eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
30 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اتفاقی در آسمان هنگام بازی ایران و آمریکا!! ماجرای نماز خواندن عده‌ای که حتی به خدا اعتقاد نداشتند! گریه آیت‌الله ناصری بعد از بازی ایران و آمریکا! حجت الاسلام راجی اللهم عجل لولیک الفرج💔
💙 :) 🌱 تازه ڪار؟! مشاهدات اولیہ صحنہ جنایت... نوجوانے با موهاے ژولیده... قد، حدودا 188... شلوار جین آبے پررنگ... تے شرت لیمویے... پیراهن چهارخانہ سبز و آبے غرق خون... و رد خونے ڪہ روے زمین ڪشیده شده بود... دستڪش ها رو دستم ڪردم و رفتم بالاے سر جنازه... هنوز دل و روده ام بہم مے پیچید... و دیدن جنازه غرق خون حالم رو بدتر مےڪرد... چند دقیقه بعد، دوباره حالم بہم خورد... دیگه بدتر از این نمے شد... جلوے همہ... بالاے سر جنازه... افسر پلیسے ڪہ چند قدمے مون ایستاده بود... با حالت تمسخرآمیزے بہم تیڪہ انداخت... _ بہت نمے خوره تازه ڪار باشے... خوبہ توے این سن* امیدت بہ آینده رو از دست ندادے و بہ پلیس ملحق شدے... اوبران با ناراحتےبہم نگاه ڪرد... دیگہ تحمل تمسخر اونہا رو نداشتم... برگشم بالاےسر جنازه... _ چندتا از ناخن هاے دستش بر اثر سائیدگے روے زمین شڪستہ... از حالتش مشخصہ تا آخرین لحظہ براے دفاع از خودش جنگیده... و توے آخرین لحظات هم براےدرخواست ڪمڪ، روے زمین خودش رو ڪشیده... اما به خاطر ضربات و شدت خونریزے، نتونسته خودش رو به جایے برسونہ... ڪسے اون رو ندیده یا نخواستہ ببینہ... _ احتمال داره عضو گروه گنگ یا فروش مواد دبیرستانے باشہ... بین گنگ ها زیاد درگیرے پیش میاد... سرم رو آوردم بالا و محڪم توے چشمہاش نگاه ڪردم... وقت، وقت انتقام بود... _ اینجاست ڪہ تفاوت بین یہ ڪاراگاه تازه ڪار واحد جنایے با یه پلیس ڪہنہ ڪار مشخص میشہ... حتے پلیس تازه ڪارے مثل من مے دونہ وقتے یہ درگیرے توے دبیرستان پیش بیاد... اولین انگشت اتہام میره سمت گنگ هاے دبیرستانے... پس یہ مواد فروش ڪہ تیپ لباس پوشیدنش عین بچه هاے عادی، سالم و درس خونہ... روے ساعدش از این مدل خالڪوبے ها نمے ڪنہ... ڪہ از 100 متری مثل آژیر قرمز براے پلیس ها جلب توجه ڪنہ... این خالڪوبے هرچے هست... مال زندگے قبلے این بچہ است... بدون اینڪہ به حالتش توجه ڪنم... از جا بلند شدم و بین جمعیتے ڪہ جمع شده بودند، چشم چرخوندم... اوبران اومد سمتم... _ دنبال ڪے مے گردے؟... _ اینجا نیست... _ ڪے؟... مڪث ڪردم و برگشتم سمتش... _ همین الان به تمام پلیس هایے ڪہ اینجان بگو سریع ڪل دبیرستان رو... دنبال یہ دختر با رژ بنفش تیره بگردن... تمام گوشہ و ڪنارها رو... زیرزمین... انبارے یا هرگوشه ڪنارےرو... محڪم توے چشم هاش نگاه ڪردم... _ اگہ خودش قاتل نباشہ... آخرین ڪسیہ ڪہ غیر از قاتل... مقتول رو زنده دیده... *به تازگی وارد 31 سالگے شده بودم. *نوع طرح خالکوبے روے ساعد مقتول، مخصوص گنگ هاے دبیرستانی و خیابانےبود. «اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِّڪَ‌ الفرج» 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
﷽❣ ❣﷽ 🥀شرمنده بابت تاخیر 🥀شرمنده بابت گرفتاری های روزانه ام 🥀شرمنده بابت گریه هایتان برایم 🥀شرمنده بابت تمام گناهانم 🥀 شرمنده بابت دوری ام 🥀شرمنده بابت کل زندگی ام... 💚 ➥ @shohada_vamahdawiat
Khake Khodaee_Mix 3.mp3
8.63M
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 خاک خدایی خواننده: سعید صادقی شاعر: قاسم صرافان آهنگساز: امید رهبران
‌‌🌷مهدی شناسی ۴۲۱🌷 🌹ﻣﺤﺘﻤﻞ لعلمکم🌹 🔹زیارت جامعه کبیره🔹 🌸 ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﻀﺎﻳﻞ اماممان ﺍﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﻢ، ﻇﺮﻑ ﻭﺟﻮﺩﻱ‌ﻣﺎﻥ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻣﻲ‌ﻳﺎﺑﺪ ﻭ ﺩﺭ ﭘﻲ ﺁﻥ ﻋﻠﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﻢ.ﻳﻌﻨﻲ ﻭﺳﻌﺖ ﻭﺟﻮﺩﻱ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻛﺴﺐ ﻋﻠﻢ ﺍﺯ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ. 🌸ﻋﻠﺖ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺯﻳﺎﺭﺍﺕ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﻲ ﻛﻨﻴد ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻭﺟﻮﺩﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﻴﻢ‌، ﻭ ﺑﻪ ﺗﺒﻊ ﻗﺪﺭﺕ ﺣﻤﻞ ﻋﻠﻮﻡ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ (ﻉ) ﺭﺍ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲ‌‌ﻛﻨﻴﻢ. 🌸ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻗﺒﻮﻝ ﺣﻤﻞ، ﺑﺎﺏ ﺍﻓﺘﻌﺎﻝ ﺍﺳﺖ.یعنی ﻣﻦ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ ﺣﻤﻞ ﻋﻠﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ. ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ : ۱-ﻣﻦ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ ﻋﻠﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻋﻠﻢ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﻢ ﺑﻲ‌ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ. ۲-ﻭﻗﺘﻲ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﻣﻲ‌ﺁﻳﻢ ﻭ ﻋﻠﻤﻲ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﺪ، ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﭘﺬﻳﺮﻡ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺭﻭ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﻳﻌﻨﻲ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺣﻤﻞ ﻋﻠﻮﻡ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺣﻖ ﻣﻲ‌ﺑﻴﻨﻢ. 🌸ﺍﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ علیه السلام ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﺎﻳنﺪ: ﺍﮔﺮ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﭼﻴﺴﺖ ؟ ﺣﺘﻤﺎً ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﻛﺸﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ (ﺹ) ﺑﻴﻦ سﻠﻤﺎﻥ ﻭ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﻋﻘﺪ ﺍﺧﻮﺕ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻋﻠﻤﻲ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺑﺎ ﻋﻠﻤﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﻴﺎﺱ ﻧﻴﺴﺖ. 🌸ﺭﻭﺯﻱ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺩﻳﮕﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺟﻮﺷﺶ ﺁﺏ ﺩﻳﺪ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﺮﻳﺨﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺍﺟﺎﻕ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩ. ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪ ، ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ (ﻉ) ﺍﺯ ﺍﻭ ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪ؟ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﺍ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩ . ﺍﻣﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﮔﺮ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﺪ ﺗﻮ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﺴﺘﻲ، ﻣﻲ‌ﮔﻔﺘﻲ : ﺧﺪﺍ ﻗﺎﺗﻞ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﺣﻤﺖ ﻛﻨﺪ!! 🌸ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎﺏ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ «ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻣﻨﺎ ﺍﻫﻞ ﺍﻟﺒﻴﺖ» 🌸ﺳﻠﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﻋﻠﻢ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻧﻮﺷﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﭽﺸﻴﺪﻩ ﺍﻣّﺎ ﺍﻳﻦ ﺗﻔﺎﻭﺕ‌ﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ﺳﺒﺐ ﻧﻤﻲ‌ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﺍﺯ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﻭﻻ‌ﻳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺯﻧﺪ. ﺑﺎ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ (ﻉ) ﻗﻠﺒﺎً ﺍﻋﻼ‌ﻡ ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﻠﻢ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪ ﻇﺮﻑ ﻭﺟﻮﺩﻳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷﻤﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻴﻢ ﻭ ﺁﻥ  ﻋﻠﻮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺣﻖ ﻣﻲ‌ﭘﺬﻳﺮﻳﻢ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺨﻮﺍﻫﻴﻢ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ. ◀️ما چقدر ظرف وجودیمان را برای پذیرش علم امام زمان عجل الله فرجه پرورش داده ایم؟؟؟! eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
دوستان عزیزم سلام با عرض معذرت امروز سلام بر ابراهیم آماده نیست نشد که بزارم براتون😔🌹🌹 @Yare_mahdii313
💚 ای شیعه به اقتدار زینب صلوات هر روز به روزگار زینب صلوات با اوست که دل در انتظار مهدیست بفرست به افتخار زینب صلوات ➥ @shohada_vamahdawiat
🌹در محضر شهیدان: 🔹سلام بر روح خدا نجات دهنده ما از منجلاب عصر حاضر. عصر ظلم و ستم عصر كفر و الحاد، عصر مظلوميت اسلام و پيروان واقعي‌اش. عزيزانم اگر شبانه روز شكرگزار خدا باشيم كه نعمت اسلام و امام را به ما عنايت فرموده باز كم است. آگاه باشيم كه سرباز راستين و صادق اين نعمت شويم. خطر وسوسه‌هاي دروني و دنيا فريبي را شناخته و برحذر باشيم كه صدق نيت و خلوص در عمل تنها چاره‌ساز ماست. اي عاشقان ابا عبدالله، بايستي شهادت را در آغوش گرفت، گونه‌ها بايستي از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بايستي محتواي فرامين امام را درك و عمل نمائيم تا بلكه قدري از تكليف خود را در شكرگزاري بجا آورده باشيم. 🌷فرازی از وصیتنامه سردار سپاه اسلام شهید مهدی باکری 🌷برای شادی روحش صلوات... @shohada_vamahdawiat
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
﷽❣ ❣﷽ 🌼🍃 عشـق، هـر روز بہ تڪرار تـو بـر مےخیـزد 🌼🍃 اشڪ، بہ دیدار تو بـر مےخیـزد 🍂 اے مسافر! بہ گلاب نگهم خـواهم شست 🍂 گرد و خاڪے ڪه ز رخسار تـو بـر مےخیزد 💚 ➥ @shohada_vamahdawiat
از خیابان ۱۷ شــهریور عبور می کردیم. من روی موتور پشــت سر ابراهیم .بودم. ناگهان یک موتورسوار دیگر با سرعت از داخل کوچه وارد خیابان شد .پیچید جلوی ما و ابراهیم شدید ترمز کرد جوان موتور ســوار که قیافه و ظاهر درستی هم نداشت، داد زد: هُو! چیکار !می کنی؟! بعد هم ایستاد و با عصبانیت ما را نگاه کرد همه می دانســتند که او مقصر است. من هم دوست داشتم ابراهیم با آن بدن .قوی پائین بیاید وجوابش را بدهد :ولی ابراهیم با لبخندی که روی لب داشت در جواب عمل زشت او گفت !سام، خسته نباشید موتور ســوار عصبانی یکدفعه جــا خورد. انگار توقع چنیــن برخوردی را .نداشت. کمی مکث کرد و گفت: سلام، معذرت می خوام، شرمنده .بعد هم حرکت کرد و رفت. ما هم به راهمان ادامه دادیم ابراهیم در بین راه شــروع به صحبت کرد. سؤالاتی که در ذهنم ایجاد شده :بود را جواب داد دیدی چه اتفاقی افتاد؟ با یک ســلام عصبانیت طرف خوابید. تازه معذرت خواهی هم کرد. حالا اگر می خواستم من هم داد بزنم و دعوا کنم. جز اینکه .اعصاب و اخلاقم را به هم بریزم هیچ کار دیگری نمی کردم .روش امر به معروف و نهی از منکر ابراهیم در نوع خود بســیار جالب بود .اگر می خواست بگوید که کاری را نکن سعی می کرد غیر مستقیم باشد مثلاً دلایل بدی آن کار از لحاظ پزشــکی، اجتماعی و… اشــاره می کرد تا شــخص، خودش به نتیجه لازم برسد. آنگاه از دســتورات دین برای او دلیل .می آورد یکی از رفقای ابراهیم گرفتار چشم چرانی بود. مرتب به دنبال اعمال و رفتار غیر اخاقی می گشــت. چند نفر از دوستانش با داد زدن و قهرکردن نتوانسته .بودند رفتار او را تغییر دهند درآن شرایط کمتر کسی آن شخص را تحویل می گرفت. اما ابراهیم خیلی با او گرم گرفته بود! حتی او را با خودش به زورخانه می آورد و جلوی دیگران .خیلی به او احترام می گذاشت مدتی بعــد ابراهیم با او صحبت کرد. ابتــدا او را غیرتی کرد و گفت: اگر کسی به دنبال مادر و خواهر تو باشد و آن ها را اذیت کند چه می کنی؟ .آن پسر با عصبانیت گفت: چشماش رو در می یارم ابراهیم خیلی باآرامش گفت: خُب پسر، تو که برای ناموس خودت اینقدر !غیرت داری، چرا همان کار اشتباه را انجام می دی؟ بعد ادامه داد: ببین اگر هرکســی به دنبال ناموس دیگری باشد جامعه از هم .می پاشد و سنگ روی سنگ بند نمی شود بعد ابراهیم از حرام بودن نگاه به نامحرم حرف زد. حدیث پیامبر اکرم را :گفت که فرمودند .چشمان خود را از نامحرم ببندید تا عجایب را ببینید« بعد هم دلایل دیگر آورد. آن پســر هم تأیید می کــرد. بعدگفت: تصمیم .خودت را بگیر، اگه می خواهی با ما رفیق باشی باید این کارها را ترک کنی 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat