eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
6.7هزار دنبال‌کننده
514 عکس
138 ویدیو
81 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️...شور...❇️ روزی ِ ما میشه ان شاء الله به حقّ حسین/به حقّ حسین2 حرم سفیر کربلا به حقّ حسین/به حقّ حسین2 سفیر ِ غریب نینوا/مُسلم ای یار خون خدا دل ما شده تنگ حرم/اللهم الرزقنا کربلا... اللهم الرزقنا کربلا... زاویۀ مسجد کوفه بهشت دلا/بهشت دلا2 میریم ان شاء الله از کوفه ما به کرببلا/به کرببلا2 گرفته آتیش دلای ما/این دلهای مبتلای ما به دست ِ حضرت مسلمه/برات کرببلای ما اللهم الرزقنا کربلا...3 ان شاء الله هممون جون بدیم برای حسین/برای حسین مثل شهدایی که شدن فدای حسین/فدای حسین هرکسی بر حسین نوکره/واقعاً سالار و سَروَره بر روی چشمامون تربت ِ/بین الحرمین ِ دلبره اللهم الرزقنا کربلا... ❌❌❌❌❌❌❌❌
_حضرت_مسلم(علیه السلام) سید و مولا میا به کوفه یا حسین عزیز زهرا دارم تمنّا میا به کوفه یا حسین عزیز زهرا شمسِ امامت نام تو روی لبمه چه با محبت ببین حسین جان سفیر تو آواره شد به شهر غربت دل من بی قراره آقا وارث ذوالفقاره آقا به سوی این دیار آقا بچه هات رو نیار آقا سیدی یا حسین مولا... * ای نور دیده قرارِ ما همینجا با سرِ بریده گریه کنِ ما مادریه که قامتش شده خمیده نوحه می خونه جون دادی ای عزیز من با لب تشنه شمرِ حرومی میاد برای کُشتنت با تیغ و دشنه عزیزِ مصطفی آقا میشه بر تو جفا آقا یَمِ لطف و وفا آقا ذبیح بالقفا آقا سیّدی یا حسین مولا ❌❌❌❌❌❌❌❌
↙️شور...حضرت مسلم(علیه السلام) ↙️ زد از درخت عاشقی غربت شکوفه آقا میا جان علی اصغر به کوفه کنم با وجودم به سویت اشاره ببین مسلمت را به دارالعماره حسین یابن زهرا... *ای قلب سُکّان فلک یکسر اسیرت شد کوچه گردی عاقبت کار سفیرت ز غم در به در من به قلبم شرر تو قنوت نمازم شده گریه بر تو حسین یابن زهرا... *در بند نامردانم و جان بر لب هستم من غصه دار حال و روز زینب هستم رسد روزگاری که از محنت دل در این کوفه زینب زند سر به محمل حسین یابن زهرا ❌❌❌❌❌❌❌❌
مهبط وحی ای به حج دلبستگان، نور خدا را حس کنید جای پای دلبر دیر آشنا را حس کنید با سفر در کوی جانان جام جان را بشکنید جادۀ بی انتهای دشت لا را حس کنید از مقام قرب ابراهیم تا رکن حرم آیه های عشق و ایثار و وفا را حس کنید می‌کند قربانیِ دلدار، اسماعیل را قدرت ایمان و تسلیم و رضا را حس کنید از پیام جاودانِ اِقراِ بِسمِ رِبِکِ حرمت و جاه و مقامِ مصطفی را حس ‌کنید با نزول وحیِ توحید و حضور جبرئیل معبر نورانی غار حرا را حس کنید از شکاف کعبه و پیغام میلاد علی پایگاه محکم اهل ولا را حس کنید ای سفیران امین دین و قرآن و نبی در غدیر خُم علیِ مرتضی را حس کنید مُحرمان کوی عشق و مَحرمان قرب یار جلوه های زمزم و سعی و صفا را حس کنید در شب رویایی مشعر ز بانگ رَبَنا از گل باغ سحر بوی دعا را حس کنید عید قربان است ای دلدادگانِ کوی دوست کوچۀ قربانی آیینه ها را حس کنید جامۀ عرفان بپوشید و به نور معرفت رجم شیطان و مُعمای منا را حس کنید مهبط وحی است اینجا ای حقیقت باوران در حریم کعبۀ دل ها خدا را حس کنید با لوای سرفرازی بر فراز کوه نور اقتدار بارگاه کبریا را حس کنید ✍محمدتقی مردانی(فراز)
 قصيده عيد قربان با گريز كربلا 🔻شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار طلوع عید بزرگ و مبارک اضحی فروغ وحدت و توحید داده بر دل ها ز خاک پاک منا سرکشد بدامن عرش نوای زمزمۀ گرم عاشقان خدا در آن زمین مقدّس زدند حلقۀ عشق به اشک و ناله و افغان و شور و شوق و دعا رسد باوج سماوات نغمۀ لبیک زکوه و سنگ و شن و خاک و ریگ آن صحرا زدند خیمه در آن سرزمین که هر گامش ز اشک دیده پیغمبری گرفته صفا محمد و علّی و فاطمه حسین و حسن نهاده اند رخ بندگی بخاک آنجا صدای گرم مناجات حضرت مهدی طنین فکنده در آن سرزمین بموج فضا خوشا بحال دل محرمی که در آن جمع جمال گمشدۀ خویش را کند پیدا خوشا بحال دل آنکه بشنود پاسخ از آن دهان مقدس چو گفت یا مولا خوشا به ناله و فریاد و سینه سوخته‌ای که با دعای امام زمان رود بالا روند جانب مسلخ کنند قربانی نه گوسفند بگو گرگ نفس و دیو هوی دوباره زنده شود خاطرات آن پدری که زیر تیغ، پسر را نشانده بهر فدا کشیده کارد بحلق پسر که در ره دوست کند سر از بدن نوجوان خویش جدا کشیده تیغ ولی آن گلو بریده نشد که بُد نهفته در آن سرّ قادر دانا به خشم آمد و گفتا به کارد کز چه سبب؟ نمی بُری گلوی نازک ذبیح مرا به سنگ خورد لب تیغ تیز و سنگ شکافت که ناگه از لبۀ تیغ شد بلند ندا که ای خلیل تو گوئی بِبُر چسان ببُرم که نهی میکندم ذات قادر یکتا دراین مکالمه ناگاه گوسفند به دوش رسید پیک خدا نزد حضرتش ز سما که ای خلیل خدا حبذا، قبول، قبول زهی زهی به چنین دوستی و صدق و صفا بجای ذبح پس، گوسفند کند قربان که هدیۀ تو پذیرفته شد به درگه ما بُرید سر زتن گوسفند و گفت دریغ نریخت خون ذبیحم بخاک دوست چرا؟ ندا رسید خلیلا به پیش رو، بنگر که راز مخفی ما بر تو می شود افشا به پیش روی نظر کرد و دید غرفه بخون ذبیح فاطمه را در منای کرب و بلا گشوده چنگ بسی گرگ های کوفه و شام بقصد ریختن خون یوسف زهرا ز تشنگی زده آتش بدامن گردون صدای ناله اطفال سیدالشهداء رباب اشک فشان در کنار گهواره گلوی نازک اصغر نشان تیر جفا سکینه بر لبش از سوز تشنگی تبخال دو دست گشته بریده از پیکر سقّا شکافته است جبین جوانش از دم تیغ چنانکه فرق علی در نماز گشته دو تا بریز خار نهان لاله های گلشن وحی به جستجو شده کلثوم و زینب کبری چو دید صحنۀ آن محشر عظیم خلیل دو دست غم بسر خویش زد، فتاد زپا ندا رسید خلیلا ثواب گریۀ تو فزون تر است ز ذبح پسر به درگۀ ما کدام صحنه بود همچو کربلای حسین؟ کدام روز بود همچو روز عاشورا؟ مصائب همۀ انبیاست حق حسین که او به بزم ازل سر کشیده جام بلا به وصف دوست نبندد لب از سخن «میثم» اگر زبان بِبُرندش، دلش بود گویا ✍حاج_غلامرضاسازگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عید قربان است عید دل و جان است عید گلستان است الله الله اِنَّ الحمدَ لِلّه، اِنَّ الحمدَ لِلّه ، اِنَّ الحمدَ لِلّه ...الله الله عید ابراهیم باید شود تحکیم نفسی که شد تسلیم الله الله اِنَّ الحمدَ لِلّه، اِنَّ الحمدَ لِلّه ، اِنَّ الحمدَ لِلّه ...الله الله عید اسماعیل باید شود تکمیل با مرگ اسرائیل الله الله اِنَّ الحمدَ لِلّه، اِنَّ الحمدَ لِلّه ، اِنَّ الحمدَ لِلّه ...الله الله ✍مجیدطاهری