eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
978 ویدیو
43 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام خیزید و ببینید تجلای خدا را در بیت ولا مشعل انوار هدا را آن عبد خدا وجهۀ معبودنما را رخسار علی ابن جواد ابن رضا را در نیمـه ذیحجـه نـدا داد منـادی تبریک که آمد به جهان حضرت هادی پیچیده در امواج فضا بوی محمد گویند خلایق سخن از خوی محمد بینید عیان طلعت دلجوی محمد در آینۀ روی علی روی محمد الحق که جواد ابن رضا را پسر آمد بـر ابـن رضا، ابن رضای دگر آمد دل خانه و چشم همه فرش قدم او لبریز شده ظرف وجود از کرم او آورده حرم سجده به خاک حرم او صد حاتم طایی است گدای درم او از پارۀ دل در قدمش گل بفشانید عیدی ز رضا و ز جوادش بستانید ای طلعت زیبای تو خورشید هدایت ای گوهر رخشندۀ نه بحر ولایت ذات ازلی را ازل دست عنایت فضل و کرم و جود تو را نیست نهایت بـودنـد امامان همـه هادی ره نـور بین همه نام تو به هادی شده مشهور هنگام سخن بوسۀ عیسی به لب تو با یاد خدا سال و مه و روز و شب تو دل‌های محبان خدا در طلب تو نام تو علی آمد و هادی لقب تو چارم علی از آل رسول دو سرایی قرآن روی دست جواد ابن رضایی ای روح دعا از نفس گرم تو زنده بر اشک دعای تو اجابت زده خنده تو عبد خداوندی و خلقی به تو بنده صورت به روی پات نهد شیر درنده جنت گل روییـده‌ای از فیض نـگاهت رضوان چو یکی سائل بنشسته به راهت ما نور ولایت ز کلام تو گرفتیم ما وحی خدا را ز پیام تو گرفتیم ما کوثر توحید ز جام تو گرفتیم ما خط خود از مشی و مرام تو گرفتیم تا صبح جزا رو به روی خاک تو داریم ما جامعه را از نفس پـاک تـو داریم تو گوهر نه بحری و دریای دو گوهر سرتا به قدم حیدر و زهرا و پیمبر بوسیده جوادت چو کتاب الله اکبر هم یوسف زهرایی و هم بضعۀ حیدر هم طاهری و هم نسب از طاهره داری هم در دل هر دلشده یک سامره داری عیسی دمی و فیض دمت باد مبارک در دیدۀ هستی قدمت باد مبارک هر لحظه به خلقت کرمت باد مبارک تجدید بنای حرمت باد مبارک کردم چـو بـه دیـدار رواق حرمت سیر دیدم که در این خانه عدو شد سبب خیر زیبد که به پای تو سر خویش ببازیم بر صحن تو و قبر و رواق تو بنازیم در نار حسد خصم حسودت بگدازیم این کعبۀ دل را همه چون کعبه بسازیم تا کور شود دشمن و تا دوست شود شاد گردیـد دوبـاره حـرم پـاک تـو آبـاد ای سامره‌ات کرب و بلای دگر ما بر خاک درت تا ابدالدهر سر ما وصف تو دعای شب و ذکر سحر ما مهر تـو بـه بـازار قیامت ثـمر ما عالم بـه ولای تو ننازد به چه نازد؟ «میثم» به ثنای تو نناد به چه نازد؟ 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام عشق در جانم شرار انداخته شوق ، ذوقم را به كار انداخته مى زنم پر در هواى اهل بيت مى سرايم در ثناى اهل بيت طبع من امشب گل افشانى كند از دلم رفع پريشانى كند نه فقط من ، عالمى در شادى است گاه ميلاد "امام هادى" است نُه فلك در نور سامرا گم است جلوه ی ابن الرضاى دوم است مشرق چشمش طلوع آفتاب سينه ی او دفتر امّ الكتاب دامن شرم و حيا گهواره اش بوسه گيرد حُسن از رخساره اش بس كه دارد حُسن روى او نمك بسته بر بازوش حرز جان، ملك آستين افشانده بر هستى جواد ذكر لب پيوسته دارد «ان يكاد» كيست او ؟ كاينسان زمين مشتاق اوست هفت دريا تشنه انفاق اوست اين پسر خضر تمام انبياست امتداد خط سرخ كربلاست اين پسر گمگشتگان را هادى است اين پسر آئينه ی آزادى است اين پسر شور و شعور حيدرى است بر سرش زيبنده تاج سرورى است مكتب او رهگشاى جامعه است معنى و روح "دعاى جامعه" است شیر ، صید یک نگاه ساده اش "طرفة العيني" شود دلداده اش خاک راهش توتیای چشم حور قطره قطره اشک او " شُرباً طهور " همچنان که نقش نام او علی است سیرت و صورت ، مرام او علی است غرق شادی در شب میلاد او عهد الفت بسته دل با یاد او 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قصیده تا تیغِ زلفت ای پدر خاک! خورد تاب ما سرگذاشتیم بر این تیره ی تراب انگار خلق محرم راز تو نیستند وقتی که هست کعبه چنین بر تنش حجاب “خاتم” صدا زدند نبی را, به شانه اش گشتی سوار, مثلِ نگینی که بر رکاب پیچیده داستان دخیلی که بسته است دورِ ضریحِ دستِ ترک خورده ات طناب عالم تمام خندق اگر بود, لب به لب با دستِ ذوالفقارِ تو پُر میشد از ثواب بالا بگیر دست که آیند سوی تو بی برکه ی غدیر جهان چیست جز سراب بر گوششان روایتِ لولا علی بس است آنها که رفته اند پی قولِ ناصواب بیم است پای خطبه ات از مست بودنم همّام برنخواست, اگر خورد از این شراب نهج البلاغه ی تو و قرآنِ مصطفی هر دو گرفته اند ز یک چشمه انشعاب نان جوین هرآینه خوردی, ندیده است گندم میان خانه ی تو سنگِ آسیاب انداخت پرده دستِ عقیل از عدالتت کور است هرکه درک ندارد از این عتاب قرآن به دست, بینِ صلاتینِ ظهر و عصر افتاد چشم من به همین آیه از کتاب: “نمرود اگر خداست, خلیل خدا! بگو کاری کند ز غرب برون آید آفتاب…” لبخندِ با کنایه نشاندم به روی لب ناگاه در خیال خودم کردمش خطاب: فرمانِ ردّ شمسِ علی را چه میکنی؟! خورشید برده است از آقای ما حساب اندیشه در دو ذات حرام است, ذات حق با ذاتِ در خدا شده ممسوسِ آن جناب خواندیم مَن یمُت یَرَنی…نصف جان شدیم شب های بی قرار, سپردیم دل به خواب شکر خدا به ساحتِ مولای عالمین جُرمی به غیر شعر نکردیم ارتکاب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در من بدم دوباره برقصان شرار را خونین‌دلان به سلطنتش بی‌شمار شد این سلطه در مکاشفه تاج انار شد راضی نشد به عرش و به دل‌ها سوار شد این‌گونه شد که حضرت پروردگار شد سجده کنید حضرت پروردگار را تا ظلم شعله گشت نهان بین ضعف خس افتاد ذَنبِ جذبه تو گردن قفس با این‌همه ز مدح تو کو راهه پیش و پس مداح ِ مست، یک تنه یک لشگر است و بس بی‌خود نیافت بلبل نام هزار را آن که به خرج خویش مرا دار می زند تکیه به نخل میثم تمّار می زند تنها نه این که جار تو عمّار می‌زند از بس که مستجار تو را جار می‌زند خواندیم مَستِ جار همین مُستجار را از من دلیل عشق نپرسید کز سرم شمشیر می‌تراود و نشتر ز پیکرم پیر این چنین خوش است که من هست در برم فرمود: من دو سال ز ایزد جوان‌ترم از صید او مپرس زمان شکار را با خود شدی میان نمازت چو روبرو بر خویش سجده کردی و با خویش گفت‌وگو تاج تو انّماست، نگین تو تنفقوا چل حلقه نیز اگر به رکوعش دهد عدو نازل نمی‌شود ملکی این نثار را دل تاب ندارد که بر هم زنی قرار با من چنان مباش که با خلق روزگار اصلاً که گفته بود در آری ز من دمار صدپاره شد دلم ز حسادت چنان انار دادی چو بر گدای مدینه انار را وقتی که خضر می‌چکد از آن دهان تر هر کس که بیش از تو برد بوسه سبزتر زلفت سماع داد به چشم و دل و جگر مطرب اگر دچار تو گردد سر گذر قرآن به کف به زلف تو بندد سه تار را از عشق چاره نیست وصال تو نوبتی‌ست مُردن برای عشق ِتو حکم حکومتی ست آتش در آب می‌نگرم این چه حکمتی‌ست رخسار آتشین تو از بس که غیرتی ست آیینه آب می‌کند آیینه‌دار را یا رب کجاست حیدر کرار من کجاست ویران شدم به عشق ِتو، معمار من کجاست با من ندارباش بگو دار من کجاست آن نخل آرزوی ثمردار من کجاست در کربلا بکار برایم تو دار را احمد تو را ز خلق الی ربنا شمرد وقتی نبی شمرد یقیناً خدا شمرد خود را علی شمرد و گهی مرتضی شمرد جبریل یک شبه به چهل جا تورا شمرد ای نازم این فرشته حیدرشمار را زلفت سیاه گشت و شد ختم روزگار خرما ز لب بگیر و غبار از جبین یار تا صبح، سینه چاک زند مست و بی‌قرار خورشید را بگو که شود زرد و داغدار پس فاتحه بخوان و بدم روزگار را یک دست آفتاب و دو جین ماه می‌خرم یک خرقه از حراجی الله می‌خرم صدها قدم غبار از این راه می‌خرم از روی عمد خرقه کوتاه می‌خرم با پلک جای خرقه بروبم غبار را یک دست آفتاب و هزاران دو جین بهار یک دست ماه و بهاران هزار بار یک دست خرقه انجم پولک بر آن مزار یک دست جام باده و یک دست زلف یار وقت است تر کنم به سبو زلف یار را بی پرده گوشه‌ای بدنم را به خون بکش کم‌کم مرا به شعله عشقی فزون بکش تیغی به رویم از غم بی‌چند و چون بکش بنشین و دفعتاً جگرم را برون بکش چون ذوالفقار خویش مرقصان شکار را ذکر علی علی به دو عالم شراب بست راه نگاه بر همه بیدار و خواب بست در کربلا علی دگر ره به باب بست بیچاره مادرش چه امیدی به آب بست یا رب مریز تو دل امّیدوار را اصغر، به آب رفت و به تیری شکار شد پس تارهای صوتی او تار تار شد زلفش بنفشه زار بُد و لاله‌زار شد تن پیش شاه ماند و سرش نی‌سوار شد پر کرد نیزه حجم سر شیرخوار را» 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو را گر مهر مولا نیست در دل ز طاعات و عباداتت چه حاصل اگر گیری وضو با آب زمزم اگر سجّاده گردد عرش اعظم اگر گویی اذان بر بام افلاگ گر از تکبیر گردد سینه ات چاک اگر ضرب المثل گردد خضوعت به حمد و قل هو الله و رکوعت اگر در سجده صدها سال مانی خدا را از درون خسته خوانی اگر باشد به توحیدت تعهّد اگر گردی شهید اندر تشّهد مبادا بر نماز خود بنازی ولایت گر نداری بی نمازی گرفتم اینکه مانند تن و جان وجودت شد یکی با کُّل قرآن همه آیات آن را خواندی از بر ز باء اوّلین تا سین آخر اگر مهر شه مردان نداری به قرآن بهره از قرآن نداری محمّد (ص) شهر علم است و علی در ز در در شهر وارد شو برادر هر آنکو ناید از در دزد باشد که در محشر جحیمش مزد باشد مرا غرق تجّلا کن علی جان مرا مست تولّا کن علی حان ز جام معرفت سیراب گردان چو شمع محفل خود آب گردان اَگر آلوده ام دل بر تو بستم و گر خارم کنار گُل نشستم نمک پروردۀ خوان تو هستم نمک خوردم نمکدان را شکستم اگر خار و پستم، تو عزیزی مبادا آبرویم را بریزی اردتمند زهرای بتولم قبولم کن قبولم کن قبولم کیم من «میثم» بی دست و پایی گنه کاری تهی دستی گدایی بگو دشمن کشد بر اوج دارم امیرالمؤمنین را دوست دارم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام صاحب اسرار «سُبْحان الَّذی اسری» علی است مقصد سیر رسول از مسجد الاقصی علی است طاق جفت ابروانش قاب قوسین رسول آیت حق در مقام قرب «اَو اَدْنی» علی است شاهد ما بر علوّش آیه های بَیّنه بین آیات الهی آیت کبری علی است «قُلْ هُوَ ا... احد» تفسیری از اخلاص اوست در کمال بندگی یکتای بی همتا علی است حافظ جان علی «فَالله خَیْرٌ حافظا» حافظ قرآن به «اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنا» علی است آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است ای مسلمانان به قرآن «عُروهُ الوُثقی» علی است شرح آن را از «اَلَمْ نَشْرَح لَکَ صَدْرَک» بپرس آنکه شرح صدر می‌افزود بر طاها علی است سیرْ در «ما فی السَّموات وَ ما فیِ الارض» کُن چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی است با حدیث طِیر، تا اوج خدا پرواز کن آنکه با این بال ما را می‌برد بالا علی است «اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلوُد» در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علی است از «اَلَمْ اَعْهَد اِلَیْکم یا بنی آدم» بپرس تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علی است آسمان «رَبَّنا اَنْزِل عَلَیْنا مائده» سفره دار «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین» مولا علی است نور علمش «عَلَم الانسان ما لَم یَعلم» است «عَلم القرآن» علی و علم الاسما علی است در طریقت، رایت«اِنّا هَدَیْناه السَّبیل» رهنمای «اَلَّذینَ جاهدوا فینا» علی است اختر تابنده ی «انا علینا للهدی» ماه ظلمت سوز «وَالَلیل اِذا یَغشی» علی است نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او باء «بِسْمِ اللَّـهِ مَجْرَ‌یهَا وَمُرْ‌سَیهَا» علی است سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد رازدار «سَبح اسم رَبک الاعلی» علی است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام حق وصف علی را به پیمبر گوید جبریل به انبیا مکرر گوید . دانید کدام خودستایی حُسن است ؟ آنجا که رسول مدح حیدر گوید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هنگام سرور مسلمين است امشب در جبهه حق فتح مبين است امشب تبريک به ساحت شريف زهرا چون عید امير مومنين است امشب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام پیوسته تا نفس از سینه می آید غلام حیدرم من که از روز تولد هم به نام حیدرم ذره پرور بوده مولا و قبولم کرده است تا ابد مدیون الطاف مدام حیدرم عاشقم زآن روز که دل شد هوایی علی روی پیشانی من حک شد فدایی علی روز اول هرکسی را بهر کاری ساختن کار من هم از ولادت شد گدایی علی گفته پیغمبر به وصفش حب او جنت بود شیعه او در دو عالم صاحب عزت بود حرف خلقت شد جواب از عالم بالا رسید آفرینش را امیرالمومنین علت بود هرچه هست و نیست در عالم ثناگوی علیست قاب قوسین خدا طاق دوابروی علیست درتمام جنگ ها تنها نه اینکه مصطفی تکیه جبرئیل هم بر زور بازوی علیست تا قدم در بین لشگر زد جگرداری نماند ذوالفقارش دور سرها گشت سرداری نماند رفت و آمد کرد در میدان کلمحٍ بالبصر یک نفر هم بی نصیب از ضربه ی کاری نماند عبدودها پای پیکار علی لرزیده اند از صدای هوهوی شمشیر او ترسیده اند ذوالفقارمرتضی معیار حق و باطل است زآن سبب این ضربه را ضرب المثل نامیده اند صد سلیمان نبی ریزه خور خوان علی حضرت داوود هم قاری قرآن علی ما که جای خود تمام انبیا و اولیا ازمریدان غدیر و از محبان علی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شکر خدا دعای سحرها گرفته است دست مرا کرامت آقا گرفته است شکر خدا که چشم همیشه حسینی ام اشکی برای روز مبادا گرفته است بال فرشته است برای تبرکی اطراف چشم های ترم را گرفته است این جا حسینیه است ملائک نشسته اند جبریل هم برای خودش جا گرفته است این دستمال گریه ی ماه محرمم امروز بوی چادر زهرا گرفته است حالا نفس نفس زدنِ سینه های ما عیسی شده است و طبع مسیحا گرفته است دیروز بین خون خودش ریشه کرده بود حالا درخت سیب شده ، پا گرفته است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در حسینیه تو برگ براتم دادند وسط سینه زنی بود نجاتم دادند مرده ای بیش نبودم که به دستور شما  تا مسیحا بشوم آب فراتم دادند تا که احرام ببندم به منای تو حسین (ع) رخت مشکی تو اندر عرفاتم دادند رو گرفتی که نبینی عرق سائل را  با دو دست کرمت جلوه به ذاتم دادند با همین قطره اشکی که ندارم آقا  سیئه دادم و سیل حسناتم دادند نام تو زینت دنیاست اباعبدالله  نمک زندگی ماست اباعبدالله 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای اهل آسمان و زمین غم شروع شد ماه عزای عالم و آدم شروع شد حور و ملک، پری و بشر زار می‌زنند هنگامه‌ی مصیبت اعظم شروع شد باز این چه نوحه‌ای‌ست که بر سینه می‌زنم باز این چه مرثیه‌ست که اشکم شروع شد روضه،‌خروش،‌زمزمه،‌واحد،‌زمینه،‌شور جانم‌حسین،‌سینه زنی،‌دم شروع شد نوحوا‌علی‌الحسین، امام زمان گریست ابکی‌علی‌الحسینِ‌فاطمه نم‌نم شروع شد از عرش بوی پیرهن خونی حسین آورده‌ جبرییل، محرم شروع شد ده روز بعد خواهرش از حال می‌رود ده روز بعد شمر به گودال می‌رود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عطری که از حوالی پرچم، وزیده است مارا به سمتِ مجلسِ آقا کشیده است   از صحن ابن حسینیه تا صحن کربلا صد کوچه وا کنید، محرّم رسیده است دست ازل، دو چشم مرا، وقف گریه کرد اصلاً مرا برای همین آفریده است   آقا! ببین برای عزای تو، مادرم پیراهن سیاه، برایم خریده است   نورش نمی‌دهند و بهشتش نمی‌برند چشمی که روضه‌های شما را ندیده است   هر چند صد پیاله تو را گریه کرده‌اند اما هزار قطره‌ی اشکِ نچیده است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شکر خدا که شد حرمم خيمه ي غمت ماندم براي سينه زدن در محرمت رفتند عده اي و فداي رهت شدند ماندن عده اي که بمانند همدمت  ما بي خبر ز درک حضور محرميم  گويا هنوز هم دل ما نيست محرمت من روضه را به روضه ي رضوان نمي دهم  باشد جواز هر نفسم نوحه و دمت  عشقت مرا براي حسينيه آفريد  اين سينه ام پر است ز آواي ماتمت  جائي به غير گوشه ي هيئت نمي روم  شايد که جان خسته شود خير مقدمت  هيچ آشيانه امن تر از خيمه ي تو نيست  دفع بلا کنند مصيبات اعظمت  روزي که اشک روضه نيايد ز ديده ام  مردن به از وبال شدن بر مُحرمت  مادر به اشک روضه ي تو داد عادتم  شکر خدا که گريه ما هست مَرحمت دل در هواي کرب و بلاي تو پر کشد  تا سر در حرم بزند باز پرچمت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دامنم از اشک غم پهلو به زمزم مي زند ساحل درياي ما را موج بر هم  مي زند شد پديدار از افق ماه عزاي اهلبيت ماه غم باري که بر دل زنگ ماتم مي زند اشکها جاري جگرها پر ز خون دلها کباب هر که را بينم به سر زين ماتم و غم مي زند صحبت از جانبازي و ايثار و عشق و عزت است عارف و عامي دم از ماه محرم مي زند رخت نيلي کرده بر تن در عزايت يا حسين آنکه از آئين و دين و مکتبت دم مي زند جان پيغمبر غمين و قلب زهرا شعله ور در جنان ز اين ماجرا بر سينه آدم مي زند اشک يارانت به زخم پيکر صد پاره ات اي شهيد کربلا پيوسته مرهم مي زند چون حقيقت با قيامت گشت ظاهر اين چنين  خط بطلان بر سياق پوچ و مبهم مي زند سرفراز آمد حسين و رو سياه آمد يزيد تا فروغ مهر سر از بام عالم مي زند چشم گريان «براتي» در عزايت روز و شب غوطه در دريائي از اشک دمادم مي زند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نام ما را ننویسید، بخوانید فقط سر این سفره گدا را بنشانید فقط   آمدم در بزنم، در نزنم می‌میرم من اگر در زدم این بار نرانید فقط   میهمان منتظر دیدن صاحب خانه ست چند لحظه بغل سفره بمانید فقط   کم کنید از سر من شرّ خودم را، یعنی فقط از دست گناهم برهانید... فقط   حُرّم و چکمه سر شانه‌ام انداخته‌ام مادرم را به عزایم ننشانید فقط   صبح محشر به جهنم ببریدم امّا پیش انظار، گنهکار نخوانید فقط   پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم گوشه‌ای دامن ما را بتکانید فقط   حقمان است ولی جان اباعبدالله محضر فاطمه ما را نکشانید فقط   سمت آتش ببری یا نبری خود دانی من دلم سوخته، گفتم که بدانید فقط   گر بنا نیست ببخشید، نبخشید امّا دست ما را به مُحرّم برسانید فقط 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بـه فــرات و لـب عطشـان اباعبدالله بـه شهــادت بـه شهیــدان اباعبدالله پیش از آنی که خدا روح دمد در بدنم دست مـن بـود بــه دامـان اباعبدالله دوست دارم همه اعضام شود مهر نماز خــاک گــردم بـه بیـابـان اباعبدالله سـر من خاک قدم‌های حسین‌بن‌علی جـان مـن بـاد بـه قــربـان اباعبدالله جگرم تشنـۀ آب است ولی می‌گـویم بـه فـدای لـب عطشــان ابـاعبـدالله نور مصباح هـدی گشته چـراغ راهم بنـویسید کـه مـن کشتـۀ ثــاراللهم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تن که بیمار طبیبان شد دچارش بهتر است دل که نذر کربلا شد بی قرارش بهتر است  بردن چیزی به دربار کریمان خوب نیست سائل آقا شدن اصلا ندارش بهتر است  ما چرا ؟ بیچاره ، آن ها که حسینی نیستند هر که شد وقف محرم روزگارش بهتر است  فاطمه با گریه اش ما را اسیر خود نمود آری آری گریه اصلا گریه دارش بهتر است  نوکری آسوده می میرد که بیند بعد او در غلامی از خودش ایل و تبارش بهتر است  سن پیری بیشتر از هر چه باید گریه کرد میوه ی فصل زمستان آبدارش بهتر است روز روشن بود آقا کشته شد پس بعد از این گریه ی ماه محرّم آشکارش بهتر است دارد از خیمه می آید خواهرش ؛ شمر لعین  صبر کن گر خواهرش باشد کنارش بهتر است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آقا غريب هستي و اصلا عجيب نيست از غربت علي دل تو بي نصيب نيست بس نامه ها شبانه نوشتي من الغريب اي آخرين حسين ...خبر از حبيب نيست! هل من معين غربت تو مي رسد به گوش مردي براي پاسخ (هَل مِن مُجيب) نيست اين روزها که فتنه فراگير گشته است دیگر کسی به فکر دوا و طبيب نيست آهسته تر به گوش تو مي گويم اي عزيز در انتظار روي تو يک بي شکيب نيست دکان زدند پاي شما خود پرستها آقا نيا دعاي فرجها نجيب نيست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پیراهن سیاه تو دارم به تن، حسین روحی دمیده در تنم این پیرهن، حسین با اشک و روضه شیر به من داده مادرم تربت گذاشته پدرم در دهن، حسین قلبی شکسته، دیده تر، سینه ای کبود دارم نشان عشق تو را در بدن، حسین از ماتم تو عاقبتم جان سپردن است پس حک کنید بر لحدم عشق من، حسین وقتی کنار جسم کفن پوشم آمدید گریه کنید و ندبه که ای بی کفن، حسین خورده گره به نام شما انتظار ما عجل علی ظهورک یابن الحسن، حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در كوچه ها نسیم بهشت محرّم است  این شهر بی مجالس روضه جهنّم است  پیراهن سیاه عزاداری شما  زیباترین تجلّی عشق مجسّم است  شكر خدا كه هیئتمان باز دایر است  شكر خدا كه بر سر این كوچه پرچم است  بیرون ندیده اید زنی ایستاده است؟  بالش شكسته است، قدَش هم كمی خم است  لبخند تلخ فاطمه بر تك تك شما  یعنی خوش آمدید و همان خیر مقدم است  من كه ندیدمش دم در، خب شما چطور؟  صد حیف سوی چشم گنهكار ما كم است  پرواز می كنیم از این پیله های تنگ  فصل بلوغ شیعه یقیناً محرّم است  در مجلس عزای امام قتیل اشك  روضه به شور و واحد و نوحه مقدّم است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حـتی خـدا مـیان حسـینیه ی غمـش  سوگند خورده است به ماه محرمش  شبهای قدر محترم و با فضیلت اند  امّـا نمی رسند به شبهای ماتمش  امروز نه، غروب همان سال شصت و یك  مـا را گـره زدنـد به نخـهای پـرچمش  این دستمال گـریه پر از نـور می شود  وقتی به دست روضـه ی خورشید می دمش  چشمی كه از برای تو گریان نمی شود  باید حـواله داد به دست جـهنمش  جانم فدای ِ محتشم و خانواده ات  با این: چه نوحه و چه عزا و چه ماتمش 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام در سلام نماز مغرب بود مسجد از ازدحام خالی شد واژه های کلام مردم شهر از علیک السلام، خالی شد بین پس کوچه های نامردی کوفه تنها گذاشت مردش را با کمی سنگ از سرش وا کرد روزه داریِ کوچه گردش را هیچکس بار آن مسافر را از سر شانه اش پیاده نکرد وای بر حال منبر کوفه که از آن مرد استفاده نکرد کلماتِ که "این چه کاری بود؟" دائماً راهی صدایش بود التماسی شبیه "کوفه میا" سر سجاده ی دعایش بود هیچکس پا به پای او غیر از سایه از پشت سر نمی آمد روشنائی خانه ها رفتند سایه اش هم دگر نمی آمد خواست تا نامه ای اجیر کند به سوی کاروان نشد که نشد شرحی از حال ماوقع بدهد به امام زمان نشد که نشد عاقبت مرد بی کس کوفه سر دارالاماره جایش بود سر دارالاماره ی کوفه آن مکانی که از خدایش بود گریه می کرد و زیر لب می گفت با لبی تشنه با دلی گریان «السّلام علیک یا مظلوم» «السّلام علیک یا عطشان» لب و دندان چه قیمتی دارد؟ لب قاریِ من سلامت باد هم سرش هم تنش خدا را شکر سر راه بنفشه ها افتاد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام باور نمی کردم گذرها را ببندند من را که می بینند درها را ببندند خورشید بودم زیر نور ماه رفتم جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم این چند شب یک خواب راحت هم نکردم من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت این کوچه های تنگ آخر گیرم انداخت امروز جان دادم اگر جانت سلامت دندان من افتاد دندانت سلامت حالا که می آیی کفن بردار حتما ای یوسف من پیرهن بردار حتما حالا که می آیی ستاره کم بیاور با دخترانت گوشواره کم بیاور حیرانم اما هیچ کس حیران من نیست باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست اینجا برای خیزران لب را نیاری آقا خدا ناکرده زینب را نیاری اصلا ببین گل ها توان خار دارند ؟ پرده نشینان طاقت بازار دارند ؟ من راضی ام انگشتر من را بگیرند وقت کنیزی دختر من را بگیرند اینجا برای نعل پا دارند آنقدر کنج تنور خانه جا دارند آنقدر مهر و وفا که نه جفا دارند ، اما اینجا کفن نه بوریا دارند اما باید مسیر تو چرا اینجا بیفتد حیف از سر تو نیست زیر پا بیفتد 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عالـــم همه از طُفیــل «احمد» باشد خلقت همه اوست ، او ز سرمد باشد دیگر چــه کلام و سخنی می مانـــد وقتی که «علی» عبدِ «محمد» باشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7