر خاک
آن تربت اعلی شد به لطف رحمت تو
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سِرٓ پروردگار یازهرا
صاحب اختیار یازهرا
بوده ای در بهشت قرب خدا
بانوی تاجدار یازهرا
ومن الماء کل شی حی
ای به خلقت مدار یازهرا
ای که باشد چو مصطفی و علی
مدح تو بیشمار یازهرا
جبرئیل و همه ملائکه اند
بر تو خدمتگذار یازهرا
ای بزرگی که با کنیز خویش
کرده تقسیمِ کار یازهرا
پر نمودی همیشه کیسه ی ما
بیش از انتظار یازهرا
بانویی را ندیده همتایت
گردش روزگار یازهرا
پشت گرمی حیدر کرار
بر علی اقتدار یازهرا
نقش سر بند فاتح خیبر
وسط کارزار یازهرا
شاهدم چهارچوب آن قلعه است
هیمن ذوالفقار یازهرا
کاشف الکرب عالم است علی
کاشف الکرب یار یازهرا
می برد یک نگاه پرمهرت
غم ز روی نگار یازهرا
رو به راه است زندگی علی
تا توئی خانه دار یازهرا
فیض بردند از نماز شبت
همه ایل و تبار یازهرا
می شود مثل عرش غرق نور
خانه روزی سه بار یازهرا
در قیامت که هر پدر ز پسر
می نماید فرار یازهرا
تازه آنجا زمان جلوه ی توست
با تمام وقار یازهرا
می شوی باجلال فاطمی ات
روی ناقه سوار یازهرا
دور تا دور تو ملائکه اند
جملگی پرده دار یازهرا
روبرو ، پشت سر ، یمین و یسار
هر سو هفتاد هزار یازهرا
میرسی با حریر سبز بدست
محضر کردگار یازهرا
کتب ا.. و نفسه الرحمه
گشته وقت قرار یا زهرا
هر که دارد به سینه حب علی
میکشد انتظار یازهرا
تا که دستش بگیری و با تو
بشود همجوار یازهرا
با چنین عزت و جلال و شکوه
با چنین اعتبار یازهرا
به دو دست بریده عباس
می کنی افتخار یازهرا
همچو مرغی که دانه برچیند
می شوی گرم ِکار یازهرا
بر گنهکارهای بی کس و کار
هم محلی گذار یازهرا
میشوی با تمام فاطمیون
بر جنان رهسپار یازهرا
مهر تو جلوه میکند صد جا
ای بزرگوار یازهرا
مانده ام با چنین مقام چرا
گشته ای بی مزار یازهرا
حیف کوتاه بوده عمر شما
گل هجده بهار یازهرا
سینه ی تو بهشت احمد بود
شد به آتش دچار یازهرا
غنچه از شاخه با تکان افتاد
خانه شد لاله زار یازهرا
سر آن ضربه ای که تو خوردی
شیعه شد سوگوار یازهرا
آمدی تا به خویش ، در افتاد
بین آن گیر و دار یازهرا
میخ مگذاشت تا که تو خود را
بکشانی کنار یازهرا
میکنم این قصیده را کوتاه
با دلی داغدار یازهرا
کاش مهدی بیاید و گردد
آن مزار آشکار یازهرا
هر که با شعر من شکسته دلش
با همان انکسار یازهرا
از برای ظهور منتقمش
گوید از دل سه بار یازهرا
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هوای تازه ای از عرش، سرشار از وزیدن بود
و چشم هل اتی از نور اعطیناک روشن بود
نگو جای زنی در خانه لولاک خالی بود
که جای آینه در پهنه ی ادراک خالی بود
عروس خانه نهج البلاغه ،مادر حکمت
بهشت رو به ایوان نبوت، دختر رحمت
همان که مادری کرده است طفل آفرینش را
همان که تربیت کرده است جمع اهل بینش را
همان نوری که می بخشید بر شب های دنیا نور
همان صبحی که می تابید تا همسایه های دور
همان نوری که بر شمع و گل و باران شرافت داد
همان انسیة الحورا که بر انسان شرافت داد
علیمه، عالمه ،راضیه، مرضیه، پُر از زهرا
نگین سبز پیغمبر به روی گنبد خضرا
شکوه لیلة القدر است و ام الانبیا زهرا
چه گویم از مقاماتش و ما ادراک ما زهرا
به دستش جاروی تنزیه داده حی سبحانش
شهادت دسته گلهاییست در گلدان ایوانش
همان که چادرش پیغمبر حجب و حیا بوده
که این مستورهی معصومه ناموس خدا بوده
تواضع شاخه ای پر بار در باغ نمازش بود
خلوص و سادگی اسباب پررنگ جهازش بود
زنی چون فاطمه بر عشق عصمت داد اینگونه
که زهرا خانه داری را شرافت داد اینگونه
دهان روزه نان را پخت اما پای افطارش
به مسکینان و ایتام و اسیران کرد ایثارش
علی مظلوم اما ظالم از او واهمه دارد
علی در خانه شمشیری دودم چون فاطمه دارد
علی را کاشفالهم کاشف الغم ؛عشق زهرا بود
علی را با هزاران زخم،مرهم؛عشق زهرا بود
خلاصه! حُسن های عالم و آدم فقط یکجاست
و آن هم خانه نور است و نورش حضرت زهراست
چراغ آسمان ها چادر شب زنده دارش بود
خدمتک یا علی؟ این پرسش لیل و نهارش بود
اگر "ام الولا" یک لحظه احساس خطر می گرد
دوباره چادر شب زنده دارش را به سر می کرد
خطر دیروز تا امروز تحریف حقایق بود
خطر جاماندن اندیشه ها از صبح صادق بود
اگر گهواره جنبان حسینش می شود سلمان
نگاه فاطمه پس بوده از آغاز با ایران
اگر که آب و آیینهست، پس روشنگری دارد
اگر امالجهاد است این! جهادی حیدری دارد
نیافتاد از قنوتش یک نفس الجار ثم الدار
که جوشید از قنوت پر قناتش چشمه های ثار
قنوتش از مدینه تا همین امروز عازم بود
یکی از میوه های مستجابش حاج قاسم بود
🔸شاعر:
#رحمان_نوازنی
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به نام نامی زهرا به نام مادرها
سلام ما به امام تمام مادرها
که فاطمه است همیشه امام مادرها
به لطف فاطمه هستم غلام مادرها
غلام خانه ی زهرا حسابمان کردند
برای نوکری اش انتخابمان کردند
هزار شکر، نوشتند نوکرش باشیم
هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم
گدای خانه ی او تا به آخرش باشیم
اجازه داد به ما، حلقه ی درش باشیم
به روی شانه ی خود دست رحمتی داریم
غلام فاطمه ایم و چه عزتی داریم
بهشت زیر قدم های مادرانه ی اوست
بهشت گوشه ی دنجی ز آشیانه ی اوست
بهشت زمزمه های شب و شبانه ی اوست
بهشت گرمی نان و تنور خانه ی اوست
قسم به گردش دستاس و گرمی نانش
نشسته ایم سر سفره های احسانش
تنور عالمیان گرم شد به برکت او
شدند خلق، خلائق همه به علت او
قسم به شوکت زهرا، قسم به عزت او
به عرش و فرش می ارزد فقط دو رکعت او
سلام ما به قیام و قعود و یا رب او
سلام ما به قنوت و به سجده ی شب او
ز نور خنده ی زهرا زمین منور شد
ز عطر نان تنورش جهان معطر شد
به لطف بردن نامش شراب، کوثر شد
به یمن مقدم او حالمان که بهتر شد،
خدا به برکت زهرا پناهمان بخشید
به حب فاطمه، مولا گناهمان بخشید
به حب فاطمه اینجا که راهمان دادند
ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند
به زیر چادر زهرا، پناهمان دادند
برات اشک به غم های شاهمان دادند
شدیم گریه کن، روضه ی حسین و حسن
یکی بدون حرم شد، یکی بدون کفن ...
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تحفه ای آمد که نور از او هویدا میشود
ماه در رخساره اش ولله پیدا میشود
قطره امشب شک نکن مصداق دریا میشود
حضرت خاتم به حکم عشق ، بابا میشود
فاطمه آمد که باشد الگوی حجب و حیا
فاطمه آمد که بی امّت نباشد مصطفی
بهر دردِ درمندان ، اصل درمان میرسد
بهر مورانِ گدای او ، سلیمان میرسد
بهر این دختر ز طاق عرش مهمان میرسد
بهر پیغمبر همه دیدند که جان میرسد
روز و شب فرقی ندارد در کنار فاطمه
شب پر از نور است ، آری ، در جوار فاطمه
آب شد مهریه اش پس عاشق دریا شدم
لطف او باعث شده در هیئت او جا شدم
من به عشق پاک او در این جهان رسوا شدم
عاشق جمهوری اسلامی زهرا(س) شدم
مثل زهرا با ولی هستیم و بیداریم ما
عفت و مردانگی یکجا ، مگر داریم ما؟
یاعلی گویم که زهرا دلخوش از نوکر شود
کاش جان ما فدای حضرت کوثر شود
ای به قربان دو چشمی که برایش تر شود
آه از آن لحظه که زهرا دست بر معجر شود...
فضه خاک چادرش را بر سر چشمش نهاد
بر روی این گل نباید خورد حتی تند باد
آه از روزی که بار شیشه پشت در شکست
همسر حبل المتین سه مّاه در بستر نشست
لعنت حق بر همان که دست مولامان ببست
این نخ تسبیح را در خانهی حیدر گسست
با علی بودن همین بوده، همین باشد، همین!
مثل زهرا ، جانِ ما نذر امیرالمومنین ...
🔸شاعر:
#محمد_حسین_چاوشی
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
به افطار در سفرهات مهر دیدند
از آن مهر رنگینکمان آفریدند...
شبانگاه در سجده اشکی چکاندی
از آن اشک، رود روان آفریدند
علی کاشت در خانهات بوتهای گل
بهشتی از آن جاودان آفریدند
گرفتند تصویر یک لحظهات را
کمی بسط داده، زمان آفریدند
تو در شش جهت انتهایی نداری
که نور تو را بیکران آفریدند
تو را قدر خواندند و راندند ما را
از آن رو تو را بینشان آفریدند
تو را چون خدایت سرودهست، این شد
که در جوهر شعر «آن» آفریدند
🔸شاعر:
#مجید_لشگری
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در کمال و عزت و زندگی و شرافت و آزادی زن
رفت از دلِ فردوس هزاران قلم آورد
اندازهی آفاق ورق روی هم آورد
میخواست که جبریل کمی از تو نویسد
جایی که خدا نامِ تو را محترم آورد
صدبار تراشید درختانِ جهان را
صدبار نوشت از تو و صدبار کم آورد
تو بودی و دستانِ خدا مُلک و مَلَک را
محضِ گُلِ انوارِ شما از عدم آورد
ما هیچ نبودیم.. ولی مادریات بود
در هیچ نظر کرد و مرا در رقم آورد
این جلوهی پُر جذبه بر افلاک مبارک
مهمانِ خدا آمده بر خاک ، مبارک
جبریل نوشت اولِ دفتر که علی کیست
پرسید مکرر و مکرر که علی کیست
یک عمر به معراج به هرجا که توان داشت
هِی رفت نفهمید در آخر که علی کیست
تا گفت از اوصافِ علی پیشِ رسولان
بشنید فقط پرسشِ دیگر که علی کیست
برداشت قلم را و خدا وحی به او کرد...
یعنی که تو را نیست مقدر که علی کیست
فهمید فقط فاطمه معنیِ علی را
فهمید فقط فهمِ پیمبر که علی کیست
هرکس که علی گفت از امداد علی گفت
با فاطمه یک عمر فقط نادِ علی گفت
حق داد به آغوشِ خدیجه دو جهان را
گفتم دو جهان ، لال شوم برتر از آن را
عالم نشنید از لبِ احمد لبِ مولا
جز فاطمهجان ، فاطمهجان فاطمهجان را
پلکت ، ضربانت تپشت نامِ علی گفت
وقتی که پدر گفت به گوشِ تو اذان را
تو آمدهای قبلِ خودت ، حق بده خاتون
سِیرِ تو بهم ریخته بنیادِ زمان را
هربار که جبریل برای تو غزل گفت
میگفت خدا بهتر از آن ، بهتر از آن را
هر دفعه به پیغمبرِ ما واجب عینی است
بوسیدن دستان شما واجب عینی است
ای رشتهی خورشید نخی از ملکوتت
ای جاذبهی عمقِ جهان از جبروتت
تسبیح گرفتی و زمین دید خدا را
گفتی علی و دید زمان زنگ سکوتت
در فصل بهاریِ جمادیِ ظهورت
افلاک شگفت است سرِ شاخهی توتت
تا که بچکد از سر انگشت تو فیضی
یک عمر نشسته است علی پای قنوتت
هرجا که تو هستی همهاش باغ بهشت است
سوگند که دلهاست فقط جای هبوطت
عشقی ازلی هست اگر هست حجابت
پُر جلوهتر از پردهی کعبه است حجابت
تو آمدی آزاد شدن را بنویسیم
تا سروری گل به چمن را بنویسیم
بازیچه شدن ، هرزه شدن ، هیچ شدن مُرد
تو آمدی آزادیِ زن را بنویسیم
تا دور شود زندگی از اینهمه آفات
تا حرف جدایی غدغن را بنویسیم
تو آمدهای بر سر یک سفره نشینیم
تا خانه مساویِ وطن را بنویسیم
بخشندگیات را به تبارت برسانی
تا اینکه کریمی حسن را بنویسیم
با خط تو باید بنویسیم که زن کیست
این شأن ولی جای دگر مطمئنن نیست
سوگند به شمع و شب و پروانه به زهرا
سوگند به گلخانه به ریحانه به زهرا
هرکس که نمک خوردهی زهرا و علی شد
هرگز نرود بر در بیگانه به زهرا
این خاک پُر از یاس ، پُر از لالهی سرخ است
این خاک ندارد غمِ ویرانه به زهرا
ویرانه اگر هست فقط خانهی خصم است
مائیم همین همتِ مردانه به زهرا
این خاک حرام است به غیرش ، حرمِ ماست
مائیم همه مردم یک خانه به زهرا
این خاک سراسر همه تسبیح حسین است
سوگند که ایران همه بینالحرمین است
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
❣ #امام_زمان مهربانم❣
مولای من مهدی جان♥️
از شما سپاسگزارم
که هر صبح رخصت میدهید
سلامتان کنم✋ یادتان کنم💕
من با این سلام ها تازه میشوم
جان میگیرم پرواز میکنم🕊
من با این سلام ها
یادم میآید پدر دارم😌
جان پناه دارم
راه بلد دارم...
من با این سلام ها زندهام..❤️.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا خبر آمد.. رسیدی !! کارِ من بالا گرفت
در نگاهم ..زندگی با دیدنت معنا گرفت
گفت:پیغمبر که حورّیه رسیده.. یا علی ...
از سوی حق این پدیده..کنیه ی زهرا گرفت
شادمانی در دلم موّاج شد... گریان شدم
از سرِ شوق ست چشمانِ مرا دریا گرفت
باعثِ آرامشی !! دُردانه ی هستی ..سلام..
مهرِ تو در قلبِ حیدر ..ناگهانی جا گرفت
من شهادت می دهم صدیقه ای.. انسیه ای
این شهادتنامه از سمتِ خدا امضا گرفت
آیه ی تطهیر را... معنا ببخشی فاطمه..
شمّه ای از عصمتت را مریمِ کبرا گرفت
پاکی مطلق !! تو هستی بانوی آب و گلاب
آب در زیرِ نگاهت حرمتی والا گرفت
خنده های تو دلِ هفت آسمان را می برد
خنده های تو ..قرار و تاب از بابا گرفت
کوثرِ قرآن ! رسیدی در جهان..خوش آمدی
باعثِ خلقت دوباره نه فلک احیا گرفت
چه عطایی شد.. ز اللهِ تعالی بر همه ..
رزقِ بی حد و حسابی..مردمِ دنیا گرفت
کاش قَدرَت را بداند مردمانِ روزگار ...
از همین حالا دلت را مخفی القدرا گرفت
خواستم تا که بگویم سخت خوشحالم ..همین
بر لبانِ من نظر کن ذکرِ یا زهرا گرفت
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من بهشتم را همین جا توی دنیا دیده ام
در فروغ چشمهایش موج دریا دیده ام
ترسم از این است آید تا جهنّم دیدنم
بس فداکاری ازاین خورشید پویا دیده ام
خواب شیرین است ، امّا مادرم را تا سحر....
بر سرِ بالین خود شبها به احیا دیده ام
هرکجا حتّی مقصّر بوده ام در زندگی
بارها حامیِ خود اندر قضایا دیده ام
یار دیرینی که هر جا غم اسیرم کرده بود
بهر غمخواریِ خود او را مهیّا دیده ام
هرچه دارم از همین چادر نماز مادر است
من که آن را تاکنون مافوقِ اشیا دیده ام
کاش میشد عمرِخود را هدیه می دادم به او
تحفه ای ناقابل از خیلِ هدایا دیده ام
سجده ام زیباست،گر مقصد بوَد پاهای تو
من بهشتم را همین جا توی دنیا دیده ام
🔸شاعر:
#حسن_نبی_جندقی
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک چلّه انتظار به پایان رسیده است
پایان شام تیرۀ هجران رسیده است
اسفند را به مجمر خورشید دود کن
عطر نسیم صبح بهاران رسیده است
اینک بهار، فصل «فَصَلِّ لِرَبِک» است
شأن نزول کوثر قرآن رسیده است
زهراست زهرهای که به یُمن ظهور او
شبهای بیستاره به پایان رسیده است...
نوری که آسمان و زمین را فرا گرفت
روحی که با لطافت باران رسیده است
ریحانهای که رایحۀ روحپرورش
تا ماورای روضۀ رضوان رسیده است
برخیز، ای خدیجه که صبرت نتیجه داد
از آسمان برای تو مهمان رسیده است
کلثوم! ساره! آسیه! مریم! خوش آمدید
جان پیشکش کنید که جانان رسیده است
ای عرشیان به ساقی کوثر خبر دهید
خیر کثیر ختم رسولان رسیده است...
انسیهای که سورۀ انسان به شأن اوست
حوریهای به صورت انسان رسیده است
از کوثر کرامت بیانتهای اوست
فیضی اگر به عالم امکان رسیده است
یک چشمه از تَمَوُّج خیر کثیر اوست
دریای حکمتی که به لقمان رسیده است
هفتاد رشته نور حق از طور چادرش
بر پیروان موسی عمران رسیده است
در سایۀ تعالی نور دعای او
سلمان به اوج رتبۀ ایمان رسیده است
معصومهای که در اثر هم نشینیاش
فضه به فیض صحبت قرآن رسیده است
صدیقهای که شاهد عهد الست بود
ارث وفای او به شهیدان رسیده است
مرضیهای که مرز ندارد ولایتش
نور رضای او به خراسان رسیده است...
دست نوازشی به سر شعر من بکش!
پیش تو این یتیم، پریشان رسیده است
🔸شاعر:
#سید_محمد_رضا_یعقوبی_آل
====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من بهشتم را همین جا توی دنیا دیده ام
در فروغ چشمهایش موج دریا دیده ام
ترسم از این است آید تا جهنّم دیدنم
بس فداکاری ازاین خورشید پویا دیده ام
خواب شیرین است ، امّا مادرم را تا سحر....
بر سرِ بالین خود شبها به احیا دیده ام
هرکجا حتّی مقصّر بوده ام در زندگی
بارها حامیِ خود اندر قضایا دیده ام
یار دیرینی که هر جا غم اسیرم کرده بود
بهر غمخواریِ خود او را مهیّا دیده ام
هرچه دارم از همین چادر نماز مادر است
من که آن را تاکنون مافوقِ اشیا دیده ام
کاش میشد عمرِخود را هدیه می دادم به او
تحفه ای ناقابل از خیلِ هدایا دیده ام
سجده ام زیباست،گر مقصد بوَد پاهای تو
من بهشتم را همین جا توی دنیا دیده ام
🔸شاعر:
#حسن_نبی_جندقی
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وحی خیرالنساش میگوید
خود مدیحش خداش میگوید
آنکه وحی ست منطقش صد بار
جان بابا فداش میگوید
مصطفی بر جلال او قائل
مرتضی از وفاش میگوید
در تکامل کمال، حیرانش
نقص، از خود جداش میگوید
کعبه آیینهدار رخسارش
مروه هم از صفاش میگوید
وحی حق را ز بعد ختم رسل
جبرئیل از براش میگوید
روز از کارِ خانه و دستاس
نیمه شب از دعاش میگوید
با فقیران بگو که شام زفاف
پیرهن از سخاش میگوید
کوه از بار درد او به ستوه
ابر از گریههاش میگوید
کارِ در خانه و عبادت حق
آبلهیْ دست و پاش میگوید
وصف او گرچه گفتهاند بسی
آنچه شاید، نگفته است کسی
🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی
=====================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ابراز رضایت رهبر انقلاب از جدی گرفتن کار در سازمان تبلیغات اسلامی «اینکه کار را جدی گرفتید این خیلی خوب است، چون برخی فقط می شنوند»
رهبر معظم انقلاب در دیدار با مدیران سازمان تبلیغات اسلامی:
🔹اگر بخواهید به حق عمل کنید، عمل مضاعف کنید، هر چه می توانید فکر و کار کنید.
🔹یکی از وظائف حفظ خوشنودی، شادابی، سرزندگی و خوشحالی مردم است.
🔹یک حرف درست وقتی خارج می شود از ده طرف به آن حمله می کنند.
🔹اینجا قرآن می گوید "لا تخشو"،یعنی ملاحظه نکنید آنچه خداوند می پسندد را عمل کنید.
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7