به گفتار و کردار اگر راستی
به یک دل دو عالم بیاراستی
بجز بوده باز از گذشته مگوی
و گر می توانی در آن ره مپوی
مگو نیز در حال جز آنک هست
چنان گو که بر حرف ننهند دست
به آینده هرگز زبانت گرو
مکن ور بگردی وفا کن برو
به کردار در، لاابالی مباش
بلی نه مقصر نه غالی مباش
تو مابین این دو ره پیش گیر
برو پای درکش سر خویش گیر
گر از حد و اندازه در نگذری
چو صادق روی ره به مقصد بری
ازین جد و جهدت نباشد گریز
اگر پند خواهی ز من یاد گیر
برو یا اخی پیشه کن راستی
اگر خدمت پادشا خواستی
نصیحت به هنگام کردن نکوست
طریق امانت سپردن نکوست
بخشنودی از هر زبانی نیوش
به جد باش در حق گزاری بکوش
چنان حشمت ملک واجب شناس
که واجب کند بر تو هر دم سپاس
ز باران خود جز نکویی مگوی
ز چرک حسد دامن جان بشوی
اگر این شرایط بجای آوری
سر حاسدان زیر پای آوری
خردمند را راستی پیشواست
خصوصا که در خدمت پادشاست
#شعر #حکیم_نزاری
📜 @sheraneh_eitaa
از رضا خود نیست بهتر منزلی
گوی این بیامد هر دلی
اختیار خود بنه باری نخست
پس رضا اندر میان بربند چست
تا تو از علم حقیقی غافلی
از چنین دار الأدب بیحاصلی
چون نۀ فارغ زاندوه جهان
کی شوی دانای این حرف نهان
#شعر #امیر_حسینی_هروی #امام_رضا #چهارشنبه_های_امام_رضایی
📜 @sheraneh_eitaa
ای صوفی سیمی به صفایی نرسی
تا جان ندهی به خونبهایی نرسی
تو رهرو و منزلت در خواجه و میر
این ره که تو میروی به جایی نرسی
#شعر #امیرخسرو_دهلوی
📜 @sheraneh_eitaa
1.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو می گویی بلای جان عاشق،
شب هجران و غمهای فراق است؟
ولی چشمان بی تاب تو گوید:
بلای جان عاشق اشتیاق است...!
شبتون در پناه حق
#فریدون_مشیری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
مثلِ هر صبح...
تو خورشیدی و من مشتری ات؛
در مدارِ تو و چشمت،همه دنیاست؛سلام
| صبحتون پر از خیر و امید🌸🍃
#حسین_فروتن #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
عجیب سرنوشتی است آنجا که مقصد
مدام جابهجا میشود
و چون در هیچ کجا نیست، همه جا میتواند بود
آنجا که انسان، که امیدش هرگز خستگی نمیگیرد
در طلب آرامشی کوتاه همواره میدود
چون دیوانهای.
#شارل_بودلر #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
هر چندکه در زمانه یک محرم نیست
بنیاد اساس دوستی محکم نیست
مادر همه حال باغمش دلشادیم
چون غم بسلامتست،دیگر غم نیست
#قاسم_انوار #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
958.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و تو آنی که من راز چشمانت را
هزار باره با نسیم به نجوا گفته ام
و از دستان سرخ دشت
عطر مهرآگين تو را
در تكرار رستخيز بودن نوشيده ام
من از بلنداي آرزو
زندگي را بقدر سخن گفتن با نگاهت
يا لمس طعم لبخندت
يا شنيدن سكوتي كه شرمش پيداست
و از "دوستت دارم" هاي ناگفته مي رويد
ديده ام
همين قدر كوتاه، همين قدر سرشار
و كس چه مي داند
اندكي چنين
چگونه وسعتي به اندازه ي يك عمر را
آباد مي كند
#بهرام_مراديان #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
آقای علی سعیدی شاعر و یکی از بزرگان شهرستان ساوه است.
وی زاده ۱۲۵۹ خورشیدی در شهرستان ساوه و صاحب دیوان اشعار «کلیات نسیم بهشت» است.وی با اینکه شغل بازرگانی داشت، تجوید قرائت قرآن و مسائل شرعیه را نیز به مشتاقان این علوم می آموختند.
نام اثر وی کلیات نسیم بهشت است که شامل غزلیات، قصائد، تضمینات و مسمطات میباشد.او این اشعار را در طی عمر ۸۸ ساله خود سرود. پس از مرگ او، تمامی اشعار وی توسط آخرین فرزندش گردآوری و ویرایش گردید. به علت گذر سالها و آسیب دیدن بعضی از نسخههای خطی شاعر، جمعآوری و دستهبندی آنها چندین سال طول کشید. بعد از تلاشهای بسیار، برای اولین بار گزیده اشعار علی سعیدی تحت عنوان «نسیم بهشت» در سال ۱۳۷۲ خورشیدی توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات چاپ گردید و در نهایت بالغ بر ۵۰۰۰ بیت از اشعار وی در قالب دیوان اشعار «کلیات نسیم بهشت» در سال ۱۳۸۴ خورشیدی با حمایت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد منتشر گردید.
از ویژگیهای دیوان اشعار «کلیات نسیم بهشت»، تنوع قالبهای شعری میباشد. این دیوان مشتمل بر غزلیات، قصائد، تضمینات و مسمطات میباشد. تضمینات آورده شده در این دیوان از بزرگانی چون حافظ، سعدی و خاقانی میباشد. از دیگر ویژگیهای برجسته این دیوان، تضمینهای بجا و سرودن اشعاری بسیار هماهنگ با آنها است، به گونهای که تشخیص آنها از بیتهای سروده شده توسط شاعر بسیار دشوار میباشد. اشعار علی سعیدی عمدتاً حاوی توحیدنامه، مدح ائمه اطهار و پند و اندرز میباشند. همچنین در بسیاری از اشعار، استفاده از واژه ایران یا دیگر واژههای شناخته شده اساطیری، بسیار مشهود میباشد.
سرانجام علی سعیدی در سحرگاه یکی از روزهای اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۷ خورشیدی در اثر سکتهٔ قلبی درگذشت. وی در امامزاده سید علی اصغر شهرستان ساوه به خاک سپرده شد.
#معرفی_شاعر #علی_سعیدی
📜 @sheraneh_eitaa
ما مست و خراب از می میخانهٔ عشقیم
آباد نگردیم که ویرانهٔ عشقیم
ای عاقل فرزانه – ز رندان مطلب عقل
ما عقل چه دانیم که دیوانهٔ عشقیم
غرقیم چو غواص به دریای معارف
وندر طلب گوهر یکدانهٔ عشقیم
ما بال و پر و جان سر خویش بسوزیم
یعنی که همه پیرو پروانهٔ عشقیم
زین زن صفتان رشته الفت ببریدیم
تا در کنف همت مردانهٔ عشقیم
گویند سعیدی ز کجا یافت سعادت
مسعود ز بخشایش شاهانهٔ عشقیم
#شعر #علی_سعیدی
📜 @sheraneh_eitaa