eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
984 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است، بال و پر دارد بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب که روزگار، بسی فتنه زیر سر دارد تو در هجوم حوادث، صبور باش، صبور که صبر، میوۀ شیرین‌تر از ظفر دارد در آستان ولا، جای ناامیدی نیست بهشتِ پاک اجابت هزار در دارد دلِ شکسته بیاور، که با شکسته‌دلان نسیم مهر خدا، لطف بیشتر دارد بخوان دعای فرج را که صبح، نزدیک است که شام خسته‌دلان مژدۀ سحر دارد صفا بده دل و جان را به شوقِ روزِ وصال مسافر دل ما، نیّت سفر دارد زمین چو پُر شود از عدل، آسمان‌ها را_ شمیم غنچۀ نرگس، ز جای بردارد بخوان دعای فرج را، زِ پشت پردۀ اشک که یار، چشم عنایت به چشمِ تَر دارد دهند مژده به ما از کنار خیمۀ سبز که آخرین گل سرخ از شما خبر دارد مراقبت بکن از دل، که یوسف زهرا زِ پشت پردۀ غیبت به ما نظر دارد برآر دست دعایی، که دست مهر خدا حجاب غیبت از آن ماه‌روی بردارد غروب و دامنۀ نور آفتاب و «شفق» بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با یاد شمع شب‌های تار می‌آید خبر آمد که یار می‌آید عطر گمنامی شهیدان از کوچه‌ی انتظار می‌آید مجلس مادر است و آقامان از کنار مزار می‌آید مادر از دست داده‌ها! امروز گریه کردن به کار می‌آید از همان خانه‌ای که می‌سوزد مهدی داغدار می‌آید نزنی حرفی از در و دیوار چون به قلبش فشار می‌آید جلوی بانویی که حامله است چه کسی با هوار می‌آید؟ فضه دیده چطور در این باغ روی گل، پای خار می‌آید زینب از درد مادرش جان داد دختر اینگونه بار می‌آید من بمیرم که هرچه چادر را... می تکانَد... غبار می‌آید * * گفت ای بازوی کبود شده: وارث ذوالفقار می‌آید . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند تا کاج جشن‌های زمستانی‌ات کنند پوشانده‌اند صبح تو را ابرهای تار تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه‌ای است که قربانی‌ات کنند . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست که در آن کوی چو من کشته بسی افتاده‌ست خبر ما برسانید به مرغان چمن که هم آواز شما در قفسی افتاده‌ست به دلارام بگو ای نفس باد سحر کار ما همچو سحر با نفسی افتاده‌ست بند بر پای تحمل چه کند گر نکند انگبین است که در وی مگسی افتاده‌ست هیچ‌کس عیب هوس باختن ما نکند مگر آن‌کس که به دام هوسی افتاده‌ست سعدیا حال پراکندهٔ گوی آن داند که همه عمر به چوگان کسی افتاده‌ست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر کسی هست گرفتارِ خط و خال کسی از همه کار جهان من به علی مشغولم دور او گشتم و میگردم و خواهم گردید سالیانیست به شغل زُحلی مشغولم خبری نیست در این دهر خبر نامِ علیست غیر او من به امور بدلی مشغولم از نجف آمده بودم به نجف خواهم رفت من برای نجفم من به علی مشغول . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از پیمبر یا خدا درباره‌ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس گل به‌خوبی می‌شناسد باغبان خویش‌را وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس معنی مرد خدا را نیمه‌شب از نخل‌ها معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس هیچ دیواری نمی‌شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه‌ی خیبر بپرس در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس نه! فرار ازجنگ هرگز درمرام شیر نیست قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس گاه برتر می‌شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس بین شعله با علی یا در گلستان بی علی؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس ** جمع خواهدشد پیمبر باعلی در یک‌بدن؟ ما نمی‌فهمیم این را از علی‌اکبر بپرس . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آنان‌که پاس حرمت حیدر نداشتند ایمان به‌ذات خالق اکبر نداشتند گر با علی شدند مخالف، عجب مدار تصدیق زابتدا به پیمبر نداشتند گوش همه ز فضل علی در غدیرخم پُر شد ولی چه سود که باور نداشتند افشاند شه ز لعل گهرها و مفلسان همت به ضبط آن دُر و گوهر نداشتند چندی به احمد ار گرویدند از نفاق جز ملک و مال، مقصد دیگر نداشتند هرگز نداشتند به محشر عقیده‌ای ور نه چگونه خوف ز محشر نداشتند! کردند هر جفا که برآمد ز دستشان ز آن‌روز که اعتقاد به کیفر نداشتند گشتند چیره سخت به عنقای قاف قرب زاغان که کرّ و فَرِّ کبوتر نداشتند دین ثابت از علی‌ست؛ بلی آن فراریان قدرت به فتح قلعه‌ی خیبر نداشتند در رزم خندق آن همه لشگر به‌جز علی مردی حریف عمرو دلاور نداشتند بی‌شک مقرر است به‌دوزخ حمیم‌شان آنان‌که حُبِّ ساقیِ کوثر نداشتند من خاک پای پاکدلانی که جان و سر دادند و دل ز مهر علی برنداشتند جوید صغیر، یاری از آن شه که انبیاء جز او پناه و ملجاء و یاور نداشتند . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علما موقع تدریس، علی می‌گویند زحل و زهره و بِرجیس، علی می‌گویند صالح و یوشع و جرجیس، علی می‌گویند تا نخ و سوزنِ ادریس، علی می‌گویند دائم از هر طرفِ عرش خبر می‌شنوم «ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر» می‌شنوم «عینِ»تو هست به معنای عُلوّ درجات «لامِ»تو هست همان لام سلام و صلوات «یاءِ» تو یاءِ حسین است که بین دو صلات می‌کشاند دلِ غمگینِ مرا سمت فرات سند غربت تو، خون حسین است، علی! راز حقانیتت در ثقلین است، علی! زخم شمشیر غمت بر سر عالم خورده وای بر آنکه دلش را به علی نسپرده متواری شده از وحشت و در دَم مرده هر که از تیغ دو دم، جان به سلامت برده هر که از شیوه‌ی جنگاوری‌ات شد آگاه گفت: «لاحول ولا قوة الا بالله» در کویری که به دریای کرم نزدیک است عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است نجف اینجاست! فقط چند قدم... نزدیک است کفر و ایمانِ من امروز به‌هم نزدیک است در مقامت دهنم بسته بماند بهتر عشق، آهسته و پیوسته بماند بهتر نخل‌ها، اشک تو را زیر نظر داشته‌اند رودها، از جریان تو خبر داشته‌اند بادها، پرده ز اسرار تو برداشته‌اند خاک‌ها، چشم به دستان پدر داشته‌اند ابرها با کرمت مایه‌ی رحمت شده‌اند فقرا در حرمت صاحب مُکنت شده‌اند شمّه‌ای هست ز اوصاف تو حیدر بودن لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن فاتح یه تنه‌ی قلعه‌ی خیبر بودن با پیمبر همه‌ی عمر برادر بودن نَفَست عطر نَفَس‌های محمد دارد بُردن نام تو شیرینیِ بی حد دارد گذر ماه به تاریکی چاه افتاده باز از اشکِ غمت، چشمه به راه افتاده منکر تو که به این روز سیاه افتاده در نماز شب خود هم به گناه افتاده زندگی بی علی اصلاً چه صفایی دارد؟ «مُطرب عشق، عجب ساز و نوایی دارد» نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم متفرق شده بودیم که یکدست شدیم عاشق هر که به یاران تو پیوست شدیم تا زپیمانه‌ی «اَکمَلتُ لَکُم» مست شدیم عطر «اَتْمَمْتُ عَلَیکُم» همه‌جا را پُر کرد نان بَدگوی بد اندیشِ تو را آجر کرد اولین مرحله‌ی عشق، پریشان شدن است اجر همراهی تو، بوذر و سلمان شدن است صاحب دائمیِ مُلک سلیمان شدن است زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است در شب قدر، به آوای جلی می‌گوید بعلیٍ بعلیٍ بعلی می‌گوید خواب دیدم که کسی گفت چنین شعر بخوان با دل سوخته آرام و حزین شعر بخوان به نمایندگی از اهل زمین شعر بخوان بر همین پله‌ی اول بنشین شعر بخوان چه قشنگ‌ست شبی غرق تماشا بودن! «شهریارِ» غزل حضرت مولا بودن . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من که در بند غم و غصه اسیرم چه کنم با چنین کوه گناهان کثیرم چه کنم کرمی گرکه براین سائل غمگین نکنی من که درمانده و مسکین و فقیرم چه کنم در بیابان هوس نیست به غیر از خس و خار من گرفتار در این دشت و کویرم چه کنم خانۀ دل شده از ظلمت عصیان تاریک روشنی گر که نبخشی به ضمیرم چه کنم مژدۀ عفو گنه بر من آلوده فرست نرسد گر که نویدی ز بشیرم چه کنم بارش رحمت خود را به سرم نازل کن گرکه آلوده و بی توبه بمیرم چه کنم همۀ عمر «وفائی» به فغان می گوید بی توای ای حی توانا و قدیرم چه کنم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کی ام من گنه کار بی بند و باری ذلیلی خطا پیشه ای شرمساری گرفتار و آلوده هر گناهی سیه نامه ای سرکشی نابکاری زخود گشته نومید از فرط عصیان به درگاه عفو تو امیدواری اگر پرده از جرم من می گشودی به من بسته می شد در خلق آری ندانم چه شد کآبرویم نبردی و یا دادیم عزت و اعتباری تو کردی عزیزم و گر نه عزیزان مرا می شمردند کمتر زخاری الهی تو بردار از دوش بارم که سنگین تر از بار من نیست باری اگر قصد سوزاندنم کرده بودی چرا دادیم دیدۀ اشکباری من ار مجرمم تو سریع الرضایی من ار رو سیاهم تو پروردگاری تو و باب احسان و دریای عفوت من و دست خالی و احوال زاری چه حاصل برد از وجودم جحیمت گرفتم بسوزی مرا در شراری نه اشکی نه آهی نه سوزی نه دردی نه رنگی نه بوئی نه برگی نه باری تهی دستم اما علی دوست بودم ندارم به جز نام مولا شعاری به دنیا به عقبی به محشر به میزان مرا غیر مولا علی نیست یاری به یک یک یا علی کز دهانم برآید جحیم تو را میکنم لاله زاری علی دوستم دوستان علی را کجا روز محشر به خود واگذاری . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خویش را از آسمانِ ادّعا انداختم تا دلم را روی خاکِ روضه‌ها انداختم آتشِ داغت غرورِ کوهِ یخ را آب کرد تا به دریای غمت این قطره را انداختم ریسمانِ فرش‌های روضه دستم را گرفت بوریای مَن‌مَنم را زیر پا انداختم روزهای روضه‌دار و ماه‌های آه‌دار روی دوشِ خانه‌ام شالِ عزا انداختم غصه خوردم اشک نوشیدم کنار سفره‌ات خویش را با روضه از آب و غذا انداختم هر تپش را با دخیلِ «یاحسینم» زنده‌ام قلبِ خود را در ضریحِ کربلا انداختم ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای دُرّ یمِ عصمت، یا حضرت معصومه ای فاطمه‌ی عترت، یا حضرت معصومه ای خاک رهت جنّت، یا حضرت معصومه ای سایه‌ی تو عفّت، یا حضرت معصومه قم از تو یم رحمت، یا حضرت معصومه محتاج دمت حکمت، یا حضرت معصومه تو در حرم موسی، انسیّه‌ی حورایی انسیّه‌ی حورایی، محبوبه‌ی یکتایی محبوبه‌ی یکتایی، ممدوحه‌ی طاهایی ممدوحه‌ی طاهایی، ریحانه‌ی بابایی ریحانه‌ی بابایی، آیینه‌ی زهرایی در صورت و در سیرت، یا حضرت معصومه تنها نه محیط قم، ایران به تو می‌نازد عصمت به تو می‌نازد، ایمان به تو می‌نازد عترت به تو می‌نازد، قرآن به تو می‌نازد تفسیر و اصول و دین، عرفان به تو می‌نازد جنّ و ملک و حور و، انسان به تو می‌نازد بانوی همه خلقت، یا حضرت معصومه شمس و قمر و النجم، جنّ و ملک و انسان جنّ و ملک و رضوان، حور و پری و غلمان هم حوری و هم غلمان، هم مالک و هم رضوان هم عالم و هم حاکم، هم بنده و هم سلطان دارند به تو چشمِ، لطف و کرم و احسان گیرند زتو حاجت، یا حضرت معصومه نَبْوَد عجب ای بانو، شاهی به گدا بخشی وز گرد حریم خود، بر روح، شفا بخشی بر روح، شفا بخشی، بر سینه صفا بخشی حاجات خلایق را، از لطف و عطا بخشی بر خلق زمین بخشی، بر اهل سما بخشی داری زحق این قدرت، یا حضرت معصومه ای کعبه‌ی اهل دل، ایوان طلای تو ای سرمه‌ی حور العین، خاک کف پای تو قم نه! همه‌ی عالم، مرهون عطای تو فیضیّه بُود دائم، در ظلّ همای تو گردد درِ جنّت باز، از صحن و سرای تو یک بذل تو صد جنّت، یا حضرت معصومه ای بانوی نُه افلاک، ای مادر اهل قم ای خاک حریم تو، تاج سر اهل قم ای کوثر فیض تو، در ساغر اهل قم آید زنسیمت جان، در پیکر اهل قم گلدسته‌ی صحنین‌ات، روشن‌گر اهل قم ای قم حرم امنت، یا حضرت معصومه آنانکه به شهر قم، بر عرض ادب آیند آنانکه به پای جان، رو سوی تو بنمایند در صحن تو روگردان، از جنّت اعلایند هر گام که ای بانو، در صحن تو پیمایند هم زائر قبر تو، هم زائر زهرایند نازند بدین رتبت، یا حضرت معصومه ای دسته‌گل زهرا، ریحانه‌ی اهل البیت ریحانه‌ی اهل البیت، دُردانه‌ی اهل البیت زوّار حریم تو، پروانه‌ی اهل البیت قبر تو بوُد کعبه، در خانه‌ی اهل البیت قم گشته زفیض تو، کاشانه‌ی اهل البیت نازند به تو عترت، یا حضرت معصومه ای چشم رضا دیده، در حُسن تو زهرا را هم صورت زهرا را، هم زینب کبری را خاک حرمت دارد، اعجاز مسیحا را دل می‌بری از رفعت، صد مریم عذرا را معصومه‌ای ای بانو، ذرّیه‌ی طاها را ای فاطمه در فطرت، یا حضرت معصومه تو جان سجود استی، تو روح قیام استی موسای محمّد را، تورات تمام استی دخت صلوات استی، فرزند سلام استی فخریّه‌ی اجداد و، آباء عظام استی الحق که یکی مریم، از هفت امام استی ای فاطمه را زینت، یا حضرت معصومه تو پاکی و معصومه، من عبد گنه کارم تو بحر کرم داری، من دست تهی دارم سرمایه‌ی من تنها، اشکی‌ست که می‌بارم گر اهل بهشت استم، گر مستحق نارم هم بنده‌ی این کویم، هم «میثم» این دارم ممنونم از این منّت، یا حضرت معصومه . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر که رو انداخت، خاطرجمع زائر می‌شود قبل زائر، کوله بارِ راه حاضر می‌شود هر چه تاجر هست در عالم، گدای فاطمه‌ست هر که در کویش گدایی کرد، تاجر می‌شود خوش به حال خانه‌ی خشتیِ نزدیکِ حرم آخرش یک تکه از صحن مجاور می‌شود دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است یک سفر هر کس بیاید قم، مهاجر می‌شود شیخ می‌یابد مفاتیح الجنان را پشت در شاطر عباس قمی در صحن شاعر می‌شود از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست در حرم حتی زبان شعر، قاصر می‌شود پای حکم مادح معصومه امضای رضاست این چنین یک روضه خوانِ ساده، ذاکر می‌شود رو به قم هر بار در مشهد سلامی می‌دهم خادم باب الرضا با من مسافر می‌شود دست را بر سینه‌ات بگذار و چشمت را ببند رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر می‌شود :: ماه قم! دست خیال ما و دامان شما میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما غصه‌ی دنیا شده سوهان روح و در عوض کام شیرین می‌کند عمری‌ست سوهان شما عشق را در روز روشن عده‌ای گم کرده‌اند من که آن را یافتم کنج شبستان شما رو سیاهم! با چه رویی بین مردم جا شوم در دل آیینه‌ی شفاف ایوان شما؟ بس که هیچم، روزی‌ام حج فقیران هم نشد عید قربان می‌روم هر سال قربان شما آب قم شور است، شاید ما به ظاهر زائران بارها حرمت شکستیم از نمکدان شما :: داغ اگر در سینه‌ی من یک نفر باشد که نیست باید از دریای لطفت بیشتر باشد، که نیست غیر درد دل نیاوردم به همراه خودم سعی کردم کوله بارم مختصر باشد، که نیست خادم دربان به دست خالی‌ام شک کرده است ترسم از بار گناهم با خبر باشد، که نیست از ضریحت دست من کوتاه اگر باشد، که هست کاش روی شانه‌هایم بال و پر باشد، که نیست خوب در ایوان آیینه خودم را دیده‌ام چشم من هم مثل مردم بلکه تر باشد که نیست هیچ جا بهتر از اینجا نیست، باید بشکند دل اگر مثل نمازم در سفر باشد که نیست هر که آمد حاجت ایل و تبارش را گرفت این حرم جای کسی که بی هنر باشد که نیست مادرم این مرتبه قول شفا از من گرفت آه می‌ترسم دعایم بی اثر باشد، که نیست طبق عادت می‌روم بعد از زیارت، جمکران تا دعایم دیدن آن یک نفر باشد که هست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از پیمبر یا خدا درباره‌ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس گل به‌خوبی می‌شناسد باغبان خویش‌را وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس معنی مرد خدا را نیمه‌شب از نخل‌ها معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس هیچ دیواری نمی‌شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه‌ی خیبر بپرس در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس نه! فرار ازجنگ هرگز درمرام شیر نیست قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس گاه برتر می‌شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس بین شعله با علی یا در گلستان بی علی؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس ** جمع خواهدشد پیمبر باعلی در یک‌بدن؟ ما نمی‌فهمیم این را از علی‌اکبر بپرس . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آنان‌که پاس حرمت حیدر نداشتند ایمان به‌ذات خالق اکبر نداشتند گر با علی شدند مخالف، عجب مدار تصدیق زابتدا به پیمبر نداشتند گوش همه ز فضل علی در غدیرخم پُر شد ولی چه سود که باور نداشتند افشاند شه ز لعل گهرها و مفلسان همت به ضبط آن دُر و گوهر نداشتند چندی به احمد ار گرویدند از نفاق جز ملک و مال، مقصد دیگر نداشتند هرگز نداشتند به محشر عقیده‌ای ور نه چگونه خوف ز محشر نداشتند! کردند هر جفا که برآمد ز دستشان ز آن‌روز که اعتقاد به کیفر نداشتند گشتند چیره سخت به عنقای قاف قرب زاغان که کرّ و فَرِّ کبوتر نداشتند دین ثابت از علی‌ست؛ بلی آن فراریان قدرت به فتح قلعه‌ی خیبر نداشتند در رزم خندق آن همه لشگر به‌جز علی مردی حریف عمرو دلاور نداشتند بی‌شک مقرر است به‌دوزخ حمیم‌شان آنان‌که حُبِّ ساقیِ کوثر نداشتند من خاک پای پاکدلانی که جان و سر دادند و دل ز مهر علی برنداشتند جوید صغیر، یاری از آن شه که انبیاء جز او پناه و ملجاء و یاور نداشتند . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علما موقع تدریس، علی می‌گویند زحل و زهره و بِرجیس، علی می‌گویند صالح و یوشع و جرجیس، علی می‌گویند تا نخ و سوزنِ ادریس، علی می‌گویند دائم از هر طرفِ عرش خبر می‌شنوم «ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر» می‌شنوم «عینِ»تو هست به معنای عُلوّ درجات «لامِ»تو هست همان لام سلام و صلوات «یاءِ» تو یاءِ حسین است که بین دو صلات می‌کشاند دلِ غمگینِ مرا سمت فرات سند غربت تو، خون حسین است، علی! راز حقانیتت در ثقلین است، علی! زخم شمشیر غمت بر سر عالم خورده وای بر آنکه دلش را به علی نسپرده متواری شده از وحشت و در دَم مرده هر که از تیغ دو دم، جان به سلامت برده هر که از شیوه‌ی جنگاوری‌ات شد آگاه گفت: «لاحول ولا قوة الا بالله» در کویری که به دریای کرم نزدیک است عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است نجف اینجاست! فقط چند قدم... نزدیک است کفر و ایمانِ من امروز به‌هم نزدیک است در مقامت دهنم بسته بماند بهتر عشق، آهسته و پیوسته بماند بهتر نخل‌ها، اشک تو را زیر نظر داشته‌اند رودها، از جریان تو خبر داشته‌اند بادها، پرده ز اسرار تو برداشته‌اند خاک‌ها، چشم به دستان پدر داشته‌اند ابرها با کرمت مایه‌ی رحمت شده‌اند فقرا در حرمت صاحب مُکنت شده‌اند شمّه‌ای هست ز اوصاف تو حیدر بودن لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن فاتح یه تنه‌ی قلعه‌ی خیبر بودن با پیمبر همه‌ی عمر برادر بودن نَفَست عطر نَفَس‌های محمد دارد بُردن نام تو شیرینیِ بی حد دارد گذر ماه به تاریکی چاه افتاده باز از اشکِ غمت، چشمه به راه افتاده منکر تو که به این روز سیاه افتاده در نماز شب خود هم به گناه افتاده زندگی بی علی اصلاً چه صفایی دارد؟ «مُطرب عشق، عجب ساز و نوایی دارد» نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم متفرق شده بودیم که یکدست شدیم عاشق هر که به یاران تو پیوست شدیم تا زپیمانه‌ی «اَکمَلتُ لَکُم» مست شدیم عطر «اَتْمَمْتُ عَلَیکُم» همه‌جا را پُر کرد نان بَدگوی بد اندیشِ تو را آجر کرد اولین مرحله‌ی عشق، پریشان شدن است اجر همراهی تو، بوذر و سلمان شدن است صاحب دائمیِ مُلک سلیمان شدن است زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است در شب قدر، به آوای جلی می‌گوید بعلیٍ بعلیٍ بعلی می‌گوید خواب دیدم که کسی گفت چنین شعر بخوان با دل سوخته آرام و حزین شعر بخوان به نمایندگی از اهل زمین شعر بخوان بر همین پله‌ی اول بنشین شعر بخوان چه قشنگ‌ست شبی غرق تماشا بودن! «شهریارِ» غزل حضرت مولا بودن . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ز فرط معصیت آهم به سینه کاری نیست میان آینه ام نقشی از نگاری نیست قساوت دل آلوده کار دستم داد دگر ز دیده ام اشک زلال جاری نیست همه خدایی خود را بگرد و خوب ببین که رو سیاه تر از من گناه کاری نیست همه جوارح من با گناه مانوس است گرسنگی و عطش رسم روزه داری نیست رفاقت من و تو رنگ و بوی دیگر داشت به حال و روز دلم جای آه و زاری نیست؟ بیا و بی ادبی های مرا ندیده بگیر به غیر جود و کرم از تو انتظاری نیست تمام دل خوشی من محبت علی است ز هیچ کس به جز آقا امید یاری نیست حرام باشد اگر رو به غیر او بزنم کریم تر ز علی هیچ سفره داری نیست سگ قدیمی دربار شاه لو کشفم به جز مقابل شه جای خاکساری نیست قسم به چادر خاکی برای حفظ ولا شبیه مادر سادات جان نثاری نیست خوشا به حال کسانی که با بصیرت محض حمایت از ولی امرشان شعاری نیست مدال عشق حسین است سینه های کبود حریف سینه ما شعله های ناری نیست به گریه بهر حسین یار مادرش هستم ز هجر کرب و بلایش به دل قراری نیست خدا ز سوز دل زینب آفریده مرا به نام سینه زن کربلا خریده مرا . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بساط عاشقی ما به پاست این شبها زمان آشتی باخداست این شبها گناهکار قدیمی دوباره برگشته صدای زمزمه ها آشناست این شبها زمان بده به زمین خورده ای اله کریم اگر مرا بزنی هم رواست این شبها خوشابه حال گدایی که چشم تر دارد که گریه های سحر کیمیاست این شبها کنارسفره ی افطار، زیرلب گفتم نگفته ای به خود، آقا کجاست این شبها قسم به خاک نشسته به چادر زهرا مراببخش، ببخشی رواست این شبها ز فتنه های زمانه خط امان داریم چرا که نام علی ،ذکر ماست این شبها گدای صحن و سرای شهنشه نجفم دلم هوایی ایوان طلاست این شبها دل شکسته ی ما با سلام ارباب مسافر حرم کربلاست این شبها سلام بر لب عطشان سیدالشهدا سخن ز تشنه لب سرجداست این شبها شنیده ام که سرش نی به نی عوض میشد شکایت من از آن نیزه هاست این شبها . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا که مقیم درگه جانان شود کسی یک لحظه کافی است پشیمان شود کسی وقتی که بخشش و کرمت بی نهایت است دیگر چه جای آن که هراسان شود کسی آید شبی و توشۀ یک عمر را برد وقتی که بر سرای تو مهمان شود کسی مشتاق تر ز تو به مناجات بنده نیست تا چه رسد برای تو گریان شود کسی با این همه کرم که ز دست تو دیده ام راضی نمی شوی که پریشان شود کسی ای کاش دلبرم به دعایم زند صدا تا خوب در حضور تو عنوان شود کسی وقتی حسین کَشتی سلم و نجات ماست کی در هراس وحشت طوفان شود کسی؟ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روزی که دل می‌بردی از من، دنبال دل‌بستن نبودی دنیای من تاریک‌تر شد، آینده‌ی روشن نبودی راه رسیدن تا یقین را این‌بار هم برعکس رفتی جز من که با تو دوست بودم، با هیچ‌کس دشمن نبودی اشک تو را هرگز ندیدم، حتی زمان بی‌قراری نامرد! اصل مشکل این بود: تو مرد بودی، زن نبودی هر ادعایی کرده بودی، وقت عمل پا پس‌کشیدی قدری شجاعت داشتی کاش! در قید و بند تن نبودی بین من و تو معنی عشق، قدری تفاوت داشت با هم من گرچه سر تا پا تو بودم، تو ذره‌ای هم من نبودی 📕بی‌نا . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر چند که دیده روی خوب تو ندید یک گل ز گلستان وصال تو نچید اما دل سودا زده در مدت عمر جز وصف جمال تو نه گفت و نه شنید - رباعی شمارهٔ ۳۰۷ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ادب معیار انسان سنگ خارا از صبوری درّ غلطان می¬شود آهن فرسوده روزی تیغ برّان می شود طعنه های مدعی را ذره ای بر دل مگیر زهر عقرب یک زمان دارو و درمان می¬شود با خردمندان ندارد هر که شوق همدلی گلشن عقل و کمالش زود پژمان می شود اینکه کمیابست گوهر می¬شود ارزش پذیر در صدف درّ و گهر از ارج پنهان می شود اعتبار و قدر انسانست معیارش ادب بی¬ادب چون سنگ پیش پا بدوران می¬شود از بلای بخل هرگز رو نگرداند بخیل شادمان صاحب کرم از روی مهمان می-شود آن بنائی راکه دارد آه مظلومی ز پی گرکه باشد کاخ کیکاوس ویران می¬شود کعبه را هر کس که عاشق شد پی شوق وصال زیر پا آسان بر او خار مغیلان می¬شود ذات بد نیکو نگردد آب در هاون مکوب طینت زیبا صفای روح انسان می¬شود از گـزند طعنه دونان «مقدم» چاره نیست هر درختی میوه دارد سنگ باران می¬شود . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
♦️‌سلام امام زمانم 🔹‌امروز جهان شور قیامت دارد 🔹‌ابر کرم خدا کرامت دارد 🔹‌ذرات جهان به یکدگر می‌گویند 🔹‌خورشید به سر تاج امامت دارد ...
. شور عاشقانه امام حسین علیه السلام احساس من بهم میگه، عاشق شدم من واسه عشق تو آقا ، لایق شدم مجنون تو مثه همون، سابق شدم عاشق شدم.. عاشقتم حسین.. خدایِ غم حسین.. نه فقط عشق منی بِخدا عشقِ عالم حسین.. عشقِ تو نَگیر اَزَم... بی تو می پوسه دلم دور از حرمِت آقا قلبم میشه پُر غم.. ای عشق دلم حسین... عشقِ تو واسه من پُرِ، زیبائیه من کربلا باشم برام ، رؤیائیه کار تو در حقم آقا ، آقائیه زیبائيه.. آرزومی حسین.. آبرومی حسین.. یِروزی توی خوابم می بینم رو به رومی حسین.. عشق تو بَسه برام من دنیارو نمیخوام من آرزومه حرم.. هر اربعین و بیام.. ای عشق دلم حسین... هرکی رو دیدم عاشقه، اربابمه دنیا به زیرِ نورِ این، مهتابمه کرببلاش تو سینه یِ، بی تابمه اربابمه.. عشقِ خدا حسین.. درد و دوا حسین.. همه عالم میگن اسم تورو.. سیدنا حسین.. بارونه چِشِ منی تو شورِ سینه زنی عشقِ منی تا اَبد تو عشقِ بی کفنی ای عشق دلم حسین... .🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. عاشقان اهل بیت شام عنایت آمده همگی شادی کنید عید ولایت آمده امشب ز لطف حق،شد جشن هم عهدی گردیده هنگام،امامت مهدی یابن الحسن مهدی٢ بیا بیا مهدی٢ شیعیان ماه ربیع،موسم شادی آمده آخرین روشنگر و،امام و هادی آمده شامل این عالم،لطف دمادم شد ز لطف حق مهدی،امام عالم شد یابن الحسن مهدی٢ بیا بیا مهدی٢ آمده تا همه رو،ز بندغم رها کنه شیعیان حیدرو،عاشق کربلا کنه نور خدا مهدی،گل ولا مهدی رمز بقا مهدی،روح دعا مهدی یابن الحسن مهدی٢ بیا بیا مهدی٢ آمدم تا که خودم،را شامل رحمت کنم ای صفای عالمین،با تو آقا بیعت کنم تویی همه هستم،دل به شما بستم کرم نما مولا،امشب بگیر دستم یابن الحسن مهدی٢ بیا بیا مهدی٢ آمدم تا که من و،امشب آقا دعا کنی با نگاهی از کرم،دلم پر از صفا کنی سینه ای لبریز از،مهر و ولا دارم هرچه که دارم از،لطف شما دارم یابن الحسن مهدی٢ بیا بیا مهدی٢ تو تمام زندگیم،تویی تو افتخار من مهر تو ولای تو،عزت و اعتبار من تویی امام من،ماه تمام من در دفتر عشقت،حک شده نام من یابن الحسن مهدی٢ بیا بیا مهدی٢ همه ی شیعه بوَد،منتظر دیدن تو چه قَدَر صفا داره،لحظه ی خندیدن تو روشنی دل هاست،چهره ی ماه تو غم می برد از دل،نیم نگاه تو یابن الحسن مهدی٢ بیا بیا مهدی٢ با نگاه تو آقا،دردم همه دوا میشه اگه تو نگام کنی،دلم پر از صفا میشه ز لطف و احسانت،آمده مهمانت مولا نگاهم کن،دستم به دامانت یابن الحسن مهدی٢ بیا بیا مهدی٢ عج 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7