✍ تحلیل جامعی از آخرین اوضاع جنگ
🔥 تکاپو برای تصرف غزه؛ آیا میتوانند؟!
‼️ #جنگ_غزه وارد مرحله حساسی شده:
🔰 در جنگهای پیشین، #اسرائیل این فرصت را داشت تا ژست قهرمانانه گرفته و به آتشبس تن بدهد؛ اما حالا، هرگونه توقف جنگ، نشان #شکست تاریخی آنهاست؛ تنها راه باقیمانده برای نجات از این مخمصه، تصرف غزه است؛ تصمیمی ترسناک که در حال بررسی آن هستند و البته مانع بزرگی مثل #جبهه_مقاومت دارد.
⚠️ برخی افراد باورشان شده که این کار، از عهده صهیونیستها بر میآید که علت آن، تبلیغات گسترده #رسانه های غربی است که این رژیم شکستخورده را، یک قدرت نظامی بزرگ نمایش میدهند.
🔺 واقعیت اما روی زمین، بسیار متفاوت است. اسراییلی که هنوز با یک ارتش و کشور مبارزه نکرده، و صرفا تقابلش با یک گروه نظامی کوچک مثل #حماس، او را به این روز انداخته، تا جایی که #آمریکا در راستای حمایت از آنها، وزیر خارجهی یهودی خود را به فلسطین اشغالی فرستاده و ناوهای جنگیاش را عازم مدیترانه کرده؛ اگر قرار باشد با ارتش مقتدری چون #حزب_الله یا #ایران بجنگد چه خواهد کرد؟! آیا آمریکا میتواند مشکلگشای اسرائیل باشد؟! قطعا خیر!
❌ آمریکا بعید است بتواند ورود نظامی داشته باشد؛ ورود مستقیم آمریکا. مجوز ورود مستقیم ایران را در پی دارد؛ ایران یک کشور پهناور و بزرگ با سطح بالایی از توانمندیها و #اقتدار_نظامی است و آمریکا در منطقهی ما، حداکثر چند پایگاه کوچک و یکی دو شناور #ناو_جنگی
🛑 اگر قرار باشد ایران و آمریکا نیابتی بجنگند، واشنگتن نباید خودش مداخله مستقیم داشته باشد، ولی اگر قرار به حضور مستقیم آمریکا در این #جنگ شد، #غزه نیز به شکل بیسابقهای پشتیبانی میشود. غزه امروز برای #محور_مقاومت یک نقطه استراتژیک و پایگاهی مهم است که نباید از دست برود و از دست نخواهد رفت!
💯 از طرفی اسرائیل برای جبران شکست تحقیر آمیز خود، راهی جز تصرف غزه ندارد. بازوان مقاومت در منطقه، از #انصارالله_یمن تا #حشدالشعبی و #فاطمیون و #حزبالله_لبنان و دیگران، همگی آمادهباش و فقط منتظر اشارهای از تهران هستند؛ حال آنکه #امریکا و #غرب برای ورود به جنگ، ملاحظات مختلفی از جمله ترس از پیشرویهای #روسیه در #اوکراین و شکست کامل #ناتو، #انتخابات آتی، افزایش قیمت غذا و #سوخت در آستانه #زمستان، را دارند!
🟠 #قطر رسما اعلام کرد در صورت ادامه کشتار غزه، صادرات #گاز به سراسر جهان را قطع خواهد کرد؛ #انصارالله یمن متقاضی مشارکت در جنگ علیه #اسراییل شده؛ #حشد_الشعبی، نیروهای مردمی و گروههای مردمی حاضر در #سوریه و #حزبالله هم، دست به ماشه، منتظر دستور هستند.
🔴 ارتباطاتی بین #ایران با #مصر و #عربستان_سعودی در روزهای اخیر وجود داشته؛ امیرعبداللهیان هم سفری به عراق، سوریه و لبنان را آغاز کرده که گفته میشود، اسرائیل از ترس عواقب این سفر به باندهای دو فرودگاه در #حلب و #دمشق حمله کرده تا شاید جلوی آنرا بگیرد. اما تجربه ثابت کرده برنامههای #مقاومت با این حماقتها، متوقف نمیشود.
🔼 #حماس عامدانه از حجم موشکها کاسته، ولی آنرا در تمام طول روز و تقریبا در تمام نقاط فلسطین اشغالی تقسیم کرده، تا از این طریق صهیونیستها نتوانند به زندگی عادی برگردند و همچنان با رعب و #وحشت در سوراخی باشند. هم در عرصه نظامی و هم در عرصه روانی، تا این لحظه مقاومت پیروز است.
⁉️ باید دید در ساعات و روزهای آینده، #نتانیاهو؛و کابینه اضطراریاش چه تصیمی خواهند گرفت؛ باید دید سفر بلینکن یهودی به فلسطین اشغالی چه تغییری ایجاد میکند؛ آیا آمریکا و ناوهایش میتوانند شهامتی به صهیونیستها بدهند که #حمله زمینی به غزه را آغاز کنند؟! منتظر خواهیم بود...
#جنگ_شناختی
#جنگ_ترکیبی
#جنگ_رسانه
@emswar
💐 سلسله مقالات #مباحث_مهدوی
📚 در صدای ظهور ۳۱۳ بخوانید:
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۱
👹 تفاوتهای #داعش با #سفیانی لعین (در سه قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/2160
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۲
🔥 مرور جنگ #آرماگدون و جنگ #قرقیسیا بر حسب روایات (در دو قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/2178
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۳
👺 خروج #دجال در آخرالزمان و فتنه در جهان (در سه قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/2204
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۴
✨ #بازگشت_عیسی علیهالسلام در آخرالزمان بعد از ظهور #امام_زمان علیهالسلام (در چهار قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/2278
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۵
🔥 #آتش_مشرق قبل از ظهور، درگیریهای #جبهه_مقاومت با #اسرائیل و یهود مفسد اشغالگر #فلسطین (در نه قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/2402
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۶
🟠 ابعاد #فتنه_شام (#جنگ_سوریه) و وضعیت #سوریه قبل از ظهور (در نه قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/2502
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۷
⚪️ #یمن قبل از ظهور، #یمانی و #کاسر_العین (در هفت قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/2659
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۸
⚫️ #ایران قبل از ظهور، قیام #خراسانی و #قوم_مشرق (در ده قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/2954
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۹
🟣 #عراق قبل از ظهور، #شیصبانی و #عوف_سلمی، حمله #سفیانی به عراق، جنگ #خراسانی و سفیانی در اطراف نجف (در ده قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/4048
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۱۰
🟡 #عربستان قبل از ظهور، عبدالله آخرین شاه مقتدر، اختلافات بنیفلان و سپس قتل نفس زکیه تنها ۱۵ روز قبل از ظهور (در پنج قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/5206
✅ مقاله #مباحث_مهدویت ۱۱
🔴 #خسف_حرستا یا #زلزله_دمشق نقطه شروع تحولات فاز پایانی آخرالزمان، ظهور تنها چند ماه پس از #زلزله_سوریه (در هفت قسمت)
https://eitaa.com/sedaye_zohoor313/6165
💢 هشتگها برای مطالعه مطالب مرتبط درج میگردند. با لمس هشتگها، مطالب قدیمی مرتبط با آن موضوع را مطالعه کنید. همچنین موضوعات و پستهای مرتبط، به یکدیگر ضمیمه شدهاند.
❌ ادامه سلسله #مباحث_مهدویت را در صفحه صدای ظهور ۳۱۳ بخوانید:
💚 السلام علیک یا صاحبالعصر و الزمان 🇮🇷
#آخرالزمان #عصر_ظهور #یا_مهدی #ظهور
@sedaye_zohoor313 🏴🇮🇷🚩
با اجازه ادمین کانال🙋♂
🔴 این مصاحبه زیبا و جذاب را حتماً بخوانید
‼️روایت دست اول یک #فرمانده_اطلاعات از ۱۱ سال همراهی با حاج قاسم/ سختترین لحظات سردار سلیمانی در #سوریه چه بود؟
🔰برای دیدن متن کامل روی این کلمه بزنید🔰
♦️ روایت دست اول
@shobhe73
زمان:
حجم:
3.37M
🔺🔻🔺
#سوال
🔹چرا دولت بشار اسد سرنگون شد⁉️
🔹آیا محور مقاومت و ایران کوتاهی کردند ⁉️
🎙دکتر برزکار (کارشناس سیاسی)
#سوریه #وعده_صادق
⚜"زمانه خود را بشناس"
_____________________
🟡 | @zamanehh
هم سلاح در دستش هست
هم ساعت صدور فرمان را میداند.
آنهایی که او را قبول دارند بفهمند که او بهتر از ما می داند و می فهمد.
به او ایمان داشته باشید
#سوریه
هدایت شده از ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
📳 بی آبروئی در تناقض #سوریه
🔺 حجاب بد است اگر بخواهد منشا مبارزه شود، وگرنه تروریست ها سوری به حجاب و اختلاط زن و مرد تذکر میدهند و اتفاقا غربیهای وطنی به تماشا ایستاده و کف میزنند.
☑️ دیکتاتوری هم خیلی بد نیست. مهم اینست که این تیغ و چماق در کف چه کسی است. اگر دست طالبان افغانستان باشد بد است اما اگر همان طالبان به اسم دیگری در سوریه ادم بکشند آزادی است. حق طبیعی شان است.
❌یک تروریست سابقه دار را یکبار برای سرش جایزه قرار میدهند و یکبار دیگر در سوریه استخدام و ریشش را زده و کت و شلوار تنش میکنند تا ری برند شود. عجیب اینکه عده ای آب از دهان شان راه افتاده و استقبال می کنند.
❌رقص و آواز هم هرجایی نشانه توسعه نیست. یک جائی می رسد که جلوه آزادی غربی، در دیکتاتوری تکفیری است.
🔸بشار اسدی که با قرائت آزادی در غرب همراه است را به جرم دفاع از مقاومت، دیکتاتور می دانند، اما دیگر کشورهای عربی که سرتاپا خفقانند می شوند جلوه دموکراسی.
🔸شکستن حاکمیت کشورها اگر درباره اوکراین باشد می شود تحریم همه جانبه، اما اگر جولان و سوریه باشد می شود دفاع از حق صهیونیست ها.
🔻عجیب است که کمر غرب و غرب پرستان زیر بار این همه تناقض خرد نمی شوند.
🔻مشکل غرب و آمریکا حتی دین هم نبوده و نیست. دینی که از آن مبارزه با ظالم در نیاید را از تل آویو تا واشنگتن استقبال می کنند.
✔️ نماز اول وقت و قرآن خوش صوت عربستان را آمریکا هم صله میدهد. قرآن وقتی مورد غصب واقع می شود که در غزه کودک و جوان حماس را علیه صهوینست ها به خط کند و به پیروزی نهایی امید دهد و مکتب تربیتی بسازد.
❌یک زن در ایران به مرگ طبیعی بمیرد میشود بهانه شورش. اما هزارن زن و کودک در غزه سلاخی شود حق صهیونیست هاست. همان ها که در ایران به بهانه دفاع از زنان، خیابان را آتش کشیدند، در غزه با لباس ارتش صهیونیستی، دختران مقاومت را به خون کشیدند.
و حالا خیلی وقاحت می خواهد که جرثومه فسادی مثل نتانیاهو با آن کارنامه جنایتکارانه، جلوی دوربین ظاهر شود و چشم در چشم مردم ایران، شعار زن زندگی آزادی دهد.
❓منشا این بی شرمی هویتی و دریدگی ساختاری چیست؟
✅پاسخ: محاسبات غلط از مردم ایران. اینها سالهاست افکار عمومی دنیا را با سکس و خشونت فریب میدهند و بی حس و بی عار میکنند؛ اما این روزها با قدرت رسانه حتی در اغوا و اغفال مردم دنیا نیز ناکام هستند، چه رسد به مردم سیاسی ایران. ملتی که سالهاست باچشم باز حوادث را رصد می کنند.
این محاسبات غلط همان است که رهبری انقلاب چندی پیش تذکر دادند و البته باید به چشم دشمن آورد. مسئولین سهم دارند اما چه بسا اصلاح این خطا نیز همچنان از طریق رسانه است و جهاد تبیین.
همشهری
🆔 @wiki_shobhe
☆○═════════┅
📲 《کانال ویکیشبهه》 عضو شوید👇
🔗 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
سلام.
ان شاالله امروز درباره
#مذاکرات
#دفاع_مقدس
#وضعیت_منطقه( #یمن #غزه #سوریه #لبنان #عراق )
#شبهه
مطلب میذارم 👌
هدایت شده از مرکز مطالعات بین المللی طنین
✅ آخرین تحولات سوریه
❇️ شهر سویدا در جنوب سوریه طی هفتههای اخیر، شاهد درگیریهای خونین میان ارتش این کشور و شبهنظامیان دروزی بود که بیش از هزار کشته برجای گذاشت. آغاز درگیریها به نزاع میان بدویهای عرب و دروزیها برمیگردد، اما با ورود ارتش جولانی، بحران شدت گرفت. در بحبوحه این تنشها، رژیم صهیونیستی ساختمان وزارت دفاع سوریه و اطراف کاخ ریاستجمهوری در دمشق را هدف حملاتی بیسابقه قرار داد؛ حملاتی که تنها چند ساعت پس از تهدید تلآویو به اقدام نظامی در صورت عدم عقبنشینی ارتش سوریه از سویدا رخ داد. تلآویو بهبهانه حمایت از اقلیت دروزی، عملاً به خاک سوریه تجاوز کرد.
❇️ رژیم صهیونیستی اهداف پنهان مهمی را از این مداخله دنبال میکند: اولاً، جلوگیری از تثبیت اقتدار دولت جدید سوریه و مهار جریانهای اسلامی افراطی، ثانیاً، تحقق طرح توسعهطلبانه «کریدور داوود» برای اتصال سرزمینهای اشغالی به مناطق تحت کنترل کردهای جداییطلب، و ثالثاً، حمایت از ایجاد منطقهای خودمختار برای دروزیها در سویدا بهعنوان منطقه حائل و ضامن امنیت جولان. این اهداف در راستای پروژهای تجزیهطلبانه ارزیابی میشود که آشکارا با منافع محور مقاومت در تضاد است.
❇️ بحران سوریه در مرحله پسااسد، بهرغم وعدههای دولت جدید به ریاست احمد الشرع، هنوز مهار نشده است. اختلافات قومی، رسوبات ایدئولوژی اسلامگرایی افراطی و ناکامی در ارائه یک طرح جامع سیاسی، باعث شده که نارضایتیها به خشونت و درگیری بیانجامد. در این میان، دخالت خارجی، بهویژه از سوی رژیم صهیونیستی، محرک اصلی بیثباتی است. مداخله نظامی مستقیم تلآویو در سویدا نشانگر برنامهای خطرناک برای بهرهبرداری از تنشهای داخلی بهمنظور پیشبرد اشغالگری و تجزیه سوریه است؛ روندی که افق تحولات سیاسی و امنیتی این کشور را تیرهتر از همیشه کرده است.
منبع:#طنین_سنتر
#سوریه #سویدا #دروزی #اسرائیل #کریدور_داوود
┄┅┅┅┅♦️TANIN♦️┅┅┅┅┄
@tanincenter_ir
Tanincenter.ir
t.me/tanincenter_ir
هدایت شده از یادداشت های امنیتی عماد
یادداشتهای امنیتی «عماد»
پرونده: #سوریه / قسمت اول:
💥 فرود در تاریکی
ساعت ۲:۳۰ بامداد بود. هواپیما نرم روی باند فرودگاه دمشق نشست، اما نرمی این فرود، عجیب بود. انگار نه خلبان، که خود باند فرودگاه هم میخواست سکوت را نشکند. چراغ های باند، کم سو و خسته به نظر می رسیدند. از پشت پنجره مات هواپیما، به جز خطوط نامنظم نوری، چیز دیگری پیدا نبود. انگار شهر داشت نفسش را حبس میکرد.
"عماد" کوله اش را سفت گرفت. در آن، نه اسلحه بود و نه مدرک. فقط چند دست لباس و یک کتاب کهنه از «عطار نیشابوری». کد شناسایی اش "عماد" بود، اما تا دیروز در شهرش، "سعید" بود؛ کارشناس ارشد یکی از مراکز مهم پژوهشی و علمی . حالا اینجا بود، در جایی که همه آن را "خط مقدم" میخواندند.
به محض خروج از هواپیما، بوی غریبی به مشامش خورد. ترکیبی از بوی گرد و غبار، سوختگی و رطوبت زمین. بویی که فقط در خواب های پریشان از جنگ شنیده بود. صدای چرخ های چمدان های دیگران در سالن خالی فرودگاه، پژواک غریبی داشت. انگار هر صدایی در این شهر، بیش از حد بلند بود.
مأمور کنترل گذرنامه، مردی میانسال با چشم های خسته بود. کارت شناسایی عماد را نگاه کرد، بعد مستقیم به چشمهایش خیره شد. در آن نگاه، نه تردید بود و نه کنجکاوی، فقط یک سؤال بیکلام: "تو هم یکی از مایی؟" عماد سرش را به علامت تأیید تکان داد. مرد لبخندی زد، تلخ و کوتاه، و مهر را زد. «خوش آمدی به جهنم.»
بیرون از فرودگاه، هوا سنگین بود. چراغ های خیابان ها سوسو میزدند و سایه ها در حرکت بودند. انتظار داشت یک راننده با پلاکاردی با اسمش منتظر باشد. اما کسی نبود. فقط یک ماشین مدل پایین که کمی دورتر پارک کرده بود و چراغ هایش را دو بار خاموش و روشن کرد. عماد لحظهای درنگ کرد. این اولین آزمایش بود: هوشمندی در لحظه غافلگیری. باید با غریزه عمل میکرد.
کیف را روی دوش انداخت و با گام های حساب شده به سمت ماشین رفت. مردی با سبیل پرپشت و چشم های مهربان از پشت فرمان بیرون آمد. عماد را از سر تا پا نگاه کرد و آرام به عربی گفت: «به دمشق خوش آمدی برادر.»
راننده که اسمش "سالم" بود، در سکوت رانندگی میکرد. سالم مسیرهای فرعی را انتخاب کرد؛ خیابان های باریک و تاریک. در سکوت کامل، عماد فقط با گوش هایش اطراف را رصد میکرد. صدای دوردست شلیک، سگ هایی که بیپناه زوزه میکشیدند و سایه هایی که از پنجره خانه ها او را نگاه میکردند. این شهر زنده تر از چیزی بود که در نقشه ها میدید.
در ذهن عماد، تحلیل ها و گزارش های خشک مرکز جای خود را به واقعیت میدانی میداد. اینجا، هر صدایی یک پیام بود، هر سایه ای یک احتمال. سالم در آستانه خانه ای نیمه ویران توقف کرد. دیوارها پر از جای گلوله بود و در آهنی اش با زنجیر بسته شده بود. «اینجا امن است، خانه برادرم است. او شهید شد.»
عماد وارد اتاق شد. اتاق تاریک و سرد بود و بوی نم و خاک میداد. یک چراغ اضطراری کوچک روی میز بود. سالم یک لیوان آب به او داد. «میدانم خسته ای، اما فردا کار شروع میشود.»
عماد لیوان آب را در دست گرفت. خنکای آب، تنها چیزی بود که او را به واقعیت متصل میکرد. اینجا، در این شهر جنگزده، همهچیز متغیر بود جز یک چیز: مقاومت. لحظهای از ذهنش گذشت: «اینجا فقط میدان جنگ نیست، میدان شهود است. میدانی که باید با جانت تجربه کنی.»
در سکوت نیمه شب، عماد یادداشت هایش را روی یک کاغذ نوشت: «اولین درس: در میدان جنگ، نه از چشم هایت، که با دلت باید ببینی.»
✍ #عماد
https://eitaa.com/sarbaznezam110
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
یادداشتهای امنیتی «عماد» پرونده: #سوریه / قسمت اول: 💥 فرود در تاریکی ساعت ۲:۳۰ بامداد بود. هوا
هدایت شده از یادداشت های امنیتی عماد
یادداشتهای امنیتی «عماد»
پرونده: #سوریه / قسمت سوم
💥در کنار خونِ رفیقان
بعد از آن رگبارِ کوتاه در کوچه دمشق، هوای اطراف هنوز بوی باروت داشت. نفس هایم آهسته تر شد، اما درونم همچنان میلرزید. سالم شانه ام را گرفت و گفت: «یلا… باید راه برویم. این فقط آغاز بود.»
راه مان ما را به خانه ای کشاند که هنوز نیمه ویران اما سرپا بود. داخلش، دو جوانِ مقاومت منتظرمان بودند: حسین و کاظم. وقتی معرفی کردند، لبخند زدم تا غریبگی بشکند. دست حسین جوان مثل فولاد داغ بود، اما نگاهش از فرط ایمان آرام. گفت: «خوش آمدی برادر، اینجا زمین سخت است، اما قلبها نرماند.»
کاظم، میانسال تر، صدایی بم داشت: «در میدان، مهم نیست از کجا آمدهای، مهم است به چه یقین داری.»
لحظه ای کوتاه اما پر رنگ بود؛ در دل دود، داشتن رفیق یعنی داشتن دیوار. برایم یادآوری شد که مقاومت فقط سلاح نیست، بلکه همین پیوندهای انسانی است.
شب نزدیک میشد. مأموریت ما شناسایی راه نفوذ دشمن در یکی از گذرها بود. کوچه ها تاریک اند و خاموشی چراغ ها مثل نقابی سنگین روی شهر کشیده شده است. هر قدم با صدای خرد شدن شیشه یا پوکه زیر کفش میشکست. جای هیچ هیاهویی نبود، فقط صدای نفس هایمان.
در میانه مسیر، سایه های مشکوک روی بام ها لغزیدند. همان دم صدای سوت خمپاره شکافت: انفجار، دود، و زمین لرزید. سالم فریاد زد: «کمین!» گلولهها باریدن گرفتند. به پشت دیواری پناه بردیم. نفس ها به شماره افتاده بود.
در همان لحظه، حسین با چهره ای مصمم به من نگاه کرد: «عماد، اگر گیر بیفتیم همه چیز تمام است… باید یکی پوشش بدهد.» دلم تیر کشید. خواستم چیزی بگویم، اما او دیگر به حرف گوش نمیداد. اسم مولایش را بر لب آورد: «یا حسین!» و از پناهگاه بیرون جهید. بارانی از گلولهها تنش را شکافت. اما او تا آخرین ثانیه ماشه را میفشرد و راه عقبنشینی برای ما باز کرد.
گلوی من خشک شد. آنهایی که در گزارشها «آمار شهدا» نامیده میشدند، حالا یک برادرِ واقعی بود که سه دقیقه پیش چشمانش لبخند داشت. حس کردم زمین زیر پایم خالی شد.
کاظم نتوانست صبر کند. بهیکباره برخاست، سلاحش را گرفت و همراه فریادی که با نام اباعبدالله کربلا درهم تنیده بود، شلیک کرد. چند دشمن عقب نشستند. اما تیری مستقیم قلبش را درید. روی زانو افتاد و نگاهش در چشم من قفل شد. آخرین کلماتش لرزید: «استودعک الله…» (به خدا میسپارمت). و خاموش شد.
زمان از حرکت ایستاد. در کمتر از یک دقیقه، دو ستاره روشن جلوی چشمم فرو افتاده بودند. صدای تیر دیگر برایم به وضوح نمیآمد، چون گوشهایم پر بود از صدای قلب خودم و فریادهایشان.
سالم محکم بر بازویم زد: «عماد! نباید بمانی. زنده بودن تو حالا وظیفه است.» اشک چشمانم را تار کرده بود. پاهایم مثل آهن سنگین شده بود، اما عقل جهادی میگفت: هر ماندنی مساوی شکست است. به سختی عقب نشستیم و در ویرانهای پناه گرفتیم.
نشستم؛ دستانم میلرزید. روبهروی آن تاریکی، دفترچه را بیرون آوردم و نوشتم:
«درس سوم: شهادت پایان رفیق نیست؛ آغاز وزیدن پرچمی است که تو باید بر دوش بگیری. حسین و کاظم رفتند، اما مسیرشان هنوز گرم است. هر قطره خونشان چراغی است که راه مرا روشنتر میکند.»
سالم بیصدا شمعی روشن کرد. نور زرد کوچک روی چهره خاکیاش افتاد. گفت: «برادر، شهادت، بنبست نیست… کلید ادامه راه است.»
دستم روی قرآن جیبی فشردهتر شد. به خودم گفتم: شاید فردا نوبت من باشد، اما اگر قرار باشد شهادت چنین شکوهی داشته باشد ـ آمیخته با ایمان، ایثار و نام حسین ـ پس چه چیزی شیرینتر از این فرجام؟
در دل شبِ دودآلود، اشک در چشمم سوخت، اما سوختنی همراه با قوت. فهمیدم در این میدان، دل باید سنگر باشد، نه فقط جسم.
✍ #عماد