بسم الله الرحمن الرحيم
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#زبانحال_حضرت_زهرا_با_روضه_خوان
روضه خوان خسته نباشی مادر
روضه خواندی ز شه بی کفنم
شصت روز است حسین می گویی
امشبی روضه بخوان از حسنم
روضه خوان روضه غربت سخت است
هیچکس با حسنم یار نبود
خانه هم امن نبوده بر او
همسرش یار وفادار نبود
جعده زهری به حسن خورانده
که از آن فتنه و شر می ریزد
روی تشتی که برایش بردند
لخته خون، پاره جگر می ریزد
روضه خوان روضه بخوان از حسنم
جگرش گرچه به زهر آغشته
پسرم غیرتی و مادری است
داغ کوچه حسنم را کشته
صورت من که از آن کوچه تنگ
تا دم مرگ فقط نیلی ماند
توی ذهن حسن مظلومم
تا ابد خاطرۀ سیلی ماند
حسنم هیچ نرفت از یادش
آتش و دود چه غوغا می کرد
در که افتاد روی پهلوی ام
محسنم داشت تقلّا می کرد
✍#امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_ع
خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن
همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن
عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن
مرا مخواه بیش از این به غصه مبتلا حسن
خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن
که یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
ز دست می روم اگر ز سر مرا تو واکنی
ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی
خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی
مرا برای نوکریِ خانه ات صدا کنی
به پای سفره ی کریم لطف خویش جا کنی
به دست خویش لقمه ای دهی به این گدا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا
دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی
دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی
دوباره یاد فاطمه دوباره داغ کوچه ها
خدا کند که جان دهم به پای روضه ی شما
بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
تو آخر عنایتی، من اول گدایی ام
تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی ام
اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی ام
اگرچه دل شکسته ی حسین و کربلایی ام
نوشته روی قلب من که مُلک مجتبایی ام
تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
و فهم بی کسی تو ز فهم من فراتر است
کمی ز غصه های تو به عالمی برابر است
به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است
مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است
غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است
زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن
دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن
چه می شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟
مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم... حسن!
کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن
بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی
اگرچه خسته ای ولی امیر استقامتی
وجودِ جود از تو و تو جوهر کرامتی
چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی
امید بی کسیِ من به عرصه ی قیامتی
ببین صدات می زنم چقدر بی ریا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟
چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟
ز کودکی به غیر دیده ی تری نداشتی
شنیده ام به معرکه... که یاوری نداشتی
بمیرم ای امیر خسته، لشگری نداشتی
شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
✍مجتبی روشن روان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴کریم اهلبیت-ع🏴
🖤حسن یعنی تمام هست زهرا
🖤حسن یعنی کریم هر دو دنیا
🖤حسن یعنی سکوت و رازداری
🖤حسن یعنی شب و دل بی قراری
🖤حسن یعنی غروری که شکسته
🖤حسن یعنی شهود دست بسته
🖤حسن یعنی غروب و رنگ نیلی
🖤حسن یعنی دوشنبه ضرب سیلی
🖤حسن یعنی بقیع تیره و تار
🖤حسن یعنی در وتیزیِ مِسمار
🖤حسن یعنی نه شمعی نه مزاری
🖤حسن یعنی نداری گریه داری
🖤حسن یعنی به رنگ ارغوانی
🖤حسن یعنی شکسته درجوانی
🖤حسن یعنی شهید زهر کینه
🖤حسن یعنی غریب اندر مدینه
🖤حسن یعنی تمام عشق مادر
🖤حسن یعنی عزیز قلب حیدر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔘اللهم عجل لولیک الفرج🔘#سبک_زمزمه_زمینه_شور_حضرت_رقیه_س
بند اول:
بابا سلام ، چرا دیر اومدی
داشتم بدونِ تو ، می بریدم
بیا بشین کنارم تا بگم
رفتی و بعده تو چی کشیدم
ای بابا
بابایی یه بی حیا رسید
گوشوارمو از گوشم کشید
منو با لگد میزد همش
بابایی یه مردکِ پلید
ای بابا
از تو دلگیرم
دیگه میمیرم
چون رفتی
ای بابا
منو نبُردی
دلم آزردی
چون رفتی
ای بابا
دخترت تنها
مونده تو غم ها
چون رفتی
مَنِ الَّذی اَیْتَمَنی فی صِغَره سِنّی
بند دوم:
بابا ببین که تو آتیش و دود
سوخته موهای من مثه زهرا
پاهام پُر از خار و سنگْ ریزه اَن
از بس که دویدم توی صحرا
ای بابا
کبوده تمومه پیکرم
میریزه خون از بال و پرم
تیره و تار میبینه چشام
خیلی درد داره بابا سرم
باباجون
زخمه سر تا پام
میسوزه چشمام
بعده تو
باباجون
زدنم مردا
خیلی بی پروا
بعده تو
باباجون
منو آزردن
معجرم بردن
بعده تو
مَنِ الَّذی اَیْتَمَنی فی صِغَره سِنّی
بند سوم:
بابای من، یه نگاهی بکن
به آبِله های کفِ پاهام
خوردم کتک صورتم شد کبود
طوری که تیره میبینه چشمام
ای بابا
بابایی زخمِ زبون زدن
شامیا چه بی امون زدن
توی کوچه ی یهودیا
از زمین و آسمون زدند
بابایی
عمه ام تنها
بینِ نامردا
واویلا
بابایی
توی شهرِ شام
میدادن دشنام
واویلا
بابایی
ما رو تو بازار
میدادن آزار
واویلا
مَنِ الَّذی اَیْتَمَنی فی صِغَره سِنّی
🎵📝 #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#الیاس_محمد_شاهی(احسان)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه_علیهاالسلام
#غزل
🔹شمع جمع مشتاقان🔹
آمدی در جمع ما، ویرانه بوی گل گرفت
آمدی بام و در این خانه بوی گل گرفت
آن شب قدری که شمع جمع مشتاقان شدی
تا سحر خاکستر پروانه بوی گل گرفت
من که با افسون گفتار تو میرفتم به خواب
از لبت گل ریختی افسانه بوی گل گرفت
گرچه لبهای تو را بوسید جام شوکران
از نگاهت ساغر و پیمانه بوی گل گرفت
پرده از آن حُسنِ یوسف چون گرفتی، خاطرم
بوی ریحان بهشتی یا نه بوی گل گرفت
بر سرم دست نوازش تا کشیدی چون نسیم
گیسویم عطر محبت، شانه بوی گل گرفت
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه_علیهاالسلام
#چارپاره
🔹طفل، بابا، آب🔹
دختری ماند مثل گل ز حسین
چهرهاش داغ باغ نسرین بود
جایش آغوش و دامن و بر و دوش
بسکه شور آفرین و شیرین بود
طفل بود و یتیم گشت و اسیر
جای دامان، مکان به ویران داشت
ماهِ رویش نبود بیپروین
ابرِ چشمش همیشه باران داشت...
پا پُر از زخم و دست، بیجان بود
جسم، شبگون و چهره، چون مهتاب
مینشست و به روی صفحۀ خاک
مشق میکرد، طفل، بابا، آب...
چشم خالی ز خواب، شد پُر اشک
گشت درگیر، بغض و حنجرهاش
دوخت بر راه دیده و کمکم
خود به خود بسته شد دو پنجرهاش
گر چه ویرانه در نداشت، به شب
بختِ آن طفل، حلقه بر در زد
دید، دختر ز پای افتادهست
با سر آمد پدر به او سر زد
من غذا از کسی نخواستهام
گر چه در پیکرم نمانده رمق
شوق و امید و عاطفه، گل کرد
دست، لرزید و رفت سوی طبق
بینِ ناباوری و باور، ماند
نکند باز خواب میبینم!
این همان غنچۀ لب باباست؟
یا سراب است و آب میبینم؟...
این ملاقات ماه و خورشید است
ابرها سوختند و آب شدند
بازدید پدر ز دختر بود
آب و آیینه بیحساب شدند
گفت نشکفته غنچهام، امّا
لاله در داغها سهیمم کرد
دو لبم یک سخن ندارد بیش
کی در این کودکی یتیمم کرد؟
چهرهام را چو عمه میبوسید
گریه میکرد و داشت زمزمهای
علّتش را نگاه من پرسید
گفت خیلی شبیه فاطمهای...
یاد داری مدینه موقع خواب
دستِ تو بود بالش سر من
روی دو پلکِ من دو انگشتت
که، بخواب ای عزیز، دختر من...
یاد داری که با همین لبها
بوسه دادی به روی من هر صبح
دست و انگشتهای پُر مهرت
شانه میکرد موی من، هر صبح
یاد داری که صبح و شب، هرگاه
میشدی بر نماز، آماده
دخترت میدوید و میدیدی
مُهر آورده است و سجّاده...
خاطراتیست خواندنی امّا
حیف، دفتر، سه برگ دارد و بس
سطر آخر خلاصه گشته، بخوان
دخترت شوقِ مرگ دارد و بس...
📝 #علی_انسانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#چارپاره
🔹آه از یتیمی!🔹
رفتی و با غم همسفر ماندم در این راه
گاه از غریبی سوختم گاه از یتیمی
گفتم غریبی، نه غریبی چاره دارد
آه از یتیمی ای پدر، آه از یتیمی!
من بودم و غم، روز روشن، شهر کوفه
روی تو را بر نیزه دیدم، دیدم از دور
در بین جمعیت تو را گم کردم اما
با هر نگاه خود تو را بوسیدم از دور
من بودم و تو، نیمهشب، دروازهٔ شام
در چشم من دردی و در چشم تو دردی
من گریه کردم، گریه کردم، گریه کردم
تو گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
در این زمانه سرگذشت ما یکی بود
ای آشنای چشمهای خستهٔ من
زخمی که چوب خیزران زد بر لب تو
خار مغیلان زد به پای خستهٔ من
ای لاله! من نیلوفرم، عمه بنفشه
دنیا ندیده مثل این ویرانه باغی
بابا شما چیزی نپرس از گوشواره
من هم از انگشتر نمیگیرم سراغی
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_5913329063535051613.mp3
3.59M
#سبک_زمزمه_یازمینه
#حضرت_رقیه_س
#دست_عدو_سنگینه
بند اول✍
دلم گرفته بابا
توی دلم آشوبه
خوش اومدی مهمونم
به خونه ی مخروبه
😭
بابا
لبت پراز خونه
ببین
رقیه گریونه
شونه ندارم چه کنم موهات پریشونه
😭
نباشی همه روزام دیگه شبای تاره
غمم زیاده امون ازاین لباس پاره
باخنده عدو با دست میکرد بهم اشاره
بابا حسین حسین جانم
بند دوم✍
سه ساله دختر تو
ببین که آواره شد
گوشواره هامو بردن
گوشای من پاره شد
😭
بابا
سوخته شده موهام
بابا
نمی بینه چشمام
پرآبله شده بابایی
تموم دست وپام
😭
با تازیونه روشونه هام نشونه زدن
بابانبودی نامردای زمونه زدن
دیدن یتیمم منو به این بهونه زدن
بابا حسین حسین جانم
بند سوم✍
ببین شبیه زهرا
قدم شده خم بابا
شکسته دندون من موهام شده کم بابا
😭
بابا
دلم چه غمگینه
بابا
چشام نمی بینه
دستای اون مردک پست بدجوری سنگینه
😭
خدا می دونه چه تلخه درد اسیری
شبیه یه شمع بسوزی آب بشی بمیری
تو بغلت سرباباتو بگیری
بابا حسین حسین جانم
💠💠💠
✍ شعرای اهل بیت(ع)
#ابوذر_رییس_میرزایی
#علی_بهرامی_نیا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
326.2K
شهادت حضرت رقیه (س)
زمزمه
رویم شده نیلی پدر جان
از ضربه ی سیلی پدر جان
باباعدو.با ناسزا.با پامرا زد
هرمرتبه.سیلی به من.او بی هوا زد
من دیگه اون سه ساله.که دیده بودی نیستم
ببخش اگه نمیشه.بازم روپام بایستم
بابا حسین مظلوم
سفید شده تمومه موهام
ببین چقد شبیه زهرام
بابا ببین.تمومه این.تنم کبوده
این دختر.سه ساله ات.جرمش چه بوده
بال وپر منو سوخت.آن دختره یهودی
به دختر تو زد سنگ.بابا چرا نبودی
بابا حسین مظلوم
بگو سرت رو کی بریده
بگم کی موهامو کشیده
یه بغضیه.که این روزا.توی گلومه
خیلی دلم.خیلی دلم.تنگه عمومه
باباچرا لب تو.به رنگه ارغوونه
گمون کنم که جای.یه چوبه خیزرونه
بابا حسین مظلوم
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
Voice 057.amr
91.7K
زمینه حضرت رقیه (س)
گوشه ی ویران.باسرخونین.آمدی بابا
یک نظرگشته.صورتم همچون.مادرت زهرا
آمدی بابازسفر.دخترخودرا بنگر
قدم کمان شده ازغمها
بمیرم آخراز ماتم ها
من الذی ایتمنی
کودک شامی.گوشواره بر.من نشان میداد
آن زن شامی.بریتیمانت.قرص نان میداد
هردوگوشم پاره شده.دخترت آواره شده
غذای هرشب ما سیلی
چولاله صورتم شد نیلی
من الذی ایتمنی
یک شب ازناقه.برزمین خوردم.دردل صحرا
آمدآن زجرو.بالگدمحکم.زد مرا بابا
می کشیداو موی مرا.تازیانه زد زجفا
پرآبله شده پای من
لبت کبوده بابای من
من الذی ایتمنی
ابوذررییس میرزایی (بهار)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زبان حال حضرت رقیه (س)
سخت ترازکربلامصیبت شام بود
زینب تو ای پدر درملاعام بود
راس توازنیزه هاخورد به روی زمین
علت افتادنت سنگ لب بام بود
حضرت رقیه (س)
وقتی که می بوسید باباصورتم را
می گفت باخنده تو هستی مثل زهرا
حالا نمانده صورت وچشمی برایم
ازبسکه سیلی خورده ام از زجربابا
ابوذر رییس میرزایی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یارقیه (س)
وقتی تورفتی دخترت شدقد خمیده
توآمدی با پا نه بلکه سربریده
باباعدو دندان شیری ام شکسته
درخردسالی دخترت مویش سفیده
شیب الخضیبی ای پدر خدالتریبی
چون حنجرت ازگوشهایم خون چکیده
سیلی جواب گریه هایم بود بابا
ازترس زجرو حرمله رنگم پریده
آن شب که ازناقه فتادم دربیابان
آمدبه پیشم مادرت اما خمیده
پاهایم ازخارمغیلان زخم گشته
ازبس رقیه دردل صحرا دویده
آن کودک شامی به طعنه گفت بامن
بابا برای من لباس نو خریده
این دخترت ازکربلا تا کوفه وشام
چیزی به جزکعب نی وسیلی ندیده
دیدم که می زد برلبت اوخیزران را
ازاین مصیبت برلب من جان رسیده
ابوذررییس میرزایی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
record016.mp3
2.01M
#روضه #زمزمه
#حضرت_رقیه_س
سبک: می گذرد کاروان
شکر خدا عاقبت حاجت من شد روا
آمده امشب پدر از سفر کربلا
آمده اما چرا بی بدنش آمده
این همه خون از چه رو در دهنش آمده
بر روی این دندان و دهان
مانده جای چوب خیزران
رأس پدر در خرابه شد ماه من
کاخ ستم ویران شود از آه من
کشته مرا ای پدر موی پریشان تو
قاتل جانم شده آن لب و دندان تو
بعد تو روی سرم گرد اسارت نشست
کودکم اما دگر شیشه عمرم شکست
از زندگی سیرم ای پدر
با داغت می میرم ای پدر
من می میرم در محضرت بابا حسین
حرفی بزن با دخترت بابا حسین
مهدی شریفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#اشعار
🚩 زیارت اربعین
رُشد بشر به رهبری شَه دین است
کمال ما بر نظرش حتم، رهین است
حب حسین و آل او بر همه فرض است
خدمت ما به مکتبش نیز چنین است
عشق به محبوب خدا کار خدائی است
عنایت ماء مَعین به خاشعین است
موسِی عمران که شده پیمبر حق
اصل کمال و رشد او زصادقین است
مدرک عشقی که گرفته به دو عشرین
نشانهی معرفتش به راکعین است
عالم تکوین به همین ازمنه کامل
وفق چنین واقعهای سیر جنین است
سیر صعودی بشر به حب مردی است
کز ید باکفایتش فتح مبین است
حسین سردار ره صفا و صدق است
توصیهی زیارتش به اربعین است
زیارت سبط نبی فیض الهی است
عامل این توصیهدان، مرد یقین است
جابر انصار، قرین شهدا گشت
سفارش موکَّدش به متقین است
زيارت زائر حق ز حق پرستی است
رو به زیارت حسین اصل همین است
زيارت قتیل عشق ، کمال جویی است
زائر دشت کربلا روح امین است
بیا زیارت صفا، صفا کن ای دوست
اجازهی غم و عزا ز شاه دین است
هرکه به اصل اشک و غم خدشه نماید
وفق مراد خائنین ز خائنین است
بیا زیارت سر شکسته از کین
زائر کوی عشق او به حق قرین است
سعادت ما به جهان معرفت اوست
نشان معرفت ببین به نصر دین است
#کوچک مبتلای غم نالد و گوید
خور به فراز نی شدن چه دل غمین است
✍ اربعین ۱۴۳۴ه.ق
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 زمینه ایام شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
🏴بند اول
امام حسن جان
نداری دیگه نفس
بریدی از همه کس
دنیا براته قفس
امام حسن جان
پاره شده جگرت
فدای چشم ترت
زیاده درد سرت
آقا غریبی و تنهایی
شکسته از غم زهرایی
تو خسته از همه دنیایی
حسن جانم
تو بی قراری دم آخر
دلت گرفته برا مادر
تو میری با یه دل مضطر
حسن جانم
جانم حسن
تو ضریحی نداری
جانم حسن
خسته از روزگاری
جانم حسن
مثل ابر بهاری
مولا/ غریب عالم یاحسن
🏴بند دوم
امام حسن جان
سینه برات میزنم
بقیع شده وطنم
فداییه تو منم
امام حسن جان
شبت نمیشه سحر
زهری که کرده اثر
تو بستی بار سفر
به یاد کوچه ها گریونی
میخوای بری و پریشونی
روضه ی مادرو میخونی
حسن جانم
خونه تو تشتی که میبینم
منم یه خواهر غمگینم
باغم کنار تو میشینم
حسن جانم
ای وای من
نفست تو بریده
ای وای من
خواهر تو چی دیده
ای وای
رنگت از زهر پریده
مولا / غریب عالم یاحسن
🏴بند سوم
داداش حسین جان
من رسیدم ته راه
اینم ستاره و ماه
قاسم و عبدالله
داداش حسین جان
برای کربلاتن
فدای بچه هاتن
هرجا بری باهاتن
برید شما توی کربلا
وقتی که میشه عمو تنها
وصیتامو کنید اجرا
عزیزانم
تو اون هیاهو تو اون غوغا
به جای من میون صحرا
برید به زیر تیغ اعدا
عزیزانم
من میرم و
بدنم تیر بارونه
من میرم و
دلم اینجا میمونه
من میرم و
عمو تنها میمونه
مولا / غریب کربلا یاحسین
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی مجید آقاجانی
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 زمینه یا شور هفتم ماه صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
🏴بند اول
با خاطرات کوچه ها،جون میدم
با زهر همسر ای خدا،جون میدم
هستم غریب خونه من،مادر جان
بیا به بالینه حسن،مادر جان
بیا ببین تو حال زارم
سبز شده مادر بدنه من
توو طشتی که آورده زینب
میریزه خون از دهنه من
مادر بیا ببین
میسوزه قلب من
تا روی پای تو
باشه سر حسن
ای غریب وطن
جانم آقا حسن
🏴بند دوم
یه عمره که میسوزم و،میمیرم
به کوچه چش میدوزم و،میمیرم
من بودم و نامرد اومد،وای مادر
دیدم به مادر سیلی زد،وای مادر
باعث راحتیم به والله
نوشیدنه این زهر کین شد
مرگه من اونجا بود که دیدم
مادر من نقش زمین شد
نامرد گذاشته بود
رو چادر تو پا
میخندید اون همش
به حال و روز ما
ای غریب وطن
جانم آقا حسن
🏴بند سوم
من با دو چشمای ترم،جون میدم
میشه نبینی خواهرم،جون میدم
من واسه تو دلواپسم،خواهر جان
به کربلا نمیرسم،خواهر جان
جون حسن قسم عزیزم
گریه نکن زینب آروم باش
نگهدار این اشکاتو واسه
کرب و بلا عزیز داداش
میبینی جسم بی
سر توی قتلگاه
لا یوم کیومک
یا اباعبدالله
بی حرم یا حسن
بی کفن یا حسین
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل
#زیارت_اربعین
مدهوش خواهد شدمنزل پس از منزل
هرکس در این بزم است دیوانه یا عاقل
مستان همه جمعند پا پس مکش ساقی
در راه عشق افتاد آخر اگر مشکل
اعجاز ها دارد این وادی معشوق
ای دل از این دریا هرگز مشو غافل
با پا نباید رفت با سر قدم بردار
شاید که کام دل شد عاقبت حاصل
در خانهی مولا هر قطرهی اشکی
مقبول می افتد از عبد ناقابل
با صد نیاز آمد دور حرم اما
با دست پر برگشت از این حرم سائل
در هر ستون زائر حال دعا دارد
در صدر حاجاتش امر فرج در دل
هر موکبی دارد عطری در این وادی
سرمست می گردد دیوانه یا عاقل
#عباس_گودرزی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کاش مَهدی بزند تکیه به دیوار حَرَم
خطبه ای مثل علی در حَرم ایراد کند
کاش با دست خودش آن گل زیبای علی
حرمی بهرگل فاطمه بنیاد کند
🏴 #شهادت_امام_حسن_مجتبی(ع)
#تسلیت_باد 🥀
...
2024_08_01_18_22_07.mp3
2.11M
#حضرت_رقیه_س
#زمینه #زمزمه
زار شدم
راهی کوچه بازار شدم
نبودی و خیلی خوار شدم
زار شدم
داد زدن
سر دخترت فریاد زدن
راهم به هرجا افتاد زدن
داد زدن
کم شده
مویی که سوخته درهم شده
مثل زهرا قدّم خم شده
خم شده
آه بابا
سیلی خوردم من، جاشو نگا
دزدین از من گوشواره ها
آه بابا
محمدرضا زادسرور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
2024_08_01_18_26_12.mp3
1.79M
#حضرت_رقیه_س
#شور #زمینه #زمزمه
الان عموم بود نمیتونستی زمینم بزنی
الان عموم بود نمیتونستی موهامو بِکَنی
الان عموم بود نمیتونستی سرم داد بزنی
الان عموم بود نمی خوردم از شما تودهنی
این عمی العباس
الان عموم بود نمیذاشت رقیه رو هُو بکنین
الان عموم بود نمیداشت که قلب من باشه حزین
الان عموم بود صورت کبودمو ناز میکرد
الان عموم بود گره موی منو باز میکرد
این عمی العباس
الان عموم بود دیگه خاکی نمیشد لباس من
الان عموم بود گوشواره هام میموندن واسه من
الان عموم بود پهلوهام لگد نمیخورد به خدا
الان عموم بود دندونام نمی شکستن بی هوا
این عمی العباس
الان عموم بود نمیذاشت هوش از سر من بپره
الان عموم بود کی میخواست منو کنیزی ببره؟
الان عموم بود مگه هی می خندیدن به گریه هام
الان عموم بود نمیذاشتن جلو من سر بابام
محمدرضا زادسرور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
1_6310334939.mp3
3.66M
#زمینه_جدید_حضرت_رقیه_س
☑️بند اول
باباکجایی که دلم گرفته
بی تو دارم از دردوغم میبارم
شبا توو این خرابه ی بی احساس
سرم و روو خاک زمین میزارم
منو ببر پیش خودت باباجون
طاقت دوری تو دیگه ندارم
نمک شدم رو زخم عمه زینب س
محاله که بی تو دووم بیارم
نبودی و شدم اسیر دست گرگ
صورت من کوچیک دست عدو بزرگ
بابا حسین من
☑️بند دوم
بعد شما یه روز خوش ندیدم
سر تو رو که روی نیزه دیدم
تو شام پر بلا تا گریه کردم
صدای خنده ها رو میشنیدم
هرجایی که اسم تو رو می بردم
از دشمنات تازیونه میخوردم
عمه مواظبم بوده توو هرجا
اگه می بینی که هنوز نمُردم
خیلی ما رو زدن تو شام پر بلا
لعنت به زجر و به
سنان بی حیا
بابا حسین من
☑️بند سوم
عمو شنیدم مشک تو دریدن
وقتی حرومیا به تو رسیدن
عمو شنیدم به چشات تیر زدن
عمو شنیدم دستاتو بریدن
عمود خیمه ت که زمین نشست و
حرومیا باهم شدن یه دست و
تو نبودی گوشوارمو کشیدن
عمو نبودی دلم و شکست و
تو رفتی و زدن
آتیش به خیمه ها
یه قوم کافر و
بی خبر از خدا
واویلتا عمو
💠💠1⃣3⃣4⃣5⃣💠💠
#عاطفه_صیدی
#مجید_مرادزاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
170.9K
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
زمزمه
فکر و ذکرم این روزا فقط حرمه
تنها خواسته م این روزا ازت حرمه
دلتنگ چای عراقی ام
مشتاق ایوان ساقی ام
دیوونه میشم نبینمت
دلواپس اربعینمت
🥀
موکب موکب عاشقت میشیم به خدا
با هر قدم گریه میکنیم تا کربلا
ایشالا که یکدله بشیم
پاهای پر آبله بشیم
توی مسیر گریه عالیه
که جای رقیه خالیه
#زمزمه #اربعین
#اثر_جدید #حسن_کردی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#پیاده روی اربعین
در این مسیر عاشقی
پیاده ،پا برهنه، می گذارم پا در این جاده
پریدم مثل یک پروانه بی پروا در این جاده
به دنیا پشت کردم آمدم ، در هر قدم دیدم
کشانده کیمیای عشق ، دنیا را در این جاده
درخشان است هر "موکِب"چنان"کوکَب" که می دانم
مسیرِ آسمان را می کنم پیدا در این جاده
به زینب اقتدا کردم به چشمم قول دادم که
تمامِ رنج ها را بنگرم زیبا در این جاده
حرارت آن چنان بالاست در دل های غم دیده
که می گیرد دلِ خورشید هم گرما در این جاده
هزاران قطره طوری دست گیری می کنند از هم
که می سازند با هم جلوه ی دریا در این جاده
نظر بر علت و معلول ها زیباست ، می بینم
که می آید به عشقِ نور ، نابینا در این جاده
چنان پیوند داده حضرت محبوب دلها را
که معلوم است وحدت می شود معنا در این جاده
خودش را با همه زوّار قوم و خویش می داند
اگر دیدید آمد زائری تنها در این جاده
همه هستیم از یک خانواده زیرِ یک پرچم
دو چندان می شود عقدِ اُخُوَّت ها در این جاده
به هم آب گوارا می دهند اینجا برادر ها
چه زیبا جلوه کرده کِسوَتِ سقّا در این جاده
در این راهِ پر از عاشق فقط یک رنگ می بینم
و این یعنی که " مَن مَن ها " شده یک" ما" در این جاده
فقط خدمت فقط خدمت دلیلِ سبقت است اینجا
چه عرفانی شده دنیای وانفسا در این جاده
جهان فهمیده آری ، شیعه دارد می شود کم کم
مهیّای ظهورِ مهدیِ زهرا (س) در این جاده
#رضا_یزدی_اصل
#زیارت_اربعین
#مشایه_پیاده_روی
#اتحاد_همدلی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7