🔰 وصیت حضرت زهرا و تنهایی امیرالمومنین بر مزار حضرت فاطمه سلام الله علیها
🔷 #مصيبت_زهرا بر على فوق العاده سخت و دشوار است. حضرت زهرا حالشان نامساعد بود و در بستر بودند. على عليه السلام بالاى سر زهرا نشسته بود. زهرا شروع كرد به سخن گفتن. متواضعانه جملههايى فرمود كه على عليه السلام از اين تواضع فوق العاده زهرا رقّت كرد و گريست. مضمون تعبير حضرت اين است:
🔹 على جان! دوران زندگى ما دارد به پايان مى رسد، من دارم از دنيا مى روم، من در خانه تو هميشه كوشش كردهام چنين و چنان باشم، امر تو را هميشه اطاعت كنم، من #هرگز_امر_تو_را_مخالفت_نكردم، و تعبيراتى از اين قبيل.
🔶 آنچنان على را متأثر كرد كه فوراً زهرا را در آغوش گرفت، سر زهرا را به سينه چسبانيد و گريست:
🔸دختر پيغمبر! تو والاتر از اين سخنان هستى، تو والاتر از اين هستى كه اساساً گفتن اين سخنان از سوى تو صحيح باشد؛ يعنى چرا اينقدر تواضع مىكنى؟! من از اين تواضع تو ناراحت مى شوم.
❇️ محبت فوق العادهاى ميان على و زهرا حكمفرماست كه قابل توصيف نيست، و لهذا مى توانيم بفهميم كه تنهايى على بعد از زهرا با على چه مىكند. فقط چند جملهاى را كه خود مولاى متقيان على عليه السلام روى قبر زهرا فرمود كه جزء كلمات ايشان در #نهج_البلاغه است عرض مىكنم.
🙏🏼زهرا وصيت كرده بود: «على جان! خودت مرا غسل بده و تجهيز و دفن كن. #شب_مرا_دفن_كن، نمىخواهم كسانى كه به من ظلم كردهاند در تشييع جنازه من شركت كنند». «زهرا همچنين وصيت كرده بود: على جان! بعد كه مرا به خاك سپردى و قبر مرا پوشانيدى، لحظهاى روى قبر من بايست و دور نشو كه اين، لحظهاى است كه من به تو نياز دارم.»
🔷 على در آن شب تاريك تمام وصاياى زهرا را مو به مو اجرا مىكند. حالا بر على چه مى گذرد، من نمى توانم توصيف كنم: زهراى خود را با دست خود دفن كند و با دست خود قبر او را بپوشاند؛ ولى اين قدر مى دانم كه تاريخ مى گويد:
🔷«فَلَمّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرابِ الْقَبْرِ هاجَ بِهِ الْحُزْنُ» على قبر زهرا را پوشاند و گرد و خاك لباسهايش را تكان داد. تا آن لحظه مشغول كار بود و اشتغال به يك كار قهراً تا حدى براى انسان انصراف ايجاد مى كند. كارش تمام شد. حالا مى خواهد #وصيت_زهرا را اجرا كند، يعنى بماند. تا به اين مرحله رسيد، غمهاى دنيا بر دل على روآورد؛ احساس مى كند نياز به درد دل دارد. گاهى على درد دلهاى خودش را با چاه مىگفت، سرش را در چاه فرو مىبرد. ولى براى درد دلى كه در زمينه زهرا دارد، فكر مىكند هيچ كس بهتر از پيغمبر نيست. رو مىكند به قبر مقدس پيغمبر اكرم:
♨️ «السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللَّهِ عَنّى وَ عَنِ ابْنَتِكَ النّازِلَةِ فى جِوارِكَ وَ السَّريعَةِ اللِّحاقِ بِكَ. قَلَّ يا رَسولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرى.»
#فاطمیه #روضه_های_مکتوب #روضه_شهید
#حزن_اهل_بیت #گریه_های_علی
http://eitaa.com/joinchat/2767650840C19cf095473
بینش مطهر استان قم
🔰 وصیت حضرت زهرا و تنهایی امیرالمومنین بر مزار حضرت فاطمه سلام الله علیها
🔷 #مصيبت_زهرا بر على فوق العاده سخت و دشوار است. حضرت زهرا حالشان نامساعد بود و در بستر بودند. على عليه السلام بالاى سر زهرا نشسته بود. زهرا شروع كرد به سخن گفتن. متواضعانه جملههايى فرمود كه على عليه السلام از اين تواضع فوق العاده زهرا رقّت كرد و گريست. مضمون تعبير حضرت اين است:
🔹 على جان! دوران زندگى ما دارد به پايان مى رسد، من دارم از دنيا مى روم، من در خانه تو هميشه كوشش كردهام چنين و چنان باشم، امر تو را هميشه اطاعت كنم، من #هرگز_امر_تو_را_مخالفت_نكردم، و تعبيراتى از اين قبيل.
🔶 آنچنان على را متأثر كرد كه فوراً زهرا را در آغوش گرفت، سر زهرا را به سينه چسبانيد و گريست:
🔸دختر پيغمبر! تو والاتر از اين سخنان هستى، تو والاتر از اين هستى كه اساساً گفتن اين سخنان از سوى تو صحيح باشد؛ يعنى چرا اينقدر تواضع مىكنى؟! من از اين تواضع تو ناراحت مى شوم.
❇️ محبت فوق العادهاى ميان على و زهرا حكمفرماست كه قابل توصيف نيست، و لهذا مى توانيم بفهميم كه تنهايى على بعد از زهرا با على چه مىكند. فقط چند جملهاى را كه خود مولاى متقيان على عليه السلام روى قبر زهرا فرمود كه جزء كلمات ايشان در #نهج_البلاغه است عرض مىكنم.
🙏🏼زهرا وصيت كرده بود: «على جان! خودت مرا غسل بده و تجهيز و دفن كن. #شب_مرا_دفن_كن، نمىخواهم كسانى كه به من ظلم كردهاند در تشييع جنازه من شركت كنند». «زهرا همچنين وصيت كرده بود: على جان! بعد كه مرا به خاك سپردى و قبر مرا پوشانيدى، لحظهاى روى قبر من بايست و دور نشو كه اين، لحظهاى است كه من به تو نياز دارم.»
🔷 على در آن شب تاريك تمام وصاياى زهرا را مو به مو اجرا مىكند. حالا بر على چه مى گذرد، من نمى توانم توصيف كنم: زهراى خود را با دست خود دفن كند و با دست خود قبر او را بپوشاند؛ ولى اين قدر مى دانم كه تاريخ مى گويد:
🔷«فَلَمّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرابِ الْقَبْرِ هاجَ بِهِ الْحُزْنُ» على قبر زهرا را پوشاند و گرد و خاك لباسهايش را تكان داد. تا آن لحظه مشغول كار بود و اشتغال به يك كار قهراً تا حدى براى انسان انصراف ايجاد مى كند. كارش تمام شد. حالا مى خواهد #وصيت_زهرا را اجرا كند، يعنى بماند. تا به اين مرحله رسيد، غمهاى دنيا بر دل على روآورد؛ احساس مى كند نياز به درد دل دارد. گاهى على درد دلهاى خودش را با چاه مىگفت، سرش را در چاه فرو مىبرد. ولى براى درد دلى كه در زمينه زهرا دارد، فكر مىكند هيچ كس بهتر از پيغمبر نيست. رو مىكند به قبر مقدس پيغمبر اكرم:
♨️ «السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللَّهِ عَنّى وَ عَنِ ابْنَتِكَ النّازِلَةِ فى جِوارِكَ وَ السَّريعَةِ اللِّحاقِ بِكَ. قَلَّ يا رَسولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرى.»
#فاطمیه #روضه_های_مکتوب #روضه_شهید
@bineshemotahar_qom
کانال جامع اندیشه های شهید مطهری