eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
6.6هزار دنبال‌کننده
512 عکس
138 ویدیو
80 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
««« واحدسنتي »»» حضرت رقیه(سلام الله علیها) دستگیر عالمم اما دو دستم بر سر است من چهل منزل رخم نیلی و چشمانم تر است گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است شام را ویران کنم ورنه رقیه نیستم ذکر صبح و شام اینان سبّ جدّم حیدر است گر زمین گیرم به عمه اقتدا خواهم نمود چارۀ دردم فقط یک بوسه ای از حنجر است وجه تشبیه سر من با سر تو این بُود هر دو صورت سوخته، گیسو پر از خاکستر است ✍️قاسم نعمتی
واحد (سنتی)🎙 ماندن پروانه در بین قفس ها مشکل است مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است زادۀ شیر جمل باید که شیدایی کند عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند وای عمه گیسویش در مشت های قاتل است می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن صورتش بهر رسول الله ماه کامل است فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند دست های کوچکم بهر امامم حائل است خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این قسمت ناموس حیدر ناقۀ بی محمل است خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این کاروان عشق را در کنج ویران منزل است ✍
واحد (سنتی)🎙 ماندن پروانه در بین قفس ها مشکل است مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است زادۀ شیر جمل باید که شیدایی کند عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند وای عمه گیسویش در مشت های قاتل است می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن صورتش بهر رسول الله ماه کامل است فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند دست های کوچکم بهر امامم حائل است خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این قسمت ناموس حیدر ناقۀ بی محمل است خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این کاروان عشق را در کنج ویران منزل است ✍️
واحدسنتی🌷 روز عاشورا درآن جوش و خروش شد زمین از خون یاران لاله پوش آمد آوائی از آن صحرا به گوش باغبان باغ گلها زد خروش گلفروشم گلفروشم گلفروش گرچه گردیدند یارانم شهید حق که گلهای مرا پرپر بدید با نگاهی لاله هایم را خرید درچنین باغی که گشته لاله پوش غنچه ای دارم که از سر برده هوش غنچه ام از هر گلی زیباتر است عطراو از هر گلابی بهتر است گرچه از باد حوادث پرپر است از عطش پژمرده و زین رنگ و روش می کشم کوهی ز درد و غم به دوش تشنه است امّا لبش آب بقاست کودک است امّا پُر از قدر و بهاست از غمش در خیمه ها ماتم سراست غم از این غم می زند در سینه جوش تیر گلچین کرده جای آب نوش کیست تا از جان مدد کارش شود؟ کیست تا عاشق به رخسارش شود؟ کیست تا آنکه خریدارش شود؟ ناگه او را مژده ای آمد بگوش شد بلند از هاتف غیب این سروش غم مخور ای باغبان داور منم برتو و این باغ گل یاور منم مشتری غنچۀ پرپر منم ای مبارک باغبان سخت کوش این چمن را می خرم با گلفروش ناگهان شد دشت از خون لاله گون شد بلند از باغبان باغ خون نغمۀ انا الیه راجعون ✍️سیدهاشم وفایی
««« واحدسنتي »»» حضرت رقیه(سلام الله علیها) دستگیر عالمم اما دو دستم بر سر است من چهل منزل رخم نیلی و چشمانم تر است گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است شام را ویران کنم ورنه رقیه نیستم ذکر صبح و شام اینان سبّ جدّم حیدر است گر زمین گیرم به عمه اقتدا خواهم نمود چارۀ دردم فقط یک بوسه ای از حنجر است وجه تشبیه سر من با سر تو این بُود هر دو صورت سوخته، گیسو پر از خاکستر است ✍️قاسم نعمتی