eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
993 ویدیو
57 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
بازو شکسته حال تو را درک می کند ابرو شکسته حال تو را درک می کند جا دارد از مصیبت عظمات جان سپرد پهلو شکسته حال تو را درک می کند... ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با میخ می کوبید بر تابوتِ زهرا آن چوب را که صرف گهواره نگردید.. ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ما بچّه های مادرِ پهلو شکسته ایم آن مادری که تکیه به دیوار می زند سخت است جابه جا شدنش بین بستر و.... شبها میان نافله اش زار می زند ما بچّه های مادرِ پهلو شکسته ایم آن مادری که بال و پَرش درد می کند آن مادری که گونه و بازوی زخمی اَش مثلِ پَر و سر و کمرش درد می کند ما بچّه های مادرِ پهلو شکسته ایم آن مادری که بسترش از لاله ها پر است آن مادری که دستِ دعا می کند بلند هر چند از مدینه و همسایه دلخور است ما بچّه های مادرِ پهلو شکسته ایم با یادِ چشم تار وُ تَرش گریه می کنیم همراه زینبین و حرم غصّه می خوریم با روضه های دو پسرش گریه می کنیم ما بچّه های مادرِ پهلو شکسته ایم هر چند صحن مادرمان را ندیده ایم بی تاب روضه های پر از درد کوچه ایم هر چند هر چه دیده حسن را شنیده ایم ما بچّه های مادرِ پهلو شکسته ایم گفتند بد زدند که ما ضجّه می زنیم گفتند روضه خوان حسینش همیشه بود پس یک گریز در دلِ هر روضه می زنیم ما بچّه های مادرِ پهلو شکسته ایم آن مادری که گوشه یِ گودال کینه بود از هوش رفته پای همین روضه یک کلام پایِ پلید دشمن دین روی سینه بود ما بچّه های مادرِ پهلو شکسته ایم فرقی نمی کند همه جا کربلای ماست هر روز روی نیزه سری زار می زند تیغِ تقاص درد و غم مادرم کجاست ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برای تابشِ ماهِ هلالِ مادرِ خانه سه ماه، آب شده مثلِ شمع، دخترِ خانه دوباره پنجره را خیس کرد، بارشِ روضه نشسته اشکِ یتیمی به دیده‌ی ترِ خانه تمامِ باغچه را زرد کرد، لشکرِ پاییز برای چیدنِ گلبرگِ یاسِ پرپرِ خانه درست، لحظه‌ی آوارِ آتشِ در و دیوار نوشته‌اند، که خانه خراب شد سرِ خانه ستونِ خانه‌ی وحی و عصا ؟! چه قصه‌ی تلخی شکسته زیر مصیبت، ستونِ دیگرِ خانه بنای خانه‌نشینی نداشت، حیدر کرّار میانِ جنگ، اگر رفت پشتِ سنگرِ خانه نیاز نیست به روضه برای گریه‌ی سادات شده‌ست آینه‌ی دِق برایشان درِ خانه ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شاید بنا نبود جهانی بنا شود چشم زمان به روی زمین آشنا شود شاید بنا نبود که از پیله عدم پروانه وجود زمانی رها شود صبح ازل به لطف طلوعی نیاز داشت تا اینکه بخت خلقت، از خواب پا شود نوری به نام فاطمه شد خلق تا به خلق اسرار آفرینش حق برملا شود باید می آفرید خدا این ملیکه را تا اینکه حق واژه خالق ادا شود کافی است یک نگاه غلامش که روز حشر از کار شیعیان گره کور وا شود صدها ابوذرند اگر خاک راه او باید که خاک پای کنیزش طلا شود با اینهمه مقام نه تنها خودش، که خواست در راه مرتضی پسرش هم فدا شود حالا علی که بود؟ فراتر ز درک هاست دریا چگونه در دل یک کوزه جا شود؟ دل بر "فمن یمت یرنی" بسته ام مگر حسن ختام دیده من مرتضی شود ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بعد احمد حرمت دین خدا پامال شد دین جدا، ایمان جدا، قرآن جدا پامال شد بیت وحی آتش گرفت و دست مولا بسته شد آیهء تطهیر زیر دست و پا پامال شد ای تمام انبیا خاک عزا بر سر کنید در حریم وحی، ناموس خدا پامال شد گیرم آنکه جرم زهرا بود یاریّ علی! محسن ششماهه اش دیگر چرا پامال شد!؟ کشت یک ضرب لگد یک سوّم سادات را خون این سادات تا روز جزا پامال شد "میثم" آن روزی که ناموس الهی را زدند کل قرآن در زمین کربلا پامال شد ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همچُنان شمعی که سوسو میزندسوسومزن پیش چشمان پر آبم دست بر پهلو مزن طاقتی دیگر ندارد این دل آشفته ام دیگر حرفی از کبودی رخ و بازو مزن زینبت طاقت ندارد دوری ات را فاطمه جان زینب،ازفراق خود سخن با او مزن من پسرعم توام، نامحرمت هم نیستم پیش من پرده بر آن رخساره مه رو مزن لرزه افتاده ز درد شانه بر دستان تو خواهشی دارم،که دیگرشانه برگیسومزن پیکرت سر تا به پا غرق تالم گشته است بیش ازاین ازبهر آرامش به دردت رو مزن خانه ام با بودن تو با صفا باشد، ولی حرفی از ماندن بزن ازرفتن ای بانو مزن از برای پا شدن از بستر خود پیش من دست خودرا برکمر یا دست بر زانومزن گرچه گلچین آتشی انداخت بر باغم، ولی حرفی از پژمردنت ای لاله خوش بو مزن ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🍃🏴 (ع) جذبه از یاقوت و گوهر میرود سورۂ اخلاص و کوثر میرود زجرها دیده ست اما غرق شوق؛ محض ِ دیدار پیمبر(ص) میرود لرزه می افتد به جانِ مرتضی(ع) هر زمان که جانبِ «در»... میرود گرچه خوانده مجتبی(ع) أمن یُجیب خوب میداند که آخر میرود... نیمه شب «عجّل وفاتی» خوانده و دیگر از آغوش بستر میرود با چه حالی حضرت دارالشّفا مضطر و بشکسته پیکر میرود از دو چشمش اشک جاری میشود تا که زینب(س) سمتِ معجر میرود روضه بر پا میشود وقتی حسین(ع)؛ تشنه در آغوش ِ مادر میرود! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
میانِ کوچه ها صبرت مَحک خورد به پیشِ چشمت آیینه تَرَک خورد فدک را برد دشمن... یاسِ حیدر همین که خواست حقَّش را کتک خورد 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بر زخمِ دلم به خنده‌ات نیش نزن ای دست ، قلم شوی از این بیش نزن او طاقتِ برگِ گُل ندارد نامرد تو سنگی و او آینه کُشتیش نزن ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کودکانت همه مبهوت تو و پیکر تو سفرۀ گریه مهیا شده اندر بر تو نشود باورشان،آب شدی فاطمه جان از همه بیشتر اندوه خورد دختر تو همه گلهای تو از غصه پژمردن تو بین این گلشن سوزان شده اند پرپرتو گره ای خورده به کارم که دگر وانشود رو زده بر تو عزیز دل من، شوهر تو کاش میشد که دراین عرصه تنهائی تو بود مانوس تو هر شام و سحر مادر تو آنقدر گریه ز اندوه، تو را گریان کرد که شده خون جگر سهم دو چشم تر تو بسترت کعبه و ما گرم مَطافت هستیم مُحرم اشک و بگردیم به دور سر تو شوق پرواز از این لانه به سر میداری لیک صیاد شکسته ست ز کینه پرتو در کمند غم و اندوه دلم می باشد تا زمانی که نبینم رخ جان پرور تو چند ماهیست که ای ماه صفت گردیده حائل روی تو و دیدۀ من معجر تو ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رفته ای مادر ببین تنها شدم با رفتنت همنشینِ غربتِ بابا شدم با رفتنت هیچ میدانی که بعد از تو چه آمد بر سرم؟ سوختم خاکسترِ غمها شدم با رفتنت رنگِ موهایم شبیهِ رنگِ موهایت سپید بعد تو من هم دگر، زهرا شدم با رفتنت از فدک چیزی نمیدانم ولی این روزها محوِ دربِ کنده از لولا شدم با رفتنت بس که شبها خون گریستم از غمِ دوریِ تو بین در اشکم ماهیِ دریا شدم با رفتنت هر کجای خانه دارد خاطراتت را ولی مثلِ روزِ اِحتضارت تا شدم با رفتنت دخترِ همسایه را مادر نوازش کرد و من دخترِ بی مادر و تنها شدم با رفتنت گریه بعد از مرگِ تو در خانه مان جایز نبود آهوی سرگشته در صحرا شدم با رفتنت! ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7