eitaa logo
شاعرانه
27.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
761 ویدیو
76 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعر پارسی به ابتذال کشیده میشد؛ اگر این شاعر نبود! 📜 @sheraneh_eitaa
خوشا مستی، دیداری که یکدم فراغت بخشد از کار دو عالم خوش آن وارستگی کز عشق یابی که چون مجنون رخ از عالم بتابی خوش آن دم کز وصالت دل کباب است دلت می سوزد و چشمت پر آب است شراب زندگی در جام عشق است حیات جاودان ایام عشق است زهی فیضی که عشق پاک دارد که هم زهرست و هم تاریاک دارد ز سیما میدهد عاشق شهادت که با عشق است اکسیر سعادت چه نورت بخشد آن آیینه گل که با شمع رخی نبود مقابل چو از سوز درون پروانه زار مقابل شد بخورشید رخ یار بجان انداخت برق حسن یارش ز الماس بلا صد خار خارش عنان لنگر از دستش برون شد به طوفان غمش کشتی نگون شد چو شمعش شد بصد پاره دل جمع بصد دل گشت عاشق بر رخ شمع شدش پروانه مسکین دل از جای چو شمع آتش فتادش در سراپای تنش افتاد ازو در سوز و تابی دلش کردند از آن آتش کبابی ز بس سوزی که عشقش در دل انگیخت همیزد بال و باد دل همی بیخت بگرد شمع میگردید حیران بشکل صورت فانوس بیجان چنان آشفته آن نازنین بود که نی در آسمان نی در زمین بود ز شوق او دل از جان برگرفتی بگرد او سماعی در گرفتی نمی دانم چه می آمد به سمعش که بود آن وجد و حالت گرد شمعش 📜 @sheraneh_eitaa
تا از نظرم نهفته یی همچو پری دیوانه شدم ز غایت در بدری گر بیخبر آمدم بکوی تو مرنج کز خود خبرم نبود از بیخبری 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃دوره آموزشی زندگی آرام 🍃 🟩بیش از ۲۰ ساعت آموزش مفید و کاربردی (آفلاین ، هفته ای ۲ جلسه) 🟧براساس مطالعات و تجربیات میدانی از آسیب ها و مشکلات خانواده ها 🟦با رویکرد رسیدن به آرامش و حل مسائل 🟥پشتیبانی و گواهی پایان دوره معتبر اطلاعات بیشتر 👇 https://eitaa.com/moshavereh_et/1760
خواجه حافظ فرماید: میان ما و جمالش محبت ازلیست که حسن دوست قدیمی و عشق لم یزلیست در جواب او میان ما و مرقع محبت ازلیست کوه ملمع رنگین و خرقه عسلیست بجیب سر یقه در پرده دگمه پا برجای یکی بسیرت اوتاد و یک بسان ولیست قماش قلب که خیاط وصله زو ببرد نماند آن بتو پوشیده کان زدزد غلیست بعنبرینه میارای جیب کمخا را نگار خوب لقاراچه احتیاج حلیست چنین که اطلس زربفت زهره طالع شد قیاس کردم و پشمینه سنه زحلیست نه خوار شد بزمستان کتان که موینه نیز اسیر مانده بگرما زتیغ بیمحلیست بنزد گوی طلا دگمهای ابریشم مثال جوهر اصلی و دانه عملیست سخن زچمته و نوروزی و قبا گوید دهان(قاری) ازان دائما پر از عسلی است 📜 @sheraneh_eitaa
هر شب بہ هوایت بزنم پَر، ڪه بدانی هر جا ڪه تویی، امن‌ترین قله همان جاست❤️ شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ محشرتَر از آن‌ است‌که در وَصف بگنجَد صبحی‌که طلوعَش رخِ بی‌تای‌ِ تو باشد خورشید هم‌آئینه به‌دَست‌آمده امروز تا آینه‌دارِ مهِ سیمایِ‌ تو باشد... |صبحتون پر از عشق و محبت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
ای کاش تو جای من بودی تا درک می‌کردی که دوست داشتنت چقدر سخت است ای کاش من جای تو بودم تا از این همه دوست داشته شدن لذت می‌بردم 📜 @sheraneh_eitaa
با اهل قلم عهد اخوت بستم با رود به دریای صفا پیوستم سرباز ولایتم، قلم اسلحه ام من مفتخرم که یک بسیجی هستم 📜 @sheraneh_eitaa
نگاهش را صدایش را همه ناز و ادایش را خریدم تا که فهمیدم خدا دارد هوایش را 📜 @sheraneh_eitaa
هر صبا از چرخ آمد آفتاب مه نقاب روی بنماید که هستم نور آن عالیجناب با همه ذرات عالم در حدیث آمد خموش گوید ای اولاد من چون نی تو در آب و تراب گل سؤال از بلبل شیدا کند کین ناله چیست غنچه بگشاید دهن گوید سؤالش را جواب در دهان بلبل ای گل صد زبان بگشاده تا بگویی وصف حسن خویشتن با شیخ و شاب وه که پیش شمع رخسار جمالش تا بروز همچو پروانه دل سوزان ما می‌شد کباب کوهی دیوانه دل شد مست و لایعقل بماند چون کشید از جام ساقی باده با چنگ و رباب 📜 @sheraneh_eitaa
میرزا مهدی‌قلی‌خان کرمانی ملقب به «افسر کرمانی» از شاعران و خوشنویسان ایرانی سدهٔ سیزدهم قمری بود. پدر او ابوالقاسم كرباسی كه از بازرگانان خراسان بود، در سفری به كرمان دختری از آن دیار را به همسری برگزید و افسر، یگانه فرزند آنان در آنجا زاده شد. افسر در زادگاه خود نشو و نما یافت و نزد بزرگان آنجا علوم دینی، حكمت، منطق و كلام آموخت. دیری نپایید كه وی به تهران رفت و به سبب آوازۀ شعر و ادب خویش به دربار ناصرالدین‌شاه راه یافت و پس از خواندن قصیده‌ای در حضور شاه، از وی لقب «افسر الشعراء» گرفت. اما افسر شاعر دربار و مداح ناصرالدین‌شاه نشد و به كرمان بازگشت و گاه به انتقاد از سلطان نیز پرداخت. او حتى در قصیده‌ای كه در ستایش از ناصرالدین‌شاه سروده، از نابسامانی اجتماعی و تنگدستی مردم انتقاد كرده است. افسر نخستین انجمن ادبی كرمان را كه ایمن، جیحون و میرزا آقاخان كرمانی بدان پیوستند، بنیاد نهاد، اما این انجمن پس از چندی به سبب مخالفتهای دولتمردان منحل گردید و افسر نیز به بم تبعید شد. تبعید، شاعر را از پای درآورد و پس از بازگشت به كرمان درگذشت. آقابزرگ، افسر را دارای دو دیوان دانسته، و حجم سروده‌های او را هفت هزار بیت برآورد کرده است. بخشی از سروده‌های افسر با عنوان دیوان افسر كرمانی به كوشش نوادۀ او، عبدالرضا افسری كرمانی، در تهران در سال ۱۳۶۶ هجری شمسی به چاپ رسیده است. نمونه‌هایی از خط نسخ، شكسته و نستعلیق افسر همراه با نثر مسجع وی كه به شیوۀ قائم مقام فراهانی است، در آغاز این چاپ آمده است. 📜 @sheraneh_eitaa
گرامی باد یاد شهدای عزیز مردم گرگان در ۵ آذر سال ۱۳۵۷ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 روز قیامِ شیر مردانِ دلاور در سینه ها باقیست یادش ، پنج آذر روزی که گرگان گشت در خونش شناور با جمع مردان و زنانش ، پنج آذر طیفِ وسیعِ مردمانِ انقلابی در خاک و خون افتادگانش ، پنج آذر گرگان قیامت شد ز خون پاک یاران تقدیم کرده جسم و جانش ، پنج آذر روزی که از بیداد و ظلم و جورِ طاغوت روییده شد آلاله هایش ، پنج آذر صدها درود بیکران بر آن شهیدان همواره جاویدان نشانش ، پنج آذر جاوید بادا روح پاک عاشقانش روز پر از رنج و خزانش ، پنج آذر 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 📜 @sheraneh_eitaa
به حریم کوی دلبر که برد پیام ما را که به پادشه بگوید سخن من گدا را بود آرزو همینم، که نهد قدم به چشمم همه زین غمم که مژگان خلد آن عزیز پا را رخ و لعل و زلف او را گل و قند و مشک گفتم به عتاب گفت: کم گو سخنان ناروا را به دو زلف عنبرینش ختن و ختا چه گویم، که نبخشد آن گناه و نپذیرد این خطا را به خدنگم ار بدوزی، نبرم علاقه دل که به جان خریده ام من همه ناوک بلا را چو صبا ز زلفت آرد سحر ار به من نسیمی همه بنگری مشوش، سحر من و صبا را ز تو از صبا حدیثی، دل من شنید و خون شد که مباد از تغافل، که رها کنی جفا را شده زآن مشوش افسر، سر زلف آن پری رو، که دهد مگر قراری، دل بی قرار ما را 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعری از استاد شهریار در مدح بسیج و بسیجی یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج یا علی خون حسینت کی رود از یادها گو ببیند زینب این غوغای خونخواه بسیج تا علمدارش گشاید بال شاهین علم می دهد فرمان حسینت کو بود شاه بسیج می زداید دود آه خیمه های سوخته خیمه و خرگاه زد در کربلا آه بسیج کوردل بودند اهل کوفه و بیعت شکن قوم سلمان است این قوم دل آگاه بسیج غرش ای شیر خدا ببر و پلنگ خفته را تا شود صدامیان خرگوش و روباه بسیج لشکر اسلام شد چون سیل و طوفان در خروش کفر اگر خود کوه باشد می شود کاه بسیج روز کین و انتقام است از گروه حرمله چند باشد داغ اصغر زجر جانکاه بسیج رهبر از نصر من الله داد فرمان جهاد تا رسد فتح قریب از نصرت الله بسیج صد هزار از "بیست میلیون” رهسپار جبهه هاست تا بیفتد خرمگس در دام جولاه بسیج رغبت و شوق شهادت خرمنی انباشته است حاش لله نیست یک جو، هرگز اکراه بسیج کربلا تشنه ست و بر سقای خود چشم انتظار طلعت ماه بنی هاشم بود ماه بسیج با شعار یا محمد شیعه و سنی یکیست نیست جز قرآن و حق ذکری در افواه بسیج این سفر با "فتح پایان” باز می گردد سپاه می دهد پایان به فتح گاه و بی گاه بسیج سر به درگاه خدا می ساید این جهد و جهاد شهریارا تا به سایی سر به درگاه بسیج 📜 @sheraneh_eitaa
#رویداد_آیه 📡 برگزاری کارگاه به‌صورت آنلاین! 🎉 📌 بخاطر درخواست‌های شما، امکان حضور آنلاین در کارگاه تولیدمحتوایِ دینی آیه رو هم فراهم کردیم. 🥳🤩 📎 از طریق این لینک می‌تونین شرایط حضور به صورت آنلاین رو مطالعه و ثبت‌نام کنین. ✌🏻 🖥️ پژوهشگاه فضای‌‌مجازی (پردیس‌قم) @QomCsri بازوی خردمند سپهر‌ فناوری
همیشه سربه زیر و ساده بودی دختر باران شبیه من‌ تو هم افتاده بودی دختر باران شلال گیسوانت رابه دست باد می دادی گمانم روستایی زاده بودی دختر باران برایم مو به مو و خط به خط می گفتی از هر چیز تو از اوج جنون افتاده بودی دختر باران شبیه من که مغلوب نگاه آبی ات گشتم تو هم آیا به من دل داده بودی دختر باران؟! نخواهی رفت از یادم تو و آن لهجه شرقی سوار سر به زیر جاده بودی دختر باران 📜 @sheraneh_eitaa
عاشق ار بر رخ معشوق نگاهی بکند نه چنان است گمانم که گناهی بکند ما به عاشق نه همین رخصت دیدار دهیم بوسه را نیز دهیم اذن که گاهی بکند آنکه آرایش این باغ ازو بود اکنون نگذارند که از دور نگاهی بکند دیدن چهره ی معشوق ثواب است خصوص که دمی در دل بیرحم تو راهی بکند آنچه با این دل ویرانه غم عشق تو کرد کافرم گر به دهی هیچ سپاهی بکند دوش دیدم که درآمد ز درم یار به خواب اثر این خواب به بیداری الهی بکند باکم از قتل صفایی به ستم نیست ولیک ترسم از دست تو یک نیم شب آهی بکند 📜 @sheraneh_eitaa
ای دوست نظر به حال ما کن درد دل خسته را دوا کن تا چند کشم جفا و جورت آخر نفسی به ما وفا کن ای خسرو جمله ماهرویان روی نظری به این گدا کن با من ز چه روی سر گرانی ای عمر عزیز من صفا کن مستانه چو باد راز سازی گویی که به خشم خویش جا کن برخیزم و دامن تو گیرم سر بر قدمت نهم بمیرم 📜 @sheraneh_eitaa
آنقدر زمین خورده ام که بدانم برای برخاستن نه دستی از برون که همتی از درون لازم است حالا اما... نمی خواهم برخیزم در سیاهی این شب بی ماه می خواهم اندکی بیاسایم فردا فردا برمی خیزم وقتی که فهمیده باشم چرا زمین خورده ام... 📜 @sheraneh_eitaa
صبح آمد و غم رفت و دل آرام گرفت بوسه ازدامن تو سَروِ گل اندام گرفت |صبحتون بخیر و پر آرامش🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
از صحبت عاشقان آگاه مرو بگریز ز بند خویش و از راه مرو خواهی که رموز عاشقی دریابی زنهار به عقل خویش درچاه مرو 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ز عشق هست به دل بار صد هزار مرا هنوز شکر بود صدهزار بار مرا گرم بود می گلگون ز ساقی گلرخ به حور و کوثرت ای پارسا چه کار مرا؟ به بوسه ای که دهی و کشی منه منت چه منتم ز تو چون گشت انتظار مرا؟ به جرم عشق و می از شحنه ام ضمان طلبد به پیر میکده عشق گو سپار مرا ز می خمار بود و ز خمار می نوشم به دور باده تسلسل شد آشکار مرا مگو مرو بسوی دیر وه چو مغبچگان برند موی کشادم چه اختیار مرا ز جرم باده چه باکم که دوش هاتف غیب ز لطف شامل او کرد امیدوار مرا دگر مگوی که چون مست سازمت بکشم چه سود ازین سخنت کشت چرن خمار مرا 📜 @sheraneh_eitaa
چون تو جان منی ای جان چه کنم جان و جهان را چو منم زنده به عشقت چه کشم منت جان را چو رسد از تو جراحت بود آن منت و راحت بدو صد لابه از آن رو طلبم زخم سنان را چو حدیث تو نگویم صفت عشق نجویم چو ره عشق بپویم چه کنم پای دوان را چو ز عشق تو خرابم به جناب تو شتابم چو نشان تو نیابم بهلم نام و نشان را چو شدم سوی تو بینا کنم از خویش تبرا چو شدم غرقه دریا چه کنم قعر و کران را هله ای عاشق صادق بگسل بند علایق چو نهی روی به خالق منگر خلق جهان را دل ز اندیشه جدا جو گذر از خویش و خدا جو تو در اقلیم فنا جو همگی امن و امان را دلت از فیض نهانی نشود لوح معانی چو حسین ار نگذاری روش نطق زبان را 📜 @sheraneh_eitaa