تاریخ تشیع
✅پیامبر ا کرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) برپا کننده حکومتی بود که 🔻🔻🔻🔻 👈 #جاه_طلبان، آرزوی دست یا
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 🤲
🏴پس از رحلت #رسول_خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم)، دیگر جایی برای درنگ نبود تا شعلههای #حسادت در دلها آرام شود....
🔰🔰🔰🔰
↩️ این شعلههای سرکش چنان زبانه کشید که اگر صفت حمیده ای هم بود، در آن خا کستر شد
⚡️⚡️⚡️
🟥تا آن جا که غسل و کفن #پیامبر_اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) نیز به فراموشی سپرده شد.
😔😔😔😔
❇️مولی الموحدین علی ابن ابی طالب (علیه السّلام) در این رابطه میفرماید:
✍«... عرب از کار محمد (صلّی الله علیه و آله وسلّم) متنفر بود و نسبت به آنچه خداوند به او عنایت کرده، #حسادت می ورزیدند...
✨✨✨✨
↩️آنها از همان زمان حضرت کوشیدند که کار را پس از رحلت ایشان از اختیار #اهل_بیت او خارج کنند...
🔻🔻
✍ اگر قریش، نام #پیامبر را وسیله سلطه خویش قرار نمی داد و نردبان ترقی خود نمی دید، حتی یک روز پس از رحلت آن حضرت، #خدا_را_نمیپرستید و به #ارتداد میگرایید».
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
➖➖➖➖➖➖➖
📘: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد۲، صفحه ۲۹۸.
❇️شخصیت #علی (علیه السّلام) و ویژگیهای ممتاز او و نیز مقام و منزلت وی نزد رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم)
👈و سوابق و فدا کاریهای او، همه و همه اسباب برانگیختن #حسادت در قریش و عرب شده بود....
🔰🔰🔰🔰
🟥آنان به #علی رشک میبردند؛
👈چون او به درجه ای از #فضایل و #کمالات و علم و عمل رسیده بود که هیچ کس را گمان رسیدن به کمترین مرتبه از آن مراتب والا نبود.
🟨🟨🟨🟨🟨
✍علی ابن ابی طالب (علیه السّلام) به «خزیمة بن ثابت» فرمود:
🍃🍃🍃🍃
👈«می بینی که چگونه بر فضل خدا نسبت به موقعیت #من_به_پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) و آنچه خداوند
از علم به من داده، #حسادت میکنند! » ...
🔻✨🔻✨🔻
🗞هم چنین علی«ع» در نامه ای بلند به #معاویه این حقیقت را یادآور شدند.
〰〰〰〰〰〰
📗: شواهد التنزیل، جلد ۱، صفحه ۱۴۴.
📘 الغارات، صفحه ۱۱۵.
◻️اما این طور نبود که شعلههای #حسادت یکدفعه زبان بکشند...
🍃🍃🍃🍃🍃
✍ بلکه در جریانات مختلف، به صورتهایی آشکار شده بود و رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) نیز متوجه این مسأله بود؛
⚡️✨⚡️✨⚡️
⚠️چرا که در روز #تاریخی_غدیر بعد از این که از اهمیت مسأله #امامت و شأن و مقام #مولا_علی (علیه السّلام) مطالب مهمی را بیان
نمود،
بلافاصله خطر انحراف را این گونه بیان کرد:
🔰🔰🔰🔰
تاریخ تشیع
◻️اما این طور نبود که شعلههای #حسادت یکدفعه زبان بکشند... 🍃🍃🍃🍃🍃 ✍ بلکه در جریانات مختلف، به صورت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍«ای مردم! شیطان، به #حسادت، آدم را از بهشت بیرون کرد..
🌴🌴🌴🌴
👈👈 پس مبادا که نسبت به #علی (علیه السّلام) حسد ورزید..
که اعمالتان یکسره باطل شود و به لغزش و انحراف درافتید؛❌
🔰🔰🔰🔰
↩️که #آدم_ابوالبشر تنها به سبب یک معصیت به زمین فرو افتاد؛
🍃🍃✨✨⚡️
⚠️پس بر شماست که مراقب احوال خویشتن باشید؛ شما که در میانتان، #دشمن_خدا نیز هست».
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
دوستان عزیز!!
این #حسادتها باعث شد تا نتوانند علی «ع» را به عنوان جانشین پیغمبر بپذیرند😔
✍ابو بصیر در حدیثی از #حضرت_صادق (ع) نقل کرده است که فرمود:
سبب #شهادت_فاطمه این بود که #قنفذ غلام خلیفه دوم به امر او به 👈 وسیله غلاف شمشیر به آن حضرت آسیب رساند،
🔻🔻🔻🔻
🏴 پس فاطمه فرزند جنین خود را سقط کرد و بدان سبب به شدّت بیمار شد
و اجازه نداد هیچ کس از آن افراد که او را اذیّت کردند، بر او وارد شوند. »
🏴
〰〰〰〰〰〰〰
📘بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۴۳، صفحه ۱۷۰، حدیث ۱۱؛
📘 دلائل الامامة، محمّد بن جریر طبری، صفحه ۴۵.
🔷اسماء گوید:
روز آخر فاطمه مرضیه داخل حجره شد.
🌱 بعد از دو رکعت نماز، خوابید...
↩️ من مدّتی صبر کردم و سپس او را صدا زدم. جوابی نشنیدم.!
🔶پس گفتم: ای دختر محمّد مصطفی! ای دختر بهترین کسی که بر زمین گام نهاد!پس جوابی نشنیدم.
💠 وارد حجره شدم و پوشش را از روی صورت او برداشتم. دیدم #شهید_شده و از دنیا رفته است.
🟫 پس خود را روی او انداخته و او را بوسیدم و گفتم: ای فاطمه! هنگامی که نزد پدرت رفتی، سلام مرا به او برسان!
🟫🟫🟫🟫🟫
🔷در این هنگام امام #حسن و امام #حسین (ع) وارد شدند و گفتند: اسماء! مادرمان کجاست؟
✨✨
🔶اسماء گوید: من ساکت شدم و چیزی نگفتم؛
✨✨✨
👈ولی آنان وارد حجره شدند و دیدند مادرشان خوابیده است.
🏴 #حسین مادر را حرکت داد و متوجه شد که از دنیا رفته و شهید است.
◻️◻️◻️◻️
گفت: ای برادر! خدا دربارة مادرمان، تو را اجر دهد! پس خود را روی مادر انداخت و او را میبوسید و میگفت:
🔻🔻🔻
«یَا أُمَّاهُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی؛
یعنی👈ای مادر! با من سخن بگو! پیش از آنکه روح از بدنم جدا شود.
😔😔😔😔
🔷اسماء میگه: حسین هم پای مادر را میبوسید و میگفت:
«یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ (ع) کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوت؛)
✍ای مادر! من فرزندت #حسینم، با من سخن بگو! پیش از آنکه بند دلم پاره شود و بمیرم. »
ـــــــــــــــــــــــ
📗 بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۴۳، صفحه ۱۸۶، حدیث۱۸.
🟩حسنین از خانه بیرون آمدند، و فریاد میزدند:
«یَا مُحَمَّدَاهْ یَا أَحْمَدَاهْ الْیَوْمَ جُدِّدَ لَنَا مَوْتُکَ إِذْ مَاتَتْ أُمُّنَا؛
👈ای محمّد! ای رسول خدا (ص)! امروز داغ تو برای ما تجدید شد، هنگامی که مادر ما از دنیا رفت. »
🕌سپس به مسجد آمدند و پدرشان #علی (ع) را خبر کردند
😔😔😔😔
تاریخ تشیع
🟩حسنین از خانه بیرون آمدند، و فریاد میزدند: «یَا مُحَمَّدَاهْ یَا أَحْمَدَاهْ الْیَوْمَ جُدِّدَ ل
🖤😭🥀یا امام حسن مجتبی علیه السلام
«وَ هُوَ فِی الْمَسْجِدِ فَغُشِیَ عَلَیْهِ حَتَّی رُشَّ عَلَیْهِ الْمَاءُ ثُمَّ أَفَاقَ فَحَمَلَهُمَا حَتَّی أَدْخَلَهُمَا بَیْتَ فَاطِمَة (س)
👈در حالی که حضرت علی«ع» در مسجد بود،
👈آن حضرت از شنیدن خبر #شهادت_فاطمه
غش کرد،
😔پس آب بر روی او پاشیدند تا اینکه به هوش آمد
و با کمک حسنین وارد خانه فاطمه (س) شد.
➖➖➖➖➖➖
📗 بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۴۳، صفحه ۲۱۴، ذیل حدیث ۴۴.
تاریخ تشیع
«وَ هُوَ فِی الْمَسْجِدِ فَغُشِیَ عَلَیْهِ حَتَّی رُشَّ عَلَیْهِ الْمَاءُ ثُمَّ أَفَاقَ فَحَمَلَهُمَ
یا مولا علی علیه السلام
فدای غریبیت برم😭😭😭
دوستان عزیز!!
👈امام علی (ع) که در جنگ #احــــــــد بیش از ۹٠زخم برداشت؛ ولی از هوش نرفت
👈 وقتی شمشیر مسموم🗡 «ابن ملجم ملعون» بر فرقش اصابت کرد، ازهوش نرفت
🏴 داغ #حضرت_زهرا (س) آنچنان بر مولا سنگین آمد که از #هوش_رفت. 😔😔
〰〰〰〰〰〰〰
من علیّم که خدا قبله نما ساخت مرا //
جز خدا و نبیّ و فاطمه نشناخت مرا //
من که یکباره در از قلعه خیبر کندم //
داغ زهرا (س) به خدا از نفس انداخت مرا//
😔😔😔😔