( #معرفت_و_بیعت_با_موعود_از_غدیر_تا_ظهور )
،معرفی امام زمان ارواحنافداه در خطبه ی غدیر خم
«ألَا إِنَّهُ قَد بُشِّرَ بِهِ مَن سَلَفُ بَینَ یَدَیه»
« بدانید او کسی است که گذشتگان قرون پیش به او بشارت داده اند.»
اعتقاد به مهدویت و وجود مصلح کل، اعتقاد همه ی ادیان، و تمامی سیستم های فکری، حتی نظام های فکری غیر دینی (که اغلب سیستم های فکری سیاسی هستند) می باشد. چون بشر به طورطبیعی و فطری انتظارِحکومت و دنیایی را می کشد که در آن، هیچ بی عدالتی، ظلم و ستمی نباشد تا در آن جا بتواند حکومت کند. در این قسمت، که به اصطلاح، بخش موعود ملل و ادیان است، حضرت می فرمایند: « ... ألَا إِنَّهُ قَد بُشِّرَ بِهِ مَن سَلَفُ بَینَ یَدَیه ...» و نمی فرمایند: تمام انبیا به او بشارت داده اند؛ بلکه می فرمایند: « قد بشّر به من سلف القرون بین یدیه»؛ تمام قرونی که در گذشته بوده اند به او وعده داده اند. منظور حضرت این است که چه نظام های دینی، چه نظام های غیر دینی، چه فکرهای فلسفی و چه فکرهای اجتماعی، تمامشان به مهدی موعود وعده داده اند؛ منتها هر کدام از اینها یک بعد از این موعود را معرفی کرده اند؛ چون اولاً این وعده، فطری است؛ ثانیاً موعود ادیان است؛ ثالثاً تمام نظام های فکری در انتظار چنین حکومتی هستند. پس تشکیل چنین حکومتی که (از نظر عمومی) در آن جا عدل و داد، حکومت کند و پایه این حکومت، خدا باشد، بسیار مطلوب است که این مطلب را برخی از آیات و روایات هم بدان اشاره دارند:
(یعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیئًا)
« لَا یَبقَی أَرضٌ إِلَّا نُودِیَ فِیهَا شَهَادَةُ أَن لَا إِلَهَ إِلَا اللهُ وَ أَنَّ مُحَمَداً رَسُولُ الله».
این مسأله مورد تأکید آموزه ها و مدارک دینی ما است. پس نکته ی مهم و شاهکار این وعده حتمی و بطلان ناپذیر بودن و قطعی بودن ظهور امام زمان (ارواحنافداه) و غلبه اش بر دنیا است؛ زیرا خداوند فرمود:
( وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ)
و نیز فرمود:
(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...)
که اگر در مدارک دینی ما، پیش گویی های اناجیل اربعه، اسفار تورات، کتاب های زند، پازند و پانیشال های زرتشتی ها و در کتب هندوها، کتب براهمایی ها و نوع کسانی که الان در دنیا اسمی از آن ها هست را مشاهده کنیم- با وجود همه ی تحریفات شان- به آن حضرت (علیه السّلام) وعده داده اند.
پس ظهور منجی قطعی در تمام ادیان است و یکی از مشترکات تمام ادیان اعتقاد به موعود مصلح در آخرالزمان است و تنها اختلاف در مصداق این موعود وجود دارد....
باور کنیم روزی خواهد آمد که بنی آدم صبح کنند هیچ گرفتار، مریض ،فقیر و مشرکی در عالم هستی نباشد....
تمام دعایمان درک این ایام باشد ....
اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه...
@shiitehistory
گزارش کاروان ابا عبدالله الحسین(ع)
امروز ۲۷ ذی الحجه: منطقه #ذوحُسَم
ملاقات با حرابن یزید ریاحی👇👇👇
ذوحسم به ضم حاء و فتح سين و يا به ضم سين، و دينوري در «الخبار الطوال» آن را «ذوجشم» با شين و ضم هر دو ضبط كرده است،
و اين نام كوهي است كه نعمان ابن منذر در آنجا شكار ميكرده است.
روز يكشنبه مطابق با بيست و هفتم از ماه ذي الحجه، امام حسین عليه السلام وارد اين منزل شد و دستور داد كه خيمهها را در اين مكان برپا كردند.
حُر ابن يزيد ریاحی با هزار سوار هنگام ظهر از گرد راه فرارسيد و برابر امام عليه السلام با لشكريانش قرار گرفت
امام حسین رو به اصحاب خود كرد و فرمود:
اين گروه را سيراب كنيد و اسبان آنان را نيز آب دهيد! ياران امام عليه السلام فرمان بردند و لشكريان حر را و حتي اسبان آنان را نيز سيراب كردند!
علي ابن طعان ميگويد:
من از جمله ياران حر ابن يزيد بودم كه در آخرين لحظات به او پيوستم، امام حسین چون تشنگي من و اسبم را مشاهده كرد، فرمود:
«انخ الراوية» و راويه نزد ما مشگ آب را گويند، و من مراد حضرت را متوجه نشدم،
سپس فرمود: شترت را بخوابان پس من آن شتر كه مشگ آب را حمل ميكرد، خواباندم.
امام فرمود: آب بنوش، من چون خواستم آب بنوشم، آب از دهانه ي مشگ ميريخت و نمي توانستم به راحتي آب بياشامم.
امام فرمود: دهانه ي مشگ را جمع كن، كه من نتوانستم، ناگهان امام از جاي برخاست و دهانه ي مشگ را جمع كرد تا من و اسبم آب نوشيديم!
هنگام نماز ظهر فرارسيد، امام حسین به مؤذن خود حَجاج ابن مسروق جعفي دستور داد تا اذان بگويد،
او اذان گفت، و چون هنگام اقامه نماز شد امام حسين عليه السلام در حالي كه ردائي بر دوش و پيراهني بر تن داشت از خيمه بيرون آمد و پس از حمد و ثناي الهي فرمود:👇👇
اي مردم! با معذرت به پيشگاه پروردگار شما، من بسوي شما نيامدم تا اينكه نامههاي شما به من رسيد و فرستادگان شما نزد من آمدند و از من خواستند كه به نزد شما آيم و گفتيد كه ما امام نداريم، باشد كه بوسيله ي من خدا شما را هدايت كند، پس اگر بر سر عهد و پيمان خود هستيد من به شهر شمام ميآيم و اگر آمدنم را ناخوش ميداريد، من بازگردم.
@shiitehistory
گزارش کاروان ابا عبدالله الحسین(ع)
امروز۲۸ ذی الحجه: منطقه #عذیب_الهجانات 👇👇👇
«عذيب الهجانات» نام وادي است منسوب به بني تميم و فاصله ي آن تا قادسيه شش ميل است.
روز دوشنبه بيست و هشتم ماه ذيحجه امام حسین عليه السلام بر اين منزل وارد شدند كه ناگهان چهار سوار به نامهاي
👈نافع ابن هلال
👈 مجمع ابن عبدالله
👈عمرو ابن خالد و
👈طرماح ابن عدی در حالي كه اسب نافع ابن هلال را كه («كامل» نام داشت) يدك كرده بودند، از راه رسيدند، و راهنماي آنها طرماح ابن عدی بود
هنگامي كه بر امام حسين عليه السلام وارد شدند،
حُر روي به آنها كرد و گفت: اين چند تن از مردم كوفه اند، من آنها را بازداشت كرده و يا به كوفه بر ميگردانم.
امام عليه السلام فرمود: من اجازه ي چنين كاري را به تو نمي دهم، و همانطوري كه خود را از گزند تو حفظ ميكنم از آنان نيز محافظت خواهم كرد، زيرا اينها ياران منند همانند اصحابي كه با من از مدينه آمدند، پس اگر بر آن پيمان كه با من بستي، استواري آنها را رها كن، و گرنه با تو ميجنگم.
حُر از بازداشت آنها صرف نظر كرد.
امام حسين عليه السلام به آنها فرمود كه: از كوفه برايم سخن بگوييد؟
مجمع ابن عبدالله عايذي گفت: به اشراف كوفه رشوههايي گزاف دادند و چشم مال پرست آنها را پر كردند تا دلهاي آنان را نسبت به بني اميه نرم كرده باشند، و اينك يك دل و يک زبان با تو دشمني ميورزند، اما ساير مردم دلشان با توست ولي فردا شمشيرهايشان به روي تو كشيده خواهد شد!
آنگاه امام حسین عليه السلام درباره ي قاصد خود، قيس ابن مسهر صيداوي، پرسيد.
گفتند: او را حصين ابن تميم گرفت و نزد ابن زياد فرستاد و او دستور داد كه قيس تو و پدرت را ناسزا گويد، اما قيس بر منبر رفت و بر تو و پدرت درود فرستاد و ابن زياد و پدرش را لعنت كرد و مردم را به ياري تو خواند و آنان را از آمدنت با خبر كرد؛ ابن زياد دستور داد تا او را از بالاي قصر به زير افكندند.
در اين هنگام اشک در چشمان امام حسين عليه السلام حلقه زد و بر گونه اش جاري شد و اين آيه را قرائت كرد
👈 (فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا)
و گفت: خدايا بهشت را جايگاه ما و شيعيانمان قرار ده و ما را با ايشان در سراي رحمت خود جمع كن
سپس امام حسین عليه السلام روي به يارانش نمود و گفت:
كسي از شما راه ديگري را غير از اين راه ميشناسد؟
طرماح گفت: آري، اي پسر رسول خدا! من از راه آگاهم.
امام حسين عليه السلام فرمود: پيش رو. طرماح در جلو افتاد و آن حضرت در پي او رفتند و او شروع به خواندن اين رجز نمود:👇👇
طرماح به امام عليه السلام عرض كرد:
با شما ياران اندكي را ميبينم و همين لشكريان حر در مبارزه بر شما غالب آيند و من يك روز پيش از آمدن از كوفه، مردم انبوهي را در بيرون شهر ديدم، پرسيدم كه اينان كيانند؟ گفتند: لشكري است كه سرگرم سان هستند كه آماده ي جنگ با حسين گردند و من تاكنون چنين لشكر عظيمي را نديده بودم،👇👇
طرماح در ادامه گفت:
تو را بخدا سوگند تا تواني به آنان نزديک مشو و اگر خواهي كه در مأمني فرود آيي كه سنگر تو باشد تا تدبير كار خويش كني و تو را چاره ي كار معلوم گردد با من بيا تا او را در كوه «اجا» فرود آورم،
بخدا سوگند كه اين كوه سنگر ما بوده و هست و ما را از پادشاهان غسان و حمير و نعمان ابن منذر حفظ كرد، و بخدا سوگند هيچگاه تسليم نشديم و اين خواري را به خود نخريديم، قاصدي نزد قبيله ي طي در كوه «اجا» و «سلميٰ» بفرست، ده روز نگذرد كه قبيله ي طي سواره و پياده نزد تو آيند و تا هر زمان خواهي نزد ما باش و اگر خداي ناكرده اتفاقي رخ دهد من با تو پيمان ميبندم كه ده هزار مرد طائي پيش روي تو شمشير زنند، و تا زنده اند نگذارند دست هيچكس به تو رسد.
امام حسین عليه السلام فرمود: خداوند تو را و قبيله ات را جزاي خير دهد، ما و اين گروه، يعني اصحاب حر، پيماني بسته ايم كه نمي توانم از آن بازگردم و معلوم نيست عاقبت كار ما و آنها به كجا ميانجامد
طرماح ابن عدي ميگويد:
من با امام حسين عليه السلام وداع كرده و گفتم: خدا شر جن و انس را از تو دور گرداند، من براي كسان خويش از كوفه آذوقه آوردهام و نفقه ي آنها نزد من است، من ميروم و آذوقه ي آنها را ميرسانم و بعد بسوي تو بازمي گردم، و اگر به تو رسم البته تو را ياري خواهم كرد. امام حسین عليه السلام فرمود: اگر قصد ياري داري، شتاب كن، خدا تو را ببخشايد.
طرماح ميگويد: دانستم امام به ياري مردان محتاج است، نزد اهل خويش رفته و كار آنها را اصلاح نموده و وصيت كردم و در بازگشت شتاب كردم، اهل من از علت شتابم جويا شدند، مقصود خود را گفتم، و از راه بني ثعل روانه گرديدم تا به «عذيب الهجانات» رسيدم، سماعة ابن بدر را ملاقات كردم و او خبر كشته شدن امام حسين عليه السلام را به من داد! پس من بازگشتم
از افراد مذکوربه غیر از طرماح ابن عدی الباقی دررکاب امام حسین(ع) در روز عاشورا شه
قطره ای از #بحر_فضائل
💫پيشواى ششم امام صادق عليه السلام در تفسير فرمايش خداى متعال: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً» (1)«اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هنگامى كه مى خواهيد با رسول اللَّه نجوا كنيد، پيش از آن صدقه اى بدهيد»، مى فرمايند: اين آيه شريفه در شأن اميرالمؤمنين عليه السلام نازل شده، زيرا كه دستور آمده بود كه هر كس بخواهد با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم نجوا كند بايستى صدقه اى در راه خدا مى پرداخت. به همين جهت، ثروتمندان به جهت بخل نمودن در اموالشان و فقيران به جهت فقر و ناداريشان از نجوا با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم امتناع ورزيدند. امير مؤمنان على عليه السلام داراى ده درهم و دو رأس گوسفند بود، آن حضرت با ده درهم، ده مرتبه با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نجوا فرمودند و آن دو رأس گوسفند را ذبح كردند و در راه خدا صدقه دادند و كسى جز آن حضرت، موفّق به اين عمل نشد، پس اين آيه در حقّ حضرتش نازل شد: «ءَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقاتٍ» (2) . آيا ترسيديد فقير شويد كه از دادن صدقات پيش از نجوا، خوددارى كرديد؟ پس خداى متعال اين آيه را نسخ كردند و تنها اميرمؤمنان على عليه السلام به اين عمل موفّق گرديدند.
📚سوره مجادله آيه 12(1)
سوره مجادله آيه 13(2)
العمدة 187، اين روايت در «كشف اليقين: 104» (به طور اختصار) نقل گرديده و نظير اين روايت نيز در «تفسير برهان ج 4 ص 309 ح 7» نقل شده است📚
@shiitehistory
✒📜
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خــستـه زیــنــب
بـــه بــی نــهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـــنــب
سلام مــن بـه محـرم به دست ومشک ابوالفضل
بـه نــا امـیـدی سـقـا بــه ســـوز اشـک ابوالفضل
سـلام مـن بـه مــحـرم بـــه قــد و قـا مـت اکــبـر
بـــه کــام خـشک اذان گـوی زیـر نــیـزه و خـنـجـر
سلام مــن بــه محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم
به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم
سـلام مــن بـــه مــحـرم بــه گــاهـواره ی اصـغـر
بــه اشــک خـجـلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر
سـلام مــن بـــه مــحــرم به اضــطـراب سـکـیـنـه
بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویـش نـدیـده چـشـم مدینه
سـلام مـن بــه مــحــرم بــه عـاشـقـی زهـیـرش
بـه بـاز گـشـتـن حُــر و عـروج خـــتــم بـه خـیرش
سلام من بــه محرم بــه مـسـلــم و به حـبـیـبش
به رو سـپیدی جـوُن و بـه بــوی عــطــر عـجیـبـش
سلام مــن بـــه مـحـرم بـه زنــگ مــحـمـل زیـنـب
بــه پـاره پـاره تــن بـــی ســر مــقـــابـــل زیــنــب
سلام من به مــحـرم بـه شــور و حــال عـیـانـش
سلام مـن به حـسـیـن و به اشـک سینه زنـانش
صل الله علی الباکین علی الحسین(ع)
سلام دوستان فرار رسیدن ماه محرم ماه غم و اندوه وعزا ومصیبت آقا امام حسین واهلبیتش را به آقا امام زمان و همه شما دوستان عزیز تسلیت میگم ولباس عزا و ماتم بر تن میکنیم وارد این ماه میشیم امید آنکه پایانش همه مامعرفت وراه رسم حسینی پیدا کرده باشیم
@shiitehistory
🔴کسی اگر #تشیع را غیر #سیاسی معنا کند مثلا بگوید ما شیعه هستیم ولی سیاسی نیستیم این اصلا شیعه نیست...
❓☝️من یک سوال از شما میکنم.. شروع تشیع چی بوده؟
✅ مساله #حکومت بوده دیگر!
و الا مرجعیت معنوی و علمی امیرالمومنین و اهل بیت را همه قبول داشتند، مخالفین هم قبول داشتند، حتی آنهایی که حکومت را از امیرالمومنین گرفتند خود آنها خودآنها! ازشون نقل میشود بارها و بارها میگویند: از نظر علمی و معنوی و تفسیر قرآن علی اولی است یعنی مرجعیت علمی و اخلاقی و اینها را قبول داشتند سر مساله سیاست و حکومت بود که این شد!!
⭕️گفتند آقا حکومت بعد پیغمبر نباید باشد ایشون...از اینجا شیعه درست شد.. اصلا تشیع حرف اصلیش چیه؟ خلافت بلافصل امیرالمومنین #علی ابن ابیطالب سلام الله علیه..👌خلافت سیاسی است یا غیر سیاسی؟ سیاسی است. اصلا فقط سیاسی است....... اصلا تشیع سیاسی شروع شده است...👉
🚫اینها که میگویند ما هیت سینه زنی داریم آخوند هستیم منبر میرویم یا نیمه شعبان چراغانی میکنیم انتظار و اینها هستش ولی کاری به سیاست نداریم...کاری به امریکا، اسرائیل، شاه، صدام و اینها نداریم...
امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، مبارزه، عدالتخواهی، انقلاب، صدرو انقلاب اینها ربطی به مذهب ندارد...
اینها چجور شیعهای هستند؟ این اصلا شیعه نیست...☝️
📢♦️این انتظار انتظار سکولاره اون هیات مذهبی هیات سکولاره ...اون منبر و روحانی، منبر و روحانی و حوزه #سکولار است...اونی که میخواهد انتظار امام زمان را از انقلاب و #عدالت جهانی تفکیک کند> اونی که میخواهد عاشورای امام #حسین را از عدالت و حکومت و خدمت به خلق جدا بکند او این است قضیه اش...
در باب #انتظار فرج هم این دو تفکر وجود دارد..
🌹 انتظار بر سر دو راهی عافیت طلبی یا انقلابیگری/استاد رحیم پور ازغدی
پ.ن :
در هیات وجلسه روضه ای که حرف از اسلام اجتماعی و سیاسی نباشد ، حرف دفاع از مظلوم مثل سوریه و یمن و افغانستان و.. نباشد ، صحبت از فساد فکری و اعتقادی جامعه نباشد ، داد علیه فساد زده نشود ، شک نکنید که در آن هیأت حتما شمر هم لخت می شود و سینه میزند 😞
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز دوم محرم است، آیا می دانید کاروان سید الشهداء علیه السلام در چه منزلگاهی قرار گرفت و در آنجا چه اتفاقی افتاد؟
⛺ منزلگاه نينوا ( و كربلا)
زمان: پنج شنبه دوم محرم الحرام 61 هجري
موقعیت جغرافیایی: هوا گرم، زمین آنجا دارای پستی و بلندی و خاک نرم.
کاروان وارد سرزمین کربلا شد. حضرت زمین آنجا را به پانصد هزار درهم از بنی اسد خریداری کرد و مجدد به آنها صدقه داد اما سفارش کرد که زائرین کربلا را تا سه روز مهمان خود کنند.
امروز بود که حرّ دستور يافت حضرت را در بياباني بي آب و علف و بي دژ و قلعه فرود آورد. امام براي اقامت در محل مناسب تري، به حركت خود ادامه داد تا به سرزميني رسيد. اسم آنجا را سوال فرمود؛ تا نام كربلا را شنيد، پس گريست و فرمود: پياده شويد، اينجا محل ريختن خون ما و محل قبور ماست، و همين جا قبور ما زيارت خواهد شد، و جدم رسول خدا چنين وعده داد.
عبيدالله بن زياد نامه اي بدين مضمون براي حضرت نوشت: خبر ورود تو به كربلا رسيد. من از جانب يزيد بن معاويه مأمورم سر بر بالين ننهم تا تو را بكشم و يا به حكم من و حكم يزيد بن معاويه باز آيي! والسلام. امام(عليه السلام) فرمود: اين نامه را جوابي نيست! زيرا بر عبيدالله عذاب الهي لازم و ثابت است.
امام حسين (عليه السلام) چون نامه ابن زياد را خواند، فرمود:
«لا اَفلَحَ قَومٌ اشتَرَوا مَرضاتِ المَخلوُقِ بِسَخَطِ الخالِق؛ رستگار نشوند آن گروهي كه خشنودي مردم را با غضب پروردگار خريدند. (خشنودي مردم را بر غضب خدا مقدم داشتند)
📖منابع:
الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباحالمتهجد، نفسُالمهموم، لهوف، معالی السبطَیْن.
#لطفا_نشردهید
🔴کسی اگر #تشیع را غیر #سیاسی معنا کند مثلا بگوید ما شیعه هستیم ولی سیاسی نیستیم این اصلا شیعه نیست...
❓☝️من یک سوال از شما میکنم.. شروع تشیع چی بوده؟
✅ مساله #حکومت بوده دیگر!
و الا مرجعیت معنوی و علمی امیرالمومنین و اهل بیت را همه قبول داشتند، مخالفین هم قبول داشتند، حتی آنهایی که حکومت را از امیرالمومنین گرفتند خود آنها خودآنها! ازشون نقل میشود بارها و بارها میگویند: از نظر علمی و معنوی و تفسیر قرآن علی اولی است یعنی مرجعیت علمی و اخلاقی و اینها را قبول داشتند سر مساله سیاست و حکومت بود که این شد!!
⭕️گفتند آقا حکومت بعد پیغمبر نباید باشد ایشون...از اینجا شیعه درست شد.. اصلا تشیع حرف اصلیش چیه؟ خلافت بلافصل امیرالمومنین #علی ابن ابیطالب سلام الله علیه..👌خلافت سیاسی است یا غیر سیاسی؟ سیاسی است. اصلا فقط سیاسی است....... اصلا تشیع سیاسی شروع شده است...👉
🚫اینها که میگویند ما هیت سینه زنی داریم آخوند هستیم منبر میرویم یا نیمه شعبان چراغانی میکنیم انتظار و اینها هستش ولی کاری به سیاست نداریم...کاری به امریکا، اسرائیل، شاه، صدام و اینها نداریم...
امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، مبارزه، عدالتخواهی، انقلاب، صدرو انقلاب اینها ربطی به مذهب ندارد...
اینها چجور شیعهای هستند؟ این اصلا شیعه نیست...☝️
📢♦️این انتظار انتظار سکولاره اون هیات مذهبی هیات سکولاره ...اون منبر و روحانی، منبر و روحانی و حوزه #سکولار است...اونی که میخواهد انتظار امام زمان را از انقلاب و #عدالت جهانی تفکیک کند> اونی که میخواهد عاشورای امام #حسین را از عدالت و حکومت و خدمت به خلق جدا بکند او این است قضیه اش...
در باب #انتظار فرج هم این دو تفکر وجود دارد..
🌹 انتظار بر سر دو راهی عافیت طلبی یا انقلابیگری/استاد رحیم پور ازغدی
پ.ن :
در هیات وجلسه روضه ای که حرف از اسلام اجتماعی و سیاسی نباشد ، حرف دفاع از مظلوم مثل سوریه و یمن و افغانستان و.. نباشد ، صحبت از فساد فکری و اعتقادی جامعه نباشد ، داد علیه فساد زده نشود ، شک نکنید که در آن هیأت حتما شمر هم لخت می شود و سینه میزند 😞
@shiitehistory
هدایت شده از تاریخ تشیع
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز دوم محرم است، آیا می دانید کاروان سید الشهداء علیه السلام در چه منزلگاهی قرار گرفت و در آنجا چه اتفاقی افتاد؟
⛺ منزلگاه نينوا ( و كربلا)
زمان: پنج شنبه دوم محرم الحرام 61 هجري
موقعیت جغرافیایی: هوا گرم، زمین آنجا دارای پستی و بلندی و خاک نرم.
کاروان وارد سرزمین کربلا شد. حضرت زمین آنجا را به پانصد هزار درهم از بنی اسد خریداری کرد و مجدد به آنها صدقه داد اما سفارش کرد که زائرین کربلا را تا سه روز مهمان خود کنند.
امروز بود که حرّ دستور يافت حضرت را در بياباني بي آب و علف و بي دژ و قلعه فرود آورد. امام براي اقامت در محل مناسب تري، به حركت خود ادامه داد تا به سرزميني رسيد. اسم آنجا را سوال فرمود؛ تا نام كربلا را شنيد، پس گريست و فرمود: پياده شويد، اينجا محل ريختن خون ما و محل قبور ماست، و همين جا قبور ما زيارت خواهد شد، و جدم رسول خدا چنين وعده داد.
عبيدالله بن زياد نامه اي بدين مضمون براي حضرت نوشت: خبر ورود تو به كربلا رسيد. من از جانب يزيد بن معاويه مأمورم سر بر بالين ننهم تا تو را بكشم و يا به حكم من و حكم يزيد بن معاويه باز آيي! والسلام. امام(عليه السلام) فرمود: اين نامه را جوابي نيست! زيرا بر عبيدالله عذاب الهي لازم و ثابت است.
امام حسين (عليه السلام) چون نامه ابن زياد را خواند، فرمود:
«لا اَفلَحَ قَومٌ اشتَرَوا مَرضاتِ المَخلوُقِ بِسَخَطِ الخالِق؛ رستگار نشوند آن گروهي كه خشنودي مردم را با غضب پروردگار خريدند. (خشنودي مردم را بر غضب خدا مقدم داشتند)
📖منابع:
الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباحالمتهجد، نفسُالمهموم، لهوف، معالی السبطَیْن.
#لطفا_نشردهید
🔴کسی اگر #تشیع را غیر #سیاسی معنا کند مثلا بگوید ما شیعه هستیم ولی سیاسی نیستیم این اصلا شیعه نیست...
❓☝️من یک سوال از شما میکنم.. شروع تشیع چی بوده؟
✅ مساله #حکومت بوده دیگر!
و الا مرجعیت معنوی و علمی امیرالمومنین و اهل بیت را همه قبول داشتند، مخالفین هم قبول داشتند، حتی آنهایی که حکومت را از امیرالمومنین گرفتند خود آنها خودآنها! ازشون نقل میشود بارها و بارها میگویند: از نظر علمی و معنوی و تفسیر قرآن علی اولی است یعنی مرجعیت علمی و اخلاقی و اینها را قبول داشتند سر مساله سیاست و حکومت بود که این شد!!
⭕️گفتند آقا حکومت بعد پیغمبر نباید باشد ایشون...از اینجا شیعه درست شد.. اصلا تشیع حرف اصلیش چیه؟ خلافت بلافصل امیرالمومنین #علی ابن ابیطالب سلام الله علیه..👌خلافت سیاسی است یا غیر سیاسی؟ سیاسی است. اصلا فقط سیاسی است....... اصلا تشیع سیاسی شروع شده است...👉
🚫اینها که میگویند ما هیت سینه زنی داریم آخوند هستیم منبر میرویم یا نیمه شعبان چراغانی میکنیم انتظار و اینها هستش ولی کاری به سیاست نداریم...کاری به امریکا، اسرائیل، شاه، صدام و اینها نداریم...
امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، مبارزه، عدالتخواهی، انقلاب، صدرو انقلاب اینها ربطی به مذهب ندارد...
اینها چجور شیعهای هستند؟ این اصلا شیعه نیست...☝️
📢♦️این انتظار انتظار سکولاره اون هیات مذهبی هیات سکولاره ...اون منبر و روحانی، منبر و روحانی و حوزه #سکولار است...اونی که میخواهد انتظار امام زمان را از انقلاب و #عدالت جهانی تفکیک کند> اونی که میخواهد عاشورای امام #حسین را از عدالت و حکومت و خدمت به خلق جدا بکند او این است قضیه اش...
در باب #انتظار فرج هم این دو تفکر وجود دارد..
🌹 انتظار بر سر دو راهی عافیت طلبی یا انقلابیگری/استاد رحیم پور ازغدی
پ.ن :
در هیات وجلسه روضه ای که حرف از اسلام اجتماعی و سیاسی نباشد ، حرف دفاع از مظلوم مثل سوریه و یمن و افغانستان و.. نباشد ، صحبت از فساد فکری و اعتقادی جامعه نباشد ، داد علیه فساد زده نشود ، شک نکنید که در آن هیأت حتما شمر هم لخت می شود و سینه میزند 😞
@shiitehistory
چرا از شب اول محرم عزاداری شروع میشود ؟
مگر امام حسین علیه السلام عاشورا بشهادت نرسید؟
قیل للصادق علیه السلام سیدی جعلت فداک ! ان المیت یجلسون بالنیاحه بعد موته او قتله، و اراکم تجلسون انتم وشیعتکم من اول شهر بالمأتم و العزا للحسین علیه السلام.فقال: ما هذا... إذا هل هلال محرم نشرت الملائکه ثوب الحسین و هو مخرق من ضرب السیوف و ملطخ بالدماء و فنراه نحن و شیعتنا بالبصیره و لا بالبصر فإذا تنفجر دموعنا.
به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من به فدایتان شوم وقتی کسی می میرد یا کشته می شود مجلس نوحه ای برای او می گیرند. ومن مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می کنید. حضرت فرمودند: این چه حرفی است هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است.ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت (و نه با چشم بصر ) می بینیم پس اشک های ما سرازیر می شود.🏴
📔منابع :
خصائص الزینبیه، صفحه 49
ثمرات الاعواد، صفحه 36و37
حالا این عزاداری چه تاثیری برای مردمان دارد؟ یا چرا اصلا عزاداری میکنیم؟
در واقع باید بگوییم که ائمه اطهار علیهم السلام با ترغیب مردم به اقامه مجلس عزاداری حسینی از پراکندگی نیروها جلوگیری شودوتوده های متفرق رابسیج کردن وبا ایجاد وحدت ویکپارچگی درمیان آنها قدرت عظیمی به وجود آوردند.🏴🏴
@shiitehistory
🏴🌺 ﷽ 🌺🏴
#حسین_ثار_الله
🤔#پرسش
❔چرا به امام حسین می گویند #ثارالله ❗️مگر خداوند جسم است و خون دارد که حسین خون خدا باشد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در زیاراتی از امام حسین علیه السلام تعبیر به ثار الله شده است .
🔶در زیارت عاشورا می خوانیم :
« السلام علیک یا ثار الله »
👌و یا می خوانیم ؛
« انک #ثار الله فی الارض»
📚کامل الزیارات ص358
👌ثار به معنای انتقام و خونخواهی و نیز به معنای خون است .
📚لسان العرب ج4 ص97
👌اطلاق واژه ثار الله به امام حسین علیه السلام به معنای خون بها است .یعنی حسین کسی است که خونبهای او متعلق به خداوند است و خداوند خونبها و انتقام او را می گیرد .
❕یعنی ای حسین تو متعلق به یک خانواده نیستی که خونبهای تو را رئیس خانواده بگیرد و نیز متعلق به یک قبیله نیستی که خونبهای تو را رئیس قبیله بگیرد ، تو متعلق به جهان انسانیت و بشریت می باشی ، تو متعلق به عالم هستی و ذات پاک خدایی ، بنابراین خونبها و انتقام تو را نیز او باید بگیرد .
👌در تعبیر دیگر داریم ؛
« و ابن ثاره » یعنی تو فرزند علی بن ابی طالب هستی که شهید راه خدا بود و خونبهای او را نیز خدا باید بگیرد.
📚تفسیر نمونه ج4 ص229
👌علامه مجلسی می نویسد ؛
« منظور از ثار الله یعنی تو کسی هستی که خداوند خون بها و انتقام تو را از دشمنانت می گیرد »
📚بحار الانوار ج98 ص151
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز سوم محرم است، آیا می دانید در کربلا چه اتفاقی افتاد؟ و حضرت چه فرمود؟
⛺ کربلا
زمان: سوم محرم الحرام ۶۱ هجري قمری
بعد از ظهر بود که عمر بن سعد با لشكري چهار هزار نفره از اهل كوفه وارد كربلا شد.
پس از ورود به کربلا، او فردی را نزد امام(ع) فرستاد تا از حضرت(ع) علت آمدنش به عراق را جویا شود. امام(ع) در پاسخ، به دعوت مردم کوفه اشاره کرده، فرمود: «حالا اگر نمیخواهند بر میگردم»
از سخنان امام حسين (عليه السلام):
«اَلنّاسُ عُبيدُ الدُّنيا وَالدّينُ لَعِقٌ عَلي اَلسِنَتِهِم يَحوُطُونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانون؛ مردم، بندگان دنيا هستند و دين آنها جز سخن زبانشان نيست. تا آنگاه كا زندگيشان بچرخد، دنبال دين مي روند. و هرگاه بناي امتحان و آزمايش پيش آيد، دينداران بسيار اندك مي شود.
نکته:
عمر سعد به خاطر تصاحب سرزمین ری حاضر شد در مقابل امام( ع) بایستد در حالی که می دانست سخت در اشتباه است اما این طمع و حرص به دنیا باعث شد که او چنین کند!.. آیا در ما چنین روحیه ای هست یا نه؟!
📖منابع:
الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباحالمتهجد، نفسُالمهموم، لهوف، معالی السبطَیْن.
@shiitehistory
آقاجان...
هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است
گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج
هنوز می رسد آوای دلربای حسین
ز نوک نیزۀ اعدا در انتظار فرج
یااباصالحالمهدےادرڪنے
اللهم عجل لولیکـــ الفرج
🖤آقاجان...
هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است
گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج
هنوز می رسد آوای دلربای حسین
ز نوک نیزۀ اعدا در انتظار فرج
یااباصالحالمهدےادرڪنے
اللهم عجل لولیکـــ الفرج
🖤
🏴🌺 ﷽ 🌺🏴
#عزاداری_دهه_اول
🤔#پرسش
❔چرا ما از اول محرم و پیش از شهادت امام حسین عزاداری می کنیم ❗️در حالی که قاعدتا باید از روز عاشورا و روز شهادت حضرت عزاواری کنیم ایا دلیل خاصی داره❕❕
💠#پاسخ💠
❗️علت این که عزاداری امام حسین از اول محرم اغاز می شود ان است که سیره اهل بیت شیعیان را بر این امر وا داشته است .
💭امام رضا می فرماید:
"کان أبي إذا دخل شهر المحرم لا يري ضاحكا و كانت الكآبة تغلب عليه حتي يمضي منه عشرة أيام فإذا كان يوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته وحزنه وبكائه ويقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين صلي الله عليه"
❗️يعني:
" وقتي ماه محرم فرا مي رسيد در پدرم امام کاظم عليه السلام آثار شادي ديده نمي شد و همواره غمگين بودند ، روز دهم ، روز مصيبت و اندوه و گريه او بود و مي فرمود : در اين روز بود که حسين عليه السلام را به شهادت رساندند."
📚امالي صدوق، ص 78 📚بحار الانوار، ج 44 ص 284
❗️در روایت دیگری امده است که یکی از صحابه امام رضا به نام ریان بن شییب در روز اول محرم بر امام وارد شد .امام متذکر به اغاز محرم شده و مصیبت های امام حسین را بیان کرده و سخنانی در فضیلت عزاداری بر ایشان ذکر کردند
📚عیون الاخبار ج1 ص299
❗️از این روایت نیز رجحان شروع عزاداری از اول محرم بدست می اید چرا که خود امام در روز اول محرم متذکر مصایب امام حسین شدند
💭فلسفه ان را نیز می توان چنین بیان داشت:
❗️در طول ده روز فرصت مناسي می باشد براي تبين اهداف عالي حضرت سيد الشهداء و فلسفه سوگواري براي آن حضرت که در پاسخ های گذشته مفصلا بیان کرده ایم مانند:
1 . حيات مجدد اسلام واحياي سنت .
2 . حفظ مکتب و شريعت بود .
3 . تحکيم باورهاي ديني مردم با آشنا شدن توده هابا معارف ديني.
4 . پيوند عميق عاطفي ميان امت والگوهاي راستين.
5 . اعلام وفاداري نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم.
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز چهارم محرم است، آیا می دانید در این روز همزمان در کوفه و کربلا چه گذشت؟ و امام حسین چه فرمود؟
⛺ کوفه، کربلا
🕓زمان: چهارم محرم الحرام ۶۱ هجري قمری
عبيدالله بن زياد در مسجد کوفه مردم را چنين خطاب كرد:
«اي مردم! خاندان ابوسفيان را آزموديد و آنها را چنان كه مي خواستيد يافتيد! و يزيد را مي شناسيد كه داراي رفتار و روشي نيكوست كه به زير دستان احسان مي كند و بخشش هاي او بجاست! اكنون يزيد دستور داده تا بين شما پولي را تقسيم نمايم و شما را به جنگ با دشمنش حسين بفرستم.»
همزمان در این روز، شمر بن ذي الجوشن با چهار هزار جنگجو
يزيد بن ركاب با دو هزار جنگجو
حصين بن نُمير با چهار هزار جنگجو
مضاير بن رهيه با سه هزار جنگجو
نصر بن حرشه با دو هزار جنگجو براي جنگ با امام حسين (عليه السلام) اعلام آمادگي كرده و حركت به سوي كربلا را آغاز كردند.
در کربلا امام حسین (عليه السلام) در پاسخ «قيس بن اشعث» كه سفارش به بيعت با يزيد مي كرد، فرمود:
« نه، به خدا سوگند، دست ذلت در دست آنان نمي گذارم و مانند بردگان از صحنه جنگ با آنان فرار نمي كنم.»
نکات:
۱. تبلیغات سوء و همچنین وعده پول و ثروت، مردم را علیه امام(ع) متحد کرد و جای دوست و دشمن عوض شد!
۲. امام حسین(ع) در هر حال، حتی اگر تعداد یارانش کم بود و لشکریان دشمن و بی وفایی مردم زیاد بود، هرگز تن به ذلت و بیعت با طاغوت زمانش نداد و تا آخر ایستادگی کرد.
📖منابع:
الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباحالمتهجد، نفسُالمهموم، لهوف، معالی السبطَیْن.
@shiitehistory
◼️🌺 ﷽ 🌺◼️
🔲🔲 ماجراي نبش قبر حضرت رقيّه(ع) در سال 1242 🔲🔲
◆ ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر #حضرت_رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (س) در سال ۱۲۸۰ هجری،را نقل میکند :
◆ جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علمالهدي منتهي ميشد بعد از نبش قبر حضرت رقیه (س)، مدام از شدت گریه و غصه غش میکرد. چون به هوش میآمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف میکرد😢😢😢
◆می گفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر میخواست.😭😭
🔲⏩ اما حکایت:
قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند.
والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباسهاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.
صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم.
حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلامالله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است.
سيّدابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند
😢سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند،
😭😭هي ميگفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. 😭😭
به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده
ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نميكنم، ميترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه ميكرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.😭😭
وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه ميگذاشت. پس از فراغ از نماز برميداشت و بر زانو مينهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد.
و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد.
دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت.
آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد.
اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است:
«فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب»
« آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.»😭😭
پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد.فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند
📚 منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸ - اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦ - مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸ - تراجم اعلام النساء، جلد ۲، 🏴
@shiitehistory
داستان هنده همسر یزید، کنیز حضرت زینب (س)
🔰 زن یزید که سالهاى پیش در خانه عبدالله بن جعفر زیر دست حضرت زینب (س) کامل تربیت شده بود، روزگار او را به شام خراب انداخته و از جایى خبر ندارد. یک وقت بر سر زبانها افتاد که جماعتى از اسیران خارجى به شام آمده اند. این زن از یزید درخواست کرد به دیدار آنها برود یزید گفت شب برو.
🌙 چون شب فرا رسید، بوی خوش غذایی که زن شامی با خود آورده بود کودکان را وادار کرد تا دور او جمع شوند، سینی پر از غذا برای خرابه نشینان... اما هیچ کدام دست به سوی غذا نمیبردند.... خانم ام کلثوم (س) گفتند صدقه بر ما حرام است. زینب (س) بلند شد و به پیشواز زن آمد و فرمود: زن! مگر نمیدانی این گونه صدقات بر ما حرام است. برای چه این طعام را آوردهای؟ زن گفت: به خدا قسم این صدقه نیست. بلکه نذر است که بر من اجرای آن لازم است و برای هر اسیر و غریب طعامی به رسم هدیه میبرم.
🔻 زن این پا وآن پا کرد و با شرم گفت: من در ایام کودکی در شهر رسول خدا (ص) بودم و به مرضی دچار شدم که طبیبان و پزشکان از معالجه من عاجز شدند. چون پدر و مادرم دوستدار اهل بیت (ص) بودند مرا برای شفا به خانه امیرالمومنین ؏ بردند و از فاطمه زهرا (س) طلب شفا کردند.
✨ در آن زمان حسین ؏ به خانه آمد. علی ؏ فرمود: ای فرزندم! دست بر سر این دختر بگذار و از خدا شفای او را بخواه! حسین ؏ چنین کرد و از برکت مولایم شفا پیدا کردم. تا کنون هیچ مریضی در من راه نیافته است... گردش روزگار مرا به این سرزمین کشانده است و از مولای خویش دور مانده ام.
💠 نذر کردم هرگاه اسیر یا غریبی را ببینم تا حدی که امکان دارد به او احسان نمایم. برای سلامتی آقایم حسین ؏، تا شاید بار دیگر به زیارت او نائل شوم و جمال ایشان را دیدار نمایم.
🏴 فرمان داد تا تختی در خرابه نصب کردند. بر تخت قرار گرفت و حال رقت بار آن اسیران او را کاملا متأثر گردانید و سؤال کرد: اى زن اسیر، شما از اهل کدام دیارید؟
حضرت زینب (س) فرمود: از اهل مدینه.
آن زن گفت: عرب همهی شهرها را مدینه گوید؛ شما از کدام مدینه هستید؟ فرمود: از مدینه رسول خدا (ص) آن زن از تخت فرود آمد و به روى خاک نشست.
حضرت زینب (س) سبب را سؤال کرد
💠 گفت: به پاس احترام مدینه رسول خدا (ص) اى زن اسیر، تو را به خدا قسم مىدهم آیا هیچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشتهاى؟
حضرت زینب (س) فرمود: من در محله بنى هاشم بزرگ شدهام.
آن زن گفت: اى زن اسیر، قلب مرا مضطرب کردى. تو را به خدا قسم مىدهم، آیا هیچ در خانه آقایم امیرالمؤمنین ؏ عبور نموده و هیچ بىبى من حضرت زینب (س) را زیارت کردهاى؟
✨ حضرت زینب (س) دیگر نتوانست خوددارى بنماید، صداى شیون او بلند شد فرمود: حق دارى زینب را نمىشناسى... من زینبم
⁉ زن گفت: اگر تو زینبی پس حسینت کو؟
حضرت زینب (س) فرمود: ای زن، از حسین پرسش مىکنى؟! این سر که در خانه یزید منصوب است از آن حسین ؏ است. آن زن از شنیدن این کلمات دنیا در نظرش تیره و تار گردید و آتش در دلش افتاد. مانند شخص دیوانه، نعره زنان، به بارگاه یزید دوید.
فریاد زد: اى پسر معاویه ، سر پسر دختر پیغمبر (ص) را در خانه من نصب کردهاى با اینکه ودیعه رسول خداست...
🏴 واحسیناه، واغریباه، وامظلوماه، واقتیل اولاد الادعیاء، والله یعز على رسول الله و على امیرالمؤمنین
🔥 یزید یک باره دست و پاى خود را گم کرد، دید فرزندان و غلامان و حتى عیالات او بر او شوریدند. از آن پس چنان دنیا بر او تنگ شد و زندگى بر او ناگوار افتاد که مىرفت در خانه تاریک و لطمه به صورت مىزد ....
🔥 یزید چارهاى جز این ندید که خط سیر خود را نسبت به اهل بیت عوض کند، لذا به عیال خود گفت: برو آنان را از خرابه به منزلى نیکو ببر. آن زن به سرعت، با چشم گریان شیون کنان، آمد زیر بغل حضرت زینب (س) را گرفت و گفت : اى سیده من، کاش از هر دو چشم کور مىشدم و تو را به این حال نمىدیدم. اهل بیت ؏ را برداشت و به خانه برد و فریاد کشید: اى زنان مروانیه، اى بنات سفیانیه، مبادا دیگر خنده کنید! مبادا دیگر شادى بکنید! به خدا قسم اینها خارجى نیستند، این جماعت اسیران ذریه رسول خدا و فرزندان فاطمه زهرا و على مرتضى على ؏ و آل یس و طه مىباشند
📚 ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۹۱
••●✦✧✦✧✦●••
زینب اسیر نیستــــ
دو عــالــم ...
اسیـــــر اوستــــ
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━
@shiitehistory
هدایت شده از تاریخ تشیع
داستان هنده همسر یزید، کنیز حضرت زینب (س)
🔰 زن یزید که سالهاى پیش در خانه عبدالله بن جعفر زیر دست حضرت زینب (س) کامل تربیت شده بود، روزگار او را به شام خراب انداخته و از جایى خبر ندارد. یک وقت بر سر زبانها افتاد که جماعتى از اسیران خارجى به شام آمده اند. این زن از یزید درخواست کرد به دیدار آنها برود یزید گفت شب برو.
🌙 چون شب فرا رسید، بوی خوش غذایی که زن شامی با خود آورده بود کودکان را وادار کرد تا دور او جمع شوند، سینی پر از غذا برای خرابه نشینان... اما هیچ کدام دست به سوی غذا نمیبردند.... خانم ام کلثوم (س) گفتند صدقه بر ما حرام است. زینب (س) بلند شد و به پیشواز زن آمد و فرمود: زن! مگر نمیدانی این گونه صدقات بر ما حرام است. برای چه این طعام را آوردهای؟ زن گفت: به خدا قسم این صدقه نیست. بلکه نذر است که بر من اجرای آن لازم است و برای هر اسیر و غریب طعامی به رسم هدیه میبرم.
🔻 زن این پا وآن پا کرد و با شرم گفت: من در ایام کودکی در شهر رسول خدا (ص) بودم و به مرضی دچار شدم که طبیبان و پزشکان از معالجه من عاجز شدند. چون پدر و مادرم دوستدار اهل بیت (ص) بودند مرا برای شفا به خانه امیرالمومنین ؏ بردند و از فاطمه زهرا (س) طلب شفا کردند.
✨ در آن زمان حسین ؏ به خانه آمد. علی ؏ فرمود: ای فرزندم! دست بر سر این دختر بگذار و از خدا شفای او را بخواه! حسین ؏ چنین کرد و از برکت مولایم شفا پیدا کردم. تا کنون هیچ مریضی در من راه نیافته است... گردش روزگار مرا به این سرزمین کشانده است و از مولای خویش دور مانده ام.
💠 نذر کردم هرگاه اسیر یا غریبی را ببینم تا حدی که امکان دارد به او احسان نمایم. برای سلامتی آقایم حسین ؏، تا شاید بار دیگر به زیارت او نائل شوم و جمال ایشان را دیدار نمایم.
🏴 فرمان داد تا تختی در خرابه نصب کردند. بر تخت قرار گرفت و حال رقت بار آن اسیران او را کاملا متأثر گردانید و سؤال کرد: اى زن اسیر، شما از اهل کدام دیارید؟
حضرت زینب (س) فرمود: از اهل مدینه.
آن زن گفت: عرب همهی شهرها را مدینه گوید؛ شما از کدام مدینه هستید؟ فرمود: از مدینه رسول خدا (ص) آن زن از تخت فرود آمد و به روى خاک نشست.
حضرت زینب (س) سبب را سؤال کرد
💠 گفت: به پاس احترام مدینه رسول خدا (ص) اى زن اسیر، تو را به خدا قسم مىدهم آیا هیچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشتهاى؟
حضرت زینب (س) فرمود: من در محله بنى هاشم بزرگ شدهام.
آن زن گفت: اى زن اسیر، قلب مرا مضطرب کردى. تو را به خدا قسم مىدهم، آیا هیچ در خانه آقایم امیرالمؤمنین ؏ عبور نموده و هیچ بىبى من حضرت زینب (س) را زیارت کردهاى؟
✨ حضرت زینب (س) دیگر نتوانست خوددارى بنماید، صداى شیون او بلند شد فرمود: حق دارى زینب را نمىشناسى... من زینبم
⁉ زن گفت: اگر تو زینبی پس حسینت کو؟
حضرت زینب (س) فرمود: ای زن، از حسین پرسش مىکنى؟! این سر که در خانه یزید منصوب است از آن حسین ؏ است. آن زن از شنیدن این کلمات دنیا در نظرش تیره و تار گردید و آتش در دلش افتاد. مانند شخص دیوانه، نعره زنان، به بارگاه یزید دوید.
فریاد زد: اى پسر معاویه ، سر پسر دختر پیغمبر (ص) را در خانه من نصب کردهاى با اینکه ودیعه رسول خداست...
🏴 واحسیناه، واغریباه، وامظلوماه، واقتیل اولاد الادعیاء، والله یعز على رسول الله و على امیرالمؤمنین
🔥 یزید یک باره دست و پاى خود را گم کرد، دید فرزندان و غلامان و حتى عیالات او بر او شوریدند. از آن پس چنان دنیا بر او تنگ شد و زندگى بر او ناگوار افتاد که مىرفت در خانه تاریک و لطمه به صورت مىزد ....
🔥 یزید چارهاى جز این ندید که خط سیر خود را نسبت به اهل بیت عوض کند، لذا به عیال خود گفت: برو آنان را از خرابه به منزلى نیکو ببر. آن زن به سرعت، با چشم گریان شیون کنان، آمد زیر بغل حضرت زینب (س) را گرفت و گفت : اى سیده من، کاش از هر دو چشم کور مىشدم و تو را به این حال نمىدیدم. اهل بیت ؏ را برداشت و به خانه برد و فریاد کشید: اى زنان مروانیه، اى بنات سفیانیه، مبادا دیگر خنده کنید! مبادا دیگر شادى بکنید! به خدا قسم اینها خارجى نیستند، این جماعت اسیران ذریه رسول خدا و فرزندان فاطمه زهرا و على مرتضى على ؏ و آل یس و طه مىباشند
📚 ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۹۱
••●✦✧✦✧✦●••
زینب اسیر نیستــــ
دو عــالــم ...
اسیـــــر اوستــــ
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز روز هفتم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟ و امام حسین علیه السلام چه فرمود؟
⛺ كربلا
🕓زمان: سه شنبه هفتم محرم الحرام ۶۱ هجری قمری
تعداد نظامياني كه لباس و سلاح جنگي و حقوق از حكومت غاصب بني اميه گرفته و به جنگ امام حسين (عليه السلام) آمده بودند را، بالغ بر ۳۰ هزار جنگجو نوشته اند.
عمر بن سعد نامه اي بدين مضمون از عبيدالله دريافت كرد كه:
« سپاهيان خود را بين حسين( ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بينداز به طوري كه حتي قطره اي آب به او نرسد، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن عفّان خودداري شد! »
عمر بن سعد ۵۰۰ سوار را در كنار شريعه فرات مستقر كرد. يكي از آنها فرياد زد ای حسين! به خدا سوگند كه قطره اي از اين آب را نخواهي آشاميد تا از عطش جان دهي!
حضرت فرمود: «خدايا! او را از تشنگي هلاك كن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حميد بن مسلم مي گويد به چشم خود ديدم كه نفرين امام حسين (عليه السلام) تحقق يافت.
امام حسين (عليه السلام) سپاه دشمن را اين چنين نفرين كرد:
« بار خدايا! باران آسمان را از اينان دريغ كن، و بر ايشان تنگي و قحطی، همچون سال هاي قحطي يوسف در مصر پديد آور، و آن غلام ثقفی را بر ايشان بگمار تا جام زهر به ايشان بچشاند زيرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند(به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بيت و شيعيان مرا از اينان بگيرد.
📖منابع:
الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباحالمتهجد، نفسُالمهموم، لهوف، معالی السبطَیْن.
@shiitehistory
🌷زيارت حضرت رسول( ص) در روز شنبه 🌷
أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُهُ وَ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاَتِ رَبِّكَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِ وَ أَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ غَلُظْتَ عَلَى الْكَافِرِينَ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَبَلَغَ اللَّهُ بِكَ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلاَلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ صَلَوَاتِكَ وَ صَلَوَاتِ مَلاَئِكَتِكَ وَ أَنْبِيَائِكَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ مَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أَمِينِكَ وَ نَجِيبِكَ وَ حَبِيبِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ صِفْوَتِكَ وَ خَاصَّتِكَ وَ خَالِصَتِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ أَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضِيلَةَ وَ الْوَسِيلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً إِلَهِي فَقَدْ أَتَيْتُ نَبِيَّكَ مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهَا لِي يَا سَيِّدَنَا أَتَوَجَّهُ بِكَ وَ بِأَهْلِ بَيْتِكَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى رَبِّكَ وَ رَبِّي لِيَغْفِرَ لِي
🍀 پس سه مرتبه بگو 🍀
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
پس بگو:
أُصِبْنَا بِكَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِنَا فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِيبَةَ بِكَ حَيْثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْيُ وَ حَيْثُ فَقَدْنَاكَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ يَا سَيِّدَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ (الطَّيِّبِينَ) الطَّاهِرِينَ هَذَا يَوْمُ السَّبْتِ وَ هُوَ يَوْمُكَ وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ أَجِرْنَا وَ أَحْسِنْ إِجَارَتَنَا بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَكَ وَ عِنْدَ آلِ بَيْتِكَ وَ بِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ وَ بِمَا اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ عِلْمِهِ فَإِنَّهُ أَكْرَمُ الْأَكْرَمِينَ.
🌷 التماس دعای فرج 🌷
آی مسلمان ها
این شیشه ی شکسته ی عسلِ با خون و خاک یکی شده را چگونه از بیابان جمع کنم... شما را به خدا بگویید، چگونه...
😔😭
#قاسمبنالحسن
وامصیبتا 😭😭
واجدا 😭😭😭
💢از امشب براساس اسناد تاریخی آب بر اردوگاه اباعبدالله الحسین(ع) بسته خواهد شد...
از این پس چشم ها به عباس است...😭
@shiitehistory
هدایت شده از تاریخ تشیع
آی مسلمان ها
این شیشه ی شکسته ی عسلِ با خون و خاک یکی شده را چگونه از بیابان جمع کنم... شما را به خدا بگویید، چگونه...
😔😭
#قاسمبنالحسن
وامصیبتا 😭😭
واجدا 😭😭😭
💢از امشب براساس اسناد تاریخی آب بر اردوگاه اباعبدالله الحسین(ع) بسته خواهد شد...
از این پس چشم ها به عباس است...😭
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز روز هشتم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟ و حضرت چه فرمود؟
⛺ كربلا
🕓زمان: هشتم محرم الحرام ۶۱ هجري قمری
هر لحظه تب عطش در خيمه ها افزون مي شد، امام حسين(عليه السلام) برادرش عباس را به همراه عده اي، شبانه حركت داد. آنها با يك برنامه حساب شده، صفوف دشمن را شكسته و مشك ها را پر از آب كردند و به خيمه ها برگشتند. لذا حضرت عباس « سقا » نامیده شد.
ملاقات امام حسين(عليه السلام) با عمر بن سعد:
حضرت فرمود: «اي پسر سعد! آيا با من مقاتله مي كني و از خدا هراسي نداري؟»
ابن سعد گفت: «اگر از اين گروه جدا شوم خانه ام را خراب و اموالم را از من مي گيرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زياد بيمناكم.»
حضرت فرمود:
«تو را چه مي شود؟ خدا جان تو را به زودي در بستر بگيرد و تو را در روز قيامت نيامرزد ... گمان مي كني كه به حكومت ري خواهي رسيد؟ به خدا چنين نيست و به آرزويت نخواهي رسيد.»
سخن امام حسين (عليه السلام) با يارانش:
« اي بزرگ زادگان! صبر پيشه كنيد كه مرگ جز پلي نيست كه شما را از سختي و رنج عبور داده و به بهشت پهناور و نعمت هاي هميشگي آن مي رساند.»
📖منابع:
الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباحالمتهجد، نفسُالمهموم، لهوف، معالی السبطَیْن.
@shiitehistory
💠بصيرت حضرت اباالفضل در روز تاسوعا و عاشورا
◾رهبر انقلاب: بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ همه یاران حسینی، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او #بصیرت را بیشتر نشان داد.
▪️در روز تاسوعا، مثل امروز عصری، وقتی که فرصتی پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیم و امان نامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانهای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم!؟ وای بر شما! اف بر شما و اماننامه شما!
◾نمونه دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا اینکه به شهادت رسیدند. میدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس - برادر بزرگتر - جعفر، عبداللَّه و عثمان.
▪️انسان برادرانش را در مقابل چشم خود برای حسین بن علی (ع) قربانی کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکی از برادران برود تا اینکه مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.
#تاسوعا
#محرم