eitaa logo
شاعرانه
26.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
821 ویدیو
81 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
وطن! مرا به نخل آویزان کنید من به او خیانت نمی‌کنم این زمین و مزرعه ی من است اینجا در گودال‌های آن افتاده‌ام، و دستانم در آتش سوخته است در اینجا شیر شتر را در کودکی سر کشیده‌ام وطن من روایت روزهای شاد و غمگین نیست وطن در رویا نمی‌زید و نه در مزرعه‌ای در آغوش ماه، و نه در قطره‌ای نورانی بر گل رز وطن من غریبه‌ای خشمگین است در اضطراب قرن‌ها با ماشه‌ای کشیده بر شقیقه‌اش وطن من، کودکی است که دستانش را با امید و شجاعت به سوی شادی دراز می‌کند او بادی است در زندان و شاخه‌هایی است در نور و تاریکی، پیرمردی است که در این شاخساران جاودان در ماتم زمین و پسرانش نشسته است این سرزمین پوست و استخوان است مرا در آن رها کنید قلب من و درخت خرما با هم از آن به سوی سال‌های سخت اوج می‌گیریم مرا به خرما آویزان کنید من به او خیانت نمی‌کنم. .. 📜 @sheraneh_eitaa
یاد تو شب و روز قرین دل ماست سودای دلت گوشه‌نشین دل ماست از حلقهٔ بندگیت بیرون نرود تا نقش حیات در نگین دل ماست 📜 @sheraneh_eitaa
در تیره شب هجر تو، جانم به لب آمد وقت است که همچون مهِ تابان به درآیی شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ ‍ بگشای چشم و جهان زنده کن به ناز با خنده ات صبح و غزل تازه می شود |صبحتون بخیر و پر امید🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
ای عکس رخ جان دهد آیینه دل را چون معجز عیسی! طوطی شده حیران سخن‌های تو جانا با آن لب گویا! تا با قد شمشاد گذشتی سوی گلشن قمری به فغان شد نرگس پی نظاره شود دیده سراپا از بهر تماشا از شرم جمال تو شده یوسف مصری در زاویه چاه سودای تو دارد به سر وامق و عذرا تنها نه زلیخا! پیراهن گل در چمن از شوق تو چاک است از فرقت رویت خون بسته دل غنچه ز لعل تو همانا چون باده به مینا! باد سحر از نکهت زلفت به گلستان آورد نسیمی سوسن به زبان طعنه زد آهوی خطا را زان رفت به صحرا خضر خط تو داده به ریحان ادب ناز از قاعده بو در کشور خوبی نبود لاله‌عذارا چون تو شه والا! تا لشکر حسن تو به تاراج ز هر سو آورد شبیخون چشم از پی جان بردن و رخ از پی یغما در ملک دل ما! طغرل به خیال سر زلف تو اسیر است رستن نتواند زنجیر بود هر سر مو پای جنون را زان زلف مطرا 📜 @sheraneh_eitaa
از یار نیاز ندیده کسی جز عشوه و ناز ندیده کسی گویند بسوز و بساز ولی این سوز و گداز ندیده کسی یک ساعت جور ترا بر من در عمر دراز ندیده کسی باز آگه اینهمه دوری را از محرم راز ندیده کسی جز لطف و نوازش دلجوئی از بنده نواز ندیده کسی این شور و نوای عراقی را در ملک حجاز ندیده کسی جز از لب مفتقرت هرگز این نغمه و ساز ندیده کسی 📜 @sheraneh_eitaa
🌹🌹🖤🖤🌹🌹🖤🖤🌹🌹🖤🖤 شهر مبهوت و خزان گشته همه سرگردان رمقی نیست دگر در تن و جان یاران عاقبت وعده ی دشمن به دلش کرد اثر آنکه می خواست بگیرد ز عدویش جولان عهد و پیمان بشکست ، نیست ز بشّار خبر رفته از شهر برون ، خسته و زار و نالان آه و افسوس که یکباره به دشمن دل داد گشته جاری ز دو چشمانِ عزیزان باران مدتی بود که بر حرف عدو دلخوش بود باورش بود که بر وفقِ مرادش دوران رفت و با رفتنِ او شهر دگر خالی شد اشک و آهی که شده یارِ همه غمخواران عاقبت گشت جدا رفت به راهی دیگر آن که صد داغ زده بر دل و جانِ جانان عمری از میهن خود کرده دفاعی محکم آخر کار خطا کرد و وطن شد ویران خطّ سازش به جهان عاقبتش این باشد کشور و منطقه تسلیم همه جباران 📜 @sheraneh_eitaa
فرقی نمانده در عمل خوب و زشت ما یکسان شده است کعبه و دیر و کنشت ما انجام خود ز خوی بد و نیک خود بیاب در ما نهفته دوزخ ما و بهشت ما گر برخلاف میل رود عمر چاره چیست بوده است این ز روز ازل سرنوشت ما حالی بود عمارت ما خاک و خشت غیر تا خود عمارت که شود خاک و خشت ما گوئی به هیچ روی تغیر پذیر نیست دست طبیعت آنچه نهد در سرشت ما گر سعی ماست حاصل ما روز رستخیز نبود بغیر صاعقه در خورد کشت ما کفر است ناامیدی و بیگانگی صغیر باشد که ننگرند بکردار زشت ما 📜 @sheraneh_eitaa
faghani.gif
7K
بابا فغانی شیرازی از آخرین شاعران سبک عراقی در سدهٔ نهم هجری بود که برخی او را از پیشگامان سبک هندی و به ویژه سبک وقوع در شعر فارسی می‌دانند. و در جوانی به هرات سفر کرد و به ملاقات جامی رسید. از طریق او با عرفان آشنا شد. پس از چندی به آذربایجان و سپس به خراسان و فسا رفت و در آخر در طوس ساکن شد. در سال آخر عمر از میگساری توبه کرد و در مشهد ساکن شد. بابا فغانی در ۹۲۵ هجری قمری درگذشت. اواخر زندگی او مقارن با سلطنت شاه اسماعیل صفوی بود. 📜 @sheraneh_eitaa
گل خود روی مرا بوی بنی آدم نیست آنچه من می طلبم در چمن عالم نیست عیبم این است که دستم ز زر و سیم تهیست ورنه از تحفه ی دردم سر مویی کم نیست غرض از مهلت ده روزه ام اثبات وفاست ورنه گر باشم و گر نیز نباشم غم نیست بر خراش دل آزرده ی من ساغر عیش آبگینه ست اگر دست دهد مرهم نیست چون گشاید ز سر رشته ی امید گره؟ هر که در سلسله ی مهر و وفا محکم نیست هر دم از عشق به صد ماتم و حسرت گذرد وقت آسوده دلی خوش که درین ماتم نیست اول و آخر عشاق درستست بعشق نام این زنده دلان تازه همین یکدم نیست گرچه صد بار حسود از سخنم پند گرفت همچنان گر دهنش باز کنی ملزم نیست از فلک نیست فغانی طمع خاطر شاد در چنین منزل ویران که دلی خرم نیست 📜 @sheraneh_eitaa