صف مژگان تو بشکست چنان دلها را
که کسی نشکند این گونه صف اعدا را
نیش خاری اگر از نخل تو خواهم خوردن
کافرم ، کافر، اگر نوش کنم خرما را
گر ستاند ز صبا گرد رهت را نرگس
ای بسا نور دهد دیدهٔ نابینا را
بیبها جنس وفا ماند هزاران افسوس
که ندانست کسی قیمت این کالا را
حالیا گر قدح باده تو را هست بنوش
که نخوردهست کس امروز غم فردا را
کسی از شمع در این جمع نپرسد آخر
کز چه رو سوخته پروانهٔ بیپروا را
عشق پیرانه سرم شیفتهٔ طفلی کرد
که به یک غمزه زند راه دو صد دانا را
سیلی از گریهٔ من خاست ولی میترسم
که بلایی رسد آن سرو سهی بالا را
به جز از اشک فروغی که ز چشم تو فتاد
قطره دیدی که نیارد به نظر دریا را
#شعر #فروغی_بسطامی
📜 @sheraneh_eitaa
این گنبد و بارگاه دیدن دارد
مدح تو و مادرت شنیدن دارد
هر کس که شود زائر این صحن و سرا
تا کرببلا میل پریدن دارد
#چهارشنبه_های_امام_رضایی #امام_رضا #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
محمدعلی معلم دامغانی: زاده (۱۳۳۰ دامغان)، شاعر، ترانهسرا و رئیس سابق فرهنگستان هنر است. وی در سال ۱۳۸۰ در نخستین همایش چهرههای ماندگار به عنوان چهره ماندگار در عرصه شعر و ادب فارسی برگزیده شد. او برگزیده نخستین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش تصنیف و ترانه نیز بوده است.
از آثار علی معلم میتوان به کتاب «رجعت سرخ ستاره» و سری کتابهای «گزیده ادبیات معاصر» که توسط نشر نیستان منتشر شدهاست، اشاره کرد.
این شاعر و ادیب، در دی ماه سال ۱۳۸۸، پس از برکناری میرحسین موسوی از ریاست فرهنگستان هنر، از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان رئیس فرهنگستان هنر انتخاب شد.
#معرفی_شاعر #علی_معلم
📜 @sheraneh_eitaa
دیده بگشا ای به شهد مرگ نوشینت رضا
دیده بگشا بر عدم، ای مستی هستی فزا
دیده بگشا ای پس از سوءالقضا حسن القضا
دیده بگشا از کرم، رنجور دردستان، علی!
بحر مروارید غم، گنجور مردستان، علی!
دیده بگشا رنج انسان بین و سیل اشک و آه
کِبر پَستان بین و جام جهل و فرجام گناه
تیر و ترکش، خون و آتش، خشم سرکش، بیم چاه
دیده بگشا بر ستم؛ بر این فریبستان، علی!
شمع شبهای دژم، ماه غریبستان، علی!
دیده بگشا! نقش انسان ماند با جامی تَهی
سوخت لاله، مُرد لیلی، خشک شد سَرو سَهی
زآ گهی مان جهل ماند و جهل ماند از آگهی
دیده بگشا ای صنم، ای ساقی مستان، علی!
تیره شد از بیش و کم آیینۀ هستان، علی!
#شعر #علی_معلم
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | من کیستم گدای روان در حریم تو
تو کیستی روان منی یا اباالحسن
شعرخوانی مرحوم سیدرضا مؤید از شعرای آئینی خراسان، تقدیم به حضرت علیبن موسیالرضا علیهالسلام
📜 @sheraneh_eitaa
هر هموطن سرودخوانی
گویاست به یاد من زبانش
افتد سخنم به هر زبانی
آزادی و عشق ترجمانش
#شعر #ملک_الشعرای_بهار
📜 @sheraneh_eitaa
بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را
از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را
زبان سوسن از ساقی کرامتهای مستان گفت
شنید آن سرو از سوسن قیام آورد مستان را
ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل
چو دید از لاله کوهی که جام آورد مستان را
ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی
چه حیلت کرد کز پرده به دام آورد مستان را
سقاهم ربهم خوردند و نام و ننگ گم کردند
چو آمد نامه ساقی چه نام آورد مستان را
درون مجمر دلها سپند و عود میسوزد
که سرمای فراق او زکام آورد مستان را
درآ در گلشن باقی برآ بر بام کان ساقی
ز پنهان خانه غیبی پیام آورد مستان را
چو خوبان حله پوشیدند درآ در باغ و پس بنگر
که ساقی هر چه درباید تمام آورد مستان را
که جانها را بهار آورد و ما را روی یار آورد
ببین کز جمله دولتها کدام آورد مستان را
ز شمس الدین تبریزی به ناگه ساقی دولت
به جام خاص سلطانی مدام آورد مستان را
#شعر #مولانا
📜 @sheraneh_eitaa
خوبرویان که جگر گوشه نازند همه
پی آزار دل اهل نیازند همه
سوخت پروانه گر از شمع به ما روشن کرد
که رخ افروختگان دوست گدازند همه
بر سر زهد فروشان جهان پای بکوب
که بر ابناء بشر دست درازند همه
نتوان گفت به هر شیشه گری اسکندر
گرچه از حیث عمل آینه سازند همه
خواجگانی که خدا را نشناسند ز عجب
عجبی نیست اگر بنده آزند همه
بسکه در جنس بشر گشته حقیقت نایاب
مردم از پیر و جوان اهل مجازند همه
فرخی آه از آن قوم که در کشور خویش
دوست با دشمن و بیگانهنوازند همه
#شعر #فرخی_یزدی
📜 @sheraneh_eitaa
شب بخیر ای سبب مستی و شیدایی من
شده عشقِ تو یقین، علتِ رسوایی من
آرزویم همه این است ببینم رویت
تا به پایان برسد این غمِ تنهایی من
#شعر
|شبتون بخیر🌙
📜 @sheraneh_eitaa
زلالِ چشمهیِ جوشیده از دلِ سنگی
الا که آینهیِ صبحِ بیغبار تویی
#حسین_منزوی #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
نیامدم که بخواهم کنار من باشی
میان این همه بیگانه یار من باشی
دلم گرفته تر از بغض مهربان شماست
مباد آن که شما غمگسار من باشی
تو ای ستاره ی وحشی که کهکشان زادی
مخواه روی زمین بر مدار من باشی
من از اهالی عشقم، نه از حوالی جبر
خطاست این که تو در اختیار من باشی
ولی نه! من که در اینجا دچار پاییزم
چگونه از تو نخواهم بهار من باشی
تو می توانی از آن چشم های خورشیدی
دریچه ای به شب سرد و تار من باشی
همیشه کوه بمان تا همیشه نام تو را
صدا کنم که مگر اعتبار من باشی
#ناصر_فیض #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
زیور به خود مبند که زیبا ببینمت
با دیگران مباش که تنها ببینمت
در این بهار تازه که گلها شکفته اند
لبخند عشق زن که شکوفا ببینمت
یک جام نوش کردی و مشتاق دیدمت
جامی دگر بنوش که شیدا ببینمت
منشین گران و جامه سبک ساز و رقص کن
رقصی چنان که آفت دلها ببینمت
بگذشت در فراق تو شب های بی شمار
هر شب دراین امید که فردا ببینمت
ای ایستاده در پسِ این پرده ی غبار
نزدیک تر بیا که هویدا ببینمت
نازم بی نیازی ات ای شوخ سنگدل
هرگز نشد اسیر تمنا ببینمت
منت پذیر قهر و عتاب توام ولی
می خواستم که بهتر از این ها ببینمت...
یدالله مفتون امینی
#مفتون_امینی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa