eitaa logo
شهداءومهدویت
7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
♥⃟🥀 🧡⃟⚡️ڍام‌شـ🔥ـیـطـاݧـے🧡⃟⚡️ ⬇️ 🔱⃟☄‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ــہـ۸ــہـہـ۸ــہــہـ۸ــہـہـ۸ــہــ 🔱⃟☄ این سخنران هم درابتدا,اراجیفهای قبلی رابه اختصارتکرار کرد درادامه اش گفت:ما درزمینه ی علمی وتولید مواد خوراکی به علمهایی دست یافتیم که در اینده ای نچندان دور مارابه هدف اصلیمان میرساند وآن روز زمین فقط در دست قوم برگزیده ی یهود وخدمتگزاران خالص این قوم هست وبس. ما با دستکاری درژنتیک انواع محصولات ازگندم وجو وذرت و...تا حتی شیر وگوشت و...محصولات جدید که به نظر مفیدومقرون به صرفه میاید ,تولیدکردیم,اما درحقیقت با عرضه ی این مواد به جهانیان ,به طورنامحسوس وبه مرور زمان بامصرف مستمراین محصولات, انواع بیماریهای لاعلاج سراغ مصرف کنندگان خواهد امد. این مواد درکشورهای دیگر به مواد تراریخته مشهورشده که ما تولیدمیکنیم وشما تبلیغ مینماید اما هرگز برای خودمان استفاده نمیکنیم,با این روش در آینده ,تنها, نسل مابرگزیدگان, سلامت باقی خواهند ماند. مابادستکاری ژن یک گوسفند ,بزهایی خلق کردیم که دوبرابر یک.گاو شیرمیدهند,این شیر راشما,برای دیگران عرضه میکنید,اما خود مصرف نمینمایید ,زیرا مصرف این شیر در درازمدت انواع واقسام بیماریها رابوجودمیاورد,اگر در این شهرقدم بزنید ,کارخانه های متنوعی ازانواع نوشیدنیهای گاز دار راخواهید یافت ,اما فروش این نوشدینها درسراسرخاک اسراییل ممنوع وتخلف به حساب میاید,اینها فقط برای صادرات وضربه زدن به نسلهای مخالف قوم برگزیده زمین است.... هرچه که بیشتر میگفت,متأسف ترمیشدم,اینها که خودرا فدایی شیطان میدانستند تاکجاها رفته اند ومسولین ما هم که دم از دین وخدا میزنند درگیر زر ودنیای خود هستند. اخر غفلت تاکی؟!!!! چراباید مجوز اینچنین محصولاتی توسط,سردمداران کشور ,فقط برای سودی مادی,داده شود وباجان وسلامتی مردم بازی شود؟؟ اخر چرااااا؟؟ ...↻ 🌻 🌻🌻 🌻🌻🌻 @shohada_vamahdawiat <======🏴🌻🏴======>
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ❣امین حضرت یکتا چرا نمی آیی ❣چراغ دیدۀ زهرا چرا نمی آیی ❣پیمبر است که با گریۀ هر سحر گوید ❣اَلا سُلالۀ طاها چرا نمی آیی ❣علی به ناله صدا می زند بیا مهدی ❣صفای خانۀ مولا چرا نمی آیی ❣حسن هنوز هم از کوچه ای تُرا خواند ❣غریب کوچۀ غمها چرا نمی آیی ❣حسین منتظرِ منتقم به گودال است ❣امید زینب کبری چرا نمی آیی ❣تو ریسمانِ اسارت ز دست عمه بگیر ❣امیر قافله , جانا چرا نمی آیی ❣هنوز پاسخ این درد را نمی دانیم ❣که اهل بیت و تماشا ! چرا نمی آیی ❣بیا که آه یتیمان کربلا گویند: ❣جواب خون دل ما چرا نمی آیی ❣به آن یتیم که اشکش ز ترس بند آمد ❣پناه هر دل تنها چرا نمی آیی ❣بخونِ دیدۀ عطشان کربلا برگرد ❣دوای غصۀ سقّا چرا نمی آیی ❣به استخوان شکسته , به سینۀ خسته ❣که با لگد شده امضا چرا نمی آیی ❣قسم بخون بنا حق چکیده از نیزه ❣امید سیّد بطحا چرا نمی آیی ❣چه قرنها که به غربت گذشته در غربت ❣مقیم خیمۀ صحرا چرا نمی آیی ❣تویی که صاحب عزای عزیز زهرایی ❣سفیر ماتم عظما چرا نمی آیی ❣هنوز منتظرت مانده سیزده معصوم ❣هنوز منتظرت خونِ دیدۀ مظلوم @shohada_vamahdawiat
💢عمری که برای حفظ نظام صرف شد 🔹شهید خلیل جوانمردیان با کوله باری از مسئولیت سال 1349 در نبوغ جوانی به قصد خدمت به وطن وارد ژاندارمری گردید، که با شروع مبارزات امام و مردم در مقابل شاه معدوم دفاع از اسلام و امامت را برجان و مال خود مقدم داشته و دوش به دوش جان بر کفان و همرزمان اسلام ، وطن را با غیرت و تعصب از اشغال چپاولگران و غارتگران محفوظ نگه داشتند . تا بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری پیرمراد حضرت امام خمینی (ره) در سال 1360 به عنوان کادر رسمی نیروی انتظامی استخدام گردید . 🔹طی هشت سال حماسه خون و ایثار در نامتعادل ترین شرایط منطقه جنوب و غرب کشور به دفاع از دستاوردهای انقلاب برخاسته و در چندین عملیات تهاجمی و چندین مرحله عملیاتهای نامنظم چریکی حضور چشمگیری داشته است .در مجموع حدود 23 سال عمر گرانبهای خود را به نیت و قصد خدمت به حریم حرمت وطن و استقلال جمهوری اسلامی ایران صرف نمود. 🔹سرانجام در پنجمین روز از تیرماه 1372 در حین ماموریت در ایلام به شهادت رسید. ➥ @shohada_vamahdawiat
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 💐بعد از آن ماجرا دیگه ایشون رو ندیدم! صحبت های آن آقا خیلی من رو به فکر فرو برد. این ماجرا خیلی برای من عجیب بود. اینطور مبارزه کردن با نفس اصلا با عقل جور در نمی آمد. مدتی بعد یکی از دوستان قدیم را دیدم. در مورد کارهای ابراهیم صحبت می کردیم. ایشان گفت: قبل از انقلاب، یک روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما من و برادرم و دونفر دیگر را برد چلو کبابی،بهترین غذا و سالاد و نوشابه را سفارش داد. خیلی خوشمزه بود.تا آن موقع چنین غذایی نخورده بودم، بعد از غذا آقا ابراهیم گفت: چطور بود؟ گفتم: خیلی عالی بود. دستت درد نکنه، نگفت: امروز صبح تاحالا توی بازار باربری کردم. خوشمزگی این غذا به خاطر زحمتیه که برای پولش کشیدم!! @shohada_vamahdawiat
[WWW.MESBAH.INFO]Deltangam.mp3
8.88M
💚 نامش شفا دهنده‌ے درد اسٺ تا ابد نام حالِ مرا جا مےآورد این اشڪ،از حسابِ پس انداز فاطمہ‌ سٺ سرمایہ اے ڪه مبادا مےآورد ❤️ تا 🥀 بشنویم مداحی زیبا از حاج امیر کرمانشاهی @shohada_vamahdawiat
﷽❣ ❣﷽ اگرچه فیض وصلت را بجویم نمی دانم تو را دیدم چه گویم جفا کردم وفا بسیار کردی خطا کردم تو دادی آبرویم الهی هر کجا منزل نمودی نگاه لطف تو باشد به سویم فرج مولا صلواتـــــــ 🌼 🍃 ➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
اكنون غروب روز سه شنبه، بيست و دوم ذى الحجّه است و كاروان حسينى در منزلگاه "ثَعْلبيّه" منزل كرده است. اين جا بيابانى خشك است و فقط يك چاه آب براى مسافران وجود دارد. با تاريك شدن هوا همه به خيمه هاى خود مى روند، مگر جوانانى كه مسئول نگهبانى هستند. آنجا را نگاه كن! دو اسب سوار به اين طرف مى آيند. به راستى، آنها كيستند كه چنين شتابان مى تازند؟ گويا از مكّه مى آيند. آنها فرسنگ ها راه را به عشق پيوستن به اين كاروان طى كرده اند. نام آنها عبدالله و مُنذر است. آنها وارد خيمه امام مى شوند. خدمت امام مى رسند و دست آن حضرت را مى بوسند. ببين! آنها چقدر خوشحال اند كه به آرزوى خود رسيده اند. خدايا! شكر. خداى من! اين دو آرام آرام اشك مى ريزند. من گمان مى كنم كه اينها از شدت خوشحالى گريه مى كنند، امّا نه، اين اشك شوق نيست. اين اشك غم است. به يكى از آنها رو مى كنى و مى گويى: "چه شده است؟ آخر حرفى بزنيد". همه نگاه ها متوجّه مُنذر و عبد الله است. گويا آنها مى خواهند خصوصى با امام سخن بگويند و منتظرند تا دور امام خلوت شود. امام نگاهى به ياران خود مى كند و مى فرمايد: ــ من هيچ چيز را از ياران خود پنهان نمى كنم. هر خبرى داريد در حضور همه بگوييد. ــ آيا شما آن اسب سوارى را كه ديروز از كوفه مى آمد ديديد؟ ــ آرى. ــ آيا از او سؤالى پرسيديد؟ ــ ما مى خواستيم از او در مورد كوفه خبر بگيريم. ولى او مسير خود را تغيير داد و به سرعت از ما دور شد. ــ وقتى ما با او روبرو شديم از او در مورد كوفه سؤال كرديم. ما آن اسب سوار را مى شناختيم. او از قبيله ما و مردى راستگوست. او به ما خبر داد كه مسلم بن عقيل... بغض در گلو، اشك در چشم... همه نفس ها در سينه حبس شده است! آنها چنين ادامه مى دهند: "مسلم بن عقيل در كوفه غريبانه كشته شده است. آن اسب سوار ديده است كه پيكر بى جان او را در كوچه هاى كوفه به زمين مى كشيدند". نگاه ها متوجّه امام است. همه مبهوت مى شوند. آيا اين خبر راست است؟ امام سر خود را پايين مى اندازد و سه بار مى گويد: " إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَيْهِ رَ اجِعُون. خدا مسلم و هانى را رحمت كند". قطرات اشك به آرامى بر گونه هاى امام سرازير مى شود. صداى گريه امام به گوش همه مى رسد. بغض همه مى تركد و صداى گريه همه بلند مى شود. امام، برادرانِ مسلم را به حضور طلبيده و به آنان مى فرمايد: ــ اكنون كه مسلم شهيد شده است، نظر شما چيست؟ ــ به خدا قسم ما از اين راه باز نمى گرديم. ما به سوى كوفه مى رويم تا انتقام خون برادرمان را بگيريم و يا اينكه به فيض شهادت برسيم. آرى! شهادت مظلومانه و غريبانه مسلم دل همه را به درد آورده است. ياران امام، مصمّم تر از قبل به ادامه راه مى انديشند. مگر مسلم چه گناهى كرده بود كه بايد او را چنين غريبانه و مظلومانه به شهادت برسانند. جانم به فدايت، اى مسلم! بعد از تو زندگى دنيا را چه سود. ما مى آييم تا راه تو بى رهرو نماند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ❣السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) 💐 خواندم تو را که نگاهی کنی مرا 💐پاک از گناه و تباهی کنی مرا 💐دلبسته ام که تو مولا ز راه لطف 💐سوی حسین فاطمه راهی کنی مرا  @shohada_vamahdawiat
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 💐السلام علیک یا اباعبدالله(ع) ❣به سیدالشهدا و به لشکرش صلوات ❣به اهل بیت عزیز و مطهرش صلوات ❣برای نشر حقایق زاکبرش بگذشت ❣برآن گذشتن و برجان اکبرش صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🙏 @shohada_vamahdawiat
💢روز اربعین شهید شد 🔹روز اربعین بود . پدر خود را سراسیمه به بیمارستان میناب رساند . تیر از پهلوی چپ رضا وارد شده و به کبدش رسیده بود . نگاهش را به نگاه پسر دوخت و اشک در چشمانش حلقه زد : « چی شده بابا ؟» . انگار همه روضه های علی اکبری که تا آن روز شنیده بود داشت برایش تداعی می شد . رضا لب های خشک اش را حرکت داد : «برام دعا کن» . همزمان تیم جراحی مجروح را با خودشان بردند . دکترها هشت ساعت در اتاق عمل تلاش کردند اما بی فایده بود . 🔹شهید محمدرضا قنبری در سال 1345،از سربازان ژاندارمری با شروع جنگ تحمیلی به صف رزمندگان اسلام در جبهه‌ها پیوست و سرانجام در اول تیرماه 1367، در شاخ شميران آذربایجان غربی به درجه رفیع شهادت رسید. ➥ @shohada_vamahdawiat
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مولاجان 🌷خواستم نزدیک‌تر باشم به آقایم نشد 🌷تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد 🌷خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم 🌷بندها را وا کنم از دست و پاهایم نشد 🌷ندبه‌های جمعه را هی خواب می‌مانم ببخش 🌷سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد 🌷ظاهراً ذکر تو را می‌گویم اما باطناً 🌷در میان عاشقانت باز هم جایم نشد 🌷راه دیدار تو این بار از حرم شد باز، حیف 🌷خواستم تا محضر تو با سرم آیم نشد 🌷گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسن 🌷سر به خاک مقدمت ای یار می‌سایم، نشد 🌷دائماً می‌چرخم آقا جان به دور معصیت 🌷از دو چشم خیس تو هر بار، پروایم نشد 🌷کربلایم دیر شد، دارم خجالت می‌کشم 🌷آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد؟ @shohada_vamahdawiat
‌🌷مهدی شناسی ۲۳۵🌷 🌹... و دعائم الأخيار...🌹 🔸زیارت جامعه کبیره🔸 🍃ﺩﻋﺎﺋﻢ ﺍﻻ‌ﺧﯿﺎﺭ ﯾﻌﻨﯽ ﻏﺮﺭ ﺍﻟﺤﮑﻢ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍریم و ﺷﺒﯽ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺑخوانیم و ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﮑنیم. 🍃مثلا یک روایتی از ایشان هست که ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ می تواند ﺑﺎ ﺁﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﮑﻨﺪ:" ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺑﺨﻮﺍﻩ." 🍃 ﺍﻵ‌ﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ‌ﻫﺎ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﭘﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﻗﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﯿﺮﺵ ﻧﻤﯽ‌ﺁﯾﺪ.ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻋﻮﺍﺳﺖ! ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺍﺳﺖ!ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺧﺘﻼ‌ﻑ ﻭ ﻧﺰﺍﻉ ﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺍﺳﺖ! ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﻇﻠﻢ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ! 🍃ﯾﺎ ﻣﺜﻼ‌ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺭﺩ،ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ.ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﭘﺴﺮ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ ولی ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ،ﭼﻘﺪﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﻣﯿﻞ و ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺳﺮﮐﻮﻓﺖ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺭﺩ! 🍃 ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ و دیگر روایات اهل بیت علیهم السلام ﺑﯿﺎﯾﺪ در زندگی ها،ﺩﺍﻣﻦ ﺍﯾﻦ اختلافات برچیده می شود. 🌿همه ی ما به نوعی یک یا چند تکیه گاه داریم.ﯾﮏ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺟﯿﺒﺶ،ﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﺗﺶ،دیگری به علم یا زیبایی اش و... ﺗﮑﯿﻪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ. 🌿اما زیارت جامعه می گوید ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻩ‌ﻫﺎ ﺳﺴﺖ ﺍﺳﺖ، ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺭﯼ. ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻩ‌ﻫﺎ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ،ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺷﺪ ﻧﻤﯽ‌ﮐﻨﯽ. 🌿 ﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻫﺴﺘﯿﻢ.ﺩﺭﺧﺖ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺩﺭ ﺻﺤﺮﺍ ﯾﮏ ﻣﺘﺮ ﺑﺎﻻ‌ ﻣﯽ‌ﺁﯾﺪ.خیلی رشد کند می شود ﺩﻭ ﻣﺘﺮ. ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﻪ.ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ‌ﻫﺎﯼ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﮐﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺩﺍﺷﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯽ‌ﺷﺪیم ﻃﺎﻗﯽ ﻣﯽ‌ﺯﺩﻧﺪ، ﺩﺭﺧﺖ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻣﯽ‌ﺭﻓﺖ ﺑﺎﻻ‌. ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻘﻒ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﺶ ﻣﯽ‌ﺩﺍﺩ. 🌿مﺎ ﻣﺜﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻫﺴﺘیم.ﺍﮔﺮ به امام مهدی علیه السلام که تکیه گاه بلند و رفیع و محکم هستند،ﺗﮑﯿﻪ ﻧﮑﻨﯿم ﺭﺷﺪ ﻣﯽ‌ﮐﻨیم ﺍﻣﺎ ﻧﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ. ﺑﺎﺭ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿم اما ﻧﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ. 🌿اما ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ایشان ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨﯿم،ﻫﻢ ﺭﺷﺪ ﻤﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﺳﯿﻊ ﺗﺮ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ و ﻫﻢ ﺑﺎﺭمان ﺑﯿﺸﺘﺮ 🔷ﺩﻋﺎﺋﻢ ﺍﻻ‌ﺧﯿﺎﺭ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺧﻂ است ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺶ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻦ ﭼﻄﻮﺭ ﻗﻠﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻡ؟ﺑﺒﯿﻦ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ؟ ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ؟ ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ؟ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺎﺕ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ.ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻧﺒﺎﺷﺪ. 🔷ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ‌ﻧﻮﯾﺴﯽ ﻧﻤﯽ‌ﻧﻮﯾﺴﺪ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ ﻧﻨﻮﯾﺴﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻫﻢ ﺧﻄﺶ ﺧﻮﺍﻧﺎ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﯿﺴﺖ.ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻫﻢ ﺧﻄﺶ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻭ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ. 🔷ما ﺍﮔﺮ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫیم ﺧﻂ زندگیمان ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﮑﻨیم ﺑﺒﯿﻨیم امام مهدی علیه السلام ﭼﻄﻮﺭ به این عالم نگاه می کنند؟ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59