eitaa logo
شعر شیعه
8.1هزار دنبال‌کننده
748 عکس
267 ویدیو
31 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
دید از دور مسیحا نفسی می‌آید دید با قافله فریادرسی می‌آید صحنه‌ای دید در آن قافله اما جانکاه بر سر نیزه سری دید، سری همچون ماه این سر کیست که اینقدر تماشا دارد؟ صوت داوودی و انفاس مسیحا دارد؟ از سر هر مژه‌اش معجزه بر می‌خیزد با طنینش همه آفاق به هم می‌ریزد با نسیم از غم دل گفت به صد شیون و آه به ادب نافه‌گشایی کن از آن زلف سیاه گرچه این شیوۀ رندان بلاکش باشد حیف از این زلف که بر نیزه مشوش باشد با دلی سوخته آمد به طواف سر ماه پاره پاره دلش از داغ لب پرپر ماه گفت ای جان جهان نذر غمت! جانم باش امشبی را ز سر لطف تو مهمانم باش ماه را همره خود با دلِ بی‌تاب آورد نذر لب‌های ترک خورده کمی آب آورد خون از آن چهره که می‌شُست، دلش خون می‌شد حال او منقلب و دیده دگرگون می‌شد اشک در چشم پر از شیون راهب می‌خواند روضه می‌خواند از آن اوج مصائب می‌خواند روضه می‌خواند: همه عمر در این چرخ کبود بین زرتشتی و آشوری و ترسا و یهود نشنیدم که سرِ نیزه سری را ببرند یا که در سلسله بی بال و پری را ببرند آه از سوز و گدازی که در آن محفل بود عشق می‌گفت به شرح، آن‌چه بر او مشکل بود گفت: عالم شده حیرانِ پریشانی تو! کیستی تو؟ به فدای سر نورانی تو! ناگهان ماه،‌ چه جانکاه دمی لب وا کرد محشری در دل آن سوخته‌دل، برپا کرد گفت: من کشتۀ لب‌تشنۀ عاشورایم زینت دوش محمد، پسر زهرایم دید راهب به دلش شعله و شور افتاده‌ست شعلۀ‌ آتشی از نخلۀ طور افتاده‌ست تشنۀ عشق شد از غصه نجاتش دادند ناگهان در دل شب آب حیاتش دادند صورتش را به روی صورت خونین حسین... و مُشَرَّف شد از آن لحظه به آیین حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * در این شعر بعضی از ابیات به شیوه‌های مختلفی تضمین شده است. ** این ماجرا، با تفاوت‌هایی در منابع زیر نقل شده است: - بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۸۴ - لهوف، ص۱۳۶ - عبرات المصطفین فی مقتل الحسین(علیه‌السلام)، ج۲، ص۲۵۸ - مقتل الحسین(علیه‌السلام) مقرم، ص۴۴۶ - تذکرة الخواص، ص۱۵۰ (به نقل از کتاب «خورشید بر فراز نیزه‌ها» نوشته آقای سیدمحی‌الدین موسوی، ص۸۸ تا ۹۵) @shia_poem
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک @shia_poem
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را @shia_poem
وقت است کز فراق تو وز سوزِ اندرون آتش درافکنم به همه رخت‌و‌پَخت خویش @shia_poem
علاج ضعف دل ما کرشمه ی ساقی ست برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد @shia_poem
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک @shia_poem
علاج ضعف دل ما کرشمه ی ساقی ست برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد @shia_poem
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرحوم فرشچیان، زبان گویای این بیت بود: تو بندگی چو گدایان به شرطِ مزد مکن که دوست خود روشِ بنده‌پروری داند @shia_poem
منِ خاکی که از این در نتوانم برخاست از کجا بوسه زنم بر لب آن قصر بلند @shia_poem
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه سر ز خجالت برآورم برِ دوست؟ که خدمتی به سزا بر نیامد از دستم... ••حلالم کن، اگه از غم تشنگی تو نمُردم... ••حلالم‌ کن اگه نوکر لایقی برات نبودم... @shia_poem
این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم @shia_poem