eitaa logo
شاعرانه
22.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بتَرس از خُدا و میازار کَس رَه رستگاری هَمین است و بَس.... 📜 @sheraneh_eitaa
3.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیدمحمدرضا کردستانی معروف به میرزاده عشقی (زادهٔ ۲۰ آذر ۱۲۷۳ در همدان – ترور در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ در تهران) شاعر، روزنامه‌نگار، نویسنده و نمایشنامه‌نویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریهٔ قرن بیستم بود. وی با وجود طول عمر کوتاهش از جمله مهم‌ترین شاعران عصر مشروطه به‌شمار می‌رود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت. او را خالق اولین اپرای ایرانی می‌دانند. 📜 @sheraneh_eitaa
شنیدم نویسنده ای در قدیم نویسنده پاک رأی و حکیم گزیده یکی چامه، انشا نمود شه عصر از آن نامه رسوا نمود گرفت آن هجانامه، آنسان رواج که شه را درون شد، به سر بیم تاج بفرمود کآن نامه ها سوختند لب آن نویسنده را دوختند بر شه بسی نامه، آتش زدند بدش آتش قهر، آبش زدند قضا را در آن دم، یکی تند باد به دامان شه، مشتی آتش نهاد شه از آن بلا، راه رفتن گرفت ولیکن یکی میخش، دامن گرفت مر آن شاه را میخ، بر تخت دوخت نگهداشت تا آن که، بر تخت سوخت سراپرده و تخت شه هر چه بود گرفت آتش و زور آتش فزود به ده ثانیه یکسر، آن بارگاه بیفتاد در چنگ آتش چو شاه به فکر شه آنگه نبد هیچ کس تمامی به فکر خود از پیش و پس کس از خویش، بر شه نپرداختی در آن دم کسی شاه نشناختی بر مردم آن روز سخت و سیاه همه گونه بد فکر، جز فکر شاه زبانه کشان آتش، از قول شاه چنین ز آن نویسنده بد عذرخواه: که گر نامه های تو افروختم به جبرانش این بس، که خود سوختم اگر دوختم من، لبانت به سیخ کنون دوختم، جان خود را به میخ! نویسنده بر هر که، آهش گرفت شه ار بود بر تخت، آتش گرفت 📜 @sheraneh_eitaa
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی افشین علا در محضر رهبر انقلاب 📜 @sheraneh_eitaa
پیشِ رخ تو ای صنم! کعبه سجود می‌کند در طلبِ تو آسمان جامه کبود می‌کند حسن ملائک و بشر جلوه نداد این‌قدر عکسِ تو می‌زند در او ، حسن نمود می‌کند ناز نشسته با طرب، چهره‌به‌چهره، لب‌به‌لب گوشه‌ی چشمِ مستِ تو گفت‌وشنود می‌کند ای تو فروغ کوکبم تیره مخواه چون شبم دل به هوای آتشت این‌همه دود می‌کند در دل بینوای من عشق تو چنگ می‌زند شوق به اوج می‌رسد، صبر فرود می‌کند عطر دهد به سوختن، نغمه زند به ساختن وه که دلِ یگانه‌ام کارِ دو عود می‌کند مطرب عشق او به هر پرده که دست می‌برد پرده‌سرای سایه را پُر ز سرود می‌کند 📜 @sheraneh_eitaa
تا تو مرادِ من دهی کُشته مرا فراقِ تو تا تو به دادِ من رسی من به خدا رسیده‌ام... 📜 @sheraneh_eitaa
  همهٔ دلخوشی ام آخر شب ها این است دو سه خط با تو سخن گفتن و آرام شدن شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
آفتابست آن پری رخ یا ملایک یا بشر قامتست آن یا قیامت یا الف یا نیشکر باغ فردوسست گلبرگش نخوانم یا بهار جان شیرینست خورشیدش نگویم یا قمر بر فراز سرو سیمینش چو بخرامد به ناز چشم شورانگیز بین تا نجم بینی بر شجر آخر ای سرو روان بر ما گذر کن یک زمان آخر ای آرام جان در ما نظر کن یک نظر دوستی را گفتم اینک عمر شد گفت ای عجب طرفه می‌دارم که بی دلدار چون بردی به سر صبحتون بخیر وشادی 📜 @sheraneh_eitaa
«شوری در شهناز کن» صبح آمد نغمه های عاشقانه ساز کن با تبسم شاد و خندان زندگی آغاز کن می بنوش از بادهٔ عشق الهی هر پگاه چون شدی سرمست، بوسه بر رخ طناز کن شو سوار زلف تو در تو بزن چنگی بر آن در خم گیسو بمان و شوری در شهناز کن شور گیسو چون تو را از خود به در کرد آن زمان تا کنار چشمهٔ شهد لبان پرواز کن گر شدی مهمان آن چاه زنخدانش دمی تا شوی سیراب از چاهش نیاز و ناز کن چون شدی غرق دو چشمان خمار نرگسش چون«غنی»چشمان خود را روبرویش باز کن 📜 @sheraneh_eitaa
شهرت عشق کند زمزمه حسن بلند شد ز یوسف، سخن عشق زلیخا مشهور 📜 @sheraneh_eitaa
از داغ زهرا قلب مولا بی قرار است از این جدایی هر دو عالم بی قرار است 📜 @sheraneh_eitaa
بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود 📜 @sheraneh_eitaa