eitaa logo
جویبار عشق
579 دنبال‌کننده
301 عکس
54 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️ مرا چون قطرهٔ اشکی ز چشم انداختی رفتی تو هم ای نازنین قدر مرا نشناختی رفتی به چندین آرزو چون سایه در پای تو افتادم ولی دامن فشاندی قد به ناز افراختی رفتی مرا عشق تو فارغ کرده بود از دیگران اما تو سنگین‌دل ز من با دیگران پرداختی رفتی تمنای نگاهی داشت دل از چشم مست تو تغافل کردی و کار دلم را ساختی رفتی ندادی آشنایی چون گذشتی از کنار من تو ای بیگانه‌خو گویی مرا نشناختی رفتی ز چشمم رفت بی‌او روشنایی وز پی‌اش ای اشک تو هم زین خانهٔ تاریک بیرون تاختی رفتی اگر آرام ننشینی به خاکت افکنم ای دل همان گیرم که در پایی سر و جان باختی رفتی @sheroadab139
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️ صبح آمده باغ ِآرزو واشده است در شهر بساطِ عشق بر پا شده است امروز لباسِ بهتری بر تن کن دیروز دوباره رفت و فردا شده است @sheroadab139
▫️ دریاست دو چشم تو چه مشکی و چه آبی زیباست لبان تو چو یاقوت مذابی باغیست تنت سبزتر از سبزی جنگل هر میوه اش آغشته به دریای شرابی برهم زده ای جاذبه ی روی زمین را هر ذره به سوی تو رود با چه شتابی بر آن شدم از وحشت چشمت بگریزم مهر تو ولی بسته به پاهام طنابی یکبار تو را دیدم و صد بار دلم را با دوری خود کشتی و دیگر چه حسابی چون سیل شدی آمدی و ولوله کردی چون زلزله بستی کمرت را به خرابی گیسو بتکان دختر زیبای غزلها آب از سر من رفته و دیگر چه حجابی دیشب زدم از خواجه پی هر دویمان فال می گفت «حلال است به ایام شبابی» آزاد و رها گشتنم از بند تو سخت است ورنه که حبس قفس تو چه عذابی زندان اگر آغوش تو سلول تو بازوست به به که چه بندی چه قرنطینه‌ی نابی @sheroadab139
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️ آنکه در سینه  تو  را  راز نگه داشت منم آنکه یک عمر، فقط خاطره  برداشت منم آنکه  آسوده  گذشت  از دلِ  بیمار  تویی آنکه عمری به دلش زخمِ نهان داشت منم آنکه  هر دم هوسِ  سوختنم  کرد   تویی آنکه در سینه مدام عشقِ تو می‌کاشت منم آنکه  از عشق، مرا  دور نگه داشت  توی آنکه  در وصل تو را فاصله پنداشت  منم آنکه  یک عمر  مرا پاره یِ  تن  بود تویی آنکه هرگز به دلت دلهره  نگذاشت  منم آنکه بگذشت  زِ  شیدایی و بگذاشت تویی آنکه  بر  بامِ  دلت خانه   برافراشت  منم آنکه   اشعارِ   مرا   دیر   پسندید   تویی آنکه  هرحرفِ تو را معجزه  انگاشت منم @sheroadab139
▫️ صافی و تیرگی آب ز سرچشمه بوَد بی دلِ پاک، سخن پاک نگردد هرگز @sheroadab139
▫️ از عاشقی‌ات نشانه دستم دادی با دست خودت بهانه دستم دادی من شاخه‌گلی به تو تعارف کردم تو نامهٔ عاشقانه دستم دادی @sheroadab139
4_5985767054236456769.ogg
2.97M
تو چون پاییز زیبایی و من رنگِ زمستانم شبیهِ  شعر   آرامی و من   فریادِ  پنهانم چه‌شبهایی‌که‌‌من‌بااشک‌خونینم سحرکردم وتنها شاهدم‌اشعار و این چشمانِ  گریانم مرا سرمشق‌دادی‌شعرهایِ خیسِ‌پاییزی وآن دیباچه‌ای بر اشک‌وبر غمهایِ دورانم برایِ  دل نوشتی دوستت دارم  هنوزم من کنار  حسِ زیبایت قسم  براشک  می‌مانم فقط‌این‌نکته‌‌کافی‌بودازمحبوبِ‌ کافرکیش که گیرد  از منِ  آزرده دل     دنیایِ  ایمانم و هردم‌دل به‌من‌آهسته می‌گویدکه ای‌تنها غرورت‌را به‌پایِ من‌شکستی خوب می‌دانم تو در پاکی   شبیهِ نم نمِ  پر شورِ  بارانی و من  چشم انتظارِ  نغمه یِ صبحِ بهارانم @sheroadab139
▫️ باید به سکوت و صبر پایان بدهم باید که دلم را سروسامان بدهم در زندگی‌ام دو راه دارم باید یا من برسم به یار یا جان بدهم @sheroadab139
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 با عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و آرزوی ظهور حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان علیه السلام ۰ ■■■■ از هرچه ستمگری ، بری می آید با بیرق عدل حیدری می آید یک جمعه ، " انا بقیه الله " گویان فرزند " امام عسکری (ع) " می آید طباطبایی ندوشن (امید) @tabatabaeinodoushan
▫️ آدم‌ ها گاهی اوقات گریه می‌ کنند نه به خاطر اینکه ضعیف هستند بلکه به خاطر اینکه برای مدت طولانی قوی بوده اند. @sheroadab139
▫️ صاف است آسمان و در آن رد ابر نیست دارم من از نبودنِ تو گــــــــــــــریه می کنم @sheroadab139
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️ شعله می کشد ز چشم تنگ روزگار آتش بلوغ صبح گرم انتظار سبز می شود کنار غربتِ غزل رنگ آبی حضور آخرین بهار شاد می شود دل از تبسّم زمین مثل شادی غروب سبز روزه دار از گلوی پاک غنچه باز می شود بغض های تا همیشه گرم و ماندگار می خورد به شانه ی شکوفه های باغ دست پر تبسّم خدای ذوالفقار در سکوت کوچه های سربی غروب صف کشیده چشم های عاشق بهار تا مگر گره خورد به صبح آرزو لحظه‌های پر"امید" شرق انتظار کتاب ( کوچه های روبرو ) ص ۴۲ @sheroadab139
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️ چه اشتباه بدی بود آشنایی ما کشید عاقبت کار تا جدایی ما تو از بهار به من وعده دادی اما زود گرفت رنگ خزان فصل ابتدایی ما نگاه بار زبان را کشید و پلک شکست سکوت ، نعره زد از دردِ بی صدایی ما گذشتی از من و از خود گذشتگی کردم گذشتم از تو اگرچه شدم فدایی ما! من و تو در قفسی مشترک اسیر همیم به مرگ بسته از این پس پَر رهایی ما نشست بین من و تو کسی که نقشه کشید میان ما بشود خط استوایی ما من اشتباه توام یا تو اشتباه منی؟ بهانه داده به ما جایزالخطایی ما http://tlgrm.in/zakhme_bz
▫️ برای یازدهمین آفتاب که آسمان را تنها گذاشت و آفاق را در سوگ خود نشاند خود را به دل شعله زند پروانه دیوانه گریبان درد و فرزانه هم جام کند ناله و هم پیمانه افسوس که بسته شد در میخانه رفت از کف عشق گوهر یک دانه غم آمد و کرد در دل ما خانه انگار که دل دچار ویرانی شد باران که شود شروع لرزد شانه @sheroadab139
▫️ مثل نوری که گذر می‌کند از پنجره‌ها می‌شوم محو تماشای تو از منظره‌ها به دعاهای سپیدار  لب چشمه قسم به صدای عطش‌آلود شب زنجره‌ها، قدر یک لحظه دلم تاب ندارد بی‌تو دوره‌گردی شده‌ام همسفر شب‌پره‌ها نیستی، در دل مهتابی و آرامم باز سور و ساتی‌ست به پا بین غم و دلهره‌ها می‌دوم سمت هیاهوی نجیب گل سرخ می‌چکد بغض من از خستگی حنجره‌ها یاد چشم تو مرا زنده نگه داشته‌است کهنه کی می‌شود آن ناب‌ترین خاطره‌ها بر لب طاقچه‌ها جای تو گل کاشته‌ام‌ کاش می‌شد که بیایی به لب پنجره‌ها @sheroadab139
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا