eitaa logo
شعر شیعه
8.1هزار دنبال‌کننده
750 عکس
268 ویدیو
31 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
شد شب قدر و بنده ی فراری اومده با آه و ناله و با گریه زاری اومده تا که بدیهاش و بروش نیاری اومده خدای مهربون / بهم بده امون بیا و مهربونیت و امشب بده نشون بیا من و ببخش / به جان مرتضی ع من که گناهام بیشتره از هفتا آسمون این دست خالی من ........ این چشمای پر آبم بیا بجان حیدر ......‌.‌‌‌‌...... امشب من و دریابم ● یارب الهی العفو . . . . . . . . . . از بس که عصیان کرده این بنده ی روسیات باور بکن روم نمیشه که بزنم صدات من و قبول کن قاطیه این خیل بنده هات درسته بی حیام / درسته روسیام امشب یه کاری کن برام ترو جون آقام بحق مرتضی / امام الاتقیا که دستشو بسته بودن یه روز تو کوچه ها جان علی و زهرا ........ ببین دلم محزونه رحمتت و نازل کن ....... به چشمی که گریونه ● یارب الهی العفو . . . . . . . . . . یه دختری که سفره انداخته برا باباش یه دنیا خاطره است تو اشک گوشه چشاش بر نمیداره از بابای بی کسش نگاش ای مهربون بابا / پیشم بمون بابا انقدر نگو انا الیه راجعون بابا یاد قدیمایی / یه بغضه توو گلوت یاد همون روز که زدن مادر و پیش روت از چشم تو میخونم ........... هوایی زهرایی بری و بعد از سی سال .......... راحت شی از تنهایی ● علی علی یا زهرا . . . با سبک : https://t.me/maddahialemane/3101 @shia_poem
شد شب قدر و بنده ی فراری اومده با آه و ناله و با گریه زاری اومده تا که بدیهاش و بروش نیاری اومده خدای مهربون / بهم بده امون بیا و مهربونیت و امشب بده نشون بیا من و ببخش / به جان مرتضی ع من که گناهام بیشتره از هفتا آسمون این دست خالی من ........ این چشمای پر آبم بیا بجان حیدر ......‌.‌‌‌‌...... امشب من و دریابم ● یارب الهی العفو . . . . . . . . . . از بس که عصیان کرده این بنده ی روسیات باور بکن روم نمیشه که بزنم صدات من و قبول کن قاطیه این خیل بنده هات درسته بی حیام / درسته روسیام امشب یه کاری کن برام ترو جون آقام بحق مرتضی / امام الاتقیا که دستشو بسته بودن یه روز تو کوچه ها جان علی و زهرا ........ ببین دلم محزونه رحمتت و نازل کن ....... به چشمی که گریونه ● یارب الهی العفو . . . . . . . . . . یه دختری که سفره انداخته برا باباش یه دنیا خاطره است تو اشک گوشه چشاش بر نمیداره از بابای بی کسش نگاش ای مهربون بابا / پیشم بمون بابا انقدر نگو انا الیه راجعون بابا یاد قدیمایی / یه بغضه توو گلوت یاد همون روز که زدن مادر و پیش روت از چشم تو میخونم ........... هوایی زهرایی بری و بعد از سی سال .......... راحت شی از تنهایی ● علی علی یا زهرا . . . با سبک : https://t.me/maddahialemane/3101 @shia_poem
خیلی خسته ام از دنیا بیا تو بغلم بابا یه کمی دعا کن زهرا من خون جگرو نگرانتم این روزا علی و تو میشید تنها دشمنی میکنن با ما توی کوچه نرو پیش من اگه زار بزنی هم نمی گیره صدات می سوزم برا سینه ی زخمی که میمونه برات می میرم برا بازوی خسته ات برا درد چشات می خونم زیر لب، کوثر خوب و خوش باشی با حیدر می کِشن تو خونه ات لشکر آتیشت می زنن گمونم که محال، باشه عمر تو دو سه سال باشه کاشکی خواب و خیال، باشه آتیشت می زنن گل باغ بهشتی عزیزم، یه سحر چیدمت پریشون شدم این دم آخر، پریشون دیدمت اگه صحبت سیلی نبود که، نمی بوسیدمت نفسم نمیاد بالا راحتم دیگه از حالا به حسن توی این سالا نمی گم چی گذشت مث سبزه ی پژمردم توی خونه هم آزردم خون دلهایی که خوردم می ریزه توی تشت غرور دل تنگ منو همسرم می شکست روی سینه ی محتضرم غم چیز دیگه است قاتل مادرم همیشه روبروم می نشست شده حال دلم بدتر دیدمش روی هر منبر ناسزا میگه به حیدر جیگرم میسوزه با کی اومد و با کی رفت زهرا با دل شاکی رفت با یه چادر خاکی رفت جیگرم میسوزه ای خدا پُرِ درد دلم، برسون چاره شو روی خاکای کوچه دیدم، خون گوشواره شو تو خونه همیشه می پوشوند، رنگ رخساره شو @shia_poem