eitaa logo
شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
237 دنبال‌کننده
136 عکس
29 ویدیو
0 فایل
گلچین اشعار ناب معنوی 🌸 ارتباط با ما و انتقادات و پیشنهادات: @RuholahQ شیخ روح‌الله قادری
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انقلاب جهانی
نثار خاک تو خواهم، به هر دمی دل و جان که خاک بر سر جانی، که خاک پای تو‌ نیست @shernab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم ؟ تا به کی در غم تو، ناله‌ی شب گیر کنم؟ @shernab
هر سحری چو ابرِ دِی، بارَم اشک بَر دَرَت پاک کُنَم به آستین، اشک ز آستانِ تو صبر پرید از دلم، عقل گُریخت از سَرَم تا به کجا کِشَد مرا مستی بی‌امانِ تو @shernab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مستی هر نگاه تو به ز شراب و‌ جام می کی ز سرم برون شود یک نفس آرزوی تو در قفس خیال تو تکیه زنم به انتظار تا که تو بشکنی قفس پر بکشم به سوی تو
این چه حرف است که در عالم بالاست بهشت؟ هر کجا وقت خوشی رو دهد آنجاست بهشت باده هر جا که بود چشمه کوثر نقدست هر کجا سرو قدی هست دو بالاست بهشت دل رم کرده ندارد گله از تنهایی که به وحشت زدگان دامن صحراست بهشت از درون سیه توست جهان چون دوزخ دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت دارد از خلد ترا بی بصریها محجوب ورنه در چشم و دل پاک مهیاست بهشت هست در پرده آتش رخ گلزار خلیل در دل سوختگان انجمن آراست بهشت عمر زاهد به سر آمد به تمنای بهشت نشد آگاه که در ترک تمناست بهشت صائب از روی بهشتی صفتان چشم مپوش که درین آینه بی پرده هویداست بهشت @shernab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عارف الهی عطار نیشابوری، فرمود: طریق عشق جانان بی بلا نیست زمانی بی بلا بودن روا نیست اگر صد تیر بر جان تو آید چو تیر از شست او باشد خطا نیست از آنجا هرچه آید راست آید تو کژ منگر که کژ دیدن روا نیست بلاکش، تا لقای دوست بینی که مرد بی بلا، مرد لقاء نیست میان صد بلا خوش باش با او خود آنجا کو بود هرگز بلا نیست کسی کو روز و شب خوش نیست با او شبش خوش باد کانکس مرد ما نیست دوای جان مجوی و تن فرو ده که درد عشق را هرگز دوا نیست تو از دریا جدایی و عجب این که این دریا ز تو یکدم جدا نیست تو او را حاصلی و او تو را گم تو او را هستی اما او تو را نیست خیال کژ مبر اینجا و بشناس که هر کو در خدا گم شد خدا نیست ولی روی بقا هرگز نبینی که تا ز اول نگردی از فنا نیست @shernab
راه خلوتگه خاصم بنما تا پس از این "می"خورم با تو و دیگر غم دنیا نخورم @shernab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک نفس با ما نشستی، خانه بوی گل گرفت خانه ات آباد، که‌این ویرانه بوی گل گرفت از پریشان گویی ام، دیدی پریشان خاطرم زلف خود را شانه کردی، شانه بوی گل گرفت علی آذرشاهی 🌸 @shernab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیم ترک جان عزیز بتوان گفت ترک یار عزیز نتوانیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ هیچ طبیبی نَدهد بی‌مَرضی حَب و دَوا مَن همگی درد شَوم، تا که به درمان برسم @shernab
حریفِ عشق تو بودم چو ماهِ نو بودی کنون که ماهِ تمامی،نظر دریغ مدار... @shernab
یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم زیرا که تویی کارم زیرا که تویی بارم جان من و جان تو گویی که یکی بوده‌ست سوگند بدین یک جان کز غیر تو بیزارم @shernab
بس در طلبت کوشش بی‌فايده کرديم چون طفل دوان در پی گنجشک پريده @shernab
شمه‌ای از داستان عشق شورانگیز ماست این حکایت‌ ها که از فرهاد و شیرین کرده‌اند @shernab
🌱🕊🌱🕊 🕊🌱🕊 🌱🕊 🕊 در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع روز و شب خوابم نمی‌آید به چشم غم پرست بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست این دل زار نزار اشک بارانم چو شمع در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع @shernab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گر تو هستی اهل عشق و مرد راه درد خواه و درد خواه و درد خواه @shernab
دلم خون است و لبریز است از داغ پریشانی که ابراهیم در آتش، که اسماعیل قربانی دوباره در همین جا، پیکری در بین تابوتی دوباره می‌شود تکرار آن صبح زمستانی کجایی حاج محمود این جماعت سخت دل‌تنگ‌اند بخوان یک بار دیگر نوحه‌ی قاسم سلیمانی به خونخواهی مهمان عزیزی آمدیم اینجا که خواهد ماند ردّ خون او در یاد مهمانی دریغ از ما که راحت بگذریم از خون مظلومش چنین مهمان‌نوازی نیست در قاموس ایرانی ببین تصویر وحدت را که در یک روز می‌ریزد برای یک هدف، خون فلسطینی و لبنانی فلسطین مرز اسلام است و قلبش غزه است امروز اگر جز این می‌اندیشی بگو از دین چه می‌دانی؟ به حکام خیانتکار سازشکار باید گفت خجالت می‌کشد اسلام از این رسم مسلمانی به تار عنکبوتی تکیه دادید ای تبهکاران امان از مستی دنیا، امان از سست پیمانی اگر غسل طهارت می‌کنید از آب زمزم هم بماند تا ابد ننگ خیانت روی پیشانی مسلمان‌ها مسیحی‌ها یهودی‌ها به پا خیزید که این خونخوار بی وجدان، ندارد دین و ایمانی تقلا می‌کند در باتلاق خون و معلوم است پی نابودی خویش است این دیوانه‌ی جانی اگر می‌شد، تمام کودکان غزه را می‌کشت که این افعال برمی‌آید از این روح شیطانی هنیه رفت در ظاهر ولی باور کن اسراییل حماس است آنکه خواهد ماند، اما تو نمی‌مانی ز یاد نقشه‌ها هم نام نحست محو خواهد شد در آن طوفان پایانی، در آن پایان طوفانی الا ای قدس ای مرز شرف، و التّین و الزّیتون به خاک تشنه‌ی تو می‌رسد آن روز بارانی فلسطین می‌شود آزاد، دیدم این بشارت را در آن مردی که می‌گوید اذان بر روی ویرانی شب آزادی‌ از خون شهیدان لاله می‌‌روید و خواهد شد در آن شب مسجد الاقصی چراغانی پس از عمری جهاد اینک بخواب آرام اسماعیل که برخیزد به خونخواهی‌ات اسماعیل قاآنی مبارک باد اسماعیل این‌سان رفتن از دنیا که قامت بسته بر تابوت تو یار خراسانی هنیئا لک شهیدالله، شهید الحق، شهید القدس شهید راه آزادی ، شهید زخم طولانی شهادت می‌دهم که مذهب سرخت شهادت بود تو هم از پیروان راه سالار شهیدانی حسین(ع) ای اسوه‌ی آزادگان، ای جان مظلومان! تو را اینگونه خواهم خواند در این بیت پایانی پشیمان می‌شود آنکه برای تو نمی‌میرد چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی محمد رسولی @shernab