#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
باز هم شهر نبی معدن اسرار شده
غنچه ای با برکت هدیه به گلزار شده
باز هم نام علی بر لب آقا گل کرد
باز هم حضرت ارباب پسر دار شده
روزۀ ماه رجب به که به آقا چسبید
تا سحر مست از این لحظۀ دیدار شده
غنچۀ ناز رباب است به قدری زیباست
چقدر گل که به پاس قدمش خار شده
بسکه نورانیت از چهره او می بارد
بی سبب نیست که هر آینه ای تار شده
سفرۀ حیدریونِ رجب امشب پهن است
در دهش سیزده انگار که تکرار شده
پسر حیدری یوسف زهرا آمد
آخرین حیدر ارباب به دنیا آمد
این قبیله همه شان لایق پیغمبری اند
همه مستند ولی مست می کوثری اند
اسمشان مثل علی صولتشان مثل علی
فرصت جنگ بیافتد همه شان حیدری اند
غیرت الله جهانند علی های حسین
مثل بابا همه جا پیش همه مادری اند
سن مهم نیست دراین قوم همه میدانند
در روایتگری دین همه شان منبری اند
علیِ اکبر و اوسط خودشان محشری اند
ولی انگار که مست علی آخری اند
علی اصغر دل این چند علی را برده
روی پیشانی او بوسۀ زینب خورده
هیبت چهره اش ازبس که به مولا رفته
با نگاهش غم و درد از دل بابا رفته
بی سبب نیست رقیه علمی آورده
چونکه بی واسطه بازوش به سقا رفته
نوه حیدر و زهراست در این شکی نیست
در ملاحت به علی اکبر لیلا رفته
اختر و ماه در آغوش هم اند آنجا که
از سردوش شه علقمه بالا رفته
چقدر پاقدم این پسر با برکت
نامۀ شخص گرفتار به امضا رفته
عمه اسفند میارد نخورد چشم علی
فکر زینب طرف محسن زهرا رفته
دل بی بی طرف باغ جنان پر می زد
جای محسن چقدر بوسه به اصغر می زد
این دو شش ماهه یکی باده یکی ساغر شد
علت مستی شیعه ز می کوثر شد
یکی از عشق فدای حرم حیدر شد
یکی از عشق فدای پدر بی سر شد
یکی از بغض و عداوت به علی٬خونین شد
یکی از بغض حسین ابن علی پر پر شد
یکی از ضربه مسمار به جانان پیوست
یکی از تیر سه پر کشته بی حنجر شد
آن یکی آیه مظلومیت زهرا شد
این یکی سوره مظلومیت حیدر شد
آن یکی آبروی دشمن حیدر را برد
این یکی کشته بی غیرتی لشگر شد
این دو شش ماهه شفیعان قیامت هستند
این دو شش ماهه دو اسباب شفاعت هستند
#مهدی_نظری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#شب_جمعه
#مناجات
#لیله_الرغائب
#غزل
اصلا حواسم نیست که فرصت ندارم
خیلی برای بندگی همت ندارم
اینقدر زیر خاک خوابیده اند مردم
چشمی برای دیدن عبرت ندارم
امروز و فردا می کنم هنگام توبه
حالی برای ترک معصیّت ندارم
ارزان خودم را باختم در دار دنیا
اما حواسم نیست من قیمت ندارم
افتادم اما باز دستم را گرفتی
جایی به جز این خانه من عزت ندارم
وای از شبی که صورتم بر خاک قبر است
چیزی برای خانه ی غربت ندارم
باب نجات شیعه ی زهرا، حسین است
چشم امیدی جز به این رحمت ندارم
وقتی حسین بن علی را دوست دارم
از هیچ چیز دیگری وحشت ندارم
شب های جمعه مادری قامت خمیده
هی بوسه می گیرد ز رگ های بریده
#وحید_محمدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#شب_جمعه
#لیلة_الرغائب
#غزل
به این بغض پنهان شده در گلویم
به این اشک های روان از سبویم
به جز دیدنت آرزویی ندارم
شب آرزوها تویی آرزویم
به جز از تو خواندن به جز از تو گفتن
چه دارم بخوانم چه دارم بگویم
نسیمی ز کوی تو می آمد ای کاش
که من هم گل نرگست را ببویم
بیا تا که در آبشار نگاهت
خودم، این دلآلوده را هم بشویم
تو آنقدر خوبی که عمری بدی را
نیاورده ای هیچ گاهی به رویم
شب جمعه ها تیر دلتنگی آرد
غم دوری از کربلا را به سویم
شب آرزوها دعا کن ببینم
که با قبر شش گوشه در گفت و گویم
#محمد_بیابانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
انگار نه انگار نه انگار نه انگار
یک بار نه ده بار نه صد بار که بسیار
بر ما تو وفا کرده ولی خیر ندیدی
از جانب همسایه ی دیوار به دیوار
ما ایل یهودا و شما یوسف زهرا
با حیله ی اعداء به دل چاه گرفتار
یک عمر چه دیدی؟ چه ندیدی؟ چه کشیدی؟
از این همه بی عرضه ی بی همّتِ بی عار
گِل باد دهانم، چه بگویم که بگویند:
دست از سر این مردم بی حوصله بردار
آیینه شکست است، بگو از چه شده سَلب
از دیده آلوده ی ما فرصت دیدار
«گفتی که بیایید ولی خلق نشستند»
آقا نکشد منّت این قوم طلبکار
یک روز می آیی و صدا می زنی، امّا
ما نیز همه خواب، ولی خفته ی بیدار
اصلاً به روی خویش نیاورده و شاید
انگار نه انگار نه انگار نه انگار
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخندهای ما
بفرمایید هرچیزی همان باشد که میخواهد
همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما
بفرمایید تا این بیچراتر کار عالم «عشق»
رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما
سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری
بیفشان زلف و مشکن حلقۀ پیوندهای ما
به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو میبالند
بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما
شب و روز از تو میگوییم و میگویند، کاری کن
که «میبینم» بگیرد جای «میگویند»های ما
نمیدانم کجایی یا کهای، آنقدر میدانم
که میآیی که بگشایی گره از بندهای ما
بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز
همین حالا بیاید وعدۀ آیندههای ما
#قیصر_امینپور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
پایان سال شد.مولای ما بیا
ای روضه خوان روضه خون خدا بیا
ما بی حضور تو که عیدی نداریم
عید هم ظهور توست.ای عید مابیا
اقا حلال کن که بد کرده ام به تو
اقا ببخش جرم و خطای مرا بیا
از من به جز بدی که چیزی ندیده ای
شرمنده ام ز روی تو ای باوفا بیا
فخرم شده همین که شدم نوکر حسین
اقا به حق کشته کرببلا بیا
من با دعای خیر شما گریه کن شدم
ای صاحب حقیقی این روضه ها بیا
اقا شنیده ایم که مادر صدا زده
ان روز پشت در وسط شعله ها بیا
مولا تورا قسم به پهلوی مادرت
اقا قسم به ان سر از تن جدا بیا
#رجبعلی_صفری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
پایان سال و وقت حساب و کتاب شد
پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد
هر روز با گناه دلت را شکسته ام
بین من و تو این همه عصیان حجاب شد
گفتند پای نامۀ ما گریه می کنی
حال شما ز دیدن نامه خراب شد
با این وجود تا که گره خورد کار من
یا صاحب الزمانِ دلم مستجاب شد
این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای
آوای اَلرحیل به جانم عذاب شد
امسال هم گدای شب جمعۀ حرم
با یک دعای مادرتان بی حساب شد
#قاسم_نعمتی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
بهار می رسد اما نمی رسی از راه
بهار حضرت زهرا نمی رسی از راه...
غبار فاصله ها جاده را مکدّر کرد
طراوت دل دریا نمی رسی از راه؟
شب است وشیون وشور وشراروصد شکوه
سپیده ی شب یلدا نمی رسی از راه؟
امید آخر دنیا،طبیب زخم فراق
سوار غمزده،آقا نمیرسی از راه؟
بهانه ی دلِ تنگِ غروبِ هر جمعه
بهار اصلیِ دنیا، نمیرسی از راه؟
بدون تو چه بهاری چه عید نوروزی!
عزاست بی تو جهان تا... نمیرسی ازراه
#محمد_کابلی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
سر سال است بیا کاسه ما را پر کن
با همان دست خودت دست گدا را پرکن
بد حسابی مرا پای حسابم ننویس
بی حساب این دل من را ز تولا پر کن
یابن زهرا سر سال است بجای عیدی
کاسه ام را فقط از گریه به زهرا پر کن
چشمه چشم مرا اول این سال جدید
تو محبت کن و اندازه دریا پر کن
سفره بی برکت را نمک رزق بریز
سفره ها را فقط از برکت مولا پر کن
همه مشغول به عیدند و محافل خالی ست
هیئتت را پسر فاطمه با ما پر کن
سال آینده بیا و همه وقت مرا
با همین روضه و این سینه زنی ها پر کن
قاب چشمان مرا لحظه نو گشتن سال
باز با گنبد و گلدسته آقا پر کن
آخرسال شد و دربدری هست هنوز
تا بسوزیم برایت جگری هست هنوز
#مهدی_نظری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_جواد_علیه_السلام
#غزل
قلب عوالم گر در این ایام شاد است
از یمن میلاد جواد ابن الجواد است
ما لذت هر جود را با او چشیدیم
ورنه به ظاهر مرد بخشنده زیاد است
وقتی کرامت های او بی حد و مرز است
بازار حاتم های این عالَم کساد است
هر کوچک این قوم خود مردی بزرگ است
در پنج سالی او امامِ اعتقاد است
در کاظمینِ او شود هر اشک، لبخند
زیرا برای شیعیان باب المراد است
روی نیاز ما به سمت بی نیاز است
بر حاجت ما او اجابت را نهاد است
مشهد اگر نزدیک باشد بستِ طوسی
راه ورود ما فقط باب الجواد است
#علی_اصغر_یزدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem2
#امام_جواد_علیه_السلام
#غزل
قلب عوالم گر در این ایام شاد است
از یمن میلاد جواد ابن الجواد است
ما لذت هر جود را با او چشیدیم
ورنه به ظاهر مرد بخشنده زیاد است
وقتی کرامت های او بی حد و مرز است
بازار حاتم های این عالَم کساد است
هر کوچک این قوم خود مردی بزرگ است
در پنج سالی او امامِ اعتقاد است
در کاظمینِ او شود هر اشک، لبخند
زیرا برای شیعیان باب المراد است
روی نیاز ما به سمت بی نیاز است
بر حاجت ما او اجابت را نهاد است
مشهد اگر نزدیک باشد بستِ طوسی
راه ورود ما فقط باب الجواد است
#علی_اصغر_یزدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_جواد_علیه_السلام
#مربع_ترکیب
شمیم عشق میرسد دوباره بر مشام ما
نسیم رحمت خدا وزد به خاص و عام ما
مگر بهشت آرزو گشوده شد به نام ما
مگر خدای خواسته جهان شود به کام ما
که بهر دلشکستگان در امید باز شد
هزار قفل غم ببین که بیکلید باز شد...
شمس ضحی که میدمد ماه ز هر نظارهاش
بود طلوع این قمر تجلّی دوبارهاش
تا که نگاه میکند بر رُخ ماهپارهاش
غرق ستاره میشود کنار گاهوارهاش
نهم امام را به بر، امام هشتم آورد
بضعۀ دوم نبی، کوثر دوم آورد
خوی و خصال مصطفی، علم و کمال مرتضی
شرم و حیای فاطمه، حُسن و جمال مجتبی
زُهد امام چارمین، عزم شهید کربلا
حکمت باقرُ الحِکَم، دانش صادقُ الوَرا
کَظم امام کاظم و صبر رضا در او بُوَد
وجود او به ملک جان، کمال آرزو بود...
ای به سریر عصمت از بعد رضا قدم زده
به هشت سالگی دم از امامت اُمَم زده
به قلههای مکرمت، کرامتت علم زده
اساس واقفیّه را ظهور تو به هم زده
تویی که شد ز نور تو طلوع صاحب الزمان
پُر برکتترین کسی که آمدهست در جهان
فروغ بزم قدسیان، چراغ آسمان تویی
مُدوّر زمین تویی مُدبّر زمان تویی
خدای را امین تویی جهات را امان تویی
تجسم یقین تویی فراتر از گمان تویی
تو وارث پیمبری شافع روز محشری
قسم به کوثر خدا خیر کثیر کوثری...
#سید_رضا_مؤید
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem