eitaa logo
شاعرانه
24.3هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
962 ویدیو
84 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
شب است شبی آرام و باران خورده و تاریک کنار شهر بی غم، خفته غمگین کلبه ای مهجور فغانهای سگی ولگرد می آید به گوش از دور به کرداری که گویی می شود نزدیک درون کومه ای کز سقف پیرش می تراود گاه و بیگه، قطره هایی زرد زنی با کودکش خوابیده در آرامشی دلخواه د‌‌‌‌‌َوَد بر چهره ی او گاه لبخندی که گوید داستان از باغ رؤیای خوش آیندی نشسته شوهرش بیدار ، می گوید به خود در ساکت پر درد: گذشت امروز ، فردا را چه باید کرد ...؟ 📜 @sheraneh_eitaa
‍ خدا قلم زد و شب را ادامہ دار ڪشید مرا مسافرِ شب هاے انتظار ڪشید تو را شڪفتہ و مغرور و سنگدل، اما مرا شڪستہ و بے تاب و بے قرار ڪشید شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ صبح آمد و من منتظر یارم از شب به سحر یڪسرہ بیدارم ڪَر بڪَذری ازڪوی دلم ای یار یڪ بار بـدہ فرصت دیدارم |صبحتون بخیر و پر برکت🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
ای عشق تو مایه ی نشاط دل من یادت همه نقد عمر بی حاصل من تنها نه ز جان و دل حدیث تو کنم کاین زمزمه بشنوی ز آب و گل من 📜 @sheraneh_eitaa
سر خیل بتان نازنینی غارتگر عقل و کفر و دینی ای صاحب خرمن لطافت لطفی بنما بخوشه چینی ز ابروت بقصد مرغ جانم زه کرده کمان و در کمینی با جمله وفا بما جفا چند با غیر چنان بما چنینی هرکس که بدیدت آفرین گفت چون صورت گیتی آفرینی ذاتت جو خدای نکته بین است اینقدر بود که در زمینی چون مردم دیدگان بدیده اندر دل مردمان مکینی آن به که بگوشهٔ نشینم یا رخت کشم بسر زمینی 📜 @sheraneh_eitaa
تاج دولت تا ز خاک درگهش بر سر زدم پشت پا بر تاج خاقان و افسر قیصر زدم جستم از خاک درش خاصیت آب بقا آتش غیرت به جان زمزم و کوثر زدم 📜 @sheraneh_eitaa
گاهی یکی اصله ؛ ولی تحریف میشه جنس طلا مثل بَدَل ؛ توصیف میشه توو داستانی که حسودا جعل کردن _ _ آدم خوبه ؛ آدم بده تعریف می‌شه گاهی رفیق از اوّلِش هم دشمنه که_ _تیغش برای کـُشتنِت تلطیف میشه اوّل ؛ به رسم چاپلوسی می زنه گول آخر ؛ خوشیت به دست اون توقیف میشه تا هفت‌پُشتش گرگه این میش ریاکار چنگش ؛ موقّت واسه گـُردَه‌ت؛ لیف میشه دنبال نقطه ضعفته ؛ پنهون نگهدار شعرش بَده ؛ توی صدا تصنیف میشه یار حسود اومد بدزده آبروتو واسه خودش هی بند جیب و کیف میشه تهمت‌زنِ خاله‌زنک‌بازِ خبرچین _ _ توی رفاقت موجب تضعیف میشه واسه حسودی که همش بد میگه از خلق_ _ رازی نگو ؛ کارت بلاتکلیف میشه 📜 @sheraneh_eitaa
عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی مشهور به عین‌القضات همدانی (۵۲۵–۴۹۲ هجری قمری) حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه ایرانی بود. او در شهر همدان در یک خانوادهٔ شافعی مذهب متولد گردید و در خدمت پدرش ابوبکر محمد ابن علی علوم، معارف و عرفان و طریق علوم قضا را فرا گرفت و خود نیز به درجهٔ افتاء و منصب قاضی همدان رسید. چندی بعد در خراسان، به محضر درس استادانی مانند عمر خیام و ابو عبدالله محمد بن حمویه جوینی راه یافت و بهرهٔ علمی و معنوی بسیار گرفت و در کلام و حکمت، تصوف و عرفان و ادب پارسی و عربی به درجات عالی رسید. عین‌القضات اگر چه در زمان حیات ابوحامد محمد غزالی (فوت ۵۰۵ هجری قمری) به دنیا آمد، هرگز توفیق دیدار او را نیافت، چه هنگام فوت ابوحامد، قاضی سیزده سال داشت ولی عین‌القضات چهار سال تمام به خواندن آثار غزالی پرداخت و با آراء و افکار و احوال او عمیقاً آشنایی پیدا کرد، به‌طوری که می‌توان به جرأت گفت یکی از بهترین شاگردان و تربیت‌شدگان مکتب ابوحامد غزالی در همهٔ دوران‌ها قاضی همدانی بود. اگر چه عین‌القضات پس از یک انقلاب روحی در عنفوان جوانی دست از مطالعه کتاب‌های فلاسفه و متکلمان، از جمله کتاب‌های ابوحامد، شست، اما، تا آخر عمر تحت تأثیر افکار ابوحامد باقی ماند، و در ضمن آثار خود در هر فرصتی به عقاید وی اشاره می‌کرد. انقلاب روحی عین‌القضات تا حدودی شبیه به انقلاب روحی امام محمد غزالی است. هر دو در علوم ظاهری تبحر پیدا کرده بودند و هر دو به تصوف روی آوردند. پس از قریب یک سال از انقلاب روحی او، این بار احمد غزالی برادر کوچکتر ابوحامد، که هنوز در قید حیات بود به یاریش شتافت و از او دستگیری کرد. قاضی همدانی از آن پس در طریق وصول و عالم کشف و شهود قدم نهاد و به مطالعهٔ آثار و تألیفات احمد غزالی پرداخت. بدین ترتیب، دو برادر غزالی هر یک از جهتی بزرگترین تأثیر را در زندگی علمی و روحی عین‌القضات بخشیدند، و یکی در علوم ظاهری (من‌جمله کلام و فلسفه و حتی تصوّف و عرفانی که در کتاب‌ها بیان شده) و دیگری در علوم ذوقی راهنمای او گشتند. اما در نهایت او به استناد نوشته‌هایش به کفر و الحاد متهم و محکوم شد و او را در سن سی و سه سالگی در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری در همدان به دار آویختند. دربارهٔ علت و کیفیت قتل وی رضاقلی‌خان هدایت نوشته است: «آخرالامر او را به دعوی الوهیت متهم ساخته، محضری بر قتلش پرداخته، به سعی ابوالقاسم درگزینی وزیر خلیفه پوست او را کندند، در مدرسهٔ خودش بردار کرده، پس از آن به زیر آورده، در بوریای به نفت آلوده پیچیده، سوختند.» گویند وی در زمان حیات از قتل خود به دست دشمنان و چگونگی اجرای آن باخبر بوده و این رباعی را در این مورد سروده است: ما مرگ و شهادت از خدا خواسته‌ایم وان هم به سه چیز کم‌بها خواسته‌ایم گر دوست چنین کند که ما خواسته‌ایم ما آتش و نفت و بوریا خواسته‌ایم اما ذبیح‌الله صفا متذکر شده است که احتمالاً این رباعی را یکی از مریدان وی پس از مرگ او سروده، و بعدها به او نسبت داده‌اند. 📜 @sheraneh_eitaa
حق بجان اندر نهان و جان بدل اندر نهان ای نهان اندر نهان اندر نهان اندر نهان این چنین رمزی عیان کو با نشانست و بیان ای جهان اندر جهان اندر جهان اندر جهان 📜 @sheraneh_eitaa
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی طنز استاد ابوالفضل زرویی نصرآباد،اسفندماه ۱۳۸۱ 📜 @sheraneh_eitaa
ای حسین ابن علی از باطن پاکت مدد و ز دم عشاق و جان مست سلاکت مدد نیست قلب یار من آنسان که باید سوی من بهر جذب قلب او از روح چالاکت مدد خاکساری کوی عشق تست جای جن و انس تا شود معشوق من خاک من از خاکت مدد عقلها حیران عشق تست و عقل یار من تا شود حیران من از عقل و ادراکت مدد هر سری را هست شوری بسته فتراک تست تا فتد شور منش در سر ز فتراکت مدد تا ز غیر من بپوشد چشم امید وصال از دل حق بین و دست و دیده پاکت مدد جز تو کس در عشق حق امساک از هستی نکرد تاکند او ترک غیر از من ز امساکت مدد گر نبودی تو نبود از عشق در عالم ثمر خواهم اندر جذب یار از سر لولاکت مدد گشت عالی عرش و افلاک از علو همتت بر مرادی کن مرا از دور افلاکت مدد 📜 @sheraneh_eitaa