#روز_قدس
#غزل
گرچه آرامیم، گاهی هم هیاهو لازم است
ما اگر طوفان شدیم آن وقت هوهو لازم است
باد، قایق را نکوباند! نِمی راند به پیش
تا سلامت بگذریم از موج، پارو لازم است
شب به تاریکی فرو رفته است و موسی منتظر
در بیابان نور می خواهیم، سوسو لازم است
از حِبال انداختن ما را نترسان مدّعی!
ما عصا داریم اگر فرعون جادو لازم است
خِیل قالو ربُّنَا اللهیم در آغوش نیل
تا عبور از رود یک ثمَّ استقامو لازم است
بت فراوان است و ابراهیم از آن سوی شهر
با تبر می آید، از این سو تکاپو لازم است
می رسد از راه امّا اینکه سیصد بت شکن
در رکابش گام بردارند با او، لازم است
پای پیمان ایستادن زخم خوردن نیز هست
گیرم از ما بشکند هربار پهلو، لازم است
شهر ، خاک آلودِ اسرائیلیات است ای دریغ
تا غبار از قدس برداریم، جارو لازم است
کعبه این سو قدس آنسو راه معراج است و ما
بال بگشا رفتن از این سو به آنسو لازم است
در میان نقشه ی ما جای اسرائیل نیست
طرح آماده است تنها یک قلم مو لازم است
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#روز_قدس
#غزل
یک اتفاق ساده مرا بیقرار کرد
باید نشست و یک غزل تازه کار کرد
در کوچه میگذشتم و پایم به سنگ خورد
سنگی که فکر و ذکر دلم را دچار کرد
از ذهن من گذشت که با سنگ میشود
آیا چه کارها که در این روزگار کرد
با سنگ میشود جلوی سیل را گرفت
طغیان رودهای روان را مهار کرد
با سنگ روی سنگ نهاد و اتاق ساخت
بیسرپناهها همه را خانهدار کرد
یا میشود که نام کسی را بر آن نوشت
با ذکر چند فاتحه، سنگ مزار کرد
یا مثل کودکان شد و از روی شیطنت
زد شیشهای شکست و دوید و فرار کرد
با سنگ مفت میشود اصلا به لطف بخت
گنجشکهای مفت زیادی شکار کرد
یا میشود که سنگ کسی را به سینه زد
جانب از او گرفت و به او افتخار کرد
یا سنگ روی یخ شد و القصه خویش را
در پیش چشم ناکس و کس شرمسار کرد
ناگاه بیمقدمه آمد به حرف، سنگ
این گونه گفت و سخت مرا بیقرار کرد:
تنها به یک جوان فلسطینیام بده
با من ببین که میشود آنگه چه کار کرد
#علی_فردوسی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#روز_قدس
#مثنوی
...جمعه برای غربت من روز دیگریست
با من عجیب دغدغۀ گریهآوریست
جمعه به مهربانی تو فکر میکنم
به عهد باستانی تو فکر میکنم...
بیصبرم آنچنان که به آخر نمیرسم
حس میکنم به جمعۀ دیگر نمیرسم...
گفتند: دزد آمده باز از هزارهها
خالی شدهست کاسۀ چشم ستارهها
گفتند: آب چشمۀ خورشید کم شدهست
پاییز حکم داده و گل مُتَّهم شدهست
شب، شکل دو مثلّث درهم رسیده است
اضلاع ناگزیر جهنّم رسیده است...
آواز بادهای حرامی رسیده است
پاییز، با دو کفش نظامی رسیده است
در روزنامهها خبر مرگ برگهاست
صحبت ز شکل غیر طبیعی مرگهاست
شب در تمام زاویهها پخش میشود
هی صحبت معاویهها پخش میشود...
آنان کتاب حق را تحریف میکنند
هر شعر تازهای را توقیف میکنند
یک شعر مثل اسلحهای آسمانی است
بیاعتنا به «نظم نوین جهانی» است...
شعری که مثل آدم، فریاد میزند
شعری که زخمهای تو را داد میزند...
شعری که مردگان را بیدار میکند
تاریخ آدمی را تکرار میکند
شعری که میتواند توفان بیاورد
نامه ز سرزمین شهیدان بیاورد...
آنجا که ظلم را همه واگویه میکنند
وقتی زنان افغانی مویه میکنند...
وقتی هراس مرگ به هر ثانیه بهجاست
داغ زنان کُرد «سُلیمانیه» بهجاست
آنجا که هست شهر درختان واژگون
آنجا که پر شده دل «سارایِوو» ز خون
آنجا که کودکانش محکوم مردنند
با چشمهای آبی، لبخند میزنند
بمب است بمب! بارش بمب است از آسمان
این هدیهها برای شماهاست، کودکان!...
آنجا که کودکان فلسطین نه کودکاند
حتّی تمام دخترکان بیعروسکاند
آنجا که گاز اشکآور، حرف تازه نیست
حتّی برای رد شدن از شب، اجازه نیست
هر کوچه پر شدهست ز فرمان ایستها
هر لحظه میرسد صفی از صهیونیستها...
یک برگ از کتاب خدا میخورد ورق
هر بار اسامی شهدا میخورد ورق
اسم شهید، مثل کلید است در جهان
تنها کلید، اسم شهید است در جهان...
خون شهید میجوشد، گرم و آتشین
آنجا که دستهایش، روییده از زمین...
این دستها چهقدر به ما پند میدهند
ما را به آسمانها پیوند میدهند
یک دست توی مشت فشردهست سنگ را
یعنی که من نیاز ندارم، تفنگ را...
امروز هر درخت، چریکیست خشمناک
که گرچه تیر خورده، نیفتاده روی خاک...
دنیا به فکر کشتن ابنزیادهاست
هر ابر، چفیهایست که بر دوش بادهاست...
آن سوی تپّه، پشت همین سیم خاردار
مانده در انتظار درختان خود، بهار...
موعود من! به رغم تمام مورّخان
تاریخ باستانی این قوم را بخوان
در مصحف بهاری تو، گل مقدّس است
چون مرکز بهار تو بیتالمقدّس است
امروز، شورش کلمات از صدای توست
در روزنامههای جهان، ردّ پای توست...
تقویم پارهپارۀ دنیا، ورقورق
نزدیک میشود به قیام بزرگ حق
او را هزار نام بخوانند اگر، یکیست
با صد گزارش متفاوت، خبر یکیست
آغاز شد نماز جهان با طلوع دین
دنیا رسیده است به «ایّاک نستعین»...
باید به ذات حق متمسّک شویم باز
گرم دعای «کن لولیّک» شویم باز...
با هر غزل نگاه سوی عرش میکنم
موعود! خاک راه تو را فرش میکنم
#محمد_سعید_میرزایی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
#@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
جان آمده رفته هیجان آمده رفته
نام تو گمانم به زبان آمده رفته
احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته
صف از پی صف تا به اذان آمده رفته؟
پلکی زدهام خواب مرا آمده برده
پلکی زدهام نامهرسان آمده رفته
امسال نبردهست مرا روزه، فقط گاه
بر لب عطشی مرثیهخوان آمده رفته
من در به در او به جهان آمده بودم
گفتند کجایی؟! به جهان آمده رفته
ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم
بسیار به عمرم رمضان آمده رفته...
#محمدمهدی_سیار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
#@shia_poem
#مدافعان_سلامت
#چارپاره
یه ساعته که از اذون گذشته
هنوز هم روزشو وا نکرده
دستای مهربون این فرشته
نبض مریضشو رها نکرده
.
شبيه چند شبه گذشته بايد
سرد بنوشه چاى افطارشو
چشمشو بسته رو خودش ببینه
گرمی خنده های بيمارشو
.
شايد ندونيد ولى اين پرستار
سه ماهه که مادرشو ندیده
سخته بگم يه مدته كه هرشب
فقط صدای بچه شو شنیده
.
رضايت خدا كه باشه ديگه
سفره عشقه افطارى سادش
پر ميزنه كبوتر خيالش
دم اذون كنار خونوادش
.
دم اذونا یاد سال قبله
زنده میشه دوباره خاطراتش
خونه همین ساعتا پر میشه از
عطر گلاب و زعفرون حیاطش
.
دم اذون با چندتا نون تازه
باز ميشه در و پدر ميرسه
همسايه قديمى كوچشون
با ظرف آش نذرى سر ميرسه
.
زلال ميشه هر دلى مثل آب
چراغ مهربونيا روشنه
فلسفه اصلى ماه خدا
شايد همين كنار هم بودنه
.
دلش براي مجلس مناجات
اگرچه عاشقونه پرميگيره
كنار تخت آخرين مريضش
قرآن جیبی شو به سر ميگيره
.
حس ميكنه حقيقت دعا رو
به يا من اسمه دوا رسيده
قانون دنيا اينه : هركسي كه
گذشته از خودش خدا رو ديده
.
مثل لباس خدمتش سفيده
نامه بندگيش توى قيامت
شونه به شونه همن تو بهشت
مدافعان حرم و سلامت
#محمد_جواد_پرچمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات_امام_زمان_عج
#غزل
دل هست مبتلای تو یا صاحب الزمان
دارد به سر هوای تو یاصاحب الزمان
تاجمعه ها به خاطر تو ندبه میکنم
سر مستم از دعای تو یا صاحب الزمان
لطفی کن از کرم که بیفتد نگاه من
یک دم به جای پای تو یا صاحب الزمان
چشمم به راه مانده و گوشم به کعبه است
تا بشنوم صدای تو یا صاحب الزمان
میثم فدای عشق علی شد قبول کن
من هم شوم فدای تو یا صاحب الزمان
تو پادشاه هر دو سرایی که گشته اند
شاه و گدا، گدای تو یا صاحب الزمان
باشد دعای حضرت زهرا به روز و شب
عجل فرج برای تو یا صاحب الزمان
عاصي بگو که عالم امکان برای وصل
دارد کجا بهای تو یا صاحب الزمان
#داود_تيموری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مولا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مناجات
آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکّه نان خوشند
از هر دو تا نگار یکی ناز می کند
عُشّاق روزگار یکی در میان خوشند
نانی که می پزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشیِ دیگران خوشند
این سفره دارها که شدم میهمانشان
بعد از بیا، بروست، ولی با بمان خوشند
ما می خوریم و اهل کَرَم شُکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند
جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عُشّاق با معامله های گران خوشند
با اخم خویش راه فرار مرا ببند
صیاد اگر "علی" ست ، همه با کَمان خوشند
#علی_اکبر_لطیفیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
ای یدالله فوق ایدیهم، کرده مخمور، مدحِ تو ما را
اشهد اصلی اذان این ست، اشهد انَّ، انت مولانا
#رضا_بیگی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
یاعلی یا مقدرالاقوات،آتنا یک دمی نگاهت را
جز تو همخانه ای ندارد رب، سجده کردیم زاد گاهت را
یا هو الحقُ یا ابالسادات ، عِصمَهٍ الاولیا،علی مددی
در شگفتم چگونه از کوفه ،کهکشان را دقیق تر بلدی
بَریا در شریعت موسی ، ایلیا در کتاب توراتی
نقش بسته علی به کشتی نوح ، بر همه خلق باب حاجاتی
پشتوانه مصطفی در بدر،خیبرُ خندق حدیبیه
قاسم النار قاسم الجنه ،منکرت نور چشم زانیه
ابن عم الرسول یا حیدر ، کعبه وا کرده لب به تصدیقت
ناصرَالدینُ قاهر الاعدا ، ترس کفار هیبت تیغت
نقطه تحت با ٍِٕبسم الله،رتبه ِ توست افضل از قرآن
آیت الله و عروه الوثقی ِ،باسمِکَ یا کریمُ یا حنّان
فارِجُ الهَمُ ، کاشف الغمِ ، مظهر اغلب صفات خدا
با تو بی معنی است گمراهی،هادی کشتی نجات خدا
ای یدالله فوق ایدیهم ، کرده مخمورِ مدحِ تو ما را
اشهد اصلی اذان این است ، اشهد ان،انت مولانا
#رضا_بیگی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#غزل
رونق بازار خدا پرستی علی
قدر قدرت اریکه ی هستی علی
خدا به خود فخر کند بهر خلقتت
رازق باده های عشق و مستی علی
دست خدایی و فاتح هر کار زار
روی دست تو نبوده که دستی علی
ای تجلی جلال رب العالمین
جای خدا روی زمین نشستی علی
فاطمه ات کوثر جوشان راه عشق
ساقی جام ازل از الستی علی
فوق بشر فوق عقل و فوق درک و فهم
آینه ی فهم و جنون شکستی علی
غیر خدا ، فاطمه و نبی تا کنون
نفهمیده است تو را که هستی علی
#محمد_حبیب_زاده
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
# @shia_poem
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
هرصبح بہ رسم نوڪرے از ما تورا سلام
اے مانده در میان قائله تنها،تو را سلام
ما هرچہ خوب و بد، بہ درِخانہے توییم
از نوڪران مُنتظر آقا تو را ســلام
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌹🍃🌹🍃
@shia_poem