#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#مربع_ترکیب
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را
نگاهی باز می گیرد سر راه نگاهم را
کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را
که برگردانده امشب سوی دیگر قبله گاهم را
من امشب حاجی این قبله این قبله نما هستم
من امشب بنده مولای سر من رئا هستم
درون سینه ام انگار شور دیگری دارم
به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم
به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم
شرابی ناب از انگورهای عسگری دارم
من امشب عشق را تکرار در تکرار می خوانم
حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم
وزیده از پگاه شهر پیغمبر نسیمی که
رسیده سالهایی قبل همراه شمیمی که
تمام شهر را پر کرد آن فیض عظیمی که
خبر داده است باز از جلوه دست کریمی که
همان خلق و همان خو در جمالش منجلی باشد
و مثل آن حسن آرام جان یک علی باشد
نگاهت چون مسیحاییست که بر مرده ها جان است
که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است
و یا ابریست که در آسمان هم حکم باران است
بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است
تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی
صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟
رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید
حریمت کعبه آمال، قبرت قبله امید
گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه می خواهید
دخیل عشق بندید از همان جا بر در خورشید
اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد
کسی چون عسگری را هم گدای سامرا دارد
میایی و برای مهدی ات دلداده می سازی
هزاران عاشق در دام عشق افتاده می سازی
ز اشک دیده چشم انتظاران جاده می سازی
برای امر غیبت شیعه را آماده می سازی
میان پرده اسرار خدا را بی صدا گفتی
برای شیعیانت "افضل الاعمال" را گفتی
تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست
زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست
به جز درد فراق مهدی ات آقا ملالی نیست
یقینا در کنار ماست امشب جاش خالی نیست
دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان
دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان
اجازه می دهی امشب تو را ابن الرضا گویم
صفای مرقد شش گوشه ات را کربلا گویم
غریب سامرا از غربت یک آشنا گویم
برایت قصه ی یک مادر و یک کوچه را گویم
از آن ابری که زیر ظلمتش پوشاند ماهش را
از آن مادر که بین کوچه ها گم کرد راهش را
#محمد_علي_بياباني
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مسمط_مسدس
قیام کن! که جلودار رهبری آمد
کسی که دل برد از ما به دلبری آمد
به حُسن طلعت او ماه، مشتری آمد
دلیل و معدلت و دادگستری آمد
کمال و معرفت و جود، عسكرى آمد
به پیروان ظفرمند راه او، صلوات
بر او سلام که شایستۀ سلام است او
که از سلالۀ ابن الرضا به نام است او
که هاشمی نسب و فاطمی مرام است او
که یادگار برومند ده امام است او
به شهر سامره مصداق فیض عام است او
به نور و جلوۀ رخسار ماه او، صلوات
جمال گلشن توحید را تبسم اوست
مسیح عترت اطهار را تجسم اوست
کلیم با شجر طور در تکلم، اوست
که دومین حسن، ابن الرضای سوم اوست
ز حادثات جهان، جانپناه مردم اوست
به هر که راه برد در پناه او، صلوات
خدای خوانده به حُسن جمال خود، حَسنش
ستارۀ سحری، خوشهچين انجمنش
شفای دیدۀ یعقوب، بوی پیرهنش
که دیده ماه فلک، گل بریزد از دهنش؟
شمیم وحی خدا میتراود از سخنش
به عطر و رایحۀ دلبخواه او، صلوات
ستارگان همه شب شمع محفلش هستند
فرشتگان به ادب در مقابلش هستند
موالیان خداجوی سائلش هستند
معاشران همه محو فضائلش هستند
به آیه آیۀ قرآن که در دلش هستند
شدهست سورۀ قرآن گواه او، صلوات
نگاه او، به گل تازه چیده میماند
شمیم او، به گلاب چکیده میماند
لبش، به غنچۀ شبنم ندیده میماند
قدش، به سرو ز نور آفریده میماند
دلش به پاکی صبح و سپیده میماند
به سجدۀ سحر و صبحگاه او صلوات
امام گفت که یکرنگ باش و یکرو باش
برای سنجش اعمال خود ترازو باش
برای خدمت و ایثار دست و بازو باش
مباش در پی شهرت ولی خداجو باش
همیشه یاد خدا و عنایت او باش
به اوج و منزلت دیدگاه او، صلوات
کسی که مهر و محبت مرام مهدی اوست
کسی که قسط و عدالت پیام مهدی اوست
کسی که فتح و ظفر در قیام مهدی اوست
کسی که ختم امامت به نام مهدی اوست
سلامت دو جهان، در سلام مهدی اوست
به جذبههای بدیع نگاه او، صلوات
#محمد_جواد_غفور_زاده
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#مسمط_مسدس
الا که موسم شادی و همدلی آمد
زمان ناد علیاً سینجلی آمد
زمین سامره را سینه منجلی آمد
دهم ولی خداوند را ولی آمد
که دومین حسن از چهارمین علی آمد
بر آن علی، به گل روی این حسن صلوات
ولى ذات خدا، شاه انس و جان است این
جهان جان نه، که جان همه جهان است این
چراغ اهل زمین ماه آسمان است این
به جسم شرع و تن اهل دین روان است این
امام ما پدر صاحب الزمان است این
بر آن امام و بر این صاحب زمن صلوات
چراغ دیده رخ دلربای این پسر است
تمام عالم خلقت برای این پسر است
چو ذات حق به دل خلق جای این پسر است
دل شکسته دلان آشنای این پسر است
سخن اگر به مدیح و ثنای این پسر است
به صفحه و قلم و منطق و سخن صلوات
وزیده بوی گل مهر او ز هر چمنی
نیافریده خداوند همچو او حسنی
خوشا زبان و خوشا منطق و لب دهنی
که در ثنای وجودش برآورد سخنی
به یاد رویش هر جا که هست انجمنی
سزد فرشته فرستد بر انجمن صلوات
سلام خلق و درود خدا به جان و تنش
فدای لیلهء میلاد و صبح آمدنش
جمال آینهء ذات حیّ ذوالمننش
به باغ وحی دمد بوی گل ز پیرهنش
وجود مهدی موعود سرو نسترنش
به باغبان و بر این سرو نسترن صلوات
ز پرده چهره چو بیپرده همچو ماه نمود
دل امام دهم را به یک کرشمه ربود
شهادتین ز لبهای جانفزاش سرود
به فاطمه به علی بر ائمه گفت درود
سپس به خواندن قرآن دهان چو غنچه گشود
به آیه آیهء قرآن، بر آن دهن صلوات
خدا ستوده به قرآن خود عیان او را
رسول خوانده امام جهانیان او را
ستوده حجّت حق صاحب الزّمان او را
پدر گرفته در آغوش خود چو جان او را
نهاده بوسه به حسن و لب و دهان او را
بر آن لبی که ورا گشته بوسه زن صلوات
الا که حجّت ذات خدای دادگری
ز سروران جهان تا جهان به پاست، سری
سران خلق سراسر ستاره، تو قمری
به فاطمه پسری و به مهدیش پدری
ز وصف خوبتران زمانه خوبتری
به حضرت تو ز دادار ذوالمنن صلوات
سلام باد به جان و درود بر بدنت
روان عیسی مریم ز فیض پیرهنت
هزار موسی عمران به طور، هم سخنت
نشان بوسه داوود بر لب و دهنت
گرفته یوسف صدیق جان ز فیض تنت
تو را ز جمله نبیّین به جان و تن صلوات
ز آب جوی تو خضر وجود رخ شوید
به شوق کوی تو پیر طریق ره پوید
زمان به گردش خود گردد و تو را جوید
بهشت، لالهء خود از دم تو میبوید
ز زلف پر شکنت عطر تازه میروید
به عطر تازهء آن زلف پرشکن صلوات
خوشا دلی که بود باغ جنّت غم تو
خوشا گلی که گرفته است فیض از دم تو
دل هزار سلیمان اسیر خاتم تو
سلام بر تو و بر مهدی مکرّم تو
ثنای تو است نه تنها به نظم «میثم» تو
تو را ز پیر و جوان و ز مرد و زن صلوات
گلچینی از یک مسمط
#استاد_غلامرضا_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
جان میدهم فقط و فقط پای سامرا
زاده شدم به شوق تمنّای سامرا
دیگر نیازمند کسی نیستم که من
هستم گدای دست تو آقای سامرا
حال مرا برای خودت روبه راه کن
حاذق ترین طبیب - مسیحای سامرا
از لطف بی نهایت تو بی مقدمه
پر زد دلم به گنبد زیبای سامرا
حالا شدم برای حریمت کبوتری
ای منتهای عشقِ خداوند ”عسکری”
ای دومین حسن که وجودت خدایی است
صبر تو حیدری و دلت مجتبایی است
در کنج صحن خلوت تو هر فرشته ای
مشغول لحظه های شریف گدایی است
صدها درود و تهنیت سبز بر دلی
که آب و تاب عاشقی اش سامرایی است
وقتی کبوتری به هوای تو می پرد
دیگر کجا به فکر فرار و جدایی است
هرکس که میرسد تو به او لطف میکنی
فرقی نمی کند طرف اصلاً کجایی است
با این حساب بر در این خانه آمدم
بر دور شمع روی تو پروانه آمدم
ای جلوه ی حقیقی هفت آسمان حسن
رفته شعاع نور تو تا لا مکان حسن
در زیر چتر سایه ی تو آرمیده ایم
از پرتو جمال تو روشن جهان حسن
در مدح تو همیشه قلم کم می آورد
قفل است درسرودن تو هر دهان حسن
میخوانمت به طرز زمان های کودکیم
بابای مهربان “امام زمان” حسن
بنیان گذار کرب و بلا روز اربعین
ای بانی زیارت ما شیعیان "حسن"
شغل همیشگیم دراین خانه نوکریست
کار همیشگی شما بنده پرویست
حتی بهشت در به در آستان توست
تنها نه آسمان که زمین هم از آن توست
قطره اگر کنار تو باشد که قطره نیست
زیرا که تحت مرحمت بی کران توست
از پشت پرده یک دو کلامی سخن بگو
گوشم در انتظار شِنود بیان توست
بین درندگان به نماز ایستاده ای
این هم نشانه ای ز جلال نهان توست
هر چند ظاهراً تو به مکّه نرفته ای
کعبه همیشه گرم طواف نشان توست
روز ولادت تو زمان هم عهدی است
بعد تو جانشین بلافصل مهدی است
#محمد_حسن_بیات_لو
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
#@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#قصیده
اى آفتاب مهر تو روشنگر وجود
در پیشگاه حكم تو ذرات، در سجود
اى میر عسكرى لقب، اى فاطمى نسب
آن را كه نیست مهر تو از زندگى چه سود؟
علمت محیط، بر همه ذرات كائنات
فیضت نصیب، بر همه در غیب و در شهود
تاریخ تابناك حیاتت، گر اندك است
بر دفتر مفاخر اسلامیان فزود
عیسى دمى و پرتو رأى منیر تو
زنگار كفر از دل نصرانیان زدود
این افتخار گشته نصیبت كه از شرف
در خانه تو مصلح كل دیده برگشود
اى قبله مراد كه در بركة السّباع
شیران به پیش پاى تو آرند سر فرود
قربان دیدهاى كه به بزم تو فاش دید
جاى قدوم عیسى و موسى و شیث و هود
قرآن ناطقى تو و قرآن پاك را
الحق مفسّرى، ز تو شایستهتر نبود
دشمن بدین كلام ستاید تو را كه نیست
در روزگار، چون تو به فضل و كمال و جود
شادى به نزد مردم غمدیده نارواست
جانها فداى لعل لبت كاین سخن سرود
مدح شما، ز عهده مردم برون بود
اى خاندان پاك، كه یزدانتان ستود
از نعمت ولاى شما خاندان وحى
منّت نهاد بر همگان، خالق ودود
اى پور هادى، اى حسن العسكرى ز لطف
بپذیر، از «مؤید» دلخسته این درود
#استاد_سید_رضا_موید
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
نیست قابل در مدیحت،نیست لایق در ثنات
گر ز لب یاقوت،یا گوهر فشانم از دهن
تو امام عسکری من عبد سرتاپا گناه
من سیاهی در سیاهی،تو چراغ انجمن
#استاد_غلامرضا_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید
حریمت کلبه آمال ، قبرت قبله امید
#محمد_بیابانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
همچون شب قدر، قدرتو مکتوم است
با تو جلوات چارده معصوم است
گفتند به طعنه حج نشد رزقت! نه
کعبه ز طواف روی تومحروم است
#یوسف_رحیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
در بین خانواده زهرای مرضیه
باید شوند تمام علی زاده ها ؛ حسن
زنجیره ی محبت زهراست دین من
با یک حسین و چار علی و دوتا حسن
#علی_اکبر_لطیفیان
#شعر_شیعه
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
میخوانمت به طرز زمان های کودکیم
بابای مهربان "امام زمان" حسن
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
سامرایی می شوم وقتی هوایی می شوم
از زمین پر می کشم غرق رهایی می شوم
مطمئن هستم که تاثیر روایات شماست
اربعین؛هرسال؛اگر کرببلایی می شوم
#اسماعیل_شبرنگ
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
هر راهبی که دید تو را گفت دیده است
با چشم خود مسیح علیهالسلام را
#سید_محمد_جواد_شرافت
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
ﻫﻢ زﮐﯽ ﻫﻢ ﻋﺴﮑﺮی ﻫﻢ ﻧﺎم ﻧﯿﮑﻮﯾﺶ ﺣﺴﻦ
رُخ ﺣﺴﻦ ﺧُﻠﻘﺶ ﺣﺴﻦ ﺧَﻠﻘﺶ ﺣﺴﻦ
#استاد_غلامرضا_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
جهان به کام غلام امام عسکری است
که شاه می شود آنکه غلام عسکری است
برای بار دهم مرتضی نما آمد
نمای عرش، مزین بنام عسکری است
زمین اگر پس از این رنگ و روی دیگر یافت
ز روشنایی ماه تمام عسکری است
شراب ناب چکید از لب گدا اینجا
اگر فرشته هوایی جام عسکری است
رسیده کعبه برای طواف قبله نما
که قبله حاجی بیت الحرام عسکری است
حلال زاده کشیده است به عمو این بار
کرامت حسنی در امام عسکری است
کبوتران مدافع اسیر سامره اند
که این زخاصیت جذب بام عسکری است
کریم کار ندارد که کیست سائل او
نگاه خاص ز الطاف عام عسکری است
گدای سامره ایم و نمی رویم از رو
همیشه روی گدا از مرام عسکری است
برای مهدی اش انگار یار می طلبد
"هرآنکه کرد اطاعت"، غلام عسکری است...
#علی_اکبر_نازک_کار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
سرمان گرمِ عطش بود، که باران آمد
نام دریا به لبِ خشکِ بیابان آمد
کنج تنهاییِ سرماکده میلرزیدیم
که دَم گرم تو با سوزِ زمستان آمد
دهنم شیرین شد؛ با دَمِ حلوا حلوا
بر لبم تا عسلِ ذکرِ «حسن جان» آمد
تا هَرَس شد دلم از خارِ هوسآلوده
گلِ عشق تو به مهمانیِ گلدان آمد
مردگی؛ زندگیام بود، که با آمدنت
با دمی از نفست در تنِ من جان آمد
افتخار است، که در خانهی تو پادریام
همه جا جار زدم خاک درِ عسکریام
ای که با نام تو دل میشود آرام، سلام
با غزل میدهد این شاعرِ بینام، سلام
به شکار آمدی و صید، نکرده دیدی
میدهد صید، به صیادِ خود از دام، سلام
مِیِ میخانهی ما بردنِ نامِ ساقیست
همنوا با لبمان داده به تو جام، سلام
جای آنان که تو را در قفس انداختهاند
میدهد محضرت آن شیر، که شد رام، سلام
حسرتت روی دلش ماند، ولی هر شب و روز
داد کعبه به تو با جامهی احرام، سلام
زندگی پای قدومِ تو سر انداختن است
چارهام پیشِ نگاهت سپر انداختن است
حاضرم نذر نگاهت بدهم دنیا را
اگر از پنجرهی عرش، ببینی ما را
برگهی نوکریام مثل خودم تا شده است
دارم امّید، که پایش بزنی امضا را
آرزوی لبم این است، به پایت بچشد
بوسهبارانیِ ششگوشهی سامرّا را
به غبارِ حرمت فرصتِ پرواز، بده
تا که جارو بزند جادهی زائرها را
کاشکی حاجتِ امروزِ مرا دریابی
شاید اصلا نکشیدم نفسِ فردا را
با نفسهای دعای تو و لطف پدرت
کاش یک روز، بیایم حرمت با پسرت
تو دعا کن که دعاها به ثریّا برسد
تا که امرِ فرج از عالمِ بالا برسد
داستانِ شبِ هجران چقدَر طول کشید
نورِ خورشیدِ تو ای کاش، به یلدا برسد
رحم کن حضرت یعقوب، به کنعانیها
تو دعا کن که مگر یوسفِ زهرا برسد
مردهها چشم به راه قدمِ زندگیاند
کاش بر پیکر این قوم، مسیحا برسد
تو دعا کن که به تقویمِ شبآلود، شده
صبحِ موعودِ خدا؛ روزِ خوشِ ما برسد
بانی اصلی میلادِ گلِ لبخندت
سال آینده شود کاش، خودِ فرزندت
#رضا_قاسمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
در شب میلاد تو دارایی ام
گشته اینکه مثل تو زهرایی ام
از گدایی های پیش اهل بیت
افتخارم اینکه سامرّایی ام
در گداییِ من و اسم شماست
علتی دارد اگر آقایی ام
در حرم دیدم شده خیلی شلوغ
پیش تنهایی تو تنهایی ام
قسمتم کن بازهم کاری کنم
دارد از کف می رود کارایی ام
بسکه گرم از لحظه ی وصل توام
سرد خواهد شد کنارت چایی ام
قسمت عالم دو تا شش گوشه شد
من در این تکرار، پایینْ پایی ام
با تمام خویش سویت آمدم
چون فروش عید استثنایی ام
سیرتی درشأن درگاهت نشد
چون گرفتم صورت از دارایی ام
#مهدی_رحیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
خورشید تابناک تمام مسیرها
هستند در طواف تو ماه منیرها
ای شاهراه یازدهم در مسیر نور
ای دست گیر قاطبه ی مستجیرها
دست کسی به دامن درکت نمی رسد
از تو نگفته اند به غیر از خبیرها
تفسیر ایه های خدا را قلم بزن
وامانده است بی تو کلام دبیرها
معراج عشق در حرم سامرای توس
کوری چشم شور تمام حقیرها
ما را گدای سامره خواندند و بعد از ان
خط خورد نام ما ز جهان فقیرها
نورت شکافت لشکر ظلمت پرست را
دنیا ندیده است تو را چون اسیرها
در تنگنای سامره می خواند چشم تو
از چشم شیعه درد نهان ضمیرها
اشفته است حال جهان منجی اش کجاست؟
فرزند تو خلاصه ی نعم الامیرها..
#حسن_کردی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
ای حُسن بی همتا دچار عزّتم کن
با لطفِ بی اندازه ات بد-عادتم کن
با این بدِ بی آبرو هم، همنشین شو
همصحبتم باش و به دور از غربتم کن
فرزندِ هادیَ الاُمم؛ بابایِ مهدی(عج)
در میهمانیِ هدایت دعوتم کن
آخر-زمان است و زمام از دست رفته
دور از بلایایم کن و با غیرتم کن
بگذار در دستم براتِ سامرا را
کنج حرم فکری برای حاجتم کن
مثل همیشه بعدِ یک پابوسیِ ناب
با دستِ پُر رد کرده؛ از غم راحتم کن
عمری به من لطف خودت را گوشزد کن
اصلا بیا یکریز غرقِ منّتم کن
انگورهای باغ تو جنّة نشان است
یک دانه اش را مرحمت کن رحمتم کن
از گوشۂ چشمت شبِ میلادت آقا
عیدانه یک خوشه عنایت قسمتم کن!
#مرضیه_عاطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#مخمس_ترکیب
تلالوءنور خداییحسن
جمال ذات کبریاییحسن
خدا، خدا، خدانماییحسن
ذکر شریف تو چهها میکند
"حسنحسن" شور بپا میکند
ای گل خوشبوی علیالنّقی
میوهی مینوی علیالنّقی
آینهی روی علیالنقّی
مدینه شد مدینهی دیگری
به یمن میلاد تو ای عسکری
مادر تو سلیل و بابا، علی
یازدهم جلوهی بابا، علی
یاعلی و یاعلی و یاعلی
شکرخدا فاطمه دلشاد شد
کف بزن عالم حسنآباد شد
قبله حسن، مسجد و منبر حسن
کعبه حسن، منا و مشعر حسن
حجِّ قبولِ حیّ داور حسن
کعبه به طوف حرمت مشتریست
حج حقیقی، حسنالعسکریست
یاقمر ابن قمر ابن قمر
منکر نور تو شود کور و کر
ای پدر ناجی نوع بشر
به عالمی امن و امان از شماست
مهدیصاحبالزمان از شماست
جمال بیمثالحق، ایحسن
تجلّی جلال هر پنجتن
پردهنشین باش گه از مردوزن
نور تو بایست وساطت کند
شیعه به عصر غیبت عادت کند
شیر درنده شده رام شما
کنگرهی عرش مقام شما
هشت بهشت است بنام شما
پرنده روح تو محبوس نیست
حقیقت امام محسوس نیست
هواییام، مرا ببر تا حرم
به خانهی خدا ببر، تا حرم
باز به سامرا ببر تا حرم
«ای حرمت قبلهی حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما»
دوباره مستمستمستم کنید
مستِ میِ روز الستم کنید
با دو حسن، خداپرستم کنید
لعن بنیامیه روی لبم
شکرخدا، منحسنیمذهبم
سلام بر دو نور در مشرقین
سلام بر دو دلبر عالمین
سلام ما بر حسن و بر حسین
مرغ دلم به سامرا میرود
حسن به لب، به کربلا میرود
سلام بر خسرو خوبان حسین
سلام بر شاه شهیدان حسین
سلام بر امام عطشان حسین
ای که فلک از عطشت سوخته
داغ تو را خدا به دل دوخته
#امیر_عظیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#مربع_ترکیب
امشب که کار و بار گدایان گرفته است
بوی بهشت عالم امکان گرفته است
حاجات ما روا شده باران گرفته است
عالم تمام ، ذکر حسن جان گرفته است
شکر خدا که روزی من لطف مادری است
امشب حسن حسن حسنم جور دیگری است
شادند عرش و فرش به شادی اهل بیت
غوغای دیگری است به وادی اهل بیت
روح الامین شده است منادی اهل بیت
واکرد چشم ، نایب هادی اهل بیت
امشب چه عاشقانه عطا می کند خدا
حاجات را نگفته روا می کند خدا
هم نور چشم مادر عالم تویی حسن
هم جانشین حیدر عالم تویی حسن
پشت و پناه و سرور عالم تویی حسن
ابن الرضای آخر عالم تویی حسن
جان و دل نقی و جواد و رضا تویی
چشم و چراغ و آبروی سامرا تویی
نازد به خود خدا که تویی از مظاهرش
کعبه گرفته غم که نبودی تو زائرش
قرآن نموده فخر که هستی مفسرش
ایران بها گرفت ، تو گشتی مسافرش*
بالا نوشته اند عَلَم عزت تو را
هر جا رسیده پات شده سُرِّ مَن رَأیٰ
یوسف تو و زمین و سماوات مشتری
از هرچه گفته اند و نوشتند بهتری
دارد امامتت به جهان لطف دیگری
کار تو هست مهدی موعود پروری
ایل و تبار من به فدای مقام تو
منجی عالم است مرید مرام تو
آقا اجازه ! خاک درت می شویم ما ؟
پروانه های دور سرت می شویم ما ؟
مشمول ندبه سحرت می شویم ما ؟
یعنی فدایی پسرت می شویم ما ؟
قربان یک نگاه تو جان و جوانی ام
من را بغل بگیر که صاحب زمانی ام
مات از هنر نمایی تو مانده این زمین
بعد از هزار سال تویی محشر آفرین
لب تر کن ای امیر ، بیایند مومنین
پای پیاده ، کرببلا ، روز اربعین
آنانکه زیر سایه تو با خدا شدند
دیوانه مسیر نجف ، کربلا شدند
* طی الارض امام حسن عسکری علیه السلام به گرگان
در سال ۲۵۵ هجري قمري يكي از اهالي گرگان به نام جعفر بن شريف جرجاني عازم مكه شده و در بين راه به سامرا مي رود تا وجوهات شرعي مردم منطقه را به امام عسگري (ع) تحويل دهد، امام خطاب به او مي فرمايد كه به شهرت برگرد، ۱۹۰ روز بعد مصادف با صبح روز جمعه سوم ربيع الثاني به موطن خود مي رسي، به مردم اعلام كن من غروب همان روز نزد مردم آن منطقه خواهم آمد و اين امر محقق مي شود
حضرت پس از حضور در گرگان می فرمایند:
من به جعفر بن شریف وعده داده بودم که آخر همین روز به اینجا بیایم. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خواندم و به سوی شما آمدم تا تجدید عهد نمایم. و اکنون در میان شما هستم تا پرسش ها و حاجت های خود را مطرح سازید.
#بحارالانوار
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
رفته ست با صد شاخه گل خیل گدا امشب
اینجا نباش ای دل برو در سامرا امشب
حاجاتِ خود را دست-چین کن یک به یک بردار
زانو بزن در محضرش با انبیا امشب
شد صاحبِ دوّم حسن(ع) زهرایِ مرضیّه(س)
سائل بیا! شد موسم ِ نان و نوا امشب
گفتیم یابنَ الهادی الأمّه(ع) نگاهی کن
با مرحمت بر حالِ ما درمانده ها امشب
ای خوشۂ انگورها بیتابِ دستانت
ای حُسن ِ نام آور! تویی مشکل گشا امشب
ما را به لطفت یا امام عسکری(ع) دریاب
مسرورمان کن جانِ مهدی(عج) با دعا امشب
صاحب-زمان(عج) در جشن میلاد تو با لبخند؛
یک مجلس جانانه ای کرده به پا امشب
با صد هزاران شوق حاضر کرده عیدی را
در خیمه گاهش حضرت بابایِ ما امشب
شالِ سفیدش روی شانه می برَد دل را
بر قامتش خوشتر نشسته این عبا امشب
شاعر برایش یازده بیتِ کم آورده
تا شادباشی داده باشد بی ریا امشب
عیدیِ ما دیدارِ رویش باشد و ایکاش...
امضا بفرماید ظهورش را خدا امشب!
#مرضیه_عاطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مدح
#غزل
السلام علیک یا دلبر
نظری زیر پا کنی خوب است
متوسل شدم به چشمانت
حاجتم را روا کنی خوب است
درد من را تو خوب میدانی
درد من را دوا کنی خوب است
تشنه ی باده ام ز دستانت
نوکرت را صدا کنی خوب است
قدمی رنجه کن به چشمانم
روی چشمم دعا کنی خوب است
زندگیِ مرا ز آقائیت
وقف گنبد طلا کنی خوب است
پدر صاحب الزمان امشب
قسمتم کربلا کنی خوب است
مینویسم همیشه حیدری ام
حیدری از نگاه عسکری ام...
#محمد_حبیب_زاده
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#مثنوی
باز شد پنجره ای سمتِ نسیمِ ملکوت
نور تابید در آیینه ی صبح از جبروت
تشنه ی بوی نفس های بهارش بودیم
از همان روزِ ازل مستِ نگارش بودیم
چه حضوری که از او عشق بشارت میداد
چه طلوعی که خدا مُهرِ شهادت میداد
نفسش عطرِ سلام و صلوات آورده است
آسمان را قدمش آبِ حیات آورده است
عطر سیبی ست که از گلشنِ عرش آمده است
شاخِ طوباست و بر زینتِ فرش آمده است
هر طرف جلوه ی خورشید جمالش پیداست
حَسَن و نورِ حقیقت ز کمالش پیداست
مژده مژده حسنِ دومِ زهرا آمد
سیزده صورتِ اعجاز تماشا آمد
نور افشانیِ عالم همه از جلوه ی اوست
آخرین حجتِ حق از ثمر و میوه ی اوست
پدرش آینه ی مکتبِ صادق باشد
پسرش چشمه ی قرآنِ حقایق باشد
از دمِ سوسنِ او بوی چمن می روید
صبح از جامِ لبش حُسنِ حَسَن می بوید
جلوه ی روشنِ او جلوه ی ایثارِ خداست
دامنش سبزترین دامنِ گلزارِ خداست
به قدمهاش چو داود گل آرایی کرد
از دَمش حضرتِ یعقوب دل آرایی کرد
بر لبش سوره ی توحید تلاوت دارد
دامنش دولتِ مسعود امانت دارد
شده آن بزم نشینِ دمِ او چون عیسی(ع)
شده پروانه ی شمعش به دو عالم موسی(ع)
حَسَن آیینه ی حُسنش به خدا اعجاز است
ز نسیمش همه درهای اجابت باز است
نور تابید و جهان غرقِ تبسّم شده است
کهکشان در نفسش ذره شد و گم شده است
یازده بار زمین سر به خضوع آمده است
از دمِ اوست که خورشید طلوع آمده است
یازده بار خدا صورتِ احمد چو کشید
بینِ آن صورتِ زیبا رخ زیبای تو دید
یازده پنجره وا شد به سوی دولتِ یار
آخرین پنجره مانده است به دستانِ بهار
شانت این بس پسرت حضرت مهدی باشد
بعدِ حق عالمِ ما را متصدّی باشد!
#هستی_محرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
هر دلی بیدار شد در گیر و دار خواب نیست
خواب چیزی غیر مردن در دل مرداب نیست
خواب بودم در حریمش وقت بیداری رسید
دیدم اینجا هیچ کس مانند من بی تاب نیست
عرش گاهی زیر پای ماست اما غافلیم
هیچ اوجی کهکشانی تر از این سرداب نیست
((در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم))
قبله گاه اینجاست حاجی!غیر از این محراب نیست
من نمازم را پی تکبیره الاحرام تو
خوانده ام ،برجا نماز چشمه و سهراب نیست
تا که با من بشنود صوت اذان باد را
از سر گلدسته ای که جز صدای آب نیست
حضرت نرجس خبر دارد از اوصاف حسن
او مگر آئینه ی خورشید عالم تاب نیست؟
در غزل عطر امام عسکری پیچیده است
در خُم هستی شرابی جز شراب ناب نیست
((بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود))
عشق صادق در وجود جعفر کذاب نیست
بنده ی پیر خراباتم که لطفش دائم است
کار ما در آستانش غیر دق الباب نیست
#احمد_علوی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
ما گداییم گداییم گدای دو حسن
زیر دین کرم و لطف و عطای دو حسن
وای اگر نان خور هر بی سر و پایی بشویم
روزی ما گره خورده به وفای دو حسن
زنده و مرده ی ما فرق ندارد فردا
اگر امروز نمیریم برای دو حسن
تا فدایی سر قاسم و مهدی هستیم
هست پشت سرمان دست دعای دو حسن
تا ابد هر چه خلیفه است فدای علی و
تا ابد هر چه کریم است فدای دو حسن
با حسن های علی تا که رفاقت داریم
همه جا تا ابد آقایی و عزت داریم
باز هم معجزه ، در دل هیجان می آید
در جهان عطر دل انگیز جنان می آید
این چه سری است که امشب به مشام جانم
عطری از نیمه ماه رمضان می آید
کینه توزان جمل زیر لحد پوسیدند
در عوض باز حسن جان به جهان می آید
چه گنهکار چه مومن همه مهمان هستند
حضرت ِ خیرسان ِ همگان می آید
به زمین کرده قدم رنجه شهنشاهی که
وقت مدحش ،قلم شعر به جان می آید
باز طوفان بلا را زده پس کشتی دین
آمده یازدهم مرشد جبریل امین
نیست غم گر نکند دست کسی وا گره ام
نوکر حلقه به گوش حسن سامره ام
شده ام شاپرک شمع وجود پسرش
ایمن از بی کسی و درد و غم و دلهره ام
شده در سامره تصویر دو گنبد از نور
مثل بین الحرمین خاص ترین منظره ام
تا ابد هر چه گشایش به فدای گره ای
که چنین کرد پناهنده ی این مقبره ام
نفس فاطمی اش راه نشانم داد و
اربعین خورد رقم ناب ترین خاطره ام
شده ام بی سر و سامان دو تا شش گوشه
هر چه دارم همه قربان دو تا شش گوشه
خوش به حال شب تاری که تو گردی سحرش
کعبه یعنی دل هر کس که شد عشقت گوهرش
جان به قربان همان گرگ بیابانی که
تاج ِ هم صحبتی ِ با تو نشسته به سرش
پدر و مادر من باد به قربان کسی
که گذشته است به عشق تو ز مادر پدرش
جان به قربان بزرگی که شده همچو سگان
کاسه لیسی ِ غلامان تو تنها هنرش
جز تو اصلا چه سپهری است که سهمش بشود
حضرت مهدی موعود بگردد قمرش
من کیم مدح شهنشاه سماوات کنم
"کار من نیست که بنشینم و املات کنم"
من ِ دل مرده که در وادی غم ها ماندم
دور از فیض مسیحای مسیحا ماندم
عشقتان شد پر پرواز دو عالم اما
من اسیر اگر و شاید و اما ماندم
" حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد "
بین طوفان بلا بی کس و تنها ماندم
اربعین رفت و ندادند محلم اصلا
آه از قافله ی کرببلا جاماندم
کورتر شد گره ام هر چه تقلا کردم
من فقط منتظر روضه زهرا ماندم
روزگاری شده که روز ، شب تاریک است
خوب کن حال مرا فاطمیه نزدیک است
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem