eitaa logo
معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
10.3هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
73 فایل
جهت همکاری در معرفی اساتید و برای معرفی کردن اساتید اخلاق و عرفان و ادرس و مکان جلساتشان ، جهت معرفی در کانال، میتوانید به آیدی زیر پیام بدهید: @montazar113113 ⛔️کپی بدون ذکر منبع ، مطالب کانال معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه ،حرام است.
مشاهده در ایتا
دانلود
شخص سمت چپ در عکس بالا و شخص سمت راست در عکس پایین ، حاج اقای حکیم باشی هستند. @shia12t
با سلام خدمت همه بزرگواران 🔻انشالله به زودی ، قسمتی در کانال ایجاد خواهیم کرد ، به نام ، حکایت های عرفانی و اخلاقی ... در این قسمت جدید کانال ، حکایت هایی عرفانی و اخلاقی و داستان هایی واقعی ، از برخی از انسان های صالح و عرفا و ... اورده میشود ، که شاید در هیچ کتابی تا کنون ندیده باشید و از هیچ کسی نشنیده باشید . خواندن حکایات افراد صالح و مقاماتی که بهش رسیده اند ، شاید تلنگر و انگیزه ای بشه برای همه ی ما ، که ما هم به اون سمت حرکت کنیم ... 🔻نکته : سعی بر این خواهد شد که تا حد امکان ، از اوردن نام افراد در حکایات خودداری شود. خواهشی که از همه ی بزرگواران داریم ، این هستش که ، از سوال کردن در مورد ، نام واقعی برخی از افرادی که بدون نام ، حکایت هاشون گفته میشه و نحوه ی دسترسی و ارتباط با افرادی که حکایت هاشون تعریف میشه ، خودداری کنید ، از دادن اطلاعات در این مورد معذوریم... @shia12t
🔹حکایت اهمیت استاد در سیر و سلوک و نتیجه ی اطاعت محض از استاد : یکی از دوستان ، از اول ماه مبارک رمضان سال گذشته ، با یکی ازبزرگان اهل سیر و سلوک آشنا شد و یکسال تمام است که درخدمت استادش می باشد. هم استعدادی قوی دارد و هم همتی بلند و در مراقبه بسیارجدی ست و اطاعت محض و تام و تمام از استادش دارد. به علت عشق زیاد به استادش و انجام برنامه های سلوکی به نحو دقیق و کامل ، نظر مثبت استادش را بدست آورد و بعد از یکسال زحمت و استقامت ، استادش به او درخلوت گفت : سه نوع قدرت را به واسطه زحماتی که کشیده ای ، به تو افاضه میکنیم ؛ یکی این که باطن افراد را ببینی ، دوم اینکه ذهن و ضمیر افراد را بخوانی ، و سوم اینکه هرکس را اراده کنی ، از زمان طفولیت تا به حال هر چه انجام داده را ببینی و متوجه شوی . دوست ما از استادش پرسید : چطور این را افاضه میکنید ؟ استاد فرموده بود : ذکری را بر زبان جاری میکنم و درخواست از حق متعال میکنم ، این امور برایت حاصل میگردد... 🔻نتیجه حکایت : 🔻نتیجه این که ، اولا خیلی مهم است که در عرفان به چه کسی برسی و استادت چه کسی باشد ، ثانیا خیلی مهم هست با چه نیتی نزد استاد بروی ، ثالثا خیلی مهم هست که چقدراستاد را باور داشته و تمام وجود خود را تسلیم او کنی ، رابعا چقدر در مسیر زحمت بکشی و در مراقبه و انجام دستورات قوی و محکم باشی ، خامسا خیلی مهم هست که صفات رذیله را بتوانی به صفات نیک تبدیل کنی تا توجه حق متعال و اولیاء او را بدست آوری ، برنامه های سلوکی و شرکت درجلسات برای تغییر صفات بد به صفات خوب انسانی ست و وقتی استعدادت کامل شد مستعد نظر میگردی... @shia12t
معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
🔹حکایت اهمیت استاد در سیر و سلوک و نتیجه ی اطاعت محض از استاد : یکی از دوستان ، از اول ماه مبارک رم
نکته ای در مورد حکایت بالا : بزرگوارانی که زیر نظر اساتیدی قابل اطمینان فعالیت میکنند ، باید توجه داشته باشند که اساتید دیر یا زود چیزهایی به شاگردانشان افاضه میکنند و این براساس میزان قابلیت شاگرد هست بلکه شاگرد با نفس و مدد و عنایت استاد طی طریق میکند و ممکن است یک استادی با توجه به قابلیت بالای شاگردش ، مطلبی را زود افاضه کند و ممکن است ، بنابر دلایلی ، بخواهد چیزی بوسیله ذکر دادن و انجام ختم و اربعین برای شاگرد حاصل شود، برای همین نباید با خواندن این مطالب و حکایات به استاد خود بد بین شوند... @shia12t
🔻حکایت شاگرد مولوی قندهاری : خدا رحمت کند مرحوم مولوی قندهاری را ، شاگردی داشت سی و پنج سال خدمتش بود ، درطول سی و پنج سال ، هیچ وقت چیزی از ایشان نخواست ، تا این که یک روز مرحوم مولوی اعتراض کرد که چرا هیچ چیز از من نمیخواهی ؟ آن شاگرد لبخندی زد و چیزی نگفت ، تا زمانی که مرحوم مولوی مریض شد ، آن شاگرد به عیادتش رفت و گفت جناب استادبزرگوار ، حضرتعالی و بنده حقیر فقیر خاک پای شما ، هردو محتاج به درگاه حق متعال و معصومین ع هستیم ، جایی که آنها هستند و بی منت میدهند و کامل میدهند ، چرا از شما بخواهم ؟ ببینید الان مریض شده اید و در بستر افتاده اید، محتاجی ازمحتاجی چه بخواهد ؟ مرحوم مولوی اشک در چشمانش حلقه زد و گفت آفرین معلوم شد حاصل سالها زحمت من هدر نرفته است... همین شاگرد نقل کرد ، مرحوم مولوی اجازه نمیداد عطایای معنوی ای که درطول مسیر داده میشد را ، برایش نقل کنم و می فرمود : آنچه به تو داده اند مال توست .... @shia12t
معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
🔹حکایت اهمیت استاد در سیر و سلوک و نتیجه ی اطاعت محض از استاد : یکی از دوستان ، از اول ماه مبارک رم
با سلام خدمت همه بزرگواران 🔻این حکایاتی که نقل میشود ، جهت تلنگر و بیداری ست ، دوستان به نکات مهمی که در این حکایات نقل میشود ، توجه داشته باشند و تا جایی که میتوانند استفاده کنند ، به ترتیب این حکایت هایی که در این چند روز ، در کانال قرار داده میشه توجه داشته باشید ، چون نکات دنباله داری در این حکایت ها گفته میشه که خیلی میتونه به به افرادی که در این راه هستند کمک کنه. 🔻برای برخی از بزرگوارانی که زیاد اشنایی با این مسیر ندارند ، در مورد حکایت اول ، دو تا شبهه پیش اومده که ، ایا حکایت اول مصداق جاسوسی کردن در زندگی مردم نیست؟ و شبهه دوم هم اینکه ، ایا این ضمیر خوانی و مسائلی مشابه که در حکایت اول اومده ، دعوت به نفسانیت و خارج شدن از مسیر اصلی عرفان نیست؟ البته برخی بزرگوارن به خوبی متوجه حرفی که حکایت میخواست به مخاطب بگه ، شده اند ، این حکایت داره به اهمیت استاد کامل در سرعت و کیفت سیر و همچنین جدی بودن خود شاگرد در پیشرفتش اشاره میکنه ، ذکری که یک شخص کامل میده ، به علت احاطه ای که داره ، خیلی فرق داره با ذکری که یه استادی که حدش پایین تر از اون هستش داره میده، هستش برای پاسخ به این دو شبهه که در بالا مطرح شد ، یک سخنرانی کوتاه از دکتر وزیری فرد ( ایشان جز 22نفری هستند که مرحوم اقای سعادت پرور به اونها اجازه ی تربیت سلوکی داده بودند ) در پایین برای دوستان قرار داده خواهد شد ؛ ایشان در این فایل کوتاه ، به بیان نکاتی در مورد باطن خوانی و ربط این موارد به مراحل سلوک ، و همچنین بیان خاطرات و خواب هایی از خودشون در مرحوم ایت الله بهجت و نظر استادشون مرحوم اقای سعادت پرور در اون مورد میپردازند ونکات بسیار مهمی رو در مورد ضمیر خوانی و احاطه بر افراد بیان میکنند... لطفا این فایل را به صورت کامل ، تا اخر گوش دهید👇🏻 @shia12t
96_3_31عصراستاد_وزیری_فرد_خاطره (2).mp3
888.8K
🔶 قسمتی از سخنرانی استاد دکتر وزیری فرد در مسجد دانشگاه تبریز ۹۶.۳.۳۱ (عصر) 🔶 باموضوع؛ 🔷 خاطره ای از آیت الله بهجت و آیت الله سعادت پرور (پهلوانی) @nedayepakefetrat_un
🔻حکایتی از دیدار با یکی از شاگردان مرحوم یعقوبی قاینی : یکبار در یک اهن فروشی بودم ، گفتند که فلانی از شاگردان حاج اقای یعقوبی هستند ، گفتم به به ان شاء الله ایشان را خواهیم دید و به هم خواهیم رسید ، به بنده گفتند ، از کجا میگیی ؟ گفتم خب دیگه عالم احتمالات هم برای خودش چیزی هست . مدتی بعد ، یکی زنگ زد و شماره تلفن حاج اقا را داد ، بنده به ایشان زنگ زدم و اجازه خواستم خدمتشان برسم ، گفتند بشرط اینکه درباره عرفان حرف نزنیم ، گفتم باشه ، چون شما تازه ازکربلا امده اید ، به عنوان زائر اباعبدالله ع خدمتتان میرسیم ، قبول فرمودند ، سپس به یکی از دوستانم گفتم من میخواهم به دیدن فلانی بروم بیا با هم برویم ، دوستم چیزی گفت و رفتیم. بنده شخصی به اخلاق و رفتار و خوش برخوردی و متواضع به تواضع به خواسته از روح ، نظیر ایشان ندیدم ، اخلاق و رفتارش انسان را به یاد پیامبراکرم ص می انداخت ، لبخند از صورتش جدا نمی شد ، چه بهره ها که در ان مجلس بردیم. بزرگواری کرد فرمود : ریاضتی هست اگر چهل روز انجام دهید ، هرکس هر عمل انجام دهد ، در هرجا باشد اراده کنید ، میبینیدش و. . . و ریاضت دیگری هست که اگر انجامش دهید ، درون آتش بروید نمیسوزید و ریاضت دیگری هست اگر انجامش دهید ، روی اب راه میروید و فرمود هرسه را به شما تعلیم میدهم و اذن انجامش را میدهم ولی حقیر فقیر و دوستم قبول نکردیم. نه بنده و نه دوستم ، نفهمیدیم که در مقابل بزرگتر باید ادب داشت و اگر خواستند چیزی بدهند و یا ریاضتی را توصیه کردند ،اقتضای ادب این هست که بگویی : من صلاح خود را نمیدانم ، هرطور شما بفرمایید ، حقیر اطاعت میکنم وانجام میدهم . . . با اینکه دأب حقیر درمقابل اولیا این بود که رعایت ادب میکردم ، اما در ان مجلس معلوم شد تسلیم نیستم ، بندگی یعنی تسلیم محض بودن ، که اگر دادند بپذیری و اگر ندادند هم تسلیم باشی که بنده صلاح خود را نمیداند ، العبد و مافی یده کان لمولاه ، اگر حق را خواستی ، یکی ازامتحاناتش همین هست چیزی میدهند ، اگر چون و چرا کردی و میخواهم و نمیخواهم گفتی ، یعنی هنوز مقام ولایت را نشناخته ای. وان سه ریاضت هدیه مولی امیرالمومنین ع به ما بود اما . . . میگویند عارفی را کرامتی نصیب شد ، رفت حرم یکی از معصومین ع و گریه کرد که این را ازمن بگیرید که حواس من را ممکن هست پرت بکند ، من خود حق متعال را میخواهم ، اشکال کارش اینجا بود که هنوز خود را میدید من را میدید، حواس من پرت میشود را میدید ، یعنی آنها که دادند نفهمیدند ممکن هست حواست پرت بشود تو بهتر از آنها میفهمی که چه چیز خوب هست و چه چیز بد ؟ خیال کردند امتحان هست ، درحالیکه امتحان از آنور هست یعنی وجودک ذنب لایقاس به ذنب عبد اختیار نمیکند امتحان دراین هست که تو چقدرتسلیمی ، ایا رأی و نظر داری یاخیر نتیجه : فرق هست بین اینکه خودت بخواهی یا به تو بدهند. @shia12t