#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
هر راهبی که دید تو را گفت دیده است
با چشم خود مسیح علیهالسلام را
#سید_محمد_جواد_شرافت
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
ﻫﻢ زﮐﯽ ﻫﻢ ﻋﺴﮑﺮی ﻫﻢ ﻧﺎم ﻧﯿﮑﻮﯾﺶ ﺣﺴﻦ
رُخ ﺣﺴﻦ ﺧُﻠﻘﺶ ﺣﺴﻦ ﺧَﻠﻘﺶ ﺣﺴﻦ
#استاد_غلامرضا_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
جهان به کام غلام امام عسکری است
که شاه می شود آنکه غلام عسکری است
برای بار دهم مرتضی نما آمد
نمای عرش، مزین بنام عسکری است
زمین اگر پس از این رنگ و روی دیگر یافت
ز روشنایی ماه تمام عسکری است
شراب ناب چکید از لب گدا اینجا
اگر فرشته هوایی جام عسکری است
رسیده کعبه برای طواف قبله نما
که قبله حاجی بیت الحرام عسکری است
حلال زاده کشیده است به عمو این بار
کرامت حسنی در امام عسکری است
کبوتران مدافع اسیر سامره اند
که این زخاصیت جذب بام عسکری است
کریم کار ندارد که کیست سائل او
نگاه خاص ز الطاف عام عسکری است
گدای سامره ایم و نمی رویم از رو
همیشه روی گدا از مرام عسکری است
برای مهدی اش انگار یار می طلبد
"هرآنکه کرد اطاعت"، غلام عسکری است...
#علی_اکبر_نازک_کار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
سرمان گرمِ عطش بود، که باران آمد
نام دریا به لبِ خشکِ بیابان آمد
کنج تنهاییِ سرماکده میلرزیدیم
که دَم گرم تو با سوزِ زمستان آمد
دهنم شیرین شد؛ با دَمِ حلوا حلوا
بر لبم تا عسلِ ذکرِ «حسن جان» آمد
تا هَرَس شد دلم از خارِ هوسآلوده
گلِ عشق تو به مهمانیِ گلدان آمد
مردگی؛ زندگیام بود، که با آمدنت
با دمی از نفست در تنِ من جان آمد
افتخار است، که در خانهی تو پادریام
همه جا جار زدم خاک درِ عسکریام
ای که با نام تو دل میشود آرام، سلام
با غزل میدهد این شاعرِ بینام، سلام
به شکار آمدی و صید، نکرده دیدی
میدهد صید، به صیادِ خود از دام، سلام
مِیِ میخانهی ما بردنِ نامِ ساقیست
همنوا با لبمان داده به تو جام، سلام
جای آنان که تو را در قفس انداختهاند
میدهد محضرت آن شیر، که شد رام، سلام
حسرتت روی دلش ماند، ولی هر شب و روز
داد کعبه به تو با جامهی احرام، سلام
زندگی پای قدومِ تو سر انداختن است
چارهام پیشِ نگاهت سپر انداختن است
حاضرم نذر نگاهت بدهم دنیا را
اگر از پنجرهی عرش، ببینی ما را
برگهی نوکریام مثل خودم تا شده است
دارم امّید، که پایش بزنی امضا را
آرزوی لبم این است، به پایت بچشد
بوسهبارانیِ ششگوشهی سامرّا را
به غبارِ حرمت فرصتِ پرواز، بده
تا که جارو بزند جادهی زائرها را
کاشکی حاجتِ امروزِ مرا دریابی
شاید اصلا نکشیدم نفسِ فردا را
با نفسهای دعای تو و لطف پدرت
کاش یک روز، بیایم حرمت با پسرت
تو دعا کن که دعاها به ثریّا برسد
تا که امرِ فرج از عالمِ بالا برسد
داستانِ شبِ هجران چقدَر طول کشید
نورِ خورشیدِ تو ای کاش، به یلدا برسد
رحم کن حضرت یعقوب، به کنعانیها
تو دعا کن که مگر یوسفِ زهرا برسد
مردهها چشم به راه قدمِ زندگیاند
کاش بر پیکر این قوم، مسیحا برسد
تو دعا کن که به تقویمِ شبآلود، شده
صبحِ موعودِ خدا؛ روزِ خوشِ ما برسد
بانی اصلی میلادِ گلِ لبخندت
سال آینده شود کاش، خودِ فرزندت
#رضا_قاسمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
در شب میلاد تو دارایی ام
گشته اینکه مثل تو زهرایی ام
از گدایی های پیش اهل بیت
افتخارم اینکه سامرّایی ام
در گداییِ من و اسم شماست
علتی دارد اگر آقایی ام
در حرم دیدم شده خیلی شلوغ
پیش تنهایی تو تنهایی ام
قسمتم کن بازهم کاری کنم
دارد از کف می رود کارایی ام
بسکه گرم از لحظه ی وصل توام
سرد خواهد شد کنارت چایی ام
قسمت عالم دو تا شش گوشه شد
من در این تکرار، پایینْ پایی ام
با تمام خویش سویت آمدم
چون فروش عید استثنایی ام
سیرتی درشأن درگاهت نشد
چون گرفتم صورت از دارایی ام
#مهدی_رحیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
خورشید تابناک تمام مسیرها
هستند در طواف تو ماه منیرها
ای شاهراه یازدهم در مسیر نور
ای دست گیر قاطبه ی مستجیرها
دست کسی به دامن درکت نمی رسد
از تو نگفته اند به غیر از خبیرها
تفسیر ایه های خدا را قلم بزن
وامانده است بی تو کلام دبیرها
معراج عشق در حرم سامرای توس
کوری چشم شور تمام حقیرها
ما را گدای سامره خواندند و بعد از ان
خط خورد نام ما ز جهان فقیرها
نورت شکافت لشکر ظلمت پرست را
دنیا ندیده است تو را چون اسیرها
در تنگنای سامره می خواند چشم تو
از چشم شیعه درد نهان ضمیرها
اشفته است حال جهان منجی اش کجاست؟
فرزند تو خلاصه ی نعم الامیرها..
#حسن_کردی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
ای حُسن بی همتا دچار عزّتم کن
با لطفِ بی اندازه ات بد-عادتم کن
با این بدِ بی آبرو هم، همنشین شو
همصحبتم باش و به دور از غربتم کن
فرزندِ هادیَ الاُمم؛ بابایِ مهدی(عج)
در میهمانیِ هدایت دعوتم کن
آخر-زمان است و زمام از دست رفته
دور از بلایایم کن و با غیرتم کن
بگذار در دستم براتِ سامرا را
کنج حرم فکری برای حاجتم کن
مثل همیشه بعدِ یک پابوسیِ ناب
با دستِ پُر رد کرده؛ از غم راحتم کن
عمری به من لطف خودت را گوشزد کن
اصلا بیا یکریز غرقِ منّتم کن
انگورهای باغ تو جنّة نشان است
یک دانه اش را مرحمت کن رحمتم کن
از گوشۂ چشمت شبِ میلادت آقا
عیدانه یک خوشه عنایت قسمتم کن!
#مرضیه_عاطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#مخمس_ترکیب
تلالوءنور خداییحسن
جمال ذات کبریاییحسن
خدا، خدا، خدانماییحسن
ذکر شریف تو چهها میکند
"حسنحسن" شور بپا میکند
ای گل خوشبوی علیالنّقی
میوهی مینوی علیالنّقی
آینهی روی علیالنقّی
مدینه شد مدینهی دیگری
به یمن میلاد تو ای عسکری
مادر تو سلیل و بابا، علی
یازدهم جلوهی بابا، علی
یاعلی و یاعلی و یاعلی
شکرخدا فاطمه دلشاد شد
کف بزن عالم حسنآباد شد
قبله حسن، مسجد و منبر حسن
کعبه حسن، منا و مشعر حسن
حجِّ قبولِ حیّ داور حسن
کعبه به طوف حرمت مشتریست
حج حقیقی، حسنالعسکریست
یاقمر ابن قمر ابن قمر
منکر نور تو شود کور و کر
ای پدر ناجی نوع بشر
به عالمی امن و امان از شماست
مهدیصاحبالزمان از شماست
جمال بیمثالحق، ایحسن
تجلّی جلال هر پنجتن
پردهنشین باش گه از مردوزن
نور تو بایست وساطت کند
شیعه به عصر غیبت عادت کند
شیر درنده شده رام شما
کنگرهی عرش مقام شما
هشت بهشت است بنام شما
پرنده روح تو محبوس نیست
حقیقت امام محسوس نیست
هواییام، مرا ببر تا حرم
به خانهی خدا ببر، تا حرم
باز به سامرا ببر تا حرم
«ای حرمت قبلهی حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما»
دوباره مستمستمستم کنید
مستِ میِ روز الستم کنید
با دو حسن، خداپرستم کنید
لعن بنیامیه روی لبم
شکرخدا، منحسنیمذهبم
سلام بر دو نور در مشرقین
سلام بر دو دلبر عالمین
سلام ما بر حسن و بر حسین
مرغ دلم به سامرا میرود
حسن به لب، به کربلا میرود
سلام بر خسرو خوبان حسین
سلام بر شاه شهیدان حسین
سلام بر امام عطشان حسین
ای که فلک از عطشت سوخته
داغ تو را خدا به دل دوخته
#امیر_عظیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#مربع_ترکیب
امشب که کار و بار گدایان گرفته است
بوی بهشت عالم امکان گرفته است
حاجات ما روا شده باران گرفته است
عالم تمام ، ذکر حسن جان گرفته است
شکر خدا که روزی من لطف مادری است
امشب حسن حسن حسنم جور دیگری است
شادند عرش و فرش به شادی اهل بیت
غوغای دیگری است به وادی اهل بیت
روح الامین شده است منادی اهل بیت
واکرد چشم ، نایب هادی اهل بیت
امشب چه عاشقانه عطا می کند خدا
حاجات را نگفته روا می کند خدا
هم نور چشم مادر عالم تویی حسن
هم جانشین حیدر عالم تویی حسن
پشت و پناه و سرور عالم تویی حسن
ابن الرضای آخر عالم تویی حسن
جان و دل نقی و جواد و رضا تویی
چشم و چراغ و آبروی سامرا تویی
نازد به خود خدا که تویی از مظاهرش
کعبه گرفته غم که نبودی تو زائرش
قرآن نموده فخر که هستی مفسرش
ایران بها گرفت ، تو گشتی مسافرش*
بالا نوشته اند عَلَم عزت تو را
هر جا رسیده پات شده سُرِّ مَن رَأیٰ
یوسف تو و زمین و سماوات مشتری
از هرچه گفته اند و نوشتند بهتری
دارد امامتت به جهان لطف دیگری
کار تو هست مهدی موعود پروری
ایل و تبار من به فدای مقام تو
منجی عالم است مرید مرام تو
آقا اجازه ! خاک درت می شویم ما ؟
پروانه های دور سرت می شویم ما ؟
مشمول ندبه سحرت می شویم ما ؟
یعنی فدایی پسرت می شویم ما ؟
قربان یک نگاه تو جان و جوانی ام
من را بغل بگیر که صاحب زمانی ام
مات از هنر نمایی تو مانده این زمین
بعد از هزار سال تویی محشر آفرین
لب تر کن ای امیر ، بیایند مومنین
پای پیاده ، کرببلا ، روز اربعین
آنانکه زیر سایه تو با خدا شدند
دیوانه مسیر نجف ، کربلا شدند
* طی الارض امام حسن عسکری علیه السلام به گرگان
در سال ۲۵۵ هجري قمري يكي از اهالي گرگان به نام جعفر بن شريف جرجاني عازم مكه شده و در بين راه به سامرا مي رود تا وجوهات شرعي مردم منطقه را به امام عسگري (ع) تحويل دهد، امام خطاب به او مي فرمايد كه به شهرت برگرد، ۱۹۰ روز بعد مصادف با صبح روز جمعه سوم ربيع الثاني به موطن خود مي رسي، به مردم اعلام كن من غروب همان روز نزد مردم آن منطقه خواهم آمد و اين امر محقق مي شود
حضرت پس از حضور در گرگان می فرمایند:
من به جعفر بن شریف وعده داده بودم که آخر همین روز به اینجا بیایم. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خواندم و به سوی شما آمدم تا تجدید عهد نمایم. و اکنون در میان شما هستم تا پرسش ها و حاجت های خود را مطرح سازید.
#بحارالانوار
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
رفته ست با صد شاخه گل خیل گدا امشب
اینجا نباش ای دل برو در سامرا امشب
حاجاتِ خود را دست-چین کن یک به یک بردار
زانو بزن در محضرش با انبیا امشب
شد صاحبِ دوّم حسن(ع) زهرایِ مرضیّه(س)
سائل بیا! شد موسم ِ نان و نوا امشب
گفتیم یابنَ الهادی الأمّه(ع) نگاهی کن
با مرحمت بر حالِ ما درمانده ها امشب
ای خوشۂ انگورها بیتابِ دستانت
ای حُسن ِ نام آور! تویی مشکل گشا امشب
ما را به لطفت یا امام عسکری(ع) دریاب
مسرورمان کن جانِ مهدی(عج) با دعا امشب
صاحب-زمان(عج) در جشن میلاد تو با لبخند؛
یک مجلس جانانه ای کرده به پا امشب
با صد هزاران شوق حاضر کرده عیدی را
در خیمه گاهش حضرت بابایِ ما امشب
شالِ سفیدش روی شانه می برَد دل را
بر قامتش خوشتر نشسته این عبا امشب
شاعر برایش یازده بیتِ کم آورده
تا شادباشی داده باشد بی ریا امشب
عیدیِ ما دیدارِ رویش باشد و ایکاش...
امضا بفرماید ظهورش را خدا امشب!
#مرضیه_عاطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مدح
#غزل
السلام علیک یا دلبر
نظری زیر پا کنی خوب است
متوسل شدم به چشمانت
حاجتم را روا کنی خوب است
درد من را تو خوب میدانی
درد من را دوا کنی خوب است
تشنه ی باده ام ز دستانت
نوکرت را صدا کنی خوب است
قدمی رنجه کن به چشمانم
روی چشمم دعا کنی خوب است
زندگیِ مرا ز آقائیت
وقف گنبد طلا کنی خوب است
پدر صاحب الزمان امشب
قسمتم کربلا کنی خوب است
مینویسم همیشه حیدری ام
حیدری از نگاه عسکری ام...
#محمد_حبیب_زاده
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#مثنوی
باز شد پنجره ای سمتِ نسیمِ ملکوت
نور تابید در آیینه ی صبح از جبروت
تشنه ی بوی نفس های بهارش بودیم
از همان روزِ ازل مستِ نگارش بودیم
چه حضوری که از او عشق بشارت میداد
چه طلوعی که خدا مُهرِ شهادت میداد
نفسش عطرِ سلام و صلوات آورده است
آسمان را قدمش آبِ حیات آورده است
عطر سیبی ست که از گلشنِ عرش آمده است
شاخِ طوباست و بر زینتِ فرش آمده است
هر طرف جلوه ی خورشید جمالش پیداست
حَسَن و نورِ حقیقت ز کمالش پیداست
مژده مژده حسنِ دومِ زهرا آمد
سیزده صورتِ اعجاز تماشا آمد
نور افشانیِ عالم همه از جلوه ی اوست
آخرین حجتِ حق از ثمر و میوه ی اوست
پدرش آینه ی مکتبِ صادق باشد
پسرش چشمه ی قرآنِ حقایق باشد
از دمِ سوسنِ او بوی چمن می روید
صبح از جامِ لبش حُسنِ حَسَن می بوید
جلوه ی روشنِ او جلوه ی ایثارِ خداست
دامنش سبزترین دامنِ گلزارِ خداست
به قدمهاش چو داود گل آرایی کرد
از دَمش حضرتِ یعقوب دل آرایی کرد
بر لبش سوره ی توحید تلاوت دارد
دامنش دولتِ مسعود امانت دارد
شده آن بزم نشینِ دمِ او چون عیسی(ع)
شده پروانه ی شمعش به دو عالم موسی(ع)
حَسَن آیینه ی حُسنش به خدا اعجاز است
ز نسیمش همه درهای اجابت باز است
نور تابید و جهان غرقِ تبسّم شده است
کهکشان در نفسش ذره شد و گم شده است
یازده بار زمین سر به خضوع آمده است
از دمِ اوست که خورشید طلوع آمده است
یازده بار خدا صورتِ احمد چو کشید
بینِ آن صورتِ زیبا رخ زیبای تو دید
یازده پنجره وا شد به سوی دولتِ یار
آخرین پنجره مانده است به دستانِ بهار
شانت این بس پسرت حضرت مهدی باشد
بعدِ حق عالمِ ما را متصدّی باشد!
#هستی_محرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem