eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.6هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
965 ویدیو
40 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا دارد با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد آدم تو شده ام با تو سر افراز شدم یعنی از موهبت داغ تو آغاز شدم چه کسی گفت پریشان نشدن خوب تر است مدیون لب جانان نشدن خوب تر است دم به دم گریه ی باران نشدن خوب تر است ظرف یک ثانیه توفان نشدن خوب تر است هر کسی گفته غم نام ترا نشنیده حرفی از سلسله احکام ترا نشنیده قبل از اینکه برسی اشک همه در آمد یعنی از معجزه ات کوثر دیگر آمد بر سر بال و پر سوخته ها پر آمد شاه از در نرسید این همه نوکر آمد دست بر سینه به فرمان نگاهت دارند سر روی آینه ی تربت راهت دارند ما که هستیم ،تو را قلب خدا میخواهد خوب ها هیچ که هر بی سر و پا میخواهد اشک حاجت که بهانه است تو را میخواهد پشت در هم بروی باز گدا میخواهد چشم پر شرم کرم خانه خرابش بکند وای یکبار شده یار خطابش بکند ای مناجات پر از عاطفه های عرفه دست بالا ببر ای مرد خدای عرفه تا که شرمنده شود جای به جای عرفه از صدای سخن عشق دعای عرفه خوشتر از صوت دل انگیز ترا نشنیدیم یادگاری است که در هیچ کجا نشنیدیم من اگر در حرم روضه نبارم چه کنم دست من نیست که از فصل بهارم چه کنم از ازل خدمت تو  شد سر و کارم چه کنم تا محرم شب و روزم نشمارم چه کنم همه اجداد من آواره ی آل تو شدند یک به یک ایل و تبارم همه مال تو شدند وسط روز دهم زمزمه ی باران بود جنگ بین همه ی کفر و همه ایمان بود کار تو منجی انسانیت انسان بود کار تو کار نبوده ست که کارستان بود نور حق از افق خاک تو در می آید فقط از دست تو این معجزه بر می آید داغ چشمان تو گلهای معطر داده کربلا سوخت ولی از نفست بر داده دست هایت به خدا اکبر و اصغر داده به سر نیزه بی حوصله هم سر داده سر به داری که شبیه تو شود آخر کیست هیچ کس پیش تو محبوب تر از زینب نیست  سر به زیرند پس از بی سریت گردن ها بعد عریانی تو وای به پیراهن ها خاک بر حال و به فردا به همه بعدا ها تف بر این زندگی مرده  به این آهن ها بعد تو هیچ  نداریم علم را بفرست منتقم صاحب آن تیغ دو دم را بفرست شاعر: http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک نفس آمده‌ام تا که عمو را نزنی که به این سینۀ مجروح، تو با پا نزنی   ذکر لا حول و لا از دو لبش می‌بارد با چنین نیزۀ سر سخت به لب‌ها نزنی   عمه نزدیک شده بر سر گودال ای تیغ می‌شود پر به سوی حنجره حالا نزنی؟   نیزه‌‍ات را که زدی باز کشیدی بیرون می‌زنی باز دوباره نشد آیا نزنی؟   من از این وادی خون زنده نباید بروم شک نکن این که پرم را بزنی یا نزنی   دست و دل باز شو، ای دست بیا کاری کن فرصت خوب پریدن شده! در جا نزنی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بر زانوی تنهایی‌ام دارم سرت را با گریه می‌بینم غروب آخرت را من التماس لحظه‌های درد هستم آیا نگاهی می‌کنی دور و برت را؟ دست مرا بستند و پشتم را شکستند می‌بینی آیا حال و روز حیدرت را؟ حالا که روی پای من از حال رفتی فهمیده‌ام اوضاع و احوالِ سرت را! پروانه حرف عشق را هرگز نمی‌زد می‌دید اگر یک مشت از خاکسترت را افتاده‌ام پشت درِ قفل نگاهت واکن دوباره چشم‌های نوبرت را بر زانوی تنهایی خود سر گذارم وقتی ندارم بر سر زانو سرت را ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7