eitaa logo
اشعار ناب آیینی
29.4هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1هزار ویدیو
68 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده ولی مسیر من و او به هم نیفتاده به خواب سخت فرو رفته پای همّت من وگرنه اسم کسی از قلم نیفتاده به غیر، کار ندارم به خویش می‌گویم چرا هنوز به ابروت خم نیفتاده؟ بقیع شاهد زنده، شبیه سامرّا که اتفاق از این دست، کم نیفتاده بماند اینکه به آن قوم رحم کرده حسین هنوز سفرهٔ شاه از کرم نیفتاده بماند اینکه چه خمپاره‌ها که آمده است ولی به حرمت او در حرم نیفتاده گذار پوست به دباغ‌خانه می‌افتد هنوز کار به دست عجم نیفتاده اگر که پرچم عباس روی گنبد رفت سه ساله خواست بگوید علم نیفتاده سه ساله خواست بگوید که دختر علی است هنوز قیمت تیغ دو دم، نیفتاده... ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹ آذر ۱۴۰۳
enc_16593090745287926387314.mp3
3.82M
تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری خیلی روضه نگفته داری وای ... سلام خانوم ایها الصدیقه الشهیده ای نوه مادر قد خمیده گنبدتم مثل موهات سفیده هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است صورت زائرت اینجا خیس بارونه در و دیوار حرم میخونه دختر شاه کجا ویرونه وای ... سلام خانوم شرمندتم تو روضه هات نمردم ولی برات همیشه غصه خوردم ای بی کفن برات کفن آوردم هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است شنیدم که اربعین جا موندی دلگیرم من به جای تو زیارت میرم یا رقیه میگم و میمیرم وای 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹ آذر ۱۴۰۳
هدایت شده از تبلیغات برتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانمهایی که میگن بوتاکس ضرر نداره این کلیپ رو ببینن! خانم دکتر میگه این کرم بوتاکس بدون تزریق و عوارض، چروکهای صورتو کامل از بین میبره😳 لینک سایت اصلیشو رو میزارم واستون حتما برید ببینید سفارش بدید👇🏻😍 https://landing.saamim.com/GHnre https://landing.saamim.com/GHnre
۱۹ آذر ۱۴۰۳
16116986812010662759083.mp3
5.68M
زمینه
ابالفضلی ام دلم دخیل علمه
ابالفضلی ام ام البنین مادرمه
روز افتتاح جنت البقیع
برامون روز مبارکی میشه
حرم ام البنین با حرم آقامون امام حسن یکی میشه
قسم به قطع الیقین سفره ام البنین
مجربه واسه زیارت اربعین
ام البنین ام بی بنین ...
ابالفضلی ام شفیع تو محشرمه
ابالفضلی ام ام البنین مادرمه
شب جمعه هایی میرسه که ما
از ضریحت نمیشه دل بکنیم
صحن ساقی العطاشا تو حرم
میسازیم و سقا خونه میزنیم
گره گشای همه سیدتی فاطمه
صحن و سرای تو یه شعبه از علقمه
ام البنین ام بی بنین ...

ابالفضلی ام آقام خدای کرمه
ابالفضلی ام ام البنین مادرمه
مادر عشق و وفا و ادبی
نوکر ماه بنی هاشمتیم
به علمدار حرم بگو اگه
برسه پاش همه حاج قاسمتیم
هوا هوای حسین
نوا نوای حسین
مثل تو میگم همه کسم فدای حسین
ام البنین ام بی بنین ...
حسین طاهری 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹ آذر ۱۴۰۳
♻️♻️953♻️♻️ ✅بنداول ام البنین ای مادر به حضرت سقا جانشین حضرت زهرا ام الشهدای عاشورا ..... آرام جان زینب و حسن فاطمه ی قوم بنی کِلاب مرحبا بانوی مردآفرین ای سنگ صبور ابوتراب ..... سیدتنا یا ام البنین(س) ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅بنددوم جون عباس این گرهِ بسته مو واکن عقده های قلبم و وا کن کرببلامو تو امضا کن .... جونه زینب و جون مجتبی جونه ابوالفضل و جونه حسین قسمت میدمت ای مادره فضل من و ببر تا بین الحرمین سیدتنا یا ام البنین(س) ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بند سوم مصیبت چشم تارم سو نداره این دم آخر میخونم با یه دل مضطر یاد یاس خونه ی حیدر ..... یادمه میخوند با دوچشم تر مجتبی روضه ی کوچه و در یادحیدر با ناله میگفت یاسش رو توخونه زدن تبر واویلا واویلا واویلتا ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 💠💠💠9⃣5⃣3⃣💠💠💠 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹ آذر ۱۴۰۳
♻️♻️♻️♻️ ✅بنداول ام بنین(س) دله من از یاسه _به مادر حساسه مادر عامی ها _مادر عباسه *** بانوی عقیله ای و مرد آفرین عابده ی رشیده و سنگین و متین جان عباسی های هر دوجهان فدای نام تو یا ام البنین(س) یا ام البنین مدد یا ام البنین (س) ♻️➖➖➖➖➖♻️ ✅بنددوم مخصوص مجمع یاس کبود دشمن سرسخت آل سعودی ام عالم بدونن من یاس کبودی ام فخرم اینه سینه زن و غلام این درم حیدری ام حیدری ام غلام قنبرم تو مجمع یاس کبود عمریه که من فدایی ام فداییِ زهرا مادرم زهرا زهرا مادرم زهرا مادرم ♻️➖➖➖➖➖♻️ ✅بندسوم جون همه عالم فدای اون فضلت فدای چشماو دست اباالفضلت گرچه رو سیاهم و گر ناقابلم عمری بر سرای تو همچون سائلم مادر اباالفضل  میدانی که من عاشق عاشقه  ابوفاضلم یا ام البنین مدد یا ام البنین (س) 💠💠5⃣9⃣7⃣💠💠 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹ آذر ۱۴۰۳
کانال سبکهای فاطمیه_مرادزاده: 🍁🍁336🍁🍁 ✅بنداول فارسی منم کنیز خونه ی امیرمومنین غریب عالمین خادمه اَم به مجتبی به زینب و به حضرت امام حسین (ع) 🌷 ارزوم این بوده دنیا مثل فضه و قنبرباشم مثل هنده و مثل اسما کنیز مولا حیدرباشم 🌷 خداروشکر که شد حاجت من روا جوونی دادم تو راه مرتضی 🌷 فاطمه جان فاطمه جان ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅بنددوم أم البنين الْاَربعه آني و نِلِت أكبر شرف بالعالمَيْن خدّامه سجّلني علي ابّيت النبي لَجلِ الحسن لَجلِ الحسين 🌷 اُمنيتي اِبْهل دِنِيَّه الغبره اَصبح ريت خادمه للعتره اولادي كلهه فدوه الزينب بس كافي ترضى عنّي الزهره 🌷 شبه الگمر. لَوَن. عندی بعد الوف لَفدیهم الحسین اتمنی بالطفوف 🌷 فاطمه جان فاطمه جان ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅بندسوم فارسی ای لحظه های آخرم به یادبچه هام میگم تو شوروشین خداروشکر که پسرام شدن فداییه رقیه وحسین(ع) 🌷 می خونم لحظه های آخر روضه ی دختر پیغمبر که حیدر آخرش دق کرد از غصه ی بین دیوار و در 🌷 از داغ و ماتمش به لب رسید جونم روضه ی پهلوی شکسته می خونم 🌷 فاطمه جان فاطمه جان 🍁🍁🍁🍁3⃣3⃣6⃣🍁🍁🍁🍁 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹ آذر ۱۴۰۳
🎼 🍁🍁337🍁🍁 ✅بنداول من ام بنین هستم اسطوره ی احساسم(3) لبریز غم و دردم من مادر عباسم 🌷 قلب زارمن از غصه حزینه می نالم یاد بانوی مدینه 🌷 واویلا واویلا آه و واویلا ➖➖➖➖➖➖ ✅بنددوم عباس رشید من ای داروندار من ای چشم امیدمن ای صبر وقرار من 🌷 برگو چه کرده ای تو در علقمه که آمد سوی تو بی بی فاطمه(س) واویلا واویلا آه و واویلا ➖➖➖➖➖➖➖ ✅بندسوم من خادمۀ زینب درخانۀ مولایم من فاطمه ام امّا خاک ره زهرایم 🌷 کُلفتِ بهترین بیت زمینم مامِ عبّاسم و اُمّ الْبَنینم واویلا... ➖➖➖➖➖➖ ✅بندچهارم همواره به طفلانم آیات وفا گفتم همراهِ دلِ زینب تا کرببلا رفتم 🌷 خواندم با طفلانم آیات لَبّیْک هر نفس بانگِ لٌایَوْمٌ کَیَوْمَک واویلا... 🍁🍁3⃣3⃣7⃣🍁🍁 ➖➖➖➖➖➖➖ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹ آذر ۱۴۰۳
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ : دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عالَم ، پریشان از (غمــی آتشیـن است۳) گریان از این ماتم،( زمان و زمین است۳) دوباره خیمــه ای بر ماتمی برپاست بزن برسَر از  این داغی (که جانفرساست۲) نوای سیــنهٔ حــزین بمیرم خدایا ز ماتم ام البنیـــن بمیرم خدایا (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از بعد عاشــورا (لبش نوحه گر بود۳) از داغ گلهایش، (همش خون جگر بود۳) فلـک ! با مادر سقّـــا چهـــا  کــردی سر و دستان سقّا را (جــدا کردی ۲) مرثیه خــوان زینــب و شَـــهِ عالمینـــه (توی تموم روضــه هاش به یاد حسینه)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وقتی بشیر آمد  (چه شوری بپا شد ۳) ام البنین! برخیـــز (زمــان عـزا شد ۳) خبــــردارِ غـــمِ  داغِ  پســر آمــد ببین زینـب بدونِ همسفـــر آمــد غریب ، مادر(۲) بیــا و مـــادری نما ، برای حسیـــنش (که قامتـش خمیده در عزای حسینش۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می خونه یک مادر ( کجایی اباالفضل۳) در احتضــارم تــا (بیــــایی اباالفضل ۳) از بس من برایت نوحه ســر دادم داغت نمیــره یک لحظـــه از یادم (اباالفضلم۲) بیا به جـان  مــادرت ، ببیــن بیقــرارم سری به غربتم بزن که چشم انتظارم(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عباس ! ، نبــودم (کــربلاتـو ندیدم۳) اشــک تو و شــرمِ( فُـــراتـو ندیدم ۳) گفتن که دستاتو به ناغافل قلـــم کردن قدّ حسیـــن  رو در کنار تو خــَـم کردن ابو فاضل(۲) فاطمـه جای من رسیـــد به دلداریِ تو گریه می کـــرد برای اون وفــاداری تو(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ أدرک أَخـــای تو (به اذن گل یاس۳) آورد حسینــت رو (کنار تو عباس۳) برادر گفتــی و زهرا دلش خون شد حسینــت در کنار تو پریشــــون شد ابوفاضل(۲) میگفت بلند شو از زمین ، علمدارم عباس! نذار که تنها بمــونم ، کس و کارم ، عباس!(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دامن کـشان برگرد (که آروم بگیـــرم۳) تا جون بِدَم راحت( کنـــارت بمیــرم۳) اگر چه اُمّ البنینم  ، بی بَنینم من عــزادار حسیــنِ بی قرینـــم من غریبم من(۲) فدای غربت حسین ، که مادر نداره تنِ عزیز فاطمــه ، چرا ســر نداره؟(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یارب عطایم کن (توصبــرجمیـــلی۳) وقتی ببینم آن (رخ و جسم نیــلی۳) بگـــویم ای مادرِ قــامت کمان من! شــده نام حسینت آرام جــان من حسین جانم(۲) تمــــام زنــدگــانی ام  برای حسینه عمر من و جوانی ام برای حسینه(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سروده ای مشترک از : 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹ آذر ۱۴۰۳
۱۹ آذر ۱۴۰۳
2_5226451664193457244.mp3
950.1K
‍ ‍ ‍ . مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ فلک امشب به حالم ناله سر کن به قلب پر ملالم ناله سرکن فلک پرسیده ای از آسمانها کجا رفته هلالم ناله سرکن خدایا خانمانم رفته بر باد که تنها آشیانم رفته بر باد مراموی سفید زینبم گفت تمام دودمان رفته بر باد مه ابرو کمانم انیس گریه هایم راگرفتند توان دست وپایم راگرفتند کمانی ترشدم از زینب افسوس عصایم راسر پیری گرفتند آاایی چه کس گیسوی خون افشانده بر مشک هزاران تیر رابنشانده بر مشک ببین زینب چه آوردی برایم هنوزم رد خونش مانده بر مشک شبی کابوس صد سر نیزه دیدم شبی مهتاب را بر نیزه دیدم به خود گفتم که بی عباس گشتم که بر حلقوم اصغر نیزه دیدم آاایی بجوش ای خون که شد تعبیر خوابم بخون افتاده ماه وآفتابم تو وشرم از لبان اصغر عباس من وشرم از دو چشمان ربابم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹ آذر ۱۴۰۳
{بسم رب الشهداء والصدیقین} «هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا» 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قصــــهٔ داغِ  یک  شقــــایق را مــادر یک شهیــد می فهمــــد انتـــــظار و تـبِ  دقــــایــق را اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد دیــده بودم که مــادری ، روزی لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد ردّ ِ پــاهـــای  آسمـــانـــی  را بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید دیده بودم چگــونه با حســرت بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد بعد از آن کار او فقـــط این بود بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد چشم او چشــمه سار جاری بود از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را روی سنگی بغل بغل می ریخت نذر تسبیــح می زد او هر بار نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد گوهر چشــم خویش را انگار دانه دانه به رشتــه می آورد سالهــا رفتـــه از همــان ایــام حال،مادر در آن حوالی نیست گرچه مــادر ، نمــی رود امــا روی سنگ مزار، خالی نیست آسـمان ، سایه بر سرش دارد بـاد ، عطــر گـلاب می ریــزد جــای چشمــان خستهٔ مادر ابر ، بــاران نــاب می ریــزد بی خبــر نیستــم از آن مادر گاه سر می زنم به چشمانش اشک هـایــی گِــرِه زده  دارد روی گلبــرگ هـای دامــانــش بغض و فریادهــای تلــخش را پیش ما جای گریه ، می خندد راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را بر دلش خاشـــعانه می بنـدد بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده بر تَــرَک های روی لبهـــایش آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست قامتش گرچه خَم شده ، اما زیر پایش همه صنوبرهاست گفتمـــش توی آخــرین دیدار در نمــازت کمی ، دعـایـم کن با دل عاشق و شکســتهٔ خود آرزوی خــوشـــی برایــم کـن مادرم ! آرزوی من این است تا خدا خواهد و شهید شوم لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم از شهیــدت بخــواه در دنیــا "کیمیـــا"ی سعـــادت مـــا را در بهشــت خــدا کند امضــا پــای برگ شفـــاعت مـــا را 𖠇 ࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍ رقیه سعیدی(کیمیا) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹ آذر ۱۴۰۳