eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
62 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
ای حرمت نور... عَلیٰ کلِّ نور وارث زهراییِ قلبِ صبور خواهرِ شمس ،دخترِ محجوبِ ماه ای که شدی خالی از هر اشتباه چادرِ تو بر دلِ شب ...سر پناه جلوه گرفت... از رخِ تو چشمِ ماه فاطمه اِی عمّه ی ساداتِ عشق خواهرِ سلطان و مباهاتِ عشق شمسِ شرَف، دختر ایران تویی خواهرِ خورشیدِ خراسان تویی نجمه کند در دو جهان سروَری چون که کند بر سرِ تو مادری ای همه جود و کرم، همچون رضا آیه یِ تطهیر و گلِ مرتضیٰ دختر حیدر...نسبِ فاطمی بانویِ مظلوم بنی هاشمی فاطمه یِ ثانیِ در شهر قم دختر محجوبِ امامِ هفتم زینتِ موسیٰ ...گلِ سرسبزِ عشق می زَند از یادِ شما نبضِ عشق جلوه یِ تو ، آینه دارِ علی است عصمتِ زهراییِ تو منجلی است از شرف خاک شما ...شهرِ قم شور گرفت از ازدحامِ مردم منشاء و سرمایه یِ در یایِ عشق خواهر آواره یِ صحرای عشق ای که چو زینب، لبِ خواهر مدام می زند از عشق برادر، کلام نام رضا وِرد زبانِ تو شد در همه جا عشقِ عیانِ تو شد معدن ایمان و کرامات و علم با دلِ زینب شده ای کوهِ حلم از حرَمِ قدسی اَت ای مَهلقا نیست دِگر فاصله ای تا خدا می رسم از کوی تا با نام عشق مثل کبوتر به سرِ بامِ عشق بانویِ عشق و ادب و ذوالکرَم تذکره ای دِه که بیایِم حرم سخت دلم تنگِ حریمَت شد تنگِ دل و دستِ کریمَت شده اذن بده زائر رویَت شوم شاعرِ دل خسته یِ کویت شوَم در حرمِ عشق ... مرا جا بده هر چه خوب است همانجا بده محضِ گلِ روی رضا کن نگاه خواهر سلطان... بده ما را پناه بانویِ قم ...خواهرِ سلطان ما چاره یِ عشق...علّتِ درمان ما دردِ دلم با تو دوا می شود هر گره با دست تو وا می شود نام شما عزّتِ ایران زمین عشق شما شوکتِ این سرزمین روشنی عرشِ حرم دستِ تو شاخه گل فرشِ حرم مست تو عطرِ گلِ فرشِ حرم...گوئیا آمده از باغ بهشتِ رضا هر که در این خانه نشان می شود هر نفسش مشک فشان می شود هر در از این صحن و سرا یک بهشت عشق شما... خوبترین سرنوشت بوی بهشت از حرمت می رسد خوب شوَد در حرمت... حالِ بد بانوی عرش و فلک و شمس و ماه بانوی من ثانیه ای یک نگاه ثانیه ای حال مرا کن نگاه اذن بده تا که بیایم به راه کوله یِ چشمان ترم پر از آه نیست در این غمکده جز اشتباه نیست به جز اشک در این دست من جان رضا دست مرا پس مَزن آمده یک عبدِ سراسر گناه با دلِ خسته...دلِ پُر... اشک و آه سویِ تو با کوله یِ غم آمدم خسته به آغوشِ حرم آمدم نیست مرا جز حرمِ تو پناه گُم شده اَم می طلبم از تو راه دست تهی آمدم و پُر گناه کاسه یِ چشمِ ترِ من پر زِ آه لیک به امّیدِ کَرَم آمدم رانده زِ هر جا به حرَم آمدم تا به حرَم عُقده یِ دل وا کنم لطفِ تو را خوب... تماشا کن می رسد از قلب حرم بویِ عشق عطر همان مادر دلجویِ عشق هر نفسی ، زائر باران تویی زائر آن مرقدِ پنهان تویی اذن ورود حرمِ کاظمین تذکره اَم ده تو به سوی حسین عشقِ تو بانو شده سرمایه اَم همرهِ من آمده چون سایه ام کفترِ بامِ تو منِ بی قرار با دلِ خود پر زده اَم سویِ یار بال و پرم تا به هوا بُرده اَم سر زِ حریم تو درآوردِه اَم حال من همراه شما بهتر است نام تو همراه رضا خوش تر است خواهرِ زیبنده یِ شمسَ الشموس تذکره ای ده که رَوم سمت طوس می گذرد لطف تو بانو...زِ حدّ بر اَحدی تو نزدی... دستِ رد پای ضریحَت همه را می بری درهم و برهم همه را می خری چشمِ من و دولتِ احسان تو رو زده اَم با قسمِ جانِ تو بانویِ مِهر...ای صنمِ هموطن جانِ رضا دستِ مرا پس مزن گرد و غبارَم به سرِ دامَنَت یک پر کاهم زِ سرِ خرمَنَت ملجأ حاجاتِ بشر...دستِ توست زائر این میکده...سرمستِ توست هر چه قلم می کند هِی اهتمام باز شد این مثنوی هم ناتمام.... اذن بده تا که سلامی دهم آخرِ شعر ...حسن ختامی دهم اَخترِ تابنده، سلامٌ عَلیکْ دختر زیبنده ،سلامٌ عَلیکْ دختر ایران... گلِ عشق... اَلسَلام رمزِ عبور از دلِ عشق.... اَلسَلامُ حرف دلم هست فقط،یک کلام عشقَ تو و عشقِ رضا... وَ َالسلامــ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حیا به دست تو آموخت دلبری ها را و آمدی که امامت کنی پری ها را تویی که چادر شب را به ماه پوشاندی گره زدی سر هر غنچه روسری ها را تو آن خطیب غریبی که خطبه های غمت گرفته دست دل پای منبری ها را چنان تو هرچه که گشتم کسی به جز زینب نکرده است ادا حقّ خواهری ها را هوای نامه ی ممهور بردن از دستت کشانده از مشهد تا تو پا-پری ها را و قم بدون تو سوهان روح بود و کساد به صف کشاند حضور تو مشتری ها را همین که گوشه ی چشمی نظر می اندازی شفای عاجل درد است بستری ها را نشسته ام چو غباری به شوق اذن دخول بیا بگو نتکانند پا دری ها را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای روزهای تار! ای شب‌های دور از ماه ای بیقراری‌های دائم با دلم همراه ای بغض‌هایی که میایید از سفر ناگاه باری اگر شوق سفر دارید بسم الله ای بغض‌های بیقرار روز و شب‌هایم من نیز مانند شما دلتنگ زهرایم هرچند گریانم تبسم می‌کنم امشب بی‌تاب، رو بر جانب قم می‌کنم امشب در کوچه‌هایش خویش را گم می‌کنم امشب انگار با زهرا تکلم می‌کنم امشب در قاب عکسی خالی از قبری که ناپیداست با قم نمایی دیگر از آن آشنا پیداست ای آشنای بیقراری‌های این مردم با تو رسیده تا مدینه پای این مردم رنگ حقیقت یافته رویای این مردم یا فاطمه! یا حضرت زهرای این مردم ای حامی امروز من فردا مرا دریاب یا فاطمه! در حشر، چون دنیا مرا دریاب اما جدا کن شاعر از غم حال دفتر را بشنو صدای خنده ی موسی بن جعفر را دریاب شور اشک‌های شوق مادر را حالا بیا و ثبت کن ذوق برادر را معصومه خانم چشم تا وا می‌کند امشب دیده به رخسار رضا وا می‌کند امشب آن شب مدینه شاهد زهرای دیگر شد از عطر یاس فاطمه دنیا معطر شد شأن نزولش آیه‌های سبز کوثر شد آنروز در تقویم شیعه روز دختر شد بانوی عالم حفظ کن دنیا و دینم را دریاب خانم! دختران سرزمینم را در خاک مرده بذرهای علم می‌کاری فیض حضورت در تمام حوزه ها جاری در سایه ات دفنند عالم های بسیاری گلپایگانی، حائری، علامه، خوانساری شاگردهای مکتبت استاد افلاکند صدها چو بهجت در جوار تربتت خاکند آه ای کریمه ای ملیکه عمه سادات با کوله باری آمدم لبریز از حاجات برگشتن از پیش تو با دست تهی هیهات پس باز قسمت کن که مثل اغلب اوقات تا که به زودی زائر صحن رضا باشم آقا بخواهد اربعین را کربلا باشم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غزل ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 نفس به سینه ام اینبار پر تلاطم شد رواق در نظرم ناگهان تجسم شد خبر رسید که از ره کریمه آمده است دلم هوای حرم کرد و راهی قم شد به محض اینکه رسیدم به خطه ی خورشید تمام چهره ی من غرق در تبسم شد و هر دو دست ادب را به سینه بنهادم سلام دادم و این سینه وقف خانم شد ولحظه لحظه به روی لب همه زوار نوای فاطمــه یا فاطمـــــه ترنم شد میان صحن و سرایش اُبُهَّتی دارد که ذکر راز و نیاز و دعای من گم شد بهشت حضرت معصومه را ببین که چقدر شبیه بارگـــــه آفِتـــاب هشتـــم شد خوش آمدی به جهان ای بهار قلب رضا تولـــــدت مبارک قـــــرار قلب رضا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غزل ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 دلم هوای تو کرده هوای تو بانو تمام ایل و تبارم فدای تو بانو منم که ریزه خور درگه شما هستم همیشه شامل من شد عطای تو بانو دوباره مثل گذشته رسیده سائل تو ببین که خالیه دست گدای تو بانو خداکند که مرا از خودت جدا مکنی که بوده روی سر من لوای تو بانو به یک اشاره یتان خاک هم طلا بشود و اینکه کاری ندارد برای تو بانو شما کجا و منه کم کجا که می گویند در آسمان همه مدح و ثنای تو بانو بیا و بر منه بیچاره پس دعایی کن که مستجاب می شود هر دعای تو بانو زبانزد است کریمیـــــه خانِــــدان شما ز خاطـــــرم نرود نام جـــــاودان شما http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(س) چه افتخاری از این خوبتر که دختر شد به نام فاطمه پیوند خورد و محشر شد که آمد و به پدر شادی دوچندان داد رسید و مایه ی آرامش برادر شد هم از تمامی مردان سرش سرآمدتر هم از تمام زنان قبیله اش سر شد سرودن از حرمش لذتی مضاعف داد چه لذتی که نوشتیم و صدبرابر شد به لطف آنکه به طوف حریم او رفتیم زیارت حرم طوس هم میسر شد حرم نه جای کسی مثل من که این درگاه محل آمد و رفت دوصد پیمبر شد به ذرّه پروریش بس همینکه جبرائیل در آسمان کریمانه اش کبوتر شد مدینه فاطمه اش را شبی به ایران داد و قم برای ابد با مدینه خواهر شد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امشب بجز معصومه نامی در سرم نیست یعنی برای عشق و مستی هیچ کم نیست من شعر میگویم برایش , این فضیلت حتی میان شعر های محتشم نیست رفتم به قم , گفتند مظلوم است , آری بانوی مظلومیست , اما بی حرم نیست گل جای هیزم بر درش بردند , یعنی معصومه زهراییست که نا محترم نیست گل ریختن , اکرام فرزندان زهرا این افتخاراتیست که جز در عجم نیست خاک قدومش چون که مشهد ساخت در قم پس هیچکس اندازه ی او خوش قدم نیست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رحمت بی وقفه ای ایجاد شد آمد و عرش خدا آباد شد خانه ی موسی بن جعفر شاد شد غصه و غم از دلم آزاد شد اشکِ شادی روی مژگان آمده خواهر شاه خراسان آمده می چکید آیات توحید از رخش بوی ناب یاس پیچید از رخش شاه هشتم بوسه می چید از رخش می دمید انوار خورشید از رخش بس که در عصمت مقامش داده حق حضرت معصومه نامش داده حق ذکرِ بر روی لبانش یا رب است بانوی معصومه ی این مکتب است وصف او مانند وصف زینب است نزد حق از بس که والا مرتبه است حجت حق، جان فدایش می شود عرش حق مست دعایش می شود در حریم او دعا می آورند عقده بر عقده گشا می آورند حاجت کرب و بلا می آورند ناتوان، بهر شفا می آورند معجزاتش سهل و رایج هست او دختر باب الحوائج هست او از گناه و معصیت طاهر شدم تا میان صحن او حاضر شدم روی خاک افتادم و شاکر شدم چهارده معصوم را زائر شدم چون مرادم بانوی قم می شود قبر زهرا هم تجسم می شود بی نوا آمد مقام از او گرفت پادشاهی را غلام از او گرفت اعتبار و احترام از او گرفت آبرویی مستدام از او گرفت زائرانش را بهشتی می کند عاری از هر نوع، زشتی می کند ما فقیر رحمت معصومه ایم ریزه خوار و رعیت معصومه ایم زیر بار منت معصومه ایم خاک پای حضرت معصومه ایم روز و شب بر او توسل می کنیم بر خدای او توکل می کنیم آمد و قم میزبان عشق شد بر سرش گل ها نشان عشق شد آمد و مرثیه خوان عشق شد روضه خوان قدکمان عشق شد آسمانش خالی از کوکب نبود غافل از مرثیه ی زینب نبود سنگ نه... روی سرش گل ریختند شعله نه... بر معجرش گل ریختند ضربه نه... روی پرش گل ریختند هر کجا دور و برش گل ریختند خوب شد در قم دلش غمگین نشد خوب شد بر ساحتش توهین نشد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بده مژده بر دشت خشک گلوها پر از باده ی کوثری شد سبوها بدون توسل، رسیدن محال است مُصَلِّی که شد از دل بی وضوها؟ چه گوییم از وجهه ی این کریمه مخواهید مدحش ز بی آبروها که در شأن او گفته باب الحوائج: "فداها ابوها... فداها ابوها..." ¹ اگر بر دل خسته ام وعده دادم فقط وعده ی ماه ذی القعده دادم قدم بر زمین مدینه نهاده شده زینب دوم خانواده شده مثل زهرای اطهر مرامش همیشه به پای ولی ایستاده چه گویم من از هیبت او که باشد شبیه سکینه زنی پر اراده چه دنیا... چه عقبی... ندارد هراسی کسی که دلش را به معصومه داده به قلبش خدا نور عصمت دمیده چه کرده... چه معصومه ای آفریده بیا با تبسم گره می گشاید بیا بانوی قم گره می گشاید اگر با دل صاف و ساده بریزی دوتا مشتِ گندم گره می گشاید نگو حاجتت را، دلت پر که باشد بدون تکلم گره می گشاید بگو زیر لب یا رضا در طوافش سرِ دور هشتم گره می گشاید چه معصومه ای، زینب شاه طوس است عزیز دل و عشق شمس الشموس است به لب نام زیبای معصومه دارم به دل مُهر و امضای معصومه دارم همین که کنار ضریحش می آیم توسل به زهرای معصومه دارم منم عبد اولاد موسی بن جعفر ضمانت ز بابای معصومه دارم منِ قطره گرچه حقیرم، امیدِ... ...رسیدن به دریای معصومه دارم حلیمه، فهیمه، علیمه، حکیمه برای من بی نوا شد کریمه به قم آمد اما نه با قامت خم نشد احترامش در این جا کمی کم به قم آمد اما نه با ضرب سیلی نه با قلب محزون نه با اشک نم نم به قم آمد اما نه با هتک حرمت نشد در حضورش شرابی فراهم محل یهودی نشینان نرفته به آتش حجابش نشد نامنظم چه خاکی شد اما بزرگ قبیله بسوز ای دل من برای عقیله ۱. آیت‌الله سیّد نصرالله مستنبط از کتـاب «کشف اللـئالـى» نقل فرمـوده که روزى عده‌اى از شیعیان وارد مدینه شـدند و پرسش‌هایـى داشتند که مى‌خـواستند از محضر امام کاظم علیه السلام بپرسند. امام علیه السلام در سفر بـودنـد. آن‌ها پـرسش‌هاى خـود را نـوشته به دودمان امامت تقـدیـم نمـودند. چـون عزم سفر کردنـد، بـراى پاسخ پرسش‌هاى خـود به منزل امام کاظم علیه السلام شرفیاب شدند. امام علیه السلام مراجعت نفرموده بـود و آن‌ها امکان توقف نداشتند. از ایـن رو حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ آن پرسش‌ها را نـوشتند و به آن‌ها تسلیـم نمودنـد. آن‌ها با مسرت فراوان از مدینه منـوره خارج شدند و در بیرون مدینه، با امام کاظم علیه السلام مصادف شـدنـد و داستـان خـود را بـراى آن حضـرت شـرح دادند. هنگامـى که امام کاظم علیه السلام پرسش‌هاى آنان و پاسخ‌هاى حضرت معصـومه سلام الله علیها را ملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابـوها...» (پدرش به قربانـش باد...) http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای دختر آسمان هفتم همشیره کهکشان هشتم بانوی گل بهار نارنج باران همیشه در ترنم ای ابر کرامتت همیشه گسترده در آسمان مردم تو چشمه کوثر ولایت این دشت کویر برکه خم ای نور تو نور پاک زهرا صد آینه در شعاع آن گم ای رحمت عام و عصمت خاص زهرا رخِ زینبی تجسم تو ساحل امن حق پرستی ما بحر همیشه در تلاطم از قدر قیامت تو این شهر کرده ست قیام و قم شده قم ای ساکن شهر شورِشیرین اعجاز تو گریه با تبسم وقتی که غم نگفته دانی دیگر چه نیاز به تکلم تا هست نفس ز عمق جانم یا فاطمه اشفعی بخوانم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔸السَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ🔸 از دلهره ای که مثل قلبم داری یک شب به دلم برات شد غم داری من منتظر یک نفرام امّا تو یک سیصد و سیزده نفر کم داری 🔹 شد بسته درهردوجهان ازبس که... خشکيدزمين وآسمان ازبس که... بد نيست اگر کمي خجالت بکشيم خون شددل صاحب الزمان ازبس که.. 🔹 غم,شعر مرا رها کند,برگردی.... خورشید دلم!خدا کند برگردی... حالا که دعای هیچکس گیرا نیست باید که خدا ,دعا کند برگردی.... 🔹 گفتی که به باغ دل ما می آیی آبی وبه داغ دل ما می آیی پژمرده ولبریز خزانیم ای عشق پس کی به سراغ دل ما می آیی؟ 🔹 ای قصّه ی ناشنیده ی رویایی! با این که تو غایبی ولی پیدایی ماییم که پیچیده شدیم آقا جان تو ساده ترین مسئله ی دنیایی 🔹 لب تشنه شدیم و آب را گم کردیم یک شب همه آفتاب را گم کردیم باران بلاست حق ما وقتیکه فرزند ابوتراب را گم کردیم 🔹 این جان که تمام شد تو می آیی ، نه ؟ قرآن که تمام شد تو می آیی ، نه ؟ من چتر به دست منتظر در راهم باران که تمام شد تو می آیی ، نه ؟ 🔹 برخیز بیا ببین همینند و برو یک لحظه کنارت بنشینند و برو تنها هیجان دیدنت را دارند یک بار بیا تو را ببینند و برو 🔹 ای مرهم دل های شکسته با تو سرمستی قلب های خسته با تو این قلب من و امید لطفت مولا ای آنکه کلید قفل بسته با تو ... 🔹 بیرق چه فراوان و علمدار تو ، کم غم دار تو عالمی و غم خوار تو ، کم بیهوده نبوده این همه سال شما ... سربار تو بسیار ، ولی یار تو ، کم 🔹 یک روز شده که یار مهدی باشیم؟ یا مایه ی افتخار مهدی باشیم؟ اینقدر که ما منتظر بارانیم ایکاش در انتظار مهدی باشیم 🔹 سمت تو نیامده‌ست ردّ پایی در خیمه‌ی خود هنوز هم تنهایی ما اهلِ فراموشیِ قولیم و تو هر جمعه سرِ قرارمان می‌آیی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با مهر تو خورشید درخشان هستم شبها پی نور ماه تابان هستم عمریست که من به یاد بین الحرمین آواره ی در قم و خراسان هستم 🌺 @sheareaeini