eitaa logo
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
5.8هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
773 ویدیو
243 فایل
ارسال شبهه @tadbir73 https://tadbirrr.blogfa.com/ هر سوال و شبهه ایی داری بدون تعارف بپرس
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
📌پاسخ نه برگزاری مجالس ترحیم ممنوع است و نه برگزاری مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) واجب!* هر چند مجلس عزاداری امام حسین (علیه السلام) اصلاً با مجلس ترحیم قابل مقایسه نیست. زیرا مجلس امام حسین (علیه السلام)، چیزی بسیار فراتر از یک مجلس ترحیم و فاتحه خوانی است. مجلس امام حسین (علیه السلام) همایشی برای بزرگداشت یک حماسه عظیم است. این مجلس، محفل ترویج اخلاق ناب و احیای ارزشهای انسانی و دینی است. این مجلس، یک دانشگاه انسان سازی است؛ ذکر و یاد قیام امام حسین (علیه السلام) در این مراسم ها، موجب احیای عدالت خواهی و ظلم ستیزی و آرمان خواهی های واقعی است. به نویسنده متن فوق و کسانی که چنین تفکری دارند توصیه می کنیم لااقل یک کتاب درباره حماسه امام حسین علیه السلام، فلسفه قیامش و اهداف و ثمرات آن مطالعه کنند. اما شکل و شیوه برگزاری مجالس فوق، دیگر نمی تواند مثل سابق باشد. کارشناسان حوزه سلامت، با در نظر گرفتن معیارهای علمی خود، برای هر کدام از این مجالس شیوه نامه های مختلفی نگاشته اند. از آنجا که غالباً افراد به صورت خانوادگی مبتلا به کرونا می شوند، در مجلس ترحیم یک متوفای کرونایی قطعاً چند بیمار کرونا که خویشاوندان درجه یک آن مرحوم هستند حضور خواهند داشت. در این صورت برگزاری حضوری مجلس ترحیم، قطعا موجب انتقال بیماری توسط دیگر اعضای خانواده که مبتلا هستند می شود. همچنین در مجالس ترحیم، از آنجا که خانواده ها داغی تازه در دل دارند و شرایط روحی مساعدی ندارند، به ندرت می توان مجلس را مدیریت کرد به نحوی که تدابیر بهداشتی به بهترین شکل رعایت شود. *بنابراین تصمیم مسئولین مبارزه با کرونا بر این است که مجالس ترحیم صرفا بر سر مزارها در فضای باز و یا در فضای مجازی برگزار شود.* اما در مجالس امام حسین (علیه السلام) امکان برگزاری مجالس با بیشترین سطح تدابیر بهداشتی وجود دارد و نیز احتمال حضور افراد بیمار در این جلسات بسیار کمتر از مجالس ترحیم است. هر چند مراسمات امام حسین (علیه السلام) هم هیچ ضرورتی ندارد که در قالب تجمعات بزرگ برگزار شود؛ بلکه طبق توصیه های اهل بیت علیهم السلام، حتی محافل خانگی و برگزاری مجلس هایی صرفاً با حضور اعضای خانواده نیز اهداف این مجالس را تأمین می کند. بنابراین مقایسه کردن مجلس عزاداری امام حسین علیه السلام و مراسم ترحیم با توجه به اهمیت و نوع برگزاری از اساس بی پایه هست*
سلام تقاضا دارم شبهات خودتون رو به ایدی زیر ارسال کنید. @tadbirrr بی تفاوت بودن خوب نیست. پاسخ ها در اسرع وقت ارسال خواهد شد
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
📌پاسخ نه برگزاری مجالس ترحیم ممنوع است و نه برگزاری مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام)
پاسخ دوم اولا تمام مراجع، حکم به رعایت و ایمنی بهداشتی داده اند دوماً این حرفهای اتییستها و وهابی است که میخواهند از ارزش عزاداری کم کنند و اولین بارشان هم نیست سوما بهتره از سفرهای خارج از کشور و مسافرت‌ها و‌پارتیها و عروسیهایشان هم صحبت کنند چون مساجد و حسینیه ها و حتی مکه هم تعطیل کردیم، اما همین مدعیان هرگز مسافرت‌های داخلی و خارجی و عروسیها و پارتیهارو،تعطیل نکردند این افراد، زمان عزاداری و ماه رمضان و ایام حج،به فکر مردم می‌افتند پس تیمارستان و اقامت مختص کسانیست که دائم به ارمنستان و ترکیه و گرجستان و دیگر کشورها داشتند ویرایش واکسن کرونا صف کشیدند واکسنی که خود مردم ارمنستان هم استفاده نمیکردند، ایرانیها صف کشیده بودند برای تزریق ان.
سلام دوست محترم .🌷 عذر میخوام دوباره مزاحمتون شدم. یک سوال داشتم. چرا باید برای امام حسین ( ع ) گریه کرد ، در حالی که ایشان الان بهشتی هست؟
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
#ارسالی_مخاطب سلام دوست محترم .🌷 عذر میخوام دوباره مزاحمتون شدم. یک سوال داشتم. چرا باید برای ام
✅◀️ پاسخ اول گریه و عزاداری کردن برای مصائب امام حسین (ع) بر اساس دستور امامان اهل بیت و تاسی به سیره آن بزرگواران می باشد . 🔶امام صادق (ع) فرمود: « هر کس مصایب ما اهل بیت برایش بازگو شود و به اندازه بال پشه ای اشک چشم از او خارج شود ، خداوند تمام گناهانش را می آمرزد اگر چه به اندازه کف روی دریاها باشد » 📚وسائل الشیعه، ج 14، ص501 👌امام سجاد (ع) فرمود: « هر مومنی که چشمش برای کشته شدن حسین چنان اشک بریزد که به صورتش روان شود ، خداوند در بهشت برایش اتاق هایی فراهم می کند که روزگارانی را در آن سپری کند ... خداوند چنین فردی را در روز قیامت از خشم خود و آتش در امان نگه می دارد» 📚ثواب الاعمال، ص 108 📚بحار الانوار، ج 44، ص 281 👌امام رضا (ع) خطاب به ریان بن شبیب چنین عرضه داشت: « اگر می خواهی گریه کنی برای حسین گریه کن زیرا او را همانند گوسفندی سر بریدند، آسمان و زمین برای قتل او گریه کردند، با گریه بر او خداوند تمام گناهان صغیره و کبیره و کم و زیاد را می آمرزد، اگر می خواهی در بهشت هم درجه ما باشی، با حزن و مصیبت ما محزون و با فرح ما شاد باش » 📚عیون الاخبار، ج 1، ص 299 📚امالی صدوق، ص 112 👌و فرمود: « برای حسین باید گریه کنان گریه کنند ، زیرا گریه بر اوگناهان بزرگ را از بین می برد ، پدرم امام کاظم زمانی که ماه محرم می شد دیگر خندان دیده نمی شد و پیوسته در غم و اندوه به سر می برد تا روز دهم محرم می شد که دیگر آن روز ، روز مصیبت و گریه و حزنش بود » 📚امالی صدوق ص111 👌امام صادق (ع) فرمود: « حسین به گریه کنانش نگاه می کند و برای آنان استغفار می کند و می گوید ای گریه کن من اگر بدانی که خدا برایت چه آماده کرده است حتما بسیار خوشحال می شدی ...» 📚کامل الزیارات، ص 103 👌راوی می گوید ما در نزد امام صادق (ع) بودیم که از حسین یاد کردیم و قاتلینش را لعنت کردیم . ❕امام صادق شروع به گریه کردن کرد و ما هم همراه با او گریه کردیم و فرمود: « حسین بن علی کشته اشک است، و هیچ مومنی او را یاد نمی کند مگر آنکه گریه می کند. » 📚بحار الانوار، ج 44، ص 279 👌در نقل دیگری آمده است: « هر گاه در نزد امام صادق سخن از امام حسین به میان می آمد، دیگر کسی امام صادق را در آن روز خندان نمی دید.» 📚کامل الزیارات، ص 108 🔰این روایات و روایات فراوان دیگری که از ذکر آن خود داری می شود، همه نشان دهنده رجحان عزاداری و گریه کردن برای حسین علیه السلام می باشد. این عزاداری ها چند فلسفه اساسی دارد: 1⃣ با نشر معارف اهل بیت در این محافل و مجالس، حیات تازه ای بر روح اسلام دمیده می شود و مکتب و شریعت حفظ می شود. 2⃣ باورهای دینی مردم با معارف اهل بیت تحکیم می شود. 3⃣ نشان دهنده یپیوند عمیق عاطفی میان شیعیان و امامان است. 4⃣ اعلام وفاداری به مقام امامان و تعظیم و تکریم آنان تلقی می شود. 5⃣ سبب انتقال فرهنگ شیعه به نسل های آینده می باشد. 6⃣ سبب ایجاد روحیه ی جهاد و ایثار و از خود گذشتگی در افراد می گردد. 7⃣ سبب حاکم شدن آرمان های اهل بیت در جامعه می گردد. 8⃣ سبب خود سازی فردی و الگو گیری از اهل بیت می باشد. 👌با توجه به این فوائد است که امام صادق (ع) در مورد مجالس عزاداری و نشر معارف اهل بیت فرمود: « این مجالس است که من آن ها را دوست دارم، امر ما را زنده کنید، رحمت خدا بر کسی باد که احیاء امر ما را کند. » 📚وسائل الشیعه، ج 14، ص 501
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
✅◀️ پاسخ اول گریه و عزاداری کردن برای مصائب امام حسین (ع) بر اساس دستور امامان اهل بیت و تاسی به سی
نکته دیگر اینکه پیشفرض شما درباره نتیجه گریه اشتباه است. چرا که ما برای بهشتی شدن یا جهنمی بودن کسی شادی و گریه نمیکنیم. اما اینکه برای چه کسی گریه کنید بهشتی یا جهنمی شدن ما رو رقم میزند.
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
✅◀️ پاسخ اول گریه و عزاداری کردن برای مصائب امام حسین (ع) بر اساس دستور امامان اهل بیت و تاسی به سی
پاسخ دوم ⚫️🔴 وقتی صحبت از عزاداری برای امام حسین (ع) می‌شود و ماه عزا و ماتم برای اهل بیت رسول الله (ص) آغاز می‌شود، شبهه افکنی‌ها علیه عرض ارادت به امام حسین (ع) و اقامه عزا برای ایشان به راه می‌افتد. برخی می‌گویند این غم‌ها، ناله‌ها و زاری‌ها بیهوده است! آنها حتی معترض ائمه اطهار نیز هستند و می‌گویند چرا آنها به شیعیان سفارش کرده‌اند برای حضرت حسین (ع) مجلس عزا برپا کنند. 👈 در اصل اینگونه افراد غم را مطلقاً یک مسئله ناپسند به شمار آورده‌اند و اشتباه آنها اینجاست که بین انواع غم فرق نگذاشته‌اند. اگر آنها انواع و اقسام غم و اندوه را می‌شناختند چنین پرسشی برای آنها ایجاد نمی‌شد. 🔰انواع غم غم چهار نوع است: 1⃣ غم مَرَضی: یکی از انواع غم که در اصل یک بیماری است و نیاز به درمان دارد، غم مرضی است. این غم هیچ ارزشی ندارد و باید به سرعت درمان شود. در این نوع غم ما شاهد آن هستیم که فرد به یک نوع مریضی روحی دچار شده است و مدام ناراحت و اندوهگین است. مثل غمگین بودن به سبب بیماری روانی حسادت که اگر این صفت ناشایست از بین برود، فرد دیگر غمگین نخواهد بود. 2⃣ غم طبیعی و دنیوی: در این نوع غم، اندوه فرد به خاطر مسائل دنیایی و مادی است. مثلاً شخص دوست دارد از ثروتمندان باشد، ولی چون به مراد دل خود نرسیده است، ناراحت است. امام صادق (ع) نیز در این موضوع فرموده‌اند: «اَلرَّغْبَةُ فِی اَلدُّنْیَا تُورِثُ اَلْغَمَّ وَ اَلْحَزَنَ وَ اَلزُّهْدُ فِی اَلدُّنْیَا رَاحَةُ اَلْقَلْبِ وَ اَلْبَدَنِ[1] رغبت به دنیا، غم و اندوه به بار مى آورد و بى اعتنایى به دنیا، مایه آسایش تن و جان است.» 3⃣ غم انسانی: وقتی انسان به دلیل خواهش ‌های فطری خودش چیزی را باارزش و هدف به حساب بیاورد ولی امکان دستیابی به آن را نداشته باشد؛ غم انسانی رخ می‌دهد. مثلاً انسان دوست دارد در دنیا جاودانه باشد، ولی امکان آن وجود ندارد؛ پس فرد اندوهگین می‌شود. 4⃣ غم عالی: آخرین نوع غم، غم عالی است. این غم است که واقعاً باارزش است و موجب سعادت می‌شود و پاداش دنیوی و اخروی نیز دارد. در این زمینه نیز امام صادق (ع) فرمودند: «نَفَسُ المَهمُوم لِظُلمِنا تَسبیحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَة[2] نفس کسى که بخاطر مظلومیت ما اندوهگین شود، تسبیح است و اندوهش براى ما، عبادت است.» در کنار این احادیث، برخی روایات خاص نیز وجود دارد که بیانگر ارزش والای عزاداری برای اباعبدالله الحسین (ع) است. غم شهادت امام حسین (ع) از آنجا که از نوع غم عالی است، مقایسه آن با دیگر غم‌ها بسیار غلط و نابجا است. غمی که در اصل نشانی حک شده بر قلب‌های مؤمنان است. از این رو پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةٌ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً[3] همانا برای شهادت حسین (سلام‌الله‌علیه) آتشى در دل مؤمنان قرار دارد که هرگز سرد نخواهد شد.» 🔰 چرا گریه؟ سوگواری و گریه برای اباعبدالله الحسین (ع) در اصل تجدید بیعت با ایشان است. یک بیعتی که قرن‌ها پس از شهادت حضرت ادامه داشته و دارد. انسان با گریه بر مصیبت‌های سیدالشهدا(ع) خط فکری خود را نمایان کرده و میزان انزجار خود را از دشمنان حضرت اعلام می‌دارد. این گریه و اشک نوعی پیمان دوستی بین ما و امام است.👌 امام رضا (ع) نیز به ریان بن شبیب در حدیثی طولانی سفارش کرده‌اند که برای امام حسین (ع) اشک بریزد: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ[4] ابن شبیب، اگر برای چیزی گریه ‌ات گرفت برای حسین بن علی (ع) گریه کن چرا که او را سر بریدند همان گونه که گوسفند را ذبح می کنند و همراه او هجده نفر از اهل بیتش که در زمین مانندی نداشتند، کشته شدند.» مسئله گریه بر امام حسین (ع) مانند الباقی گریه‌ها و سوگواری‌ها نیست که این دو را با یکدیگر مقایسه کنیم و تمام آن انواع را بد بشماریم؛ بلکه گریستن برای امام حسین (ع) از ابتدا متفاوت بوده است. امام صادق (ع) فرمودند: «إِنَّ الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ مَکْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِی کُلِّ مَا جَزِعَ مَا خَلَا الْبُکَاءَ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَإِنَّهُ فِیهِ مَأْجُورٌ[5] هر ناله و گریه‌ای ناپسند است مگر نالیدن و گریستن بر حسین بن علی (ع) که همانا آن پاداش دارد.»
آنقدر جنس غمگین شدن در مصیبت امام حسین (ع) با دیگر غم‌ها فرق داشته که سال‌ها قبل از واقعه عاشورا، پیامبر اکرم (ص) ارزش بی‌نظیر اشک ریختن برای امام حسین (ع) را ذکر کرده‌اند و فرمودند: «یا فاطِمَةُ! کُلُّ عَینٍ باکِیَةٌ یَومَ القِیامَةِ إلاّ عَینٌ بَکَت عَلى مُصابِ الحُسَین ِ[6] اى فاطمه! همه چشم‏ها در روز قیامت گریان است جز چشمى که بر مصیبت‏‌هاى حسین بگرید.» 🔰فواید گریه و عزاداری برای امام حسین (ع) وقتی اشک ریختن در مصیبت‌های امام حسین (ع) به این اندازه مورد سفارش قرار گرفته و برای آن پاداش‌های بزرگی در آخرت ذکر شده است؛ به ما می‌فهماند که این عمل آثار و فواید بسیار مهم دنیایی نیز دارد. یکی از آن آثار، 👈 گذر از دروازه شور و ورود به دریای شعور است. اشک ریختن برای امام پایان کار نیست بلکه آغازی است برای درک و شعور. این احساس است که بر انگیخته می‌شود و ما را به فکر فرو می‌برد، یک فکر سازنده که با الهام از مصیبت‌ها شکل گرفته است. دیگر رسالت اشک ریختن برای امام حسین (ع)، 👈 زنده نگه داشتن نام، یاد و راه حسینی است و این گریه است که رسم شهادت‎طلبی را به عاشقان راه حسینی می‌آموزد و پاسدار خون اباعبدالله (ع) نیز هست. سوگواری برای امام حسین (ع) در اصل شناسایی ظالمان و مستبدان عالم است. کسانی که سال‌ها بعد از سال‌ها بودند و هستند و راه یزید و یزیدیان را ادامه می‌دهند. اشک ریختن برای امام، موجب می‌شود انسان یک مبارز تربیت شود. مبارزی مجاهد و سرسخت که تاپای جان به مقابله با ظلم و استکبار می‌پردازد و در راه هدف الهی خویش از هیچ ظالمی ترسی به دل ندارد. به علاوه آنکه اشک ریختن برای امام حسین (ع) عشق و علاقه به امام را در نسل‌های بعد به یادگار می‌گذارد و فرهنگ عاشورا را از نسلی به نسل‌های بعد منتقل می‌کند. ✅ یادمان نرود که ابزار تبلیغ فرهنگ حسینی در دستان حضرت زینب و امام سجاد (سلام‌الله‌علیهما) اشک بر حضرت اباعبدالله (ع) بود. 📚 پی‌نوشت‌ها: [1] . تحف العقول، ص 358 [2] . شیخ مفید، امالى، ص 338 [3] . حاجی نوری، مستدرک الوسائل، ج 10ریا، ص 318 [4] . شیخ حر عاملی، وسائل‏‌الشیعة ج 13، ص: 503 [5] . همان، ج14، ص506 [6] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 44، ص293
سلام خدمت شما خوبان. ایام تسلیت. لطفا شبهات خود را به ادرس زیر ارسال کنید. @tadbirrr
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
این عکس گوگل از شهر کربلاست. نکات جالبی در عکسهای گوگل دیدم. 1: کربلا در 60 کیلومتری شمال کوفه است. می گویند حسین از حج بر می گشت... یا مکه در ترکیه است یا حسین به کوفه نمی رفته....!!!! 2: دشت_کربلا پیش از تاسیس سدهای پیاپی بر روی فرات در ترکیه و عراق، منطقه ای جلگه ای بوده نه بیابانی. 3: 6 کیلومتر به غرب که برویم به دومین_دریاچه_بزرگ_عراق به اسم الرزازه میرسیم و حدود 9 کیلومتر به شرق، به رود پر آب فرات. در این منطقه مرطوب و پر آب با کندن زمین در کمتر از 4 متر به آب می رسیم. حسین یا با خودش لج کرده بود که تشنه مرد یا اینکه دچار فراخی مزمن بود! در چنین منطقه ای تشنه مردن هنری دست نیافتنی است! پاسخ 🔸صحرای کربلا، درمنطقه خشک طف قراردارد نه درجلگه فرات، بلکه فرات کیلومترها باکربلا فاصله دارد، ونهری که در روایات آمده درکربلابوده، شعبه ای است ازفرات که برای آبرسانی به کوفه کشیده شده بود وچون بعدها شخصی به نام ابن علقمی آن رابازسازی کرد به علقمه مشهورشد، امابعدقرنها بعلت عدم لایروبی تخریب وپر شد والان نهر جایگزین، نهر حسینیه است. 🔸به علاوه ،همه جلگه ها آبخیز نیستند، بلکه برخی همانند کربلا آب و هوایی گرم و خشک دارند که به آنها دشت می گویند، بخشهایی از این دشت همچون محل خیمه ها ،بسیار بالا تر از سطح آب بوده است،ضمناً موقعیت جلگه ای به لحاظ مستعد بودن خاک برای کشاورزی قابل قبول است نه مساعد بودن آب و هوا ،اگه یه سفر به رود کارون خوزستان رفته باشید متوجه گرمای این منطقه جلگه ای میشید . 🔸فصل به بار نشستن نخلستان ها چه موقع از سال است ؟!!یقینا مهر ماه و پاییز نیست ،بلکه خرماپزان در مرداد تا شهریور ماه است ،بالفرض که عاشورا ۲۱مهرماه اوایل پاییز بوده باشد ، هوا هنوز هم گرم میباشد.دمای متوسط به ۴۵ درجه هم میرسد و چون کربلا در جنوب عراق و نزدیکی عربستان سعودی قرار دارد پس کاملا واضح است که این شهر دارای آب و هوای گرم و خشک است. 🔸روز عاشورا از طلوع آفتاب تا نزدیک عصر و حمله دشمن فرصتی برای حفر چاه نبود ،شاهد هم تیر باران محافظان فدایی حضرت که سپر حضرت شدند تا نماز بخواند .آیا عقل سلیم قبول می کنه در شرایطی که به اندازه یک نماز هم دشمن مهلت نمی دهد کسی فرصت حفر چاه داشته باشد ؟! 🔸منظورازبستن آب این نیست که دربالادست مانعی جلوی نهر قراردهند تاآب به پایین دست برسد ،بلکه سپاه عمرسعد با چهارهزار تیرانداز محافظ نهر ، مانع رسیدن لشکر امام به آب میشدند واین حرکت را باپیشنهاد پسرعمرسعد ،ازچندروز قبل ازواقعه عاشورا شروع کردند که باعث شد ذخیره آب درلشکرامام به اتمام رسد. 🔸تولید کننده اصلی خرمادرعراق بصره است نه کربلا. 🔸کاروان امام حدود ۲۰۰ نفر بودند، چگونه همه نیاز خود را از شیر چند شتر تامین کنند؟! معلوم نیست چه تعداد از شترها ماده بوده و از آنها چه تعدادی بچه داشته اند تا شیر داشته باشند؟! ضمن اینکه کمبود آب در میزان و کیفیت شیر شترها نیز تاثیر دارد. 🔸نقل هایی که از غسل و نوره کشیدن اصحاب در کتب تاریخی آمده قطعی نیستند و سندهای کاملاً قابل اعتمادی ندارند، احتمالا آنچه در مورد شب عاشورا نقل شده مربوط به آب چشمه پشت خیمه ها بوده است.
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
این عکس گوگل از شهر کربلاست. نکات جالبی در عکسهای گوگل دیدم. 1: کربلا در 60 کیلومتری شمال کوفه است.
*تاریخ بخوانیم تا گرفتار جهل نشویم * کربلا صحرا نبود ، جلگه بود هوا اونقدر هم گرم نبوده ، حسین هم تشنه لب نبوده ! دهم محرم (عاشورا) سال 61 هجری قمری برابر با 21 مهرماه سال 59 هجری شمسی است /بله عاشورا در فصل پاییز بوده ! پس این جنگ در گرمای تابستون نبوده بلکه در اواخر مهرماه و در فصل پاییز بوده / کربلا صحرا نیست بلکه یک جلگه ی حاصلخیز در کنار رود پر آب فرات است. در این جلگه ی حاصلخیز بیش از شصت درصد مایحتاج کشاورزی مردم عراق تولید می شود. حالا صادرات عظیم خرمای عراق هم که مربوط به این منطقه است بماند. امام سوم شیعیان و لشگرش تشنه نبوده اند. اولا در صورت نبود آب هم می توانسته اند ازشیر شترهایشان استفاده کنند. که خوردن این شیر در میان مردم عرب بسیارپر طرفدار است. یا می تونستن توی اون چند روز ک اونجا بودن چاه بکنن.جلگه ی کنار رود هرجا بکنی چاه آب درمیاد.دراحادیث و روایات و کتب تاریخی اسلامی متفقا همگی به نوره کشیدن امام حسین پیش از آغاز جنگ می پردازند. نوره همان واجبی است و برای استفاده از این ماده نیاز به آب برای دوش گرفتن است ! پس چطور آب در دسترس نبوده ؟ می گویند لشگر یزید آب را بر سپاه حسین بسته است ! پاسخ 1⃣. شبهه منابع ادعاهای خود را ارائه نکرده و نه تنها این مورد در هیچ منبع معتبری یافت نشد بلکه تماما نیز مستندا تکذیب می شود! 2⃣ همه جلگه ها آبخیز نیستند، بلکه برخی همانند کربلا آب و هوایی گرم و خشک دارند که به آنها دشت می گویند! بخشهایی از این دشت همچون محل خیمه ها، بسیار بالا تر از سطح آب بوده است! 3⃣ رسیدن به آب با کندن چاه، قطعی و آسان نبوده، چنانکه یاران امام خندقی را پشت خیمه ها کندند اما آبی جاری نشد! 4⃣. دریاچه نمک عظیم در چند کیلومتری کربلا موجب شوری آبهای مناطق اطراف شده و بعید است آب حاصل از چنین چاهی قابل شرب بوده باشد! 5⃣. امام حسین(ع) پشت خیمه زنان را حفر نمود و چشمه ای با آب گوارا ظاهر شد و مورداستفاده قرار گرفت اما این امر معجزه و امتحانی برای تقویتِ باور یاران ایشان بود و پس از نوشیدن آب و پر کردن مشکها خشکید و پنهان شد. http://yon.ir/jolge 6⃣. کربلا در دشتی گرم و خشک قرار دارد که هوای آن در مهرماه مانند شهرهای جنوبی و دشتهای خوزستان ایران بسیار گرم است و قابل مقایسه با مرکز و شمال کشورمان نیست! 7⃣. کاروان امام حدود ۲۰۰ نفر بودند؛ چگونه همه نیاز خود را از شیر چند شتر تامین کنند؟! معلوم نیست چه تعداد از شترها ماده بوده و از آنها چه تعدادی بچه داشته اند تا شیر داشته باشند؟! ضمن اینکه کمبود آب در میزان و کیفیت شیر شترها نیز تاثیر دارد! 8⃣. نقلهایی که از غسل و نوره کشیدن اصحاب در کتب تاریخی آمده قطعی نیستند و سندهای کاملاً قابل اعتمادی ندارند، اما اگر از اشکال سندی روایات بگذریم، احتمالا آنچه در مورد شب عاشورا نقل شده مربوط به آب همین چشمه پشت خیمه ها بوده است. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1426 9⃣ بستن آب بر اردوگاه امام، علاوه بر منابع تاریخی، در اشعار مختلف آن زمان نیز آمده است. بستن آب به معنای بستن رودخانه نیست، بلکه به معنای جلوگیری از دسترسی یاران امام به رود است! http://www.porseman.org/q/show.aspx?id=37498 🔟 امامان برای منافع شخصی خود از علم غیب بهره نمی گرفتند؛ امام حسین (ع) به جنگ نمی رفتند بلکه به دعوت اهل کوفه به آن شهر سفر می کردند. http://pasokhgoo.ir/node/22691 1⃣1⃣. والاترین جلوه‏ هاى مدیریت بحران در حركت امام وجود دارد. این حرکت تنها انتخاب ممکن بود و زنده ماندن فقط با بیعت یزید میسر میشد؛ حکومت پس از چنین بیعتی معنا نداشت! http://yon.ir/modir0 2⃣1⃣. ماجرای "ارینب" کذب محض بوده و با توجه به ایرادات فراوان در سند و محتوا کاملا مردود است. http://shayeaat.ir/post/403 3⃣1⃣. حدیث منتسب به امام حسین (ع) در مورد ایرانیان صحت ندارد و آمیخته ای از یک حدیث و توضیحی از آن در مورد رفتار خلیفه دوم با اسیران ایرانیست که اتفاقا مورد اعتراض امیرالمومنین (ع) واقع شد؛ این حدیث از امام صادق (ع) است
چگونه امام حسین(علیه السلام) که از مکه به کوفه می رفت، از کربلا سر در آورد؟ تو نقشه نگاه کنی میبینی که کربلا بعد از کوفه است! پاسخ 🔹امام حسین(علیه السلام) در مسیر راه مکه به کوفه، در سرزمین «شَراف»، با لشکرحرّ که برای بردن امام (علیه السلام) به کوفه از طرف عبیدالله بن زیاد مأمور شده بود، مواجه شدند، و برای اینکه در صورت درگیری با آنها،بتوانند موقعیت بهتری داشته باشند، مسیر خود را به سمت کوه «ذوحسم»کج کردند. (ذو حسم،نام کوهی است که بین آن تا عذیب الهجانات به طرف کوفه «سی وسه میل» فاصله است.) ▪️بعد از رسیدن امام(علیه السلام) به منطقه ذوحسم، لشکرحرّ هم به آنجا رسید. بعد از گفتگوهایی که بین امام وحرّ، صورت گرفت، امام (علیه السلام) دستور دادند تا نیروها و حتّی اسبهای آنان را هم آب دادند، و بعد هم به اقامه نماز پرداختند که حرّ ونیروهایش هم به امام حسین(علیه السلام) اقتدا کردند. 🔹 سپس امام(علیه السلام) اشاره به نامه هایی که کوفیان نوشته بودند، کرده و خطاب به کوفیانی که در لشکر حرّ بودند، فرمودند: حال اگر نمی خواهید؛ به همان جایی که از آنجا آمده ام، باز می گردیم. لذا امام هم دستور دادند که سوار شوید، ولی وقتی خواستند برگردند، سپاه حرّ، بین آنها و راه برگشت، حائل شد. امام(علیه السلام) به حرّ فرمود: پس چه می خواهی؟ حرّ گفت: والله می خواهم تو را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم! امام حسین(علیه السلام) هم فرمودند: «در این صورت والله من از تو تبعیّت نخواهم کرد»، حرّ گفت: بنابراین والله من هم تو را رها نخواهم کرد. 🔹وقتی سخن وگفتگو طولانی شد، حرّ به امام حسین (علیه السلام) گفت: من به جنگ با شما مأمور نشده ام، مأمور شده ام از شما جدا نشوم تا تو را وارد کوفه کنم. حال اگر نمی پذیری پس راهی را انتخاب کن که شما را نه به کوفه برساند و نه به مدینه بازگرداند این پیشنهاد حدّ وسطی بین من و شما باشد تا اینکه من به ابن زیاد نامه بنویسم و شما چنانچه بخواهی به یزید بن معاویه و یا اگر خواستی به عبیدالله بن زیاد نامه ای بنویس،تا به امید خدا بدین واسطه دستوری بیاید و مرا از مبتلا شدن به کارشما رها نماید. ▪️در این هنگام حرّ به سمت چپ «عذیب» اشاره کرد و به امام حسین(علیه السلام) گفت: اینک از راه «عذیب و قادسیه» به سمت چپ برو، در حالی که آنها در «ذی حسم» بودند. و بین «ذی حسم» تا «عذیب» سی و هشت میل فاصله بود، بنابراین امام حسین(علیه السلام) با اصحابش حرکت کردند و حرّ آنها را همراهی می کرد.{ تاریخ طبری،ج ۵ ص ۴۰۱ تا ۴۰۳؛ارشاد ج۲ ص ۷۹ تا ۸۱) ▪️دو گروه همچنان به مسیر خود ادامه دادند و حرّ همچنان منتظر رسیدن دستور عبیدالله بود، تا اینکه بالاخره نامه عبیدالله رسید که به حرّ نوشته بود: «وقتی نامه ام به تو رسید و فرستاده ام نزد تو آمد حسین(علیه السلام) را متوقف کن، ودر بیابان بی آب وعلف و بدون حصار و سنگری فرود آر، به فرستاده ام دستور داده ام، همراه تو بوده،از شما جدا نشود تا اینکه خبر اجرای دستورم توسط تو را برایم بیاورد.والسلام». ▪️نامه در سرزمین کربلا به حر رسید، لذا حرّ برای متوقف کردن امام در همان سرزمین بی آب وعلف، خدمت امام رفت، آنها گفتند: ما را رها کن تا در این آبادی -منظورشان نینوا بود - یا آن آبادی -منظورشان غاضریّه بود- یا آن یکی - مقصودشان شفَیّه بود- منزل کنیم. 🔸 حرّ گفت: نه والله نمی توانم این کار را انجام بدهم،این مرد به عنوان جاسوس به دنبالم فرستاده شده است. (تاریخ طبری ج ۵ ص ۴۰۸ تا ۴۰۹ و ارشاد ج ۲ ۸۲ تا ۸۴ ) 🔹لذا به ناچار امام حسین(ع) در سرزمین کربلا فرود آمد .....
مسیر حرکت کاروان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا به چه صورت بوده است؟ مگر در این مسیر، کوفه جلوتر از کربلا نیست؟ مگر امام حسین(ع) قصد نداشتند به کوفه بروند؟ پس چه طور سر از کربلا که تقریباً هفتاد کیلومتر بالاتر از کوفه قرار دارد، درآوردند؟ ✅پاسخ 🔹دو عامل می­تواند در چنین رخدادهایی مؤثر باشد: اولاً: در زمان‌های قدیم راه‌های ارتباطی – به دلیل نبود امکانات، صعب العبور بودن، وجود شن‌زار و... - مانند امروز لزوماً مستقیم نبود. و معمولاً پیک‌های خبررسان، راه میان‌بر را برای ارسال هرچه سریع‌تر خبر انتخاب می‌کردند، اما کاروان‌ها -بویژه اگر خانواده همراه آنان بود- از مسیرهای عمومی حرکت می‌کردند که هم دست‌رسی به آب و استراحتگاه داشته و هم از دست‌برد راه زنان در امان باشند. با توجه به عامل جغرافیایی و تاریخی به نظر می­رسد چنین عاملی در رسیدن کاروان امام حسین(ع) به کربلا بی‌تأثیر نبوده است. ثانیاً: ممکن است به اجبار راهی غیر از راه اصلی برگزیده شود که به نظر می­رسد عامل اصلی تغییر حرکت امام حسین(ع) و رسیدن آنان به کربلا همین اجبار بوده است؛ زیرا لشکر عبید الله بن زیاد به فرماندهی حر بن یزید ریاحی دائماً مسیر حرکت امام حسین(ع) را تغییر می‌داد. به عنوان نمونه به دو مورد اشاره می‌کنیم. الف. امام حسین(ع) رهسپار شد تا به منزل «شراف» رسید؛ چون سحرگاه شد همچنان به جوانان دستور داد آب بسیار بردارند، سپس به راه افتاد و تا نیمه روز راه رفت، ... امام حسین(ع) فرمود: ما در این‌جا پناه‌گاهى نداریم که بدان پناه بریم و آن‌را در پشت سر قرار داده و از یک رو با این لشکر روبرو شویم؟ ما (اصحاب) به او گفتیم: چرا این منزل ذو حسم است که در سمت چپ شما است، اگر بدان جا پیشى گیرید آن‌جا چنان است که شما می‌خواهید، پس آن حضرت سمت چپ راه را گرفته ما نیز با او بدان سو رفتیم، چیزى نگذشت که گردن‌هاى اسبان پیدا شد و چون نیک نگریستیم‏ از راه به یک سو شدیم، و چون که دیدند ما راه را کج کردیم، آنان نیز راه خود را به سوى ما کج کردند... ب. ... سپس امام(ع) به یاران خود فرمود: برخیزید و سوار شوید. آنان سوار شدند و منتظر ماندند تا بانوان هم سوار شدند و چون سوار شدند دستور حرکت فرمود و همین که خواستند راه بیفتند و برگردند، سپاه حر مانع حرکت ایشان شدند. امام حسین(ع) به حر فرمودند: چه مى‌‏خواهید؟ گفت:مى‌‏خواهم ترا پیش امیر عبید الله بن زیاد ببرم. امام(ع) فرمود: در این صورت به خدا سوگند از تو پیروى نخواهم کرد و این سخن سه بار میان ایشان رد و بدل شد، و چون سخن به درازا کشیده شد، حر گفت: من مأمور جنگ کردن با شما نیستم، بلکه مأمورم از شما جدا نشوم تا شما را به کوفه ببرم. اکنون که از پذیرفتن این موضوع خوددارى مى‌‏کنی راهى را انتخاب کن که نه به کوفه برسد نه به مدینه و این مورد اتفاق من و شما قرار گیرد تا براى امیر عبید الله نامه بنویسم. شاید خداوند کارى پیش آورد که براى من در آن عافیت باشد و گرفتار جنگ با شما نشوم. این راه را بگیر و به سمت چپ راه عذیب و قادسیه برو. امام حسین(ع) حرکت کرد. حر هم با یاران خود از کنار ایشان حرکت مى‌‏کرد.
چرا امام حسین در قضیه عاشورا برای رسیدن به آب چاهی حفر نکرد؟ ایشان می توانست با کندن چاهی تنها به عمق دو متر می توانست به آب برسد. ✅ پاسخ ♦️اگر با کندن تنها دومتر در کربلا می توان به آب رسید، بنای هیچ خانه ای در کربلا ممکن نبود. چون خانه ها نشست و ریزش می کرد. مخصوصا امروزه که ساختمان ها و هتل های بزرگی ساخته می شود که نیاز به پی ریزی عمیقی دارد. ♦️امام حسین برای پیشگیری از حمله دشمن، در پشت خیمه ها خندقی حفر نمودند که اگر همین مقدار کافی بود، به آب می رسیدند. ♦️ظاهراً حفر چاه (حداقل چاه کم عمق) در سرزمین کربلا به دلیل مجاورت با دریاچه نمکی «بحیرة الملح» نتیجه ای جز دسترسی به آب شور و تلخ نداشته است. ♦️با توجه به اینکه تنها سه روز خیمه های امام علیه السلام با کمبود آب مواجه شد، ایشان با فرستادن حضرت عباس علیه السلام به همراه ۵۰ نیروی پیاده و سواره، به شریعه فرات، اقدام به تأمین آب مورد نیاز می کردند. اما در روز آخر به دستور عمرسعد، محاصره آب شدید (طبق گزارشی ۴۰۰۰ تیرانداز) شد و همین مسئله موجب سختی کار، و درنتیجه بحران آب و شهادت قمربنی هاشم ع شد.
اسلام ضد نژاد پرستی است پس چرا کافر را نجس میداند؟؟ پاسخ ۱.نژاد حاصل انتخاب ما نیست یعنی ما انتخاب نمی کنیم که کجا و کی و در چه دین و مذهبی و ملیتی به دنیا بیاییم!! پس چیزی را که ما در انتخابش نقشی نداشته ایم قابل افتخار هم نیست. ۲.عقیده و ایدئولوژی حاصل انتخاب است یعنی این ما هستیم که باید دنبالش باشیم که چه عقیده و مذهب و ایدئولوژی را انتخاب کنیم . پس میتوان به ان افتخار کرد و یا از ان دوری کرد. ۳.انسان باید نتایج انتخاب خودش را چه خوب باشد و چه بد باشد برعهده بگیرد.اصلا زندگی ما نتیجه و حاصل انتخاب ماست و فردای قیامت باید پاسخگو باشیم در قبال انتخاب کردن هایمان. ۴.کافر یعنی کسی که حق را میداند و ان را می پوشاند و حتی مانع و سد رسیدن باقی افراد به حق هم می شود. (نجاست حتمی در اینجا مختص به کافر حربی است یعنی کسی که قصد نابود کردن اسلام و مسلمین را دارد.کافر ذمی نجس نیست.یعنی کافری که در پناه اسلام است مثل یهود و نصاری). ۵.نجس بودن در ذهن عوام به معنای کثافتی و پلشتی است در حالی که در فرهنگ لغت یعنی دوری کردن نتیجه اینکه: چون کافر خودش با انتخاب خودش راه کفر را انتخاب کرده و به عبارتی عقیده اش حاصل انتخاب خودش هست پس از نظر اسلام کافر نجس است یعنی باید از کافر حربی دوری کرد نه به خاطر نژادش چرا که ما همه مخلوق خدای واحد هستیم بلکه به خاطر کفر و عقیده اش. خادم اسلام. س.س۱۴۰۰.۰۵.۲۳
تفاوت است بین اینکه طرف ضد انقلاب باشه با کسی که انقلابی نیست. ضدیت یعنی شمشیر رو از رو بسته و کمر به نابودی داره به هر قیمتی و از هر راهی. پس همه رو ضد انقلاب ندانیم.
انقلابی بودن یعنی اعتقاد به اسلامی که تمام ابعاد زندگی انسان را بیان می‌کند
انقلابی بودن یعنی تا زمان شهادت همراه ولایت باشیم
انقلابی بودن یعنی حراست از ولایت فقیه
ناگفته نماند که در این بین و در تمام این مدت خیلی‌ها سعی داشتند «انقلابی بودن» را در تاریخ دفن و آن را اذهان مردم پاک کنند! خیلی‌ها برای از بین بردنش تئوری‌ها و توجیه‌های مختلفی بیان می کردند! خیلی ها تلاش کردند که با برخی از رفتارها و اقدامات باطل خود، آن را پوچ و بی حاصل تلقی کنند!
مگر جز این است که انقلابی بودن با زندگی کردن هیچ منافاتی ندارد؟ مگر جز این است که انقلابی بودن با قانونمند بودن هیچ منافاتی ندارد؟ مگر جز این است که انقلابی بودن با دوران آرامش در یک جامعه هیچ منافاتی ندارد؟
چگونه «انقلابیِ مثبت» باشیم؟ - ديگران https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=47684
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
https://instagram.com/stories/s.s.sepahi/2642017206822568319?utm_source=ig_story_item_share&utm_medi
استوری در مورد موضوع موضع گیری ایران در قبال افغانستان به صورت خلاصه. حتما بخونید