#پیامبر_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#ولادت
#غزل_مثنوی
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد
نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
سایۀ ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد
مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
زادگاهش برهوت عربستان باشد
چه نیازیست به اعجاز، نگاهت کافیست
تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد
فکر کن فلسفۀ خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد
چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیّر دهن غار حرا وا مانده
عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد
شأن نام تو دراین شعر و در این دفتر نیست
ظرف و مظروف هم اندازۀ یکدیگر نیست
از قضا رد شدی و راه قدر را بستی
رفتی آن سوتر از اندیشه و در را بستی
رفتی آن جا که به آن دست فلک هم نرسید
و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید
عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته
پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
چشم تو فاتح اقلیم نمیدانم شد
آن چه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز
شاعر این سیب حکایات فراوان دارد
چتر بردار که این رایحه باران دارد
#سیدحمیدرضا_برقعی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@Shia_poem
Seraj:
#امام_صادق_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟
پرچم به دوش مردم آزاده دادهای
تا هر کرانه فتح شود با نشان تو
روشن به نور مهر تو بحرین تا یمن
مشعل به دستهای تو و شیعیان تو
مانند کوه صبر، هنوز ایستادهاند
در روزهای رنج و بلا، دوستان تو
جغرافیای سرخ زمین دشت لالههاست
گسترده در تمام جهان بوستان تو
زودا که صبح «صادق» موعود میرسد
خورشید فتح میدمد از آسمان تو
#عذرا_رشیدنژاد
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@Shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
طرحی از زلف تو دیشب به سرم کرد خطور
صبح با هر که سخن رفت پریشان گفتم
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#غزل
موقع خلقت عشاق ز احسان علی
ورز میخورد گل شیعه بدستان علی
عرش اگر در حرمش نیست چرا پس شبها
می نشینند ملائک به شبستان علی؟!
فارسی بودن او خوب ولی حُسن این است
که بگویند به سلمان همه سلمان علی
سجده ی نیمه شبش تا به سحر طول کشید
باز هم گشته علی دست به دامان علی
تا ابد هرچه کریم است بقربان حسن
تا ابد هرچه خلیفه ست به قربان علی
پدرم خانه اش اینجاست به من حق بدهید
خانه ای نیست برایم به جز ایوان علی
چه هراسی ز قیامت چه هراسی ز صراط
مهر و موم است اگر نامه بعنوان علی
زائر کرببلا نان نجف را خورده
اربعین ها همه هستند سر خوان علی
اهل یثرب به نبی مزد رسالت دادند
آتش افتاد روی کوثر قرآن علی
#سید_پوریا_هاشمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#قصیده
ای چهرهء تو آینه کبریا علی
خاک در تو، تاج سر انبیا علی
تابان ز آستان تو، انوار ایزدی
بیرون ز آستین تو دست خدا علی
می ریزد از نگاه تو، اکسیر زندگی
می جوشد از دهان تو آب بقا علی
شرک است اگر به جای خدا خوانمت ولی
از تو خدا نبود و نباشد جدا علی
ما در تو دیده ایم خدا را که بوده ای
آیینهء تمام نمای خدا علی
چون ذرّه ها که در دل دریا یکی شوند
در تو خلاصه گشت همه ماسوا علی
مس را شنیده ای که طلا کرد کیمیا
صافی دلان مِسَند و تویی کیمیا علی
در رفعت و شکوه ز هفت آسمان گذشت
کاخ فضیلتی که تو کردی بنا علی
جز با تو دردمند تو درمان نمی شود
گیرد اگر ز دست مسیحا دوا علی
عیسی که مرده را به دمی زنده می کند
بیمار اگر شود ز تو خواهد شفا علی
دور اوفتاد از کف موسی عصای او
آنجا که گشت دست تو معجزنما علی
از منجلاب نفس که ما را برون کشد؟
بر دامنت اگر نرسد دست ما علی
تو یار بیدلانی و غمخوار بیکسان
آخر بگیر دستِ منِ مبتلا علی
لبّیک خویش را زِ دهان خدا شنید
هر بیدلی که از دل و جان گفت یا علی
مرحوم #ابوالحسن_ورزی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#غزل
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم
چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟!
اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا
اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟!
خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت
تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم
بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن
بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم
مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش
قسم به حرمت خون مدافعان حرم
بنا نبود فقط خوب ها حرم بروند
شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم
تمام هستی من هست مادر و پدرم
فدای حضرت ارباب مادر و پدرم
اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود
چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟!
هنوز نیمه ی شب های جمعه می آید
نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم
#محمد_جواد_شیرازی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#غزل
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت
که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت
شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک
به اين دليل که جمع است در حسين امامت
کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت
کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت
چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه
که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت
کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست
بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت
کسى که در پى کار حسين نيست, محال است
که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت
""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید
ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت
کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت
کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا
به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت""
به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند
خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت
غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد
برابرش نکنم با هزار تاج کرامت
چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت
چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت
پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی
خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت
#علی_اکبر_لطیفیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
چه رأس ها که نرفته به دار هجرانش
ولی به وصل نشد ختم، کار هجرانش
پر از غم است دلم با وجود این اصلا
غمی نمانده برایم کنار هجرانش
در این زمان که همه بی خیال آقایند
خوشا دلی که بماند دچار هجرانش
رسید صبحِ وصالش به شیخ انصاری
به ما رسید فقط شام تار هجرانش
کجاست سید بحر العلوم تا باشد
در این زمانه ی دشوار یار هجرانش
" کجاست هم نفسی تا به شرح، عَرضه دهم
که دل چه می کشد از روزگار هجـرانش"*
کجاست چشم پر آبی که یار من باشد
به اشکِ دیده شود داغدار هجرانش
به جز بهشتِ وصالش مرا مداوا نیست
چنان زده است به جانم شراره هجرانش
ز بس که دوریِ از کربلا نصیبم شد
نشسته بر سر و رویم غبار هجرانش
حسین رفت و عقیله به دردسر افتاد
شکست خواهر او در فشار هجرانش
#محمد_جواد_شیرازی
*حافظ
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#شب_جمعه
#غزل
عادتاً دم ز عشق یار نزن
بی عمل حرف انتظار نزن
سر تو گرم بازی دنیاست
لاف مجنون بی قرار نزن
زار زد از گناه تو آقا
توبه کن ازگناه زار نزن
از غریبی درش بیار!انقدر..
از غریبی او هوار نزن
تا ز هر دامنی نشستی دست
دست بر دامن نگار نزن
قول دادی بمان سر قولت
زیر این قول و این قرار نزن
هرچه را از دلت کنار زدی
عشق اورا ز دل کنار نزن
پدر ماست گرچه بد شده ایم
به دل خسته اش شرار نزن..
کربلا منتهای خوشبختی ست
پر سوی غیر این دیار نزن
تا نرفتی میان صحن حسین
حرفی از خیر روزگار نزن..
#سید_پوریا_هاشمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
مانده ام تنها میان شعر,وقتی نیستی
شعله می افتد به جان شعر وقتی نیستی
ساده می گویم که حرف چشمهایت یک به یک
می شود ورد زبان شعر وقتی نیستی
در پی رد نفسهای پر از عطر سکوت
می رود تاب و توان شعر وقتی نیستی
قطره قطره غربت و هجران و عطر انتظار
می چکد از آسمان شعر وقتی نیستی
عالم و آدم پریشان قدمهای تواند
گشته شهری جان فشان شعر وقتی نیستی
جمعه هاپشت سرهم گوشه ی تقویم ها
گشته عمری همزبان شعر وقتی نیستی
کوچه ی بی انتهای شهر بین طعنه ها
باز می افتد به جان شعر وقتی نیستی
از میان ندبه ها برگرد و حالم را بپرس
مانده ام تنهامیان شعر وقتی نیستی
#حسین_رستمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
Seraj:
#امام_عصر_علیه_السلام
#غزل
به شیوۀ غزل، اما سپید میآید
صدای جوشش شعری جدید میآید
چه آتشی غم عشق تو زیرِ سر دارد
که باغ شعر تر از آن پدید میآید
نفس نفس به امید تو عمر میگذرد
امید میرود آری، امید میآید
برای درد و دل تو مفید نیست کسی
وگرنه نامه برای مفید میآید
مُردّدم که تو با عید میرسی از راه
و یا به یُمن قدوم تو عید میآید؟
کلیدداری کعبه نشانۀ حق نیست
کسیست حق که در آن بیکلید میآید
و حاجیان همه یک روز صبح میگویند:
چقدر بر تن کعبه سفید میآید!
#حسن_بیاتانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@Shia_poem
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#ورودیه_شهر_قم
#مدح
#وفات
#ترکیب_بند
دارد مسیح ما میاید دیگر از راه
پس خیر میبیند گدا سرتاسر ار راه
ما قبله خود را گرفتیم آخر از راه
دست نیاز از ما و ناز دلبر از راه
از شوق لبریز است چشم جاده حتی
از خانه بیرون ریخت هر دلداده حتی
این دختر زهرا که نه! زهراست اصلا
در صبر عین زینب کبراست اصلا
بین کریمان شهره در دنیاست اصلا
جان علی موسی الرضای ماست اصلا
ساکن شده اینجا! که چون باران ببارد..
در شوره زار شهر قم گندم بکارد
در محملش امنیتی بسیار دارد
اندازه یک شهر خدمتکار دارد
هم ناقه ای آرام و بی آزار دارد
هم اینکه راهی راحت و هموار دارد
اهل محل نه بددهن نه لات هستند
تا چند خانه دور و بر سادات هستند
چشمی به ناموس خدا هرگز نخورده
بر چادر او جای پا هرگز نخورده
سیلی برویش بی هوا هرگز نخورده
آسیبی از شلاق ها هرگز نخورده
امن است راهش بی بروبرگرد اینجا
سررا به زیر انداخته هر مرد اینجا
دستی سوی معصومه طه نیامد
پیش نگاهش خیزران بالا نیامد
تا کاخ بالاجبار و با دعوا نیامد
پای پیاده یک قدم حتی نیامد
هرچند بی بی روزه بود اما غذا بود
در هرشرایط احترام او به جا بود
#سید_پوریا_هاشمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem