.
#سبک_193_محرم
#شور_حماسی
#شب_پنجم_محرم
#شب_ششم_محرم
#امام_حسن #علیه_السلام
گوشواره ی عرشی حسن مولا
ذکر شفا بخشی حسن مولا
میدون اگه بری زیر پاته
از کشته ها فرشی حسن مولا
حسن~~~~~~~~~~
جان حسن مولا ای جانان حسن مولا
جان حسن مولا ای میزان حسن مولا
ماه حسن مولا نورلله حسن مولا
ماه حسن مولا ای دلخواه حسن مولا
تو مولا هستی و من بر تو نوکر
فرزند کوثری از نسل حیدر
وقتی با طاویه** توی میدون هستی
رفتی انگاری تو به مصاف خیبر
حسن آقام...
یا
حسن جانم مولا حسن جانم.....
(طاویه:نام اسب امام حسن علیه السلام)
🌸🌸🌸🌸🌸
2⃣ بند دوم
معشوق ملائک حسن جانم
اسوه برا سالک حسن جانم
باید بشه روح تموم خلق
حلت بفنائک حسن جانم
حسن~~~~~~~~~
شد شجاعت از روح ِ صبر تو معنا
کوری دشمن،عزت از تو داریم ما
تو نه تنها بر کل شیعه مولایی
طبق امر حق ،بر حسین تویی مولا
ای فاتح بر جمل کرار ثانی
پیروزی خورد رقم با رزمت آنی
با غضب اومدی با برق تیغت
شد نقش بر زمین اون زن جانی
حسن آقام...
یا
حسن جانم مولا حسن جانم.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
و سیدحسن شهیدی
.👇
.
#سبک_192_محرم
#شور #حضرت_عبدالله_و_امام_حسن_علیهم_السلام🏴
#شب_پنجم_محرم
بند اول:
فدائیه راهِ امامت
نگاهته باب عنایت
دسته ما رو بگیر آقا جون
خودت توی روزِ قیامت
ای جانم ای جانم، جانانم، عبدالله
ای روح و ریحانم، سلطانم، عبدالله
گوهر عبدالله، دل و دلبر عبدالله
برتر عبدالله، سر و سرور عبدالله
محشر عبدالله، سِرِّ اکبر عبدالله
مدد عبدالله
🌸🌸🌸🌸🌸
بند دوم:
ای پسرِ شاه کریمان
مثلِ پدر اسوه ی احسان
شهیده کربلا شدی تو
تو بغلِ سیدالعطشان
ای عشقم ای شورِ، شیرینم، عبدالله
ذکرِ تو، باعثِ، تسکینم، عبدالله
مولا عبدالله، شهِ والا عبدالله
اعلا عبدالله، گلِ رعنا عبدالله
جانا عبدالله، یل زهرا عبدالله
مدد عبدالله
🌸🌸🌸🌸🌸
بند سوم:
شیرِ جمل سیّد ِ انور
ای تو یلِ ارشده حیدر
امام حسن فداییتَم من
با حُبّ تو میمیرم آخر
ای رؤیام ای دنیام، ای عقبام، مجتبی
دلدار و مولامی، ای آقام، مجتبی
یاحسن دینم، یاحسن ای آئینم
یاحسن اسمت، شده حک روی سینم
ایشالا روزی، حرمت رو می بینم
حسن ای جانم
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علی_مهدوی_نسب(عبدالمحسن)
#محمد_جواد_رودی
👇
.
#سبک_193_محرم
#شور_حماسی
#شب_پنجم_محرم
#شب_ششم_محرم
#امام_حسن #علیه_السلام
گوشواره ی عرشی حسن مولا
ذکر شفا بخشی حسن مولا
میدون اگه بری زیر پاته
از کشته ها فرشی حسن مولا
حسن~~~~~~~~~~
جان حسن مولا ای جانان حسن مولا
جان حسن مولا ای میزان حسن مولا
ماه حسن مولا نورلله حسن مولا
ماه حسن مولا ای دلخواه حسن مولا
تو مولا هستی و من بر تو نوکر
فرزند کوثری از نسل حیدر
وقتی با طاویه** توی میدون هستی
رفتی انگاری تو به مصاف خیبر
حسن آقام...
یا
حسن جانم مولا حسن جانم.....
(طاویه:نام اسب امام حسن علیه السلام)
🌸🌸🌸🌸🌸
2⃣ بند دوم
معشوق ملائک حسن جانم
اسوه برا سالک حسن جانم
باید بشه روح تموم خلق
حلت بفنائک حسن جانم
حسن~~~~~~~~~
شد شجاعت از روح ِ صبر تو معنا
کوری دشمن،عزت از تو داریم ما
تو نه تنها بر کل شیعه مولایی
طبق امر حق ،بر حسین تویی مولا
ای فاتح بر جمل کرار ثانی
پیروزی خورد رقم با رزمت آنی
با غضب اومدی با برق تیغت
شد نقش بر زمین اون زن جانی
حسن آقام...
یا
حسن جانم مولا حسن جانم.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
و سیدحسن شهیدی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#سبک_192_محرم
#شور #حضرت_عبدالله_و_امام_حسن_علیهم_السلام🏴
#شب_پنجم_محرم
بند اول:
فدائیه راهِ امامت
نگاهته باب عنایت
دسته ما رو بگیر آقا جون
خودت توی روزِ قیامت
ای جانم ای جانم، جانانم، عبدالله
ای روح و ریحانم، سلطانم، عبدالله
گوهر عبدالله، دل و دلبر عبدالله
برتر عبدالله، سر و سرور عبدالله
محشر عبدالله، سِرِّ اکبر عبدالله
مدد عبدالله
🌸🌸🌸🌸🌸
بند دوم:
ای پسرِ شاه کریمان
مثلِ پدر اسوه ی احسان
شهیده کربلا شدی تو
تو بغلِ سیدالعطشان
ای عشقم ای شورِ، شیرینم، عبدالله
ذکرِ تو، باعثِ، تسکینم، عبدالله
مولا عبدالله، شهِ والا عبدالله
اعلا عبدالله، گلِ رعنا عبدالله
جانا عبدالله، یل زهرا عبدالله
مدد عبدالله
🌸🌸🌸🌸🌸
بند سوم:
شیرِ جمل سیّد ِ انور
ای تو یلِ ارشده حیدر
امام حسن فداییتَم من
با حُبّ تو میمیرم آخر
ای رؤیام ای دنیام، ای عقبام، مجتبی
دلدار و مولامی، ای آقام، مجتبی
یاحسن دینم، یاحسن ای آئینم
یاحسن اسمت، شده حک روی سینم
ایشالا روزی، حرمت رو می بینم
حسن ای جانم
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علی_مهدوی_نسب(عبدالمحسن)
#محمد_جواد_رودی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مروت بر جهان میداد
به عطر کهنه پیراهن، چنان جان غزل پیچید
که با هر آه شعر تازه دست شاعران میداد
به دامان که بود این دست نیلی لحظه آخر
که اینگونه شمیم یاس و عطر ارغوان میداد
نشانی از تن در خاک و خون پیچیده پیدا نیست
دوباره غم گواه از یک مزار بی نشان میداد
🔸شاعر:
#فاطمه_معصومی
____________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
🏴 اشعار #شب_پنجم_محرم
________
#عبدالله_بن_الحسن
ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
آنچنان دل بُرد از من بانگ "هَل مِن ناصِر" تو
کآستینم را ز دست عمّه ام زینب کشیدم
گرچه طفلی کوچکم امّا قبولم کن عمو جان
بر سر دست تو من قربانی شش ماهه دیدم
کس نداند جز خدا کز غصّۀ مظلومی تو
با چه حالی از کنار خیمه تا مقتل رسیدم
تا بُرون از خیمه گه رفتی دل من با تو آمد
تو به رفتن رو نهادی من ز ماندن دل بُریدم
دست من افتاد از تن گو سرم بر پایت اُفتد
سر چه باشد؟ تیر عشقت را به جان خود خریدم
بانگ "وا اماه" سر دادم چو بازویم شکستند
سوختم تا آه زهرا را دم آخر شنیدم
جای بابایم امام مجتبی خالی است اینجا
تا ببیند من به قربانگاه تو آخر شهیدم...
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
🏴 اشعار #شب_پنجم_محرم
___________________
#عبدالله_بن_الحسن
هرکه خواهد بخدا بندگی آغاز کند
باید عبداللَهی احساس خود ابراز کند
کیست این طفل که در کودکی اعجاز کند
قدرت فاطمی اش بُرده به بابا حَسَنش
کیست این طفل که تفسیر کند مردن را
سهل انگاشت به میدان عمل رفتن را
غیرت حیدری اش ریخت بهم دشمن را
یازده ساله ولی لایق رهبر شدنش
واژه ای نیست به مداحی این آزاده
چه مقامی است خدا داده به آقازاده
از کجا آمد و راهش به کجا افتاده
دامن پاک عمو بود از اول وطنش
بی زِرِه آمد و جان را زِ ره قرآن کرد
بی سپر آمد و دستش سپر جانان کرد
بی رجز آمد و ذکر عمویش طوفان کرد
بی کفن بود ولی خون تنش شد کفنش
از حرم آمدنش لرزه به لشگر انداخت
جان خود را سپر جان عمو جانش ساخت
ای بنازم به مقامش که چه جایی جان باخت
مثل شش ماهه شده شیوۀ جان باختنش
بی درنگ آمد و بر پرچم دشمن پا زد
خوب در معرکه فریاد سرِ اعدا زد
بوسه بر روی عمو از طرف بابا زد
بوسه زد نیزۀ بی رحم به کام و دهنش
چه پذیرایی نابی است در این مهمانی
خنجر و نیزه و شمشیر و سنان شد بانی
عاقبت هم شده با تیر سه پر قربانی
پَرت شد با سرِ نیزه سوی دیگر بدنش
همچو بابا همه اسرار نهان را می دید
بر تن پاک عمو تیر و سنان را می دید
او لگد خوردن دندان و دهان را می دید
دید در هلهله ها ضربه به پهلو زدنش
مَحرم سِر شد و اسرار نهان افشا شد
دید تیر آمد و بر قلب عمویش جا شد
ذکر ((لا حول)) شنید و همه جا غوغا شد
در دو آغوش حسین و حسن افتاد تنش
تیغی آمد به سر او سر و سامانش داد
زودتر از همه کس رأس به دامانش داد
لب خندان پدر آمد و درمانش داد
مادرش فاطمه آمد به طواف بدنش
🔸شاعر:
#محمود_ژولیده
_______________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لله_بن_الحسن
شهید شد گودال
و زیر نیزه تنش ناپدید شد گودال
حسین سورهی نور
ز نیزه شأن نزول حدید شد گودال
و جسم عبدالله
مراد بود و برایش مرید شد گودال
رسید حرمله و
به زنده ماندن او نا امید شد گودال
پس از سنان و شَبَث
رسید چکمه و زخمش شدید شد گودال
به تن گره خورده
زره شدهست و به روی بدن گره خورده
ببین که در گودال
به بوی سیب بوی یاسمن گره خورده
تمام شد دوری
تن حسین به جسم حسن گره خورده
که جسم عبدالله
چنان کفن به تن بی کفن گره خورده
به لکنت افتاده
چقدر نیزه به هم در دهن گره خورده
چقدر سُم ستور
میان همهمه بر پیرهن گره خورده
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
________________________
🏴 اشعار #شب_پنجم_محرم
___________________
#عبدالله_بن_الحسن
سر می نهد تمام فلک زیر پای او
دل می برد ز اهل حرم جلوه های او
عبدالله است و ایل و تباری کریم داشت
با این حساب عالم و آدم گدای او
انگار قاب کوچکی از عکس مجتبی
هر لحظه می تپد دل زینب برای او
او حس نمی کند که یتیم است و خون جگر
تا با حسین می گذرد لحظه های او
بالاتر از تمامی افلاک می نشست
وقتی که بود شانۀ عباس جای او
نیمش حسن و نیمه دیگر حسین بود
بوی مدینه می رسد از کربلای او
مثل رقیه روح و روان حسین بود
او همچو عمه دل نگران حسین بود
🔸شاعر:
#مسعود_اصلانی
____________________________
🏴 اشعار #شب_پنجم_محرم
_______________
#عبدالله_بن_الحسن
کشتهی دوست شدن در نظر مردان است
پس بلا بیشترش دور و بر مردان است
یازده ساله ولی شوق بزرگان دارد
در دل کودک اینها جگر مردان است
همه اصحابِ حرم طفل غرورش هستند
این پسربچّهی خیمه پدر مردان است
بست عمّامه همه یاد جمل افتادند
این پسر هرچه که باشد پسر مردان است
نیزه بر دست گرفتن که چنان چیزی نیست
دست بر دست گرفتن هنر مردان است
بگذارید «حسن» بودن او جلوه کند
حبس در خیمه شدن بر ضرر مردان است
گرچه «ابنُالحسنم»؛ پُر شدم از ثارالله
بنویسید مرا «یابنَاباعبدالله»
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
________________________
🏴 اشعار #شب_پنجم_محرم
___________
#عبدالله_بن_الحسن
تمامِ ماهِ محرم کران کران حسن است
حسن حسین شده پس"حسین جان"حسن است
حسن حسین شده تا حسین جلوه کُنَد
اگر حسین شنیده بدان که آن حسن است
اگر ظهور کُنَد خیره خیره میبینیم
به هر نَفَس حسن است و به هر زبان حسن است
حسن شُکوهِ حسین و حسن شُکوهِ علی
حسن شبیهِ رسول است پس اذان حسن است
بر آستانِ علی آمدیم و فهمیدیم...
هم آستان حسن است و هم آسمان حسن است
به شانهی حَسَنش تکیه داد زهرا گفت :
که تکیه گاهِ تمامیِ خاندان حسن است
حسین گفت "اَخی خیرُ مِنّی و یعنی
امامِ کربُبلا نیز بی گمان حسن است
بیا به میمنه و میسره زمانِ نَبَرد
ببین به کرببلا شورِ هر جوان حسن است
که ضربِ تیغِ علیاکبرست یا حسن و
که تیرِ حضرت عباس را کمان حسن است
حسن غریب شد اما خدا گواهِ من است
تمامِ مقصد این روضهها همان حسن است
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
____________________
🏴 اشعار #شب_پنجم_محرم
_______
#عبدالله_بن_الحسن
رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم
رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم
رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی
نشان حرمله و خولی و سنان بدهم
دلم قرار ندارد در این قفس باید
کبوتر دل خود را به آسمان بدهم
عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو
من آمدم که حسن را نشانتان بدهم
عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است
خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم
سپر برای تو با سینه می شوم هیهات
اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم
مگر که زنده نباشم که در دل گودال
اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم
من آمدم که شوم حائل تو با عمه
مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم
عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان
جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم
کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم
عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم
صدای مرکب و نعل جدید می آید
عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم
فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر
که روی سینۀ مولای خویش جان بدهم
عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش
بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم
برای آنکه جسارت به پیکرت نشود
خودم لباس تنت را به این و آن بدهم
🔸شاعر:
#مهدی_مقیمی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🍃🏴 در عزای #شب_پنجم_محرم
#نذر_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع 🏴🍃
-لطفا حق روضه ادا شود-
در دلش حس کرد آشوب و غمی ناگاه را
در دلِ گودال تا که دید عبدالله(ع) را
نوجوانی که رسید و با شجاعت بی هراس
شد سپر! آخر رقم زد لحظۂ دلخواه را
پیکرش از ازدحام نیزه ها مجروح شد
سمت او میدید خشم عده ای گمراه را
تیرباران بود و محکم داشت در آغوش خود
یک تنِ بی جان که می آورد بر لب آه را
با غضب فریاد میزد «لا أفارق عَمّي» و
بست با آرنج؛ بر شمشیر فوراً راه را
بوسه زد جای حسن(ع) بر صورتِ خونی حسین(ع)...
بعد از دستی که شد از پیکرش کوتاه را
یادگارِ مجتبی(ع) جان داد زیر دست و پا
دید زینب(س) باز هم یک غربتِ جانکاه را!
#ألسلام_علیک_یا_عبدالله_بن_الحسن
#یابن_المجتبی_ع_دخیلک
#مرضیه_عاطفی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7