eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
954 ویدیو
35 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
كوچه به كوچه پايِ سرت سنگ خورده ام پاي سرت، به جايِ سرت سنگ خورده ام يحــيايِ سر بريده ، شبيــه سرِ علي آخـــر شكست كـوفه سر از دخترِ علي آنان كه بي ملاحظه بر پيــكرت زدنــد با كعب نيزه بر بدن خواهــرت زدنـــد شرمنده از توأم كه به سينه نمي زنم بستـند هر دو دسـت مَـرا دورِ گَـــردنم دورم نشانده ام ، حرمي دل شكسته را اين بچّه هاي گوشه ي زندان نشسته را زندان كــوفه بعد تو دارُ العَـزاي ماست شلاّق ، قوت غالب اين روزهاي ماست از گريه هام ، كوفه تلاطم گرفته است زينب براي تو شب هفتم گرفته است اي تشنه لب ، برايِ تو آتش گرفته ام در مجلس عزايِ تو آتش گرفته ام پُر كرده كوفه را دَمِ واويـلتـاي من گفــتم رباب روضه بخواند به جاي من تشديد كرده درد مرا ، حال انزواش از فرط گريه جوهره رفته ست از صداش جاي صدايِ او همگي ضجّه مي زنيم از ماجـــرايِ او همگي ضجّه مي زنيم يك جمله گفت و خواهرت از شرم آب شد با روضه اش دل همه ي ما كباب شد گفت از وداع هاي تو ، من سوختم حسين بيش از همه براي تو ، من سوختم حسين اندوه تشــنه رفتن تو قاتل من است داغِ گُـــرسنه رفتن تو قاتل من است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سر تو تا به روی نیزه رفته نگاهم خیره سوی نیزه رفته بمیرم من برایت ای برادر گلویت در گلوی نیزه رفته 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دست من و زنجیر، فکرش را نمی کردم چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی کردم بالای تل بودم خودم دیدم که شد خنجر باحنجرت درگیر، فکرش را نمی کردم من با تو بودم، بی تو از عمرِ بدون تو… …اینقدر باشم سیر!، فکرش را نمی کردم مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم اما گلو و تیر، فکرش را نمی کردم دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی کردم بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد آن دستِ پرچم‌گیر، فکرش را نمی کردم تا بود عباسم کنارم، شمر می لرزید حالا که گشته شیر، فکرش را نمی کردم شمشیر بالا رفت و پایین آمد و اکبر… مُردم از آن تصویر، فکرش را نمی کردم درکوچه های کوفه در پیش کنیزانم خیلی شدم تحقیر، فکرش را نمی کردم خوابی که دیدم در زمان خردسالی ام با اینکه شد تعبیر، فکرش را نمی کردم حالا فقط من ماندم و راس تو بر نیزه ای وای از این تقدیر، فکرش را نمی کردم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگر بینم تنی عریان به خاک افتاده، می سوزم وگر دربند نی بینم سر آزاده، می سوزم برادر! تا سرت بر نیزه هر دم پیش چشمم هست به آتش نیست حاجت، با نگاهی ساده می سوزم سر عباس حتی روی نی هم قوّت قلب است سر اصغر ولی بر نی، نوا سر داده، می سوزم نمی دانم که سرگرم کدامین داغ دل باشم چنان پروانه ای در چلچراغ افتاده می سوزم کدامین داغ را گویم؟ پدر؟ مادر؟ برادرها؟ من آن شمعم، کزآن روزی که مادر زاده می سوزم به قصد بوسه بر زیر گلویت سجده آوردم چو رگ های تو مُهرم شد، سر سجّاده می سوزم گذشت آن روزهایی که زنی پرده نشین بودم کنون حال مرا بنگر، به بزم باده می سوزم قرار ما بدون هم سفر رفتن نبود، اینک به هر گامی که بی تو می نهم بر جاده، می سوزم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به روی نی سر تو می‌برد هوش از سر زینب چه سازد چون کند بی‌تو دل غم‌پرور زینب به سان شمع می‌سوزی به روی نی ولی افسوس که چون پروانه از غم سوخته بال و پر زینب جدایی من و تو ای برادر غیر ممکن بود اگر ممکن شود روزی، نگردد باور زینب بخوان قرآن که قرآن خواندنت را دوست می‌دارم که می‌بخشد صدای تو توان بر پیکر زینب دهد هر تار موی تو خبر از مادرم زهرا گمانم بوده‌ای دیشب به نزد مادر زینب من ژولیده می‌گویم که زینب گفت با افغان به روی نی سر تو می‌برد هوش از سر زینب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دل سوزان بُوَد امروز گواه من و تو کز ازل داشت بلا، چشم به راه من و تو من به تو دوخته‌ام دیده، تو بر من، از نی یک جهان راز، نهفته به نگاه من و تو اُسرا با من و رأس شهدا با تو به نی چشم تاریخ ندیده‌ست سپاه من و تو روی تو ماه من و ماهِ تو عباس امّا ابر خون ساخته پنهان رخ ماه من و تو آیه خواندن ز تو، تفسیر ز من، تا دانند که به جز گفتن حق نیست گناه من و تو هر دو نَستوه چو کوهیم برِ سیل امّا عشق، دلگرم شد، از سردی آه من و تو... «مدّعی خواست که از بیخ کند ریشهٔ ما» بی‌خبر زآن که غروب است پگاه من و تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلدار من به جز تو کسی نیست دلبرم نازت اگر به قیمت هستی است میخرم چشمان خویش بسته ای و گریه میکنی شرمنده ام از اینکه به سر نیست معجرم تو روی نیزه یک سر پاشیده می بری من این سه ساله ای که کتک خورده می برم تو فکر من که نیزه تنم را کبود کرد من یاد دست و سینه و پهلوی مادرم همبازی رقیه به نیزه چه میکند نیزه به حلق جا نشده، خاک بر سرم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مُهر فراق بر جگرم خورد بی حسین زخم خزان به برگ و برم خورد بی حسین میخواستم نسوزم ازین شعله ها ولی آتش به روی بال و پرم خورد بی حسین من که شب سیاه ندیدم تمام عمر تیر سه شعبه بر قمرم خورد بی حسین دست تو نیست ؛ نیزه مرا راه میبرد خیلی به دست و بر کمرم خورد بی حسین پیرم ...توان تند دویدن نداشتم فریادها بروی سرم خورد بی حسین ما را ندیده بود کسی وقت بودنت چشم غریبه سمت حرم خورد بی حسین ماییم و آستین لباسی که معجرست دستی بدست شعله ورم خورد بی حسین ما داغدیده ایم ولی ساز میزنند خنده به اشک چشم ترم خورد بی حسین سنگم که میزدند دو دستم نقاب بود باران سنگ بر سپرم خورد بی حسین بی محرمم بلند شو ای محرم حرم من ماندم و اسیری و اشک و غم حرم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی که از مقابل چشم ترم حسین رفتی-شده ست مرگ خودم باورم حسین با این که تازیانه پرم را شکسته است اما هنوز دور و برت می پرم حسین دستم که باز نیست برایت به سر زنم پس میزنم به چوبه ی محمل سرم حسین تو دائما به فکر من و معجر منی من هم به فکر غارت انگشترم حسین عباس کو بپرسم از او که چه میکنند؟! خولی و شمر و حرمله دوروبرم حسین قدم اگر خمیده شده بی دلیل نیست بر شانه بار داغ تو را می برم حسین با خطبه خوانی ام همه را سرخ میکنم با سوز آتشین تب حنجرم حسین بالای منبر از همگان زهره می درم من یک تنه برای خودم حیدرم حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا قاهرَ العَدُوُّ وَ یا والیَ الوَلی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی پایانِ باشکوه،به کابوس بد بده زینب رسیده کوفه..،پدر جان مدد بده در کوفه سهم دختر تو آهِ سرد شد پنجاه سال پرده‌نشین..،کوچه‌گَرد شد تا پای ما به معرکه‌ای نامراد رفت خلخال دخترانِ حسین‌ات به باد رفت این کوفیان به نسل تو،گمراه گفته اند خیلی به دخترت بد و بیراه گفته اند بی حرمتی به آل تو وقت ورود شد از بس که سنگ خورد حسین‌ات..،کبود شد این حرمله به کامِ همه،زهرِ ناب ریخت این حرمله کنار رباب تو آب ریخت از دست این مصیب جانکاه..،داد..،آه زینب کجا و مجلسِ اِبن زیاد...،آه در بزم او نمک به غمِ جاری‌ام زدند با چوب‌دست روی لب قاری ام زدند کوفه که زیر پاش نهاد احترام را... باید خدا بخیر کند شهر شام را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از روی نیزه بر من غمگین نظاره ای حرفی کنایه ای سخنی یا اشاره ای پلکی بزن که حال حرم روبه راه نیست کافی است بزم سوختگان را شراره ای سوسو بزن به سوی من ای سوی دیده ام در آسمان به جز تو ندارم ستاره ای دستم نمی رسد به سر نیزه ات اگر در دست زینب است گریبان پاره ای یک قتلگاه رفتی و صد قتلگاه من... گشتم به هر دیار حسین دوباره ای چشمم کبود گشت و جدا از سرت نشد از بحر بر کنار نگردد کناره ای با هر تکان نیزه تکان می خورد سرت جانا به گوش نیزه مگر گوشواره ای پیشانی ات شکست که پیشانی ام شکست آیینه بی خبر نشود از نظاره ای جایش به روی صورت من درد می گرفت میخورد تا که بر رخ تو سنگ خاره ای بی پوشیه به پیش نگاه حرامیان جز آستین پاره نداریم چاره ای 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رفت به نیزه سر برادر زینب بر روی محمل شکسته شد سر زینب کاش به این نیزه دارها بسپارند تا که نیایند در برابر زینب بوسه زینب روی گلوی حسین است خنجر شمر است روی حنجر زینب روح عقیله اگر چه رفت به کوفه ماند ته قتلگاه پیکر زینب آه که بازار رفت عمه سادات آه کجایی علی اکبر زینب؟ پرده نشینان اهل بیت پیمبر حال نشستند زیر معجر زینب عین طهارت کجا و عین نجاست؟ بزم شراب و وجود اطهر زینب!؟ فاطمه دیده تمام حادثه‌ها را در همه جا بوده است مادر زینب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بعد از تو گوشواره به دردم نمی خورد رخت و لباس پاره به دردم نمی خورد ای آفتاب بر سر زینب طلوع کن این چند تا ستاره به دردم نمی خورد نزدیک تر بیا که کمی درد دل کنیم تنها همین نظاره به دردم نمی خورد ما را پیاده کن،سرمان سنگ می خورد این بودن سواره به دردم نمی خورد چندین شب است منتظر صحبت توام حرفی بزن، اشاره به دردم نمی خورد این ها مرا به مجلس خوبی نمی برند بعد از تو استخاره به دردم نمی خورد این سنگها هنوز حسابم نمی کنند با این حساب چاره به دردم نمی خورد این تکه حجم موی مرا پر نمی کند پس آستین پاره به دردم نمی خورد علی اکبر لطیفیان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کسی ندیده که زینب بلند گریه کند میان هر چه اسیری و بند گریه کند مقام صبر به خواهر رسیده عاشورا که دیده خانم پوشیه بند گریه کند نباید از دل خونین خویش تا که شود به پیش سرور خود سربلند گریه کند بجا بود که برای برادری مظلوم به روی نیزه سرش را برند گریه کند و اینکه قطع شود تا دو دست عباسش برای دیدن آن صحنه چند گریه کند عجیب نیست پسرهای مادری دلخون یکی یکی که ز پیشش روند گریه کند هزار روضه ببیند ولی پس از دیدن نشد که با دل صدها گزند گریه کند به خود سپرده نباید میان این همه غم که دشمنش بزند پوزخند گریه کند برای هر که بخواند همین قدر کافی است که بر مصیبت زینب بلند گریه کند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شِکوِه دارم ای برادر از تمام مردمان بر مصیبت های من خون گریه کرده آسمان امنیت دارند اینجا هم مسلمان هم یهود دختر حیدر چرا اینجا نبوده در امان؟! کار دنیا را ببین! من سفره دار عالمم... پیش من انداخته پیرزنی یک تکه نان در مدینه سایه ام را هم ندیده هیچکس می روم حالا میان خولی و شمر و سنان وضع ما را دیده ای از روی نیزه تا به حال؟! مسخره کردند ما را یک به یک، پیر و جوان به اسیران، "خارجی" گفتند؛ "بَر خورده" به من خواهشاً با صوت داوودی خود قرآن بخوان بچه ها اینجا همیشه "سنگ بازی" می کنند من که دیدم دستشان بوده فقط تیر و کمان... ...پس مراقب باش از نیزه نیفتی بر زمین کاش با تو مهربان تر " تا کند " این ساربان وضع لبهای تو بدجوری به هم خورده حسین بس که بوسیده لبانت را، لبان خیزران قدر یکصد سال غم دیدم در این شهر بلا شد بهار عمر من در شام یکباره خزان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آقا اسیر عشق تو بی بال و پر نیست در راه عشق و عاشقی اصلا ضرر نیست اینجا دم دروازه ی قوم یهود است یعنی مسلمانی در این کوی و گذر نیست مشغول رقص و هلهله، کف می زنند و اینجا کسی گریان و با چشمان تر نیست پیرزنی با سنگ بر پیشانی ات زد نفرین به او، نفرین زینب بی اثر نیست با ضربه اش از روی نیزه سر زمین خورد در زیر سم اسب ها که جای سر نیست من یک تنه بین سنان و شمر و اَخنَس "عباس‌، از این ماجراها بی خبر نیست" از روی نی دیدی مرا در بین بازار؟! در بین بازار کنیزان کم خطر نیست شد آستینِ پاره ام پوشیه ی من اما خیالت تخت! اینجا رهگذر نیست از پشت بام خانه ها خاکستر داغ... "اَجر ذَوِی القُربی" ی ما در این سفر نیست بزم شراب و مجلس اغیار رفتم جایی شبیه بزم می اینقدر شر نیست با خیزرانش بر لبانت ضربه می زد جای تو در بزم یزید و طشت زر نیست خیلی میان شام اذیت شد عقیله بالاتر از شامِ بلا از هر نظر نیست اخنس(لعنت الله علیه): او از غارتگران خیام در روز عاشورا بود و از کسانی بود که بر بدن مطهر ابی عبدالله تاختند یکی از اقدامات اخنس دزدیدن عمامه ی سر اباعبدالله بود. خداوند عذابش را زیاد بگرداند ان شاالله 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
1.13M
کوفه تا شام، بلا اندر بلا کوچه و بام، بلا اندر بلا خسته جانم، ببین که زخمیه دست و پاهام، بلا اندر بلا من غریب و تو غریبی تو به نیزه من روی خار تو گواهی من اسیرم تو شهیدی من عزادار ای برادر، جان من گردد فدایت کوفه تا شام، آمدم اندر قفایت نور عینم، ای حسینم، ای حسینم نور عینم، ای حسینم، ای حسینم تازیانه، به جان خسته ام تازیانه، به دست بسته ام کف پایم، ببین تاول زده خیلی خونه،دل شکسته ام سینه ی زینب کبابه این سفر کلا عذابه بمیرم سر بریده ات توی مجلس شرابه ای برادر، قاری قرآن زینب نازنینم، به لب شد جان زینب نور عینم، ای حسینم، ای حسینم نور عینم، ای حسینم، ای حسینم در خرابه، عزا اندر عزا شد مصیبت، برایم ماجرا دختر تو، هواتو کرده و هر چی میگم، فقط میگه بابا دخترت بهونه داره نیمه جون و بی قراره فکر نمی کردم که دشمن سرت و براش بیاره ای عزیزم، شد سه ساله هم فدایت داغ دیگر، آمده روی عزایت نور عینم، ای حسینم، ای حسینم نور عینم، ای حسینم، ای حسینم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر بر ما که در کمین بلا گیر کرده‌ایم با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر شیعه کم و محب گنهکارتان زیاد درهم محب و شیعه بخر دستمان بگیر ما؛ ای‌حسین، مسلم و هانی نمی‌شوییم ما و همین دو دیده‌ی تر دستمان بگیر از دست غیر دشنه‌ی دشنام می‌خوریم از دست دوست خون‌جگر دستمان بگیر ** راهی که پیش روست، دراز است و پای لنگ ای روی نیزه رفته سفر دستمان بگیر زینب اشاره کرد به سر، گفت "یاحسین" ای بر خیام سایه‌ی سر دستمان بگیر از قامت رشیده‌ی زن‌های خیمه‌ات جز سایه‌ای نمانده اثر دستمان بگیر رو کرد بعد بر سر عباس و گفت آه ماه منیر، قرص قمر دستمان بگیر هم بر لباس پاره‌ی ما سایه‌سار باش هم بر رخ سه‌ساله سپر دستمان بگیر امیر عظیمی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
❣﷽❣ 🥀 همه جا کربلاست 🌾 نوحه روز یازدهم می رسد زمزمه کربلا همهمه شد اسیر عدو زینبِ فاطمه دل یاران ز غم غرق شور و نوا همه جا کربلا همه جا نینوا ای برادر ببین پیش چشم ترم دست دشمن اسیر شده اهل حرم کودکانت همه به غمت مبتلا همه جا کربلا همه جا نینوا رنگ رخساره ام از نگاهت پرید خصم دون از جفا سر تو می برید پیش چشمان من می زدی دست وپا همه جا کربلا همه جا نینوا سر نورانی ات بر فراز سنان قامت من ز غم شده همچون کمان سوی کوفه روان شدم از کربلا همه جا کربلا همه جا نینوا از برت می روم ظالمانه حسین می زنندم ز کین تازیانه حسین صوت قرآن تو شده یاور مرا همه جا کربلا همه جا نینوا شاعر: ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ نوحه روز یازدهم نور چشم علی زاده مصطفی پاره پاره بدن مانده در کربلا پیکر بی سرش بی کفن از جفا همه جا کربلا، همه جا نینوا در کنار تن خسرو بی کفن گفت و زینب که ای شاه عریان بدن گر حسین منی کو سرت یا اخا همه جا کربلا، همه جا نینوا بر سر نعش تو آمده خواهرت جای مادر زند بوسه بر حنجرت مادرم کرده است این وصیت مرا همه جا کربلا، همه جا نینوا من فدای تو ای کشته¬ی پاره تن از رگ حنجرت گو به خواهر سخن بهر دلجویی ام ای عزیز خدا همه جا کربلا، همه جا نینوا «کربلایی» شده زین عزا نوحه گر بهر آل علی گشته خونین جگر یاحسین یاری اش کن به روز جزا همه جا کربلا، همه جا نینوا شاعر: ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ نوحه روز یازدهم الوداع ای گلِ سرخ کرب و بلا نور چشم منی خسرو سر جدا قسمت من شده ز غمت اشک و آه همه جا کربلا همه جا نینوا 🥀آه وواویلتا… از سرِکوی تو می روم قد کمان رأس آلاله ها بر فراز سنان بر اسیری روان شده ام بی پناه همه جا کربلا همه جا نینوا 🥀آه وواویلتا… روی نیزه سرت ای عزیز خدا در برِ خواهرت شده انگشت نما صوت قرآن تو شده هادیِ راه همه جا کربلا همه جا نینوا 🥀آه وواویلتا… شد روان قافله همه با اشک و آه جان من مانده در گودیِ قتلگاه بسته دست مرا از جفا این سپاه همه جا کربلا همه جا نینوا 🥀آه وواویلتا… مست قرآنِ تو عازمم از برت سایه ی محملم شده جانا سرت شب تار مرا کرده روشن چو ماه همه جا کربلا همه جا نینوا 🥀آه وواویلتا… شاعر: ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ نوحه وامصیبت از این هجمه و ازدحام رفته دُخت علی سرِ بازار شام 🔘آه و واویلتا سرِ خون خدا، بر روی نیزه ها بین نامحرمان، عترت مصطفی 🔘آه و واویلتا آخر ای روزگار، جُرم اینان چه بود آه از این کینه و ظلم قوم یهود 🔘آه و واویلتا شاعر: ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ نوحه دیر راهب سر نورانیِ نوه ی مصطفی می رود از جفا سوی شام بلا 🔳یاحسین، یاحسین دیر راهب شده محفل قدسیان حضرت فاطمه آمده از جنان 🔳یاحسین، یاحسین دل اهل سما شده پر شور و شین شده عیسی مسیح روضه خوانِ حسین 🔳یاحسین، یاحسین شاعر: ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ ⚫️ ای امام زمان ای گل فاطمه از فراقت به لب دارم این زمزمه ⚫️الامان الامان یا امام زمان تو بیا تا جهان یک گلستان شود کاخ اهریمنان با تو ویران شود ⚫️الامان الامان یا امام زمان آرزویم بود دیدن روی تو قسمتم کن شوم خادم کوی تو ⚫️الامان الامان یا امام زمان شاعر: ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 🔳 شده هفت آسمان نیلی از آه من در خسوفی چرا امشب ای ماه من من که جان بر لبم خواهرت زینبم 🌾یاحسین، یاحسین می چکد خون دل از دو چشم ترم هم بسوزد دلم هم بسوزد حرم من که جان بر لبم خواهرت زینبم 🌾یاحسین، یاحسین به کجا رفته ای، ای امید دلم عاقبت داغ تو می شود قاتلم من که جان بر لبم خواهرت زینبم 🌾یاحسین، یاحسین من فدای تو و کهنه پیراهنت دست من شد جدا آخر از دامنت من که جان بر لبم خواهرت زینبم 🌾یاحسین، یاحسین ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 🌾 گرید امشب سه جا دخت بدرالدُّجی گه برای پدر، گه حسن، گه رضا 🌾آه و واویلتا ناله ی فاطمه می رود بر سما از فراغ پدر خاتم الانبیاء 🌾آه و واویلتا در کجایی پدر خیز و بنما نظر مانده زهرای تو بین دیوار و در 🌾آه و واویلتا شاعر: ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 🔳 مظهر عشقم و نجل پیغمبرم حجت دومین لاله ی حیدرم زده آتش مرا همسر بی وفا 🔘یا حسن یا حسن مادرم فاطمه کن تماشای من همسرم قاتلم شد به مأوای من بهر وصل تو شد حسن از غم رها 🔘یا حسن یا حسن خانه ی امن من قتلگاهم شده راحتی بخشم از اشک و آهم شده می شوم من رها از غم کوچه ها 🔘یا حسن یا حسن زهر جانسوز خصم برده هوش از سرم میزبانم شده فاطمه مادرم مانده در سینه ام بغض آن کوچه ها 🔘یا حسن یا حسن دشمن فتنه گر زد به زخمم نمک پیش چشم ترم خورده مادر کتک در رهِ مرتضی مادرم شد فدا 🔘یا حسن یا حسن شاعر: ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای ماه سرخ نیزه ها،سالار زینب قرآن بخوان ای کعبه ی سیار زینب ابروی تو از سنگ باران در امان نیست شیب الخضیبی همچنان دلدار زینب تا چشم در چشمت شدم تو چشم بستی از شرم حال کوچه و بازار زینب این روزها دور و برم پر از حرامی ست دیدی کجا افتاده آخر کار زینب من رمیِ شیطان می کنم با دست بسته تکرار زهرا می شود پیکار زینب شرط مواسات است اینجا سرشکستن حسن کردی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت دختر چهل منزل میان هر گذر رفت مادر میان آتش در معجرش سوخت دختر به زور آستین معجر به سر رفت مادر میان‌ چهل نفر افتاد اما دختر میان حلقۀ صدها نفر رفت مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد دختر به کاخ شام با درد کمر رفت مادر اگر باگوش پاره خانه برگشت دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت مادر به پیش دیدۀ انصار افتاد دختر به پیش چشم قومی بدنظر رفت سیدپوریا هاشمی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در سفر می زدند ، ما ها را هر گذر می زدند ، ما ها را یک نفر "یا حسین" اگر می گفت صد نفر می زدند ، ما ها را سیلی و تازیانه ها کم بود ... با سپر می زدند ، ما ها را نه به لب های تو فقط ، پای طشت زر می زدند ، ما ها را وای اگر یک نفر "علی" می گفت این قدر می زدند ، ما ها را پشت دروازه های شام ای وای یاد ِ در می زدند ، ما ها را دخترت تا تو را صدا می زد بیشتر ، می زدند ، ما ها را وسط کوچه ی یهودی ها ... در به در می زدند ، ما ها را توی خواب و به وقت بیداری بی خبر می زدند ، ما ها را در خرابه به سیلی و شلاق تا سحر می زدند ، ما ها را ای فدای سرت ، هر چند... مستمر می زدند ، ما ها را روح الله قناعتیان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چشم تو سمت من دل من گير نيزه هاست اين سينه پاره پاره شمشير نيزه هاست عشقت مرا به كوچه و بازار مي كشد زينب اسير رشته زنجير نيزه هاست سر خي معجر من و پيشانيت حسين اثبات آيه آيه تفسير نيزه هاست اي لاله اي كه خون چكد از ساقه ات هنوز اين زخم هاي وا شده تقصير نيزه هاست قرآن مخوان دوباره كه يكبار ديده ام آن سنگ ها كه بابت تقدير نيزه هاست قرآن مخوان كه پيرزني روي بام ها در انتظار پاسخ تكبير نيزه هاست اين گيسوان پخش شده بين كوچه ها از ردپاي رأس تو در زير نيزه هاست حالا به اين بهانه نگاهش به سوي ماست نامحرمي كه چشم و دلش سير نيزه هاست در بين راه نيزه تو ايستاده بود جا ماندن كه باعث تأخير نيزه هاست؟ ** گفتم كه چند لحظه بخوابم ولي نشد اين خواب هم تجسم تصوير نيزه هاست محمدعلي بياباني 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. با سنگ های تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند برپرده های محمل ما چنگ می زدند قاسم نعمتی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. با سنگ های تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند برپرده های محمل ما چنگ می زدند قاسم نعمتی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7