eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
💥بسیجی بودن چیزی نیست جز، عملی خالصانه، عبادتی عاشقانه، جهادی عارفانه، قیامی مظلومانه، رزمی شجاعانه و وصلی عاشقانه... 📜🌿بخشی از وصیت نامه . 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
آقازاده نبود اما خیلی ها صدایش می کردند. از بس که به امام علاقه داشت.دلباخته امام خمینی(ره) بود. به طرز خاصی امام را آقا صدا می زد. اصلا به خاطر عشق به امام و مبارزه با رژیم طاغوت بود که در آلمان درس ومشق را رها کرد و به سوریه و فلسطین رفت وشیوه مبارزه آموخت ودر ادامه برای دیدار با امام سر از پاریس درآورد. پس از آشنایی با امام عزمش برای مبارزه بیشتر شد. درس و مشق را برای همیشه رها کرد و شد فدایی امام. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
4_5875506181367139501.mp3
12.06M
یاعلی ابن موسی الرضا علیه السلام اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَاالْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ بی تو این فاصله ها طاقت من را برده ساعتم زنگ زده عقربه هایش مرده کاش باور کنی از دوری تو دلتنگم این دل خسته ام از دوری تو پژمرده 💚 ➥ @shohada_vamahdawiat
✨﷽✨ همه گردان ها از محورهای خودشان پیشروی کردند. ما باید از مواضع مقابلمان !و سنگرهای اطرافش عبور می کردیم. اما با روشن شدن هوا کار بسیار سخت شد در یک قسمت، نزدیک پل رفائیه کار بسیار سخت تر بود. یک تیربار عراقی از داخل یک سنگر شلیک می کرد و اجازه حرکت را به هیچ یک از نیروها .نمی داد. ما هر کاری کردیم نتوانستیم سنگر بتونی تیربار را بزنیم ابراهیم را صدا کردم و ســنگر تیربار را از دور نشان دادم. خوب نگاه کرد !وگفت: تنها راه چاره نزدیک شدن و پرتاب نارنجک توی سنگره .بعد دو تا نارنجک از من گرفت و سینه خیز به سمت سنگرهای دشمن رفت .من هم به دنبال او راه افتادم در یکی از سنگرها پناه گرفتم. ابراهیم جلوتر رفت و من نگاه می کردم. او موقعیت مناســبی را در یکی از ســنگرهای نزدیک تیربار پیدا کرد. اما اتفاق عجیبی افتاد! در آن ســنگر یک بسیجی کم سن و سال، حالت موج گرفتگی پیدا کرده بود. اســلحه کلاش خودش را روی سینه ابراهیم گذاشت و مرتب !داد می زد: می کُشمت عراقی ابراهیم همینطور که نشســته بود دســت هایش را بالا گرفــت. هیچ حرفی !نمی زد. نفس در ســینه همه حبس شــده بود. واقعاً نمی دانستیم چه کار کنیم .چند لحظه گذشت. صدای تیربار دشمن قطع نمی شد آهســته و سینه خیز به ســمت جلو رفتم. خودم را به آن سنگر رساندم. فقط دعا می کردم و می گفتم: خدایا خودت کمک کن! دیشــب تا حالا با دشمن .مشکل نداشتیم. اما حالا این وضع بوجود آمده .یکدفعه ابراهیم ضربه ای به صورت آن بسیجی زد و اسلحه را از دستش گرفت بعد هم آن بسیجی را بغل کرد! جوان که انگار تازه به حال خودش آمده بود گریه کرد. ابراهیم مرا صدا زد و بسیجی را به من تحویل داد و گفت: تا حالا .تو صورت کســی نزده بودم، اما اینجا لازم بود. بعد هم به سمت تیربار رفت چند لحظه بعد نارنجک اول را انداخت، ولی فایده ای نداشت. بعد بلند شد .و به ســمت بیرون ســنگر دوید. نارنجک دوم را در حال دویدن پرتاب کرد لحظه ای بعد سنگر تیربار منهدم شد. بچه ها با فریاد الله اکبر از جا بلند شدند و به سمت جلو آمدند. من هم خوشحال به بچه ها نگاه می کردم. یکدفعه با اشاره !یکی از بچه ها برگشتم و به بیرون سنگر نگاه کردم رنگ از صورتم پرید. لبخند بر لبانم خشــک شد! ابراهیم غرق خون روی .زمین افتاده بود. اسلحه ام را انداختم و به سمت او دویدم درست در همان لحظه انفجار، یک گلوله به صورت )داخل دهان( و یک ًگلوله به پشــت پای او اصابت کرده بود. خون زیادی از او می رفت. او تقریبا !بیهوش روی زمین افتاده بود. داد زدم: ابراهیم با کمک یکی از بچه ها و با یک ماشین، ابراهیم و چند مجروح دیگر را به .بهداری ارتش در دزفول رساندیم ابراهیم تا آخرین مرحله کار حضور داشــت، در زمان تصرف ســنگرهای .پایانی دشمن در آن منطقه، مورد اصابت قرار گرفت بین راه دائماً گریه می کردم. ناراحت بودم، نکند ابراهیم… نه، خدا نکنه، از طرفی ابراهیم در شب اول عملیات هم مجروح شده بود. خون زیادی از بدنش .رفت. حالا معلوم نیست بتواند مقاومت کند 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🍃 روایتی از حرمدافعان حرم ، شهید مجید قربانخانی... 😭 شاید بعد از چندسال پیکرش برگشت، که موقع غسل و کفن و وداع، نکنه خالکوبی هاش دیده بشه... ما مدعیان صف اول بودیم.... تقدیم به شهدای مدافع حرم 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
برای نزدیک تر ظهور چه کنم هر روز صدقه بدید برای سلامتی امام زمان عج زیرا این کار خیلی قشنگ به شمار میرود برای خدا . تو با این کار نشان میدهی که امامت برات خیلی مهم و برای سلامتیش صدقه میدی . پس خدا میبینه که تو چقدر نیاز به یک ولی معصوم داری و ظهور را به واسطه کارت نزدیکتر میکندختم صلوات راه بیاندازید برای تعجیل در ظهور امام زمان عج حتی در فضای مجازیختم روزانه تعداد معینی دعای فرج (اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبری ) بعد از هر نماز بگوییم ” اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبریدر تمام قنوت های نمازهایتان اول صلوات بفرستین با ” و عجل فرجهم ” بعد بگید ” اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبری ” بعد دوباره صلوات با ” و عجل فرجهم ” . زیرا دعایی که بین دو صلوات باشد مستجات است صبح که از خواب پا شدین سلام کنید بر امام زمان عج . زیرا خدا میداند شما با این کار دارید نشان میدهید که به مهدی عج نیاز دارید در روزهای ولادت و شهادت پیامبر اسلام و امامانمان و یاران انها ( مثل عباس بن علی ع یا زینب کبری یا سلمان فارسی یا علی اکبر یا علی اصغر یا … ) دعا برای فرج زیاد کنید و خدارا قسم دهید به ان شخص بزرگواری که ولادت یا شهادتش است . در ایام عید هم چون فطر . قربان . غدیر . مبعث . نوروز . … هم زیاد دعا کنید برای فرج که بسیار مفید است . خواندن بسیار زیاد دعای ” الهی عظم البلا ” برای ظهور و ” اللهم کن لولیک ” برای سلامتی اماممان مهدی صاحب الزمان بخوانید . تا دیدید یک زمان خالی 5 دقیقه ای برایتان پیش امد این دعاها را بخوانید 🍃اَللّٰھُم‌؏َـجَل‌َلَوِلیِّڪ‌َالفَࢪَجِ🍃 🇮🇷
‌🌷مهدی شناسی ۴۱۵🌷 🌹ﻣُﺴْﺘَﺒْﺼِﺮٌ ﺑِﺸَﺄْﻧِﻜُﻢْ🌹 🔹زیارت جامعه کییره🔹 🍃با ذکر این عبارت ﻃﻠﺐ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﻢ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﺷﻤﺎ. 🍃۱- ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻓﻌﻠﻲ ﺭﺍﺿﻲ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﻃﻠﺐ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﻢ ( ﻣﺴﺘﺒﺼﺮ ﺑﺎﺏ ﺍﺳﺘﻔﻌﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻃﻠﺐ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ.) 🍃۲-ﻣﺎﻳﻞ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ صرفا ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ. ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﻴﻨﺶ ﻣﺮﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻧﻬﺮﻭﺍﻥ ﻭ ﺟﻤﻞ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻛﺸﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺳﺒﺐ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﮔﺎﻫﻲ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻭ ﻳﺎ ﻋﻘﺐ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻢ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻨﻢ. 🍃ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ با ﺍﻳﻦ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻴﻨﺶ ﺻﺤﻴﺤﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ.ﻧﻤﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ ﺗﻘﻠﻴﺪﻱ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺷﻬﻮﺩﻱ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﻭ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺧﺎﺹ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ امام زمانم ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ. 🍃ﻫﺮ ﭼﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺷﻨﺎﺳﻢ ﺩﺭ ﻣﻲ‌ﻳﺎﺑﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺣﻖ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﻡ. ﺯﻳﺮﺍ شما ﺟﻠﻮﻩ ﺻﻔﺎﺕ ﺣقید ﻭ ﺻﻔﺎﺕ ﺣﻖ ﺑﻲ‌ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺍﺳﺖ. 🍃۳- ﺩﺭ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻳﺎﺩﻩ ﻃﻠﺐ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﺑﻄﻲ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. 🍃ﺍﻳﻦ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺍﻣﻮﺭ ﻓﺎﻧﻲ ﻭ ﮔﺬﺭﺍ ﻭ ﺑﻲ‌ﺍﺭﺯﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﻧﻜﻨﻢ. 🍃ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ:ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﺭﻭﺯﻱ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﻡ ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﻓﺮﺩﻱ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ‌ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﮔﻔﺖ: ﻛﻴﺴﻪ‌ﺍﻱ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﻣﻦ ﺑﻜﺶ، ﻓﺮﺩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﻮﺑﻴﺦ ﻛﺮﺩ . ﻓﺮﺩ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﻲ ﻛﺮﺩ ﺍﻣّﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﺷﻜﺎﻟﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ. 🍃"ﻣُﺴْﺘَﺒْﺼِﺮٌ ﺑِﺸَﺄْﻧِﻜُﻢْ" ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻢ ﺣﻘﻴﻘﺘﺎً ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻢ ﺍﻣّﺎ :‌ ﺁﺏ ﺩﺭﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﻧﺘﻮﺍﻥ ﻛﺸﻴﺪ                    ﻫﻢ ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﺗﺸﻨﮕﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﭼﺸﻴﺪ... 🍃ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻢ ﺷﻤﺎ ﻣﺨﻠﻮﻗﻴﺪ ﻭ ﺧﺎﻟﻖ ﻧﻴﺴﺘﻴﺪ ﺍﻣّﺎ ﺩﺭ ﻣﺨﻠﻮﻗﻴﺖ ﺑﻲ‌ﻧﻈﻴﺮ ﻫﺴﺘﻴﺪ.ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻢ،ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ ﻣﺨﺎﻟﻔﻴﻦ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺸﻨﺎﺳﻢ. eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
📌 ✨✨ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ نکن ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻧﻌـــــﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧــﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ زﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯽ ﺧــــﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ و ﻏﻤﮕـــــﯿﻦ ﻣﺒﺎﺵ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼــﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ. 👌ﻫﻤـــﯿﺸﻪ ﺑﺎﺵ ﻭ بگــو شڪر ﺍﮔﺮﺭﻭﺯﯼ ﺗﺼـــﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺛـــﺮﻭﺗﺖ ﮔﺮﻓﺘﻰ ﺭﺍ ﻧﺸـــﻤﺎﺭ ڪﺎﻓﯽ ﻗـــﻄﺮﻩ ﺍﺷڪﻰ ﺑﺮﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ‌ﺍﺕ ﺑﺮﯾﺰﯼ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﺎڪ میڪنند ﺗﻮﺳﺖ. 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
خــــُوش بِحٰـــال دل مــَن مثل تو آقـــا دارد بر سَــرش سایه آرامش طوبی دارد با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد پای این عشق اگر جان بدهم جا دار‌د 【السلام علیک یا امام رضا(ع)】 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ ‌در این زمانه غریبم بگو به حضرتِ عشـ❤️ـق به هر بهانه نشد بی بهانه برگردد سلام حضرت عشـ❤️ـق ... @shohada_vamahdawiat
✨﷽✨ پزشــک بهــداری دزفول گفت: گلولــه ای که به صورت خــورده به طرز معجزه آسائی از گردن خارج شده، اما به جایی آسیب نرسانده. اما گلوله ای که به پا اصابت کرده قدرت حرکت را گرفته، استخوان پشت پا خرد شده. از طرفی .زخم پهلوی او باز شده و خون ریزی دارد. لذا برای معالجه باید به تهران منتقل شود ابراهیم به تهران منتقل شد. یک ماه در بیمارستان نجمیه بستری بود. چندین عمل جراحی روی ابراهیم انجام شــد و چند ترکش ریز و درشــت را هم از .بدنش خارج کردند ابراهیــم در مصاحبه با خبرنگاری که در بیمارســتان به ســراغ او آمده بود گفت: با اینکه بچه ها برای این عملیات ماه ها زحمت کشیدند و کار اطاعاتی کردنــد. اما با عنایــت خداوند، مــا در فتح المبین عملیــات نکردیم! ما فقط راهپیمائی کردیم و شعارمان یا زهرا۳ بود. آنجا هر چه که بود نظر عنایت .خود خانم حضرت صدیقه طاهره سلام الله بود ابراهیم ادامه داد: وقتی در صحرا، بچه ها را به این طرف و آن طرف می بردیم )و همه خسته شده بودند، سجده رفتم وتوسل پیدا کردم به امام زمان)عج از خود حضرت خواستیم که راه را به ما نشان دهد. وقتی سر از سجده برداشتم .بچه ها آرامش عجیبی داشتند، اکثراً خوابیده بودند. نسیم خنکی هم می وزید من در مسیر آن نسیم حرکت کردم. چیز زیادی نرفتم که به خاکریز اطراف مقر توپخانه رســیدم. در پایان هم وقتی خبرنگار پرسید: آیا پیامی برای مردم دارید؟ گفت: »ما شرمنده این مردم هستیم که از شام شب خود می زنند و برای رزمندگان می فرســتند. خود من باید بدنم تکه تکه شود تا بتوانم نسبت به این »!مردم ادای دِین کنم ابراهیم به خاطر شکستگی استخوان پا، قادر به حرکت نبود. پس از مدتی بستری شدن در بیمارستان به خانه آمد و حدود شش ماه از جبهه ها دور بود. اما در این .مدت از فعالیت های اجتماعی و مذهبی در بین بچه های محل و مسجد غافل نبود 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat