eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.6هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
970 ویدیو
40 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
از گلستان لاله های پرپرم آید به یاد از نیستان داغ های خاطرم آید به یاد با دل خود هر زمانی را که خلوت می کنم در اسارت زآن چه آمد بر سرم آید به یاد سال ها از ماجرای کربلا بگذشت و باز هر نظر آن صحنۀ حزن آورم آید به یاد هرکجا آب است آتش می زند بر جان من چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد هر جوانی را که می بینم به یاد کربلا گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد چون که بینم شیرخواری در کنار مادرش از رباب و گریه های اصغرم آید به یاد می شوم از آتش شرم و محن چون شمع آب چون زحال عمّه ی غم پرورم آید به یاد من که برجسم پدر از بوریا کردم کفن روز و شب زان جسم از جان بهترم آید به یاد حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع وایِ دل، چون آن وداع آخرم آید به یاد چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی سرگذشت خواهر کوچکترم آید به یاد از هجوم درد و غم در آن سفر داغی هنوز از نظر نارفته داغ دیگرم آید به یاد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از سُرورِ هر دو عالم نزد ما غم بهتر است گریه بر تو از نماز نیمه شب هم بهتر است واقعا اشک براى روضه چیز دیگرى است در سلوکِ ما فرات از آب زمزم بهتر است گریه هایم را بگیری بی گمان دق میکنم مردن از دنیاى بی گریه برایم بهتر است در جواب اینکه شأن گریه کن های تو چیست از برای این سوال «الله اعلم» بهتر است هر که به جایی رسید از نوکریِ تو رسید نوکری تو ز آقایی عالم بهتر است نوحه دم دادیم و با این دم مسیحا دم شدیم از دم روح القدس واللهِ این دم بهتر است یازده ماه از خدا ماه شما را خواستیم از تمام ماه ها ماه محرم بهتر است انبیا در آخرِ خط میشوند عبدالحسین آخرِ این راه از آغازِ آن هم بهتر است رتبه ی پیرِغلامان تو نزدِ فاطمه است چون غلامیِ شما با قامتِ خم بهتر است گر به زیرِ ناودانِ کعبه هم باشم ولی معتقد هستم که باشم زیرِ پرچم بهتر است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این سواران کیستند انگار سر می آورند از بیابان بلا گویا خبر می آورند این گلوی کوچک انگاری که راه شیری است این سواران، کهکشان با خود مگر می آورند تخته خواهد کرد بازار شما را، شامیان! این که بی پیراهن و بی بال و پر می آورند هم عمو می آورند و هم برادر، حیرتا! هم پدر می آورند و هم پسر می آورند آشنا می آید آری این گل بالای نی هر چقدر این نیزه را نزدیک تر می آورند تا بگردد دور این خورشیدهای نیمه شب ماه را نامحرمان از پشت سر می آورند بس که بر بالای نی شیرین غزل سر داده ای من که می پندارم اینان نی شکر می آورند زنبق هفتاد و یک برگم! به استقبال تو خیزران می آورند و تشت زر می آورند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به ما ز راس غریبی دهد خبر نیزه تمام دلخوشی زینب است بر نیزه سری به نیزه شد و آفتاب را گریاند سری که شد سر بغض علی به سر نیزه به صبح نیزه و ظهر و غروب هم نیزه و خورده اند یتیمان تو سحر نیزه یکی ز دخترکان تو گفت:یا ابتا زدند بر سر طفلت حسین!سرنیزه! رباب همسفر حرمله!بیا و ببین نگاه مضطرب شیرخواره بر نیزه مپرس حال مرا خوب نیست احوالم ز بس نظاره شدم در کنار هر نیزه فتاده ای ز نوک نی بلند مرتبه شاه هزار بار شدی جا به جا به هر نیزه به بزم کوفه برادر تو گیر افتادی سکوت کرده ای اما لبالب از دادی” 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همراه عمه، پا به پایِ کربلا بودی بعد ِ عمو، مشکل گشایِ کربلا بودی می سوختی در تب ولی تاریخ آورده ست مثل پدر؛ دارالشفایِ کربلا بودی قنداقه، معجر، علقمه، گودال، تل، آتش... مجموعه ای از داغ های کربلا بودی با خطبه ای کوبنده مثل کوه پابرجا ناجی شدی! رمز بقایِ کربلا بودی هم روضه خوان، هم گریه کن، هم سینه زن، قطعاً- عینی ترین صاحب-عزای ِ کربلا بودی تو یک علی بن الحسین بنِ علی(ع) امّا؛ صد کربلایِ کربلایِ کربلا بودی یک بغض ِ سی ساله گلوگیرِ تو شد بسکه هر لحظه در حال و هوایِ کربلا بودی! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هرچند فاتح همه ی جنگها شدم خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ زخمی سنگ بازی این بچه ها شدم همسایه ی قدیمیمان داد زد سرم آزرده از نگاه بد اشنا شدم خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم پایین نیزه ی تو به من پشت پا زدند دست خودم نبود که از تو جدا شدم ام‌ حبیبه آمد و‌ نشاخت زینبم! من تا نبینمش دو قدم جابجا شدم لب باز کردم‌ و همه ی کوفه لال شد من‌ ناخدای کشتی کرببلا شدم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر روضه نا شنیده را من دیدم گلهای ز شاخه چیده را من دیدم هم چشم به خون نشسته سقا را هم دست ز تن بریده را من دیدم هم خواهش آب را برای اصغر هم حلق ز هم دریده را من دیدم در گوشه قتلگاه با اشک روان آن بانوی قد خمیده را من دیده برنیزه سر عزیز قلب زهرا هم جسم به خون تپیده را من دیدم هم کودک آواره ی در صحرا را هم رنگ ز رخ پریده را من دیدم هم بزم شراب و حالت مستی را هم چوب به لب رسیده را من دیدم هم اشک ز چشمها روان را در شام هم خون ز لب چکیده را من دیدم آن طفل که یکشبه ز داغ بابا سر زد ز سرش سپیده را من دیدم هم داغ دل رقیه را دانستم هم عاقبت کشیده را من دیدم هم روضه نا نوشته را من خواندم هم خوانده ناشنیده را من دیدم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لبهای تو مگر چقدر سنگ خورده است؟  قاری من چقدر صدایت عوض شده  تشریف تو به دست همه سنگ داده است  اوضاع شهر کوفه برایت عوض شده  تو آن حسین لحظه گودال نیستی  بالای نیزه حال و هوایت عوض شده  وقتی ز روبرو به سرت می کنم نگاه  احساس می کنم که نمایت عوض شده  جا باز کرده حنجره ات روی نیزه ها  در روز چند مرتبه جایت عوض شده  طرز نشستن مژه هایت به روی چشم  ای نور چشم من به فدایت عوض شده  ما بعد از این سپاه تو هستیم یا حسین  جنگی دگر شده شهدایت عوض شده  تو باز هم پیمبر در حال خدمتی  با فرق این که شکل هدایت عوض شده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای سرت چون ماه سرگردان به روی نیزه ها  از غمت خون عقده بسته در گلوی نیزه ها  خاطرات کربلا از پیش چشمانم گذشت  تا برآمد صوت قرآنت ز روی نیزه ها  آمدی با سر به دیدارم که بر گردد، حسین  دیده ی مردم ز محمل ها به سوی نیزه ها  من فدای حنجر خشکت که نوشیدست آب  گه زجام دشنه ها، گاه از سبوی نیزه ها  از فراق اکبرت، قلب رقیه آب شد  کاش این دختر نگردد رو بروی نیزه ها  ای موید! تا بیابم آن سر ببریده را  می روم با پای دل در جستجوی نیزه ها 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عیسی شدی که این همه بالا ببینمت  بالای دست مردم دنیا ببینمت  بعد از گذشت چند شب از روز رفتنت  راضی نمیشود دلم حالا ببینمت  اما چه فایده؟ خودت اصلا بگو حسین  وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟  امروز که شلوغی مردم امان نداد  کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت  شب ها چه دیر می گذرد ای حسین من  ای کاش زود صبح شود تا ببینمت  حالا هلال تو سر نیزه طلوع کرد  تا ما "رایت، الا جمیلا" ببینمت  گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند  چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت  تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود  انصاف نیست بین گذرها ببینمت  فعلا مپرس طرز ورود مرا به شهر  بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باور نمی‌کنم سر بازار بردنت نامحرمان به مجلس اغیار بردنت   از سینۀ حسین، تو را چکمه‌ای گرفت از کربلا به کوفه، به اجبار بردنت   پای سفر نداشتی ای داغدار درد با یک سر بریده به اصرار بردنت   پهلو کبود! گریه کنان تازیانه‌ها با خاطراتی از در و دیوار بردنت   فهمیده بود شمر، غرورت شکسته است از سمت قتلگاه علمدار بردنت   تو از تمام کوفه طلبکار بودی و در کوچه‌هاش مثل بدهکار بردنت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بعد از تو گوشواره به دردم نمیخورد رخت و لباس پاره به دردم نمیخورد اي آفتاب برسر زینب طلوع کن این چند تا ستاره به دردم نمیخورد نزدیک تربیا که کمی درد دل کنیم تنها همین نظاره به دردم نمی خورد ما را پیاده کن، سرمان سنگ میخورد این بودن سواره به دردم نمیخورد چندین شب است منتظرصحبت توأم حرفی بزن، اشاره به دردم نمیخورد این ها مرابه مجلس خوبی نمی برند بعد از تو استخاره به دردم نمیخورد این سنگها هنوزحسابم نمی کنند با این حساب چاره به دردم نمیخورد 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی نگاه شهر پر از سنگ می شود  بشکستن هر آینه فرهنگ می شود  بیچاره من که عابر این شهر کینه ام  از هر طرف نصیب سرم سنگ می شود  بر سبزی بهار در اینجا امید نیست  وقتی جفا به جای وفا رنگ می شود اینجا درخت وقت ثمر، نیزه می دهد  اینجا کمیت عاطفه ها لنگ می شود  اینجا صدای پتک هر آهنگری چه خوب با سم اسب جنگ هماهنگ می شود  آوای گریه های غریبانه ی دلم  در گوش شهر کوفه خوش آهنگ می شود بر زلفهای دختر بابا ئی ات حسین  هر دست جای شانه زدن چنگ می شود  🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی به روی نیزه سرت می‌شود بلند آه از نهاد دور و برت می‌شود بلند زینب مقابل سر تو می‌خورد زمین گرچه دوباره پشت سرت می‌شود بلند افتاده بال زخمی تو زیر پا ولی در دست باد سرخ پرت می‌شود بلند این گوش تیز نیزه صدای تو را شنید از چه صدای مختصرت می‌شود بلند کم‌کم ز چشم اهل حرم دور می‌شوی کم‌کم که دود در نظرت می‌شود بلند این جای زخم داغ جگر گوشه‌ات علی‌ست خون دلی که از جگرت می‌شود بلند در آسمان علقمه خورشید کربلا دارد به پای تو قمرت می‌شود بلند کنج تنور یاد مناجات دیشبی در سجده هستی و سحرت می‌شود بلند 🔹️ 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هی از این نیزه به آن نیزه مکانت دادند کوچه کوچه به همه شهر نشانت دادند پیش چشمان من از نی که زمین افتادی از روی خاک به سر نیزه تکانت دادند هدف سنگ پرانی کنیزان شده ای خوب ای قاری من مزد بیانت دادند نیزه ی داغ اگر جان تو را سوزانده داغ مسمار درِ خانه نشانت دادند حرمله بیشتر از هر کس دیگر شاد است با نشان دادن او زخم زبانت دادند با دف و هلهله تا قافله بازاری شد چه عذابی به علمدار جوانت دادند 🔹️ 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا این دل شکسته ما را صبور کن  یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن  دیگر بتاب از افق مکه ماه من  این جاده های شب زده را غرق نور کن  با ذوالفقار حضرت مولا بیا و بعد  دل های شیعه را پر از حس غرور کن  امشب بیا که روضه بخوانی برای ما  امشب بساط گریه ما را تو جور کن  یا چند صفحه مقتل کرب و بلا بخوان  یا خاطرات عمه خود را مرور کن   هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو  هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن  با کوله بار غربت و اندوه خود بیا  از کوچه های سینه زنی مان عبور کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این زن که از برابر طوفان گذشته بود عمرش کنار حضرت باران گذشته بود صبرش امان حوصله ها را بریده بود وقتی که از حوالی میدان گذشته بود باران اشک بود و عطش شعله می کشید آب از سر تمام بیابان گذشته بود آتش گرفته بود و سر از پا نمی شناخت از خیمه های بی سروسامان گذشته بود اما هنوز آتش در را به یاد داشت.. آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود آن پرده های آخر صفین ناگهان از پیش چشم آینه یک آن گذشته بود می دید آیه آیه آن زیر دست و پاست کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود ((زینب هزار بار خودش هم شهید شد از بس که ازکنار شهیدان گذشته بود)) یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود بر صفحه های سرخ مقاتل نوشته اند این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود 🔹️ 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرکز تخصصی آموزش مداحی انوارالثقلین مشهد مقدس زیر نظر استاد یاسر رحمانی برای دوره تحصیلی جدید ثبت نام می کند جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام با شماره زیر تماس بگیرید 05137261946 و یا به آدرس اینترنتی زیر مراجعه و فرم ثبت نام را تکمیل کنید Anvarosaghalain.ir http://eitaa.com/joinchat/2086010880Cfe957a58a0
می نویسم عشق و بی تردید می خوانم جنون هر کسی دیوانه تر السّابِقونَ السّابِقون می نویسم عشق و بی تردید میخوانم حسین عاقلان دانند لـٰـکن اکثرا لایـَـعقـِـلون این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاک کربلا سرنوشت ماست پس إنّا إلَیهِ الرّاجِعون صِرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست مُهر باید کرد این دِلنامه را با عَقد خون پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون آی عاشق ها خدای عشق می آید حسین بعد از این دنیا به جای عشق بنویسد حسین ... عشق او جاری ست حتی در مرام اهل بیت می توان فهمید این را از کلام اهل بیت ساغر لب های هر معصوم می گوید حسین بسکه لبریز است نام او ز جام اهل بیت هم شتابش بیشتر هم اینکه جایش بیشتر کشتی اش هم فرق دارد با تمام اهل بیت در نهایت جمع خواهد گشت با نام حسین سفره ای که پهن می گردد به نام اهل بیت روز و شب بر او درودِ حق. درود اهل بیت روز و شب بر او سلامِ حق، سلام اهل بیت در تمام قلب ها بی شک تو جا داری حسین آنچه که خوبان همه دارند را داری حسین ... اشک می ریزیم و با ذکرت عبادت می کنیم باز هم از راه دور عرض ارادت می کنیم ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه ایم بین هیئت ها ز یکدیگر عیادت می کنیم زودتر راحت کن از درد فراقت خلق را ما به این دوری مپنداری که عادت می کنیم فرق دارد گریه ی نوزادی ما با همه ما برایت گریه از وقت ولادت می کنیم هر غمی دیدیم، فرمودند فَٱبْکِ لِلحُسین بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می کنیم دوستت دارم من ای در جسم عالمْ جان حسین آذری می خوانمت: "جانیم سَنَه قُربان حسین" 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد ومی‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت هر چند بردی آبم روی از درت نتابم جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند از سر نی به من و قافله احسان کردی صورتت را سپر سنگ نوازان کردی من اسیر تو شدم مهر تو در سر دارم لحظه ای نیست که چشم از سر توبردارم همه شب سر زده، خورشید شدی تابیدی روی نی دور سر قافله می چرخیدی من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام ضربه او را به زمین دوخت، خجالت زده ام خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست گله ای نیست از این زخم از این تنهایی ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها فرصتم طی شد و بیدار نشد که بشوم آخرش لایق دیدار نشد که بشوم باعث دلخوشی ات با ورع و ترک گناه پسر فاطمه، یک بار نشد که بشوم من که یک عمر فقط مشغله ام دنیا بود سر کوی تو گرفتار نشد که بشوم شهدا اوج گرفتند و زمینی ماندم وای از نفس، سبک بار نشد که بشوم اثر مرحمتت بود که با کوه گناه آبرو ریخته و خوار نشد که بشوم برکت نان حلالت همه جا با من ماند به کسی جز تو بدهکار نشد که بشوم حاجتم بود به پابوس ابالفضل رسم زائر صحن علمدار نشد که بشوم گفت زینب چه کنم، هرچه که کردم آخر راحت از کوچه و انظار نشد که بشوم هرچه کردم که نخندند به ما مردم شام مانعِ خنده ی اغیار نشد که بشوم 🔹️ 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گفت فحشا در کجا آید پدید  گفتمش در کوچه های بی شهید  بی شهیدانند بی سوز و گداز  بر سر سجاده های بی نماز بی شهیدان را غم لیلا کجاست ؟  سوز و اشک و آه و واویلا کجاست ؟ کوچه ی ما بوی مجنون میدهد  بوی اشک و آتش و خون میدهد بوی مجنون مست میسازد مرا  در پی لیلی میاندازد مرا نام لیلی بردم آرامم گریخت  هفت بندم بند بند از هم گسیخت از جنوب و شرق تا غرب و شمال  گشته ام در بین اشباح الرجال آب می جویم ولیکن در سراب  کوفه بازار است این شام خراب در تمام کوفه آیا مرد نیست ؟  جز علی مردی سراپا درد نیست ؟ چون علی باید که سر در چاه کرد  شیعه را تا از خطر آگاه کرد شيعه کی تسلیم فحشا میشود  فسق را محو تماشا میشود کربلا بر شیعه نا مکشوف نیست  حکمتش جز امر بالمعروف نیست شیعیان فرهنگ عاشورا چه شد ؟!  پرچم خون رنگ عاشورا چه شد ؟! کیست تا پرچم به دوش خود کشد ؟  شیعه را از خواب خوش بیرون کشد گفت مولا کل ارض کربلا  شیعه یعنی غربت و رنج و بلا شیعه بی درد، زخم بی نمک  بس کن این یا لیتنا کنا معک ! کربلا غوغاست ساز و برگ کو ؟  ظهر عاشوراست شور مرگ کو ؟ ظهر عاشوراست، این تذهبون ؟!  لم تقولون مالا تفعلون http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام سلام الله علیها به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب چه سازد چون کند بی تو دل غم پرور زینب به سان شمع می سوزی به روی نی ولی افسوس که چون پروانه از غم سوخته بال و پر زینب جدایی من و تو ای برادر غیرممکن بود اگر ممکن شود روزی، نگردد باور زینب بخوان قرآن که قرآن خواندنت را دوست می دارم که می بخشد صدای تو توان بر پیکر زینب دهد هرتارموی تو خبر ازمادرم زهرا گمانم بوده ای دیشب به نزد مادر زینب من ژولیده می گویم که زینب گفت با افغان به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب 🔹️ 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سرم از خاک غم بردار ارباب به روی دامنت بگذار ارباب در این دنیا تو هستی آشنایم مرا دست کسی نسپار ارباب نشسته پشت در؛ به انتظارم مرا کی می کنی احضار ؟ ارباب شبی در خواب میگفت با من صدایت میکند انگار ارباب اگر در خانه ات جایی ندارم...  مرا کن نوکر دربار ارباب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7