eitaa logo
شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
332 دنبال‌کننده
186 عکس
55 ویدیو
1 فایل
گلچین اشعار عاشقانه و اشعار عارفانه 🌸 ارتباط با ما و انتقادات و پیشنهادات: @RuholahQ روح‌الله قادری
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در خانه‌ی حق آمد و در خانه‌ی حق رفت پروانه ی حق آمد و پروانه ی حق رفت @shernab
هین که اسرافیل وقتند اولیا مرده را زیشان حیاتست و نما جان هر یک مرده‌ای از گور تن بر جهد ز آوازشان اندر کفن گوید این آواز ز آواها جداست زنده کردن کار آواز خداست ما بمردیم و بکلی کاستیم بانگ حق آمد همه بر خاستیم بانگ حق اندر حجاب و بی حجاب آن دهد کو داد مریم را ز جیب ای فناتان نیست کرده زیر پوست باز گردید از عدم ز آواز دوست مطلق آن آواز خود از شه بود گرچه از حلقوم عبدالله بود @shernab
جان‌های مرده اندر گورِ تن چون رهند از تن رهند از صد مِحَن در فضای عشق حق، رقصان شوند همچو قرص ماه، بی‌نقصان شوند @shernab
مجنون شبیه طفل تو شیدا نمی شود زین پس کسی بقدر تو لیلا نمی شود درد رقیه تو پدر جان یتیمی است درد سه ساله تو مداوا نمی شود شأن نزول رأس تو ویرانه من است دیگر مگرد شأن تو پیدا نمی شود [کار از حنا و شانه کشیدن گذشته است] زلفی که سوخته گره اش وا نمی‌شود بیهوده زیر منت مرهم نمی روم این پا برای دختر تو پا نمی شود @shernab
مرغ دلم راهی قم می شود درحرم امن تو گم می شود عمه سادات،سلام علیک روح عبادات،سلام علیک کوثر نوری،به کویر قمی آب حیات دل این مردمی عمه سادات ،بگو کیستی؟ فاطمه یا زینب ثانیستی از سفر کرب و بلا آمدی یا که به دیدار رضا آمدی یا حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها 🌸 @shernab
در کوی عشق، شوکت شاهی نمی‌خرند اقرار بندگی کن و اظهار چاکری 🌸 @shernab
گر در آتش می پسندد رای دوست … می روم آن سان که خاطرخواه اوست عاشقان از نیک و از بد فارغند … هر چه از نزدیک یار آید نکوست هر که بینی جستجویی می کند … آنکه من جویم برون از جستجوست هر کسی را آرزویی در دل است … آنکه من خواهم برون از آرزوست رشته ای بر گردنم افکنده دوست … می کشد هر جا که خاطرخواه اوست @shernab
ایها القلب الحزین المبتلا فی طریق العشق انواع البلا لیکن القلب العشوق الممتحن لا یبالی بالبلایا و المحن سهل باشد در ره فقر و فنا گر رسد تن را تعب، جان را عنا رنج راحت دان، چو شد مطلب بزرگ گرد گله، توتیای چشم گرگ کی بود در راه عشق آسودگی؟ سر به سر درد است و خون آلودگی تا نسازی بر خود آسایش حرام کی توانی زد به راه عشق، گام؟ غیر ناکامی، دراین ره، کام نیست راه عشق است این، ره حمام نیست شیخ بهائی
در هوایت بی‌قرارم روز و شب سر ز پایت برندارم روز و شب روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب جان و دل از عاشقان می‌خواستند جان و دل را می‌سپارم روز و شب تا نیابم آن چه در مغز منست یک زمانی سر نخارم روز و شب تا که عشقت مطربی آغاز کرد گاه چنگم گاه تارم روز و شب می‌زنی تو زخمه و بر می‌رود تا به گردون زیر و زارم روز و شب ساقیی کردی بشر را چل صبوح زان خمیر اندر خمارم روز و شب ای مهار عاشقان در دست تو در میان این قطارم روز و شب می‌کشم مستانه بارت بی‌خبر همچو اشتر زیر بارم روز و شب تا بنگشایی به قندت روزه‌ام تا قیامت روزه دارم روز و شب چون ز خوان فضل روزه بشکنم عید باشد روزگارم روز و شب جان روز و جان شب ای جان تو انتظارم انتظارم روز و شب تا به سالی نیستم موقوف عید با مه تو عیدوارم روز و شب زان شبی که وعده کردی روز وصل روز و شب را می‌شمارم روز و شب بس که کشت مهر جانم تشنه است ز ابر دیده اشکبارم روز و شب 🌸 @shernab